« نداها و خطابهاى خدا به بندگانآب قحط و ابر قحط و آسمانت خشک شد »

نداها و خطابهاى خدا به بندگان ، بر چند بخش قابل تقسيم است :
پيام عبادى
نخست نداهايى كه عبادى است و همگان را به عبادت و يكتا پرستى فرا مى خواند:
يا اَيُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ
هان اى مردم ! پروردگارتان را كه شما و پيشينيانتان را آفريد، بپرستيد، باشد كه پرهيزگار گرديد.
اين ندا، در حقيقت ندا و پيامى است كه بر زبان يكصد و بيست هزار پيام آور بزرگ خدا و جانشينان آنان و تمامى شايستگان و فرشتگان و فرزانگان و عارفان و پيروان مذاهب و مكاتب ، جارى شده است .
اينك ، تو دوست عزيز! آنگونه كه شايسته است به خود آى و بينديش كه : آيا به راستى پرورگارت را به گونه اى كه پيروان يكى از اديان يا همان دينى كه مدّعى پيروى از آن هستى پرستيده و عبادت نموده اى ؟
و نيز بينديش كه در همه دوران عمر يا بخشى از آن و يا ماهى و يا حتّى روزى از عمر خويش آنگونه كه شايسته و بايسته است ، بندگى خداى را پيشه ساخته اى ؟
به راستى بنگر كه از كدام دسته از بندگان خدا هستى ؟
از بندگان گرامى داشته شده ؟
از بندگان برگزيده ؟
از بندگان مخلص ؟
از بندگان بيمه شده در برابر شيطان ؟
از بندگان باايمان ؟
از بندگان پرواپيشه و با تقوا؟
از بندگان توبه كار؟
از كدام دسته هستى ؟ كداميك ؟
تو كه با اين انديشه و عملكردت ، نه از گروه نخست هستى و نه از گروه دوّم و نه از بيمه شدگان در برابر وساوس و دسايس شيطانى كه در تكريم آنان به شيطان هشدار داد كه :
اِنَّ عِبادى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ
تو را بر بندگان من هيچ تسلّطى نيست .
نه از بندگان باايمان او هستى و نه از بندگان با تقواى او، چرا كه نه صفتى از گروه باايمان دارى و نه نشانى از تقوا و تقوا پيشگان .
از بندگان اسرافكار او هم نيستى كه پس از گناه با يك تحوّل درونى و توبه و بازگشت و جبران گذشته بدانان خطاب شد كه :
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ
از رحمت خدا مأ يوس و نوميد نشويد.
چرا كه به آنان هم فرمود:
وَ اَنيبُوا اِلى رَبِّكُمْ وَ اَسْلِموُا لَهُ
پيش از آنكه عذاب فرا رسد و كسى به ياريتان برنخيزد به پيشگاه پروردگارتان روى آوريد.
و تو سوگمندانه ، از روى آورندگان و بازگشت كنندگان و جبران نمايندگان سياهيهاى گذشته نبودى و هنوز هم در بيراهه ها سرگردانى !!!
اينك ، به عبادت خويش در برابر پروردگارت بينديش ، خواهى ديد كه عبادت تو نه تنها عبادت بندگان مخلص و عارف نيست ، كه آن را شايسته سپاس و ستايش شناخته و او را آنگونه كه مى بايد عبادت مى كنند، بلكه همچون عبادت بردگان و تجارت پيشگان و مزدبگيران هم نيست كه براى نجات از آتش و يا رسيدن به بهشت و دريافت مزد، خدا را عبادت مى كنند.
آرى ! به عبادت خويش در برابر پروردگارت بنگر، خواهى ديد كه عبادت و پرستش تو نه تنها همچون عبادت بندگان خالص و عارف ، تنها به خاطر سپاس از او نيست ، بلكه بسان بندگان برده صفت و تجارت پيشه هم نيست كه براى نجات از آتش يا به طمع دريافت بهشت و رسيدن به كاميابى انجام شود.
اى كاش ! ما به همين اكتفا كرده بوديم و در اين مرحله توقّف ، كه خداى را در هيچ جلوه و بعدى از ابعاد و جلوه هاى عبادت و بندگى نپرستيده باشيم و بس . امّا بدبختانه نه تنها نپرستيده ايم ، بلكه دشمن خود و خداى خود را پرستيده ايم . تازه به پرستش ‍ شيطان هم بسنده نكرديم ، بلكه در كنار او هواهاى دل ، دينار و درهم ، بتها و معبودهاى بى شمار ديگرى را هم عبادت كرديم .
اى كاش ! به همين اكتفا مى كرديم كه آنها را به نوعى بپرستيم ، امّا اين درد را بايد به كجا برد كه ما اين معبودهاى پوشالى را به انواع و اقسام پرستشها و تمامى جلوه هاى عبادت و بندگى پرستيديم و طوق بندگيشان را به گردن انداختيم و هر رطب و يابسى يافتيم ، پذيرفتيم !!!
اينك كه به رابطه خود و پروردگارت نگريستى و حقيقت عبادت خود در پيشگاه او را شناختى ، آگاه باش كه در پرتو نور وجود حسين عليه السلام ممكن است به همه ابعاد و اقسام عبادت و پرستش خدا، كه بدانها مخاطب شده اى ، نايل آيى و نيز ممكن است به بركت پيروى و اقتداى به او، به بالاترين مرتبه بندگى خدا برسى .
خواهى گفت : چگونه و از چه راهى ؟
پاسخ اين است : اينگونه و از اين راهها:
1 هنگامى كه شما به زيارت عارفانه و عاشقانه حسين عليه السلام توفيق يابى به پاداش آن ، به مرتبه اى از مراتب بندگان گرامى او كه فرشتگانند، نايل خواهى آمد، چرا كه بلندى درجه و مقام آنان به خاطر مراتب عبادت و بندگى آنهاست و زائر حسين عليه السلام به نماز و تسبيح و تقديس فرشتگان تا روز رستاخيز بهره مند است .
در روايات ، پاداش زائر آن حضرت فراتر از اين است و تصريح شده است كه فرشتگان تا روز رستاخيز به نيابت از او، بارگاه پيشواى محبوبش را زيارت مى كنند.و از اينجا پيام برخى روايات آشكار مى گردد كه مى فرمايد:
(كسى كه حسين عليه السلام را عارفانه زيارت كند از بندگان گرامى خدا خواهدبود.)
بنابراين ، در پرتو وجود حسين عليه السلام مى توان به مقام بندگى خدا رسيد و از بندگان گرامى او شد.
2 اگر انسان به زيارت عارفانه او توفيق يابد، به درجه اى از درجات بندگان برگزيده خدا كه پيامبران هستند نايل خواهد شد، چرا كه برخى از اثرات و خواصّ و پاداش زيارت آن حضرت ، نوعى همنشينى با پيامبر و جانشينان او و متنعّم شدن به نعمتها و برخوردار شدن از مهر و دعاى خير آنان و همصحبت شدن و درود گفتن آنان به زائر حسين عليه السلام است ، كه در اين مورد روايات خواهد آمد.
با اين بيان ، در پرتو اقتدا و توسّل به حسين عليه السلام مى توان به همنشينى بندگان برگزيده خدا مفتخر شد.
3 در پرتو توسّل و اقتداى به آن حضرت ، مى توان به مرتبه اى از مراتب بندگان شايسته و خالص و باايمان و تقواپيشه و پارسا و خائف او، نايل آمد و نيز همانگونه كه مى توان در پرتو توسّل به او، به مراتب ودرجات همه بندگان خدا كه برشمرديم ، پركشيد. مى توان به پاداش انواع و اقسام عبادتها نيز همچون نماز، روزه ، زكات ، حجّ، عمره ، جهاد، مرزدارى ، انواع وقف و صدقه ، واجبات و مستحبّات و نيز پاداش برترين و بالاترين درجات نيّت پسنديده و پاداش عبادت يك عمر، بلكه عبادت همه روزگاران ، دست يافت .4در پرتو وسايل نجات بخش آن حضرت ، مى توان به رتبه و مقام بندگان گناهكارى رسيد كه با توبه و بازگشت خالصانه به سوى خدا، به جايى اوج گرفتند كه مورد بخشايش او قرار گرفتند و به آنان خطاب شد كه :
قُلْ يا عِبادِىَ الَّذينَ اَسْرَفُوا
هان ! اى بندگان من كه بر زيان خويش اسراف كرده ايد، از رحمت خدا نوميد نشويد چرا كه او همه گناهان را مى بخشايد.
و اين مقام با سوگوارى عارفانه بر حسين عليه السلام و زيارت خالصانه و عاشقانه او، حاصل مى شود؛ چرا كه اين دو، نه تنها باعث بخشايش گناهان گذشته انسان مى شود، بلكه گاه گناهان آينده را هم مى بخشايد و موجب بخشايش گناهان پدر و مادر انسان مى گردد،


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 1 آبان 1394


فرم در حال بارگذاری ...

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم