« نقطه شقاوت در انسان !!! | تغییر سرنوشت کشور با اقتصاد مقاومتی » |
تعصّب بیجا
یکی از عوامل فرار از حق، اصرار کورکورانه بر روی باطل است. قرآن کریم از زبان حضرت نوح علیه السلام میفرماید:« وَ إِنِّی كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً [نوح/7] و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزى، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استكبار كردند». در بعضى از تفاسیر اسلامى آمده است كه بعضى از آن قوم منحرف دست فرزندان خویش را گرفته و نزد” نوح” مىبردند، و به فرزند خود چنین مىگفتند:« از این مرد بترس! مبادا تو را گمراه كند این وصیتى است كه پدرم به من كرده، و من الان همان سفارش را به تو مىكنم (تا حق وصیت و خیر خواهى را ادا كرده باشم)»[1]
امام صادق علیه السلام فرمودند:« مَنْ تَعَصَّبَ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِیمَانِ مِنْ عُنُقِه [2] هر كس تعصب داشته باشد و یا براى او تعصب به خرج دهند رشته ایمان را از گردنش بیرون مینماید». انسان متعصّب اصلا به حرف حق گوش نمیدهد تا اینکه بخواهد آن را قبول کند. در واقع او حق تفکّر را از خود سلب کرده و چون سخن حق تأثیرگزار است برای این که در دام تأثیر حق نیافتد گریزی جز گریز از آن ندارد.
بعضی از افراد چون خانوادهی آنها روحانیتگریز بودهاند بر روی این کار تعصّبی بیخود دارند. در حالی که اگر سخن یا رفتاری بر خلاف حق دیده و راه روحانیت را خلاف حق دانستند باید بر روی این تعصب اصرار بورزند!
باطل دوستی
عشق و محبّت به هر چیزی آنچنان انسان را شیفته خود میکند که انسان را از هر چیزی که خلاف محبوب باشد گریزان میکند. حال اگر این محبّت در مورد چیز باطلی(عقیده، شخص و…) باشد باعث خواهد شد که انسان خود به خود از افراد، راه یا سخنانی که بر خلاف محبوب باطل خود هستند فرار کند و این نتیجه عشق باطل است. یکی از نمادهای دوستیهای باطل، دنیاپرستی و عشق وافر به مادیات و ثروتاندوزی است. قرآن کریم در این رابطه میفرماید:« تَدْعُواْ مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلّىَ وَ جَمَعَ فَأَوْعَى [معارج/17-18] و كسانى را كه به فرمان خدا پشت كردند صدا مىزند، و (همچنین آنها كه) اموال را جمع و ذخیره كردند!». رابطه محسوسی بین ثروتاندوزی و فرار از حق هست. گویا تمایل به جمع آوری ثروت نشان از غفلتی عمدی از حق و حقگرایی است.به بیان قرآن؛« وَ الَّذینَ یَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ [توبه/34] و كسانى كه طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) مىسازند، و در راه خدا انفاق نمىكنند، به مجازات دردناكى بشارت ده!».
سوت و کف تبلیغات
یکی از راههای دشمنان اسلام در طول تاریخ برای غلبه بر سخن حق، گم کردن صدای حق در هیاهوها و سر و صداهای تبلیغاتی است. « وَ قالَ الَّذِینَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ [فصّلت/26] :” كافران گفتند: گوش به این قرآن فرا ندهید و به هنگام تلاوت آن جنجال كنید تا پیروز شوید».امروز نیز این برنامه ادامه دارد منتهى در اشكال و چهرههاى دیگر، طرفداران باطل با انواع سرگرمیهاى ناسالم، موسیقیهاى مخرب مواد مخدر و مانند آن چنان جوى فراهم كردهاند كه مردم مخصوصا جوانان نتوانند صداى دلنواز مردان خدا را بشنوند.[3] وقتی امام حسین علیه السلام در مقابل لشکر یزیدیان خطبه میخواندند دشمنان برای این که مبادا سخنان حق امام علیه السلام تأثیرگزار شود دستور دادند که سوت و کف بزنند و سرو صدا به را بیاندازند تا سخن امام حسین علیه السلام را کسی نشنود. امروزه نیز آنقدر در مورد ایجاد تنفّر نسبت به روحانیت به صورت مستقیم و غیر مستقیم برنامه سازی میکنند که به سختی صدای روحانیت به مردم میرسد.
راحت طلبی
دین اسلام خلقت انسان را عبث نمیداند و میفرماید:« أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَكُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُون [عنکبوت/2] آیا مردم گمان كردند همین كه بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها مىشوند و آزمایش نخواهند شد؟!». طبق این آیه شریفه قرآن کریم راحت طلبی، با ایمان نمیسازد. فطرت هر انسانی مشتاق راحتی و رفاه است اما باید بدانیم که طبق آیات قرآن کریم و دین مبین اسلام راحتی و رفاه کامل در این دنیا معنا ندارد بلکه اصلا این دنیا ظرفیت رفاه مطلق را ندارد و تنها جایی که برای این منظور قرار داده شده است سرای آخرت است. پس باید برای آبادانی آنجا بکوشیم و این دنیا جایگاه امتحان و آزمایش است. رسانههای کفرآمیز امروزی دائم روح انسانها را برای کسب راحتی و رفاه به غلیان میآورند. روحانیت نیز نماد دین خواهی و معادباوری است که منافی با بیخیالی است و اگر مردم به دنبال بیخیالی و بیقیدی باشند آنگاه از روحانیت فرار خوهند کرد و خود را به دامان حباب اوهام دنیاگرایی میسپارند. آخرت مؤمنان آنقدر زیبا و لذتبخش است که سختیهای دنیا را از یاد میبرد. امام علی علیه السلام میفرمایند:« ثَوابُ الاخِرَة ینسی مَشَقَّة الدُّنیا [4] پاداش آخرت، رنج و سختی دنیا را از یاد می برد».
تبلیغات منفی بر علیه دین
یکی از راهبردهای دشمنان اسلام برای مقابله با نشر دین اسلام بدبین کردن مردم نسبت به متخصصان و کارشناسان این دین است. روحانیت به عنوان قشر محقّق معارف دینی که وظیفه تبلیغ این معارف را نیز بر عهده دارند هدف اصلی و اولیه این ترور شخصیتی عام هستند. در عصر پیامبران الهی نیز چون تنها مبلغ دین خدا پیامبران بودند، دشمنان از تلاش برای ترور شخصیتی ایشان فروگزار نکردهاند. قرآن کریم در مورد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله میفرماید:« فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَ قالَ ساحِرٌ أَوْ مَجْنُون [ذاریات/39] امّا او با تمام وجودش از وى روى برتافت و گفت: “این مرد یا ساحر است یا دیوانه!"».
نتیجه اینکه؛ امروزه دشمنان دین بیش از هر زمان دیگری در صدد جبران ضرباتی هستند که از ناحیه دین اسلام متحمل شدند و اصلیترین حریف این میدان را مبلغان این دین یعنی روحانیت میبینند.
پینوشت
[1] تفسیر نمونه، ج25، ص 63
[2] بحار النوار، ج70، ص 283
[3] تفسیر نمونه، ج25، ص 67
[4] شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و درر الکلم ج7 ، ص141
فرم در حال بارگذاری ...