« آثار قيام و اقدام امام حسين(علیه السلام)عليه آل ابيسفيان | خطاب عتابآميز حضرت زينب (علیها السلام) به مردم كوفه » |
عواطف و احساسات لطيف مردم به امام حسين(علیه السلام)
اين اشك و آهها و اين گريه و نالهها كه در ايّام عاشورا و در طول ايّام سال از عمق جان مردم برمي خيزد؛ حكايت از عواطف عميق و احساسات لطيف اين مردم نسبت به مولاي محبوب و عزيزشان امام حسين(علیه السلام)مي كند و نشان مي دهد كه محبّت امام حسين(علیه السلام)واقعاً در دلها نشسته است و هيچ قدرت و هيچ نقشهاي نمي تواند اين محبّت را از دلها بيرون بكشد و اين دلها را از امام حسين(علیه السلام)جدا كند و چنان كه قبلاً نيز اشاره كرديم؛ اعتقاد ما اين است كه همين ارتباط صميمانهي اين ملّت با اهل بيت پيامبر(علیهم السلام)است كه سبب بقاء همين مقدار از امنيّت و عافيت در اين مملكت شده است وگرنه روي قانوني كه قرآن نشان داده است و مي گويد:
]ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أيْدِي النَّاسِ…[؛[10]
«به سبب اعمال مردم،فساد و تباهي، خشكي و دريا را فرا گرفته است…».
بايد در اثر اين همه فساد و طغيان و عصيان كه از اين جنس دو پا روي زمين بوجود آمده است تا به حال زمين اهلش را فرو برده باشد و سيل و صاعقه و زلزله و طوفان ريشهي اين موجود مفسد را كنده باشد ولي دل و مغز شيعيان پاكدل و مجالس و محافلي كه به نام حسين(علیه السلام)بر پا مي شود و اشكهايي كه زير اين پرچم ريخته مي شود و فريادهاي يا حسين كه از عمق جانها كشيده مي شود بدون اغراق براي اين مملكت بلكه براي تمام كرهي زمين به منزلهي دستگاه آتش نشاني است كه آبها مي پاشد و آتشها را خاموش مي كند كه خدا فرموده است:
]…وَ لَوْ لا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ اْلاَرْضُ…[؛[11]
«…اگر نه اين بود كه خدا به سبب گروهي گروه ديگر را دفع مي كند فساد تمام زمين را فرا مي گرفت».
شيعيان سپر بلاي زمينيان
حضرت امام صادق(علیه السلام)ذيل اين آيه فرمود:
(فَوَ اللهِ ما نَزَلَتْ اِلاّ فِيكُمْ وَ لا عُنِيَ بِها غَيْرُكُمْ)؛[12]
به خدا قسم اين آيه جز دربارهي شما (شيعيان) نازل نشده و غير شما مقصود خدا نبوده است. يعني سپر بلاي زمينيان شما شيعيانيد اگر شما نبوديد و دعاها و تضرّع هاي شما نبود و ضجّه و شيون هاي عاشورا و اربعين شما نبود و فريادهاي ياعلي و يا حسين و يا زهراي شما نبود]لَفَسَدَتِ اْلَارْض[زمين يكباره رو به فساد و فنا رفته بود؛ دست شما و دامن اهل بيت رسول خداست نگهبان اين زمين! ما اميدواريم انشاءالله خداوند به حرمت امام حسين(علیه السلام)اين عواطف و احساسات بي شائبهي شيعيان و دوستداران امام حسين(علیه السلام)را قرين تحوّل عقلي و رشد فكري قرار دهد و ما را با ايمان و يقيني ثابت از دنيا ببرد و در برزخ و محشر نيز مشمول عنايات مولايمان قرار دهد.
امام حسين(علیه السلام)وقتي مي خواست از مكّه به سمت كوفه حركت كند برخي از بزرگان بنيهاشم و ديگران از باب صلاح انديشي آنحضرت را از اين سفر تحذير مي كردند از جمله برادرش محمّد بن حنفيه كه مي گفت:
برادرم! كوفيان بي وفا هستند؛ ديدي كه با پدر و برادرت چه كردند؟! با تو نيز همانگونه رفتار خواهند كرد از اين سفر منصرف شو. فرمود: نه من بايد بروم. اگر بمانم اينجا كشته مي شوم و حرمت حرم شكسته مي شود و اثري هم نمي بخشد. محمّد بن حنفيه اصرار كرد. امام(علیه السلام)فرمود : باشد تا فكري بكنم! او كه رفت فردا صبح روز هشتم ذيحجّه امام (علیه السلام)عزم حركت كرد! محمد بنحنفيه باخبر شد و با شتاب آمد زمام ناقهي امام(علیه السلام)را گرفت و گفت: شما به من وعده داديد كه فكري دربارهي اين مطلب بكنيد! فرمود: شما كه ديشب رفتيد، جدّم رسول خدا به خوابم آمد و به من فرمود:
(يا حُسَيْنُ اُخْرُجْ اِلَي الْعِراقِ]إنَّ اللهَ قَدْ شاءَ اَنْ يَراكَ قَتيلاً[)؛
«اي حسين !برو به سمت عراق . خدا خواسته كه تو را كشته ببيند»!
محمّد از اينكه امام(علیه السلام)تصميم قطعي به رفتن دارد سخت متأثّر شد و گفت: حالا كه چنين است پس زنان و كودكان را چرا مي بريد؟! فرمود: رسول خدا فرموده است:
(اِنَّ اللهَ قَد شاءَ اَنْ يَراهُنَّ سَبايا)؛[13]
«خدا خواسته كه آنها را اسير ببيند».
فرم در حال بارگذاری ...