« اشاره ايي به جايگاه حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام ) | اطاعت غير خدا » |
چرا بعضي ها نماز نمي خوانند؟
پاسخ به اين سؤال را قرآن كريم چنين بيان مي فرمايد كه عده اي از بني اسد خدمت پيامبر اكرم(ص)آمدندو اظهار اسلام كردند ولي از انجايي كه اسلام آنها ظاهري و لفظي بودآيات 14 و 15 سوره حجرات درباره آنها نازل شد:
«قالت الاعراب آمنا قل لم تومنوا ولكن قولوا اسلمنا و لما يدخل الايمان في قلوبكم…»
گروهي گفتند ايمان آورده ايم بگو شما ايمان نياورده ايد لكن بگوييد اسلام آورده ايد.
مؤمنان واقعي تنها كساني هستند كه به خدا و رسولش ايمان آورده و هرگز شك و ترديد در حقايق دين به خود راه نداده اند و با اموال و جان هاي خود در راه خدا جهاد كرده اند.
و همچنين در سوره حج آيه 11 چنين مي فرمايد:
بعضي از مردم تنها با زبان خدا را مي پرستند اگر خيري به آنها برسد حالت اطمينان پيدا مي كنند ولي هنگامي كه بلا و مصيبتي به عنوان امتحان به آنها روي آورد دگرگون شده و گرايش به كفر پيدا مي كنند و اين است زيانكاري دنيا و آخرت.
چرا عده اي مسلمان ظاهري مي باشند؟
براي پاسخ به اين سؤال دو دليل عمده وجود دارد:
1- غرور و خودپسندي و عناد و دشمني.
2- 2-جهل و ناداني به حقيقت نماز و نيازهاي معنوي انسان(كه در سوره حمد گروه اول غضب شدگان و گروه دوم به ضالين توصيف شده اند)و آنهايي كه درباره نماز كوتاهي و قصور مي نمايند دليلي جز خرافات و پوچ گرايي ندارند زيرا فرهنگ نماز مشتمل بر حقايق معنوي و ارزش هاي انساني زير مي باشد:
1- حمد و ثناي الهي و سپاس و ستايش از خالق و مدير و مدبر جهان و بخشنده همه نعمت ها و زيبايي ها.
2- توجه به هدف نهايي خلقت جهان و انسان و معاد.
3- كمك خواستن و تداوم هدايت بر صراط مستقيم و الگو قراردادن نيكان و اولياي الهي و نجات از ضلالت و گمراهي.
4- تعظيم و فروتني در برابر عظمت حق تعالي و تشكر و قدراني از نعمت هاي او.
5- درود و سلام بر سرور انبياء محمدبن عبدالله(ص)و بندگان صالح حق.
6- بهترين و عالي ترين وسيله تقرب به خدا و آرامش روح و روان و التيام دردها.
بنابراين همان طور كه ملاحظه مي فرماييد همه اين حقايق منطبق بر جان و فطرت و مورد تأييد عقل و وجدان انسانيست و آنهايي كه از فرهنگ نماز فاصله مي گيرند در حقيقت مخالف با فضايل اخلاقي و مقام معنوي انسان مي باشند.
البته تمام حقايق اسلام و قوانين قرآن مانند عدالت و امانت،كرامت و فضيلت،صداقت و نجابت، طهارت و پاكدامني،راستي و درستي داراي ويژگي هماهنگي با عقل و فطرت مي باشند و عجب از كسانيست كه مي گويند ما خواهان خوبي ها هستيم ولي در عمل پيروي از شيطان مي نمايند غافل از اينكه شيطان و نفس اماره مظهر زشتي و سرچشمه بدي ها و پليدي ها هستند و اگر كسي بخواهد به كمال و سعادت انساني نائل آيد راهي جز حركت به سوي سرچشمه كمال و دستورات حكيمانه الهي وجود ندارد چون خروج از فرمان خدا مساوي با فرمان نفس اماره و شيطان است.همين كه نماز نخواند به معناي پيروي از شيطان است،همين كه از دائره عدالت خارج شد ظالم است همين كه راست نگفت دروغ و باطل است.(سوره مباركه زخرف آيه 36)
به اين معنا فاصله اي بين حق و باطل وجود ندارد، انحراف از صراط مستقيم سقوط در مرحله شرك و باطل خواهد بود و همچنين است فضائل اخلاقي و كمالات نفساني.
خروج از مرز فضائل به معناي تعطيلي روح و عقل و انكار مقام آدميت و گرفتار شدن به رزائل اخلاقي و شيطاني است.
منطق اهل نماز اين است كه ما در مقابل آفريننده جهان و خالق زمين و آسمان و گرداننده ماه و خورشيد و ستارگان و هنده نعمت هاي بي پايان به نداي فطرت و وجدان به ستايش برمي خيزيم و ضمن تشكر و قدرشناسي با حركت به سوي او راه كمال و سعادت را مي جوئيم.
آيا اين منطق نادرست است يا منطق كساني كه حقايق جهان هستي و اين همه شكوه و عظمت و اعجاز و مقام انسانيت را ناديده گرفته و عقل و فطرت خود را زيرپاي لج بازيهاي پوچ و خودخواهي هاي نفس اماره خفه مي نمايند؟
آيا كدام گروه فهميده و پيشرفته اند و كدام گروه نادان و عقب افتاده؟آيا جوان هاتي بي نمازي كه با انواع و اقسام مفاسد اجتماعي و اخلاقي و بي بند وباري و هرزگي و اعتياد دچار مي شند پيشرفته و روشنفكر و با كلاسند يا جوان هاي مؤمن و اهل نماز و عبادت كه با مراكز ديني مثل مساجد ارتباط دارند؟(قضاوت به عهده شما)انسان وقتي از خدا و تعاليم اسلام و قرآن و ايمان قوي تهي شد به هرگونه ناهنجاري فردي و اجتماعي دست مي زند و هيچ نوع ضمانت اجرايي هم كه بتواند به طور كامل او را از انحراف باز دارد(به غير از ايمان)وجود ندارد.
بنابر اين اگر جامعه اي سالم مي خواهيم بايد به سوي نماز و بندگي خدا روي آوريم و اگر شبهات و اشكالاتي بر ايمان پيش آمد با كارشناسان علوم ديني درميان بگذاريم تا مشكل حل شود.
فرم در حال بارگذاری ...