« تردید در خصوص جانشین حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام و پاسخ امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) | سیمای حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن » |
راز طول عمر ( حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ) برگرفته از کتاب روزگار رهایی ؛ تالیف محقق گرانقدر کامل سلیمان
راز طول عمر
امام صادق (علیه السلام) يكى از اصحاب را مشاهده نمود كه از طول غيبت حضرت ولىّ عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دچار شگفت شده است، چنين فرمود:
٢٣٧- «إنّ اللّه تعالى أدار في القائم منّا ثلاثة أدارها لثلاثة من الرّسل:
قدّر مولده تقدير مولد موسى، و قدّر غيبته تقدير غيبة عيسى، و قدّر إبطاءه تقدير إبطاء نوح، و جعل له من بعد ذلك عمر العبد الصّالح دليلا على عمره» .
«خداى تبارك و تعالى سه ويژگى سه تن از پيامبران را در قائم ما (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جارى ساخته است: ولادت او را همچون ولادت حضرت موسى قرار داده است. غيبت او را همانند غيبت حضرت عيسى مقرر فرموده است.
عمر طولانى او را چون عمر طولانى حضرت نوح قرار داده است. آنگاه به بندۀ صالح خود-حضرت خضر-عمر طولانى داده تا دليل عمر طولانى او باشد».1
و در حديث ديگرى در همين رابطه مى فرمايد:
٢٣٨- «و أمّا العبد الصّالح الخضر، فإنّ اللّه تبارك و تعالى ما طوّل عمره لنبوّة قدّرها له و لا لكتاب ينزّل عليه، و لا لشريعة ينسخ بها شريعة من كان قبله من الأنبياء، و لا لإمامة يلزم عباده الاقتداء بها، و لا لطاعة يفرضها له، بل إنّ اللّه تبارك و تعالى لمّا كان في سابق علمه أن يقدّر في عمر القائم في أيّام غيبته، و علم من إنكار عباده لمقدار ذلك العمر في الطّول، طوّل عمر العبد الصّالح من غير سبب. فما أوجب ذلك إلاّ لعلّة الاستدلال على عمر القائم، و ليقطع بذلك حجّة المعاندين، لئلاّ يكون للنّاس على اللّه حجّة» .
«اما بندۀ صالح، حضرت خضر(علیه السلام)كه خداى تبارك و تعالى براى او عمر طولانى داده است، براى اين نيست كه در آينده به پيامبرى برگزيده شود، يا كتابى بر او نازل شود، يا شريعتى براى او تشريع گردد تا به وسيلۀ آن اديان پيشين نسخ شود، يا رهبرى امّتى به او اعطا شود و اطاعتش واجب گردد، بلكه فقط براى اينست كه در علم ازلى خداى تبارك و تعالى مقدّر بود كه عمر قائم ما در زمان غيبت بسيار طولانى باشد و مى دانست كه بسيارى از مردمان، اين عمر بسيار طولانى را انكار خواهند نمود، خدايش او را عمر بسيار طولانى داد، بدون اينكه سبب ديگرى داشته باشد، بلكه فقط براى اينكه با عمر طولانى او به عمر طولانى حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)استدلال گردد. و بدين وسيله حجّت بر دشمنان لجوج تمام شود، تا مردمان را در پيشگاه خدا حجّتى نباشد» .2
در روايات بسيارى از حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم به ما رسيده است كه در قائم آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم)سنّتى از حضرت نوح هست و آن عمر طولانى آن حضرت است، و در همۀ اين روايات اين نكته به صورت قطعى و ترديدناپذير مطرح شده است. حتّى يكبار امام صادق (علیه السلام)انكار منكران را تقبيح نموده، چنين فرمود :
239- «ما تنكرون أن يمدّ اللّه لصاحب هذا الأمر في العمر كما مدّ لنوح عليه السّلام في العمر؟ ! !» .
«چرا نمى پذيرند كه خداوند عمر صاحب اين امر را طولانى گرداند، چنانكه عمر حضرت نوح عليه السّلام را طولانى نموده بود؟ ! !» .3
يكبار ديگر چنين فرمود :
240- «إنّ وليّ اللّه يعمّر: عمّر إبراهيم الخليل عشرين و ماة سنة، و كان يظهر في صورة فتى موفّق ابن ثلاثين سنة. لو خرج القائم أنكره النّاس، يرجع شابّا موفّقا» .
«ولىّ خدا (عجل الله تعالی فرجه الشریف)از عمر طولانى برخوردار خواهد بود. حضرت ابراهيم خليل (علیه السلام)١٢٠ سال عمر كرد ولى به صورت جوان نيرومند ٣٠ ساله در ميان مردم ظاهر مى شد. قائم ما نيز بهصورت جوانى نيرومند ظهور مى كند، كه مردمان او را انكار مى كنند».4
براى ما كه پيرو فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان اهل بيت (علیهم السلام)هستيم هيچ يك از اينها جاى شگفت نيست، امّا عمر طولانى چندين هزار ساله براى بندگان صالح خدا چون خضر و عيسى و براى بندگان ناشايستى چون شيطان و دجّال واقع شده است، چنانكه در گذشته گفتيم و بعدا نيز در اين زمينه سخن خواهيم گفت. اما در مورد اينكه به صورت جوان نيرومندى ظاهر مى شود، داستانهاى جالب ترى هست:
گفته مى شود كه عزير با اهل بيت خود عازم سفر شد و همسرش حامله بود. عزير در آنروز 50 سال داشت، خدايش او را صد سال تمام ميراند، آنگاه زنده ساخت و بهصورت يك فرد 50 ساله به اهل بيت خود بازگشت، پسرش از او استقبال كرد، درحالي كه صد سال داشت! .
آيا داستان عزير، و استقبال پسر صدساله از پدر پنجاه ساله شگفتانگيزتر است، يا عمر طولانى حضرت ولىّ عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؟ ! .
و شگفتانگيزتر از آن داستان «نصر بن دهمان» از قبيلۀ غطفان است كه ١٩٠ سال زندگى كرده، سپس به صورت جوان شاداب و با طراوت بازگشته و حيرت و تعجّب معاصرين خود را برانگيخته است! ! ! .
داستان «نصر بن دهمان» به عنوان شگفت انگيزترين داستان عرب در منابع تاريخى آمده است. 5
معروف است كه خداوند به زليخا نيز جوانى و زيبائى اش را بازگردانيد و حضرت يوسف (علیه السلام) با او ازدواج كرد! .
در برابر شگفتي هاى جهان آفرينش، ما خيال مى كنيم طول عمر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)موجب شگفت هم نخواهد بود، زيرا او حجّت خداست، خدايش او را سالم و تندرست، با اعصابى نيرومند و نسوجى قوى و عضلاتى محكم آفريده است، و بدون يك عامل خارجى چون زهر و شمشير مرگ به سراغ او نخواهد آمد، چنانكه ديگر امامان معصوم نيز چنين بودند.
حتّى انسان عادى نيز پيش از آنكه يك اختلالى در نظام زندگىاش پديد آيد و قسمتى از اندام هايش را از كار بيندازد از دنيا خارج نمى شود. . . كه ما در اينجا اين موضوع را از جنبه هاى: دينى، طبيعى و زيست شناسى مورد مطالعه قرار مى دهيم :
طول عمر از ديدگاه قرآن
طول عمر يك انسان در برابر شگفتي هاى آفرينش او به قدرى ساده است، كه جاى شگفتى نبايد قرار بگيرد.
آفريدگارى كه انسان را از نيستى آفريده است، چگونه ممكن است پس از پوشيدن لباس هستى، از ادامه و اطالۀ هستى ناتوان باشد؟ !
قرآن كريم در مورد خلقت انسان مى فرمايد:
«ما انسان را از مشتى گل آفريديم، سپس او را نطفه اى ساختيم در جايگاهى محكم، آنگاه نطفه را به صورت عَلَقه-خون بسته- درآورديم، و عَلَقه را تبديل به مُضغه-گوشت جويده-نموديم. و سپس مُضغه را به صورت استخوان درآورديم. آنگاه روى استخوانها را با گوشت پوشانيديم، سپس او را به گونهاى ديگر آفريديم. پس مبارك است خداوندى كه بهترين خالقهاست» . 6
و در سورهاى ديگر مى فرمايد:
«ما انسان را به بهترين معيارها آفريديم» .7
خداوند قادر متعال كه انسان را به عنوان بهترين الگو آفريده، و او را به صورت قطره اى آب، از صلب پدران به رحم مادران انتقال داده، نُه ماه تمام در شكم مادر صورتگرى نموده، به هر شكلى كه خواسته درآورده، اين همه جهازها به او داده، آنگاه همۀ اين جهازها را به كار انداخته، كه اگر يكى از اين جهازها ناقص باشد، پزشكان جهان از تكميل آن ناتوان هستند، چگونه ممكن است، از اعطاى عمر طولانى براى يكى از بندگانش ناتوان باشد؟ ! ! .
قرآن كريم در مورد آفرينش انسان از قطرهاى آب گنديده چنين مى فرمايد:
«مگرنه اينست كه قطرهاى بود از منى ريختهشده؟ ! . 8
و در سورهاى ديگر مى فرمايد:
«مگر شما را از آبى پست نيافريديم؟ ! كه سپس آنرا در جايگاهى محكم قرار داديم» . 9
آرى، خداوند قادر توانا، انسان را از چند مولكول آب بى مقدار آفريده و آن را در جايگاهى محكم قرار داده، تا از حالت نطفه به حالت عَلَقه، مُضغه، بافت استخوانى، پوشش عضلانى، خون و رگ و ديگر اندامهاى حياتى تبديل شود. . .
ولى همين انسان زبون و بيچاره كه اين مراحل مختلف را پشت سر نهاده و توانسته روى پاى خود بايستد، همۀ اينها را فراموش كرده، به انكار صانع برمى خيزد! .
«انسان را از نطفه اى آفريد، پس او ستيزه گرى آشكار است» . 10
واى بر انسان كه گذشتۀ خود را فراموش كرده، سرنوشت بعدى خود را هم ناديده مى گيرد كه به زودى ديده از اين جهان فرو خواهد بست و نزديك ترين علاقمندانش با شتابى فراوان او را در زير خاكها مدفون خواهند ساخت، تا بوى متعفّن لاشهاش زير خاك پنهان شود! ولى او بين اين دو مبدء و منتهى، آنقدر بلند پروازى دارد كه به آفريدگار آسمانها و زمين اعلام دشمنى مى كند! !
ولى او نبايد آنقدر به خودش خوش بين باشد كه جهان را در محدودۀ مردمك ديدگان خود محدود ببيند و غفلت كند از اينكه اين جهان پهناور در كاسۀ چشم او نمى گنجد، كجا رسد به آفرينندۀ آن؟ ! .
«ديدگان، او را درك نكنند، ولى او ديده ها را درك مى كند» .11
انسان امروز عليرغم دانش و بينش وسيع خود، كه توانسته از كرۀ خاكى گامى فراتر نهاده، بر فراز كرۀ ماه پياده شود و هم اكنون درصدد تسخير كرۀ مرّيخ برآمده است، عليرغم اين همه پيشرفت سريع او در دانش و تكنيك هنوز هم به آنچه مى فهمد چشم مى دوزد و در مورد آنچه در مغز كوچك او نمى گنجد به دشمنى برمى خيزد و كودكانه انكار مى كند! .
او هر روز با هزاران مجهول روبرو مى شود و در زندگى روزمرّۀ خود وجود هزاران مجهول را اعتراف مى كند و در صدها موضوع به دليل اين كه تخصّص ندارد، اظهارنظر نمى كند، ولى هنگامى كه مسائل متافيزيك مطرح مى شود، به خود اجازه مى دهد كه در اطراف آن به نفى و اثبات بپردازد و آنچه را كه با عقل ناقص خود درك نكند، تكذيب نمايد! .
داستان طول عمر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز يكى از اين مسائل است، كه هركس نتوانسته راز آنرا درك كند به انكار آن برخاسته است.
بقاى حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در اين مدّت يازده قرن و نيم به خواست و ارادۀ ما نبود بلكه به مشيّت خداى قادر حكيم بود، كه همهچيز در دست باكفايت اوست. ما اگر بخواهيم فقط يك لحظه بيش از آنچه مقدّر است در اين جهان زندگى كنيم، قادر نخواهيم بود، ولى اگر او بخواهد به يكى عمر مليونى بدهد براى او بسيار ساده و آسان است. هم اوست كه به حضرت نوح عمر چندين هزارساله داده است، كه به تصريح قرآن كريم بعد از بعثت و پيش از طوفان، مدّت 950 سال در ميان قوم خود زندگى كرده، و آنها را به سوى خدا دعوت نموده است.12 امّا كلّ عمر شريفش خيلى بيش از اين بوده، كه تا 2700 سال نوشته اند.
براى طول عمر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)حكمت هائى است كه خداى حكيم آنها را منظور ساخته است، چنانكه براى طول عمر حضرت عيسى و صعودش به آسمانها حكمتهائى هست كه يكى از آنها ايمان آوردن اهل كتاب به هنگام نزول اوست، كه احدى از اهل كتاب در روى زمين باقى نمى ماند جز اينكه به او ايمان مى آورد،13 و به كمك دولت حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)مى شتابد.
اين نكته را نبايد فراموش كرد كه عمر طولانى حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در مقايسه با عمرهاى كوتاه عصر ما، طولانى محسوب مىشود وگرنه در برابر عمرهاى چند هزارسالۀ عمر حضرت نوح و لقمان بسيار ناچيز است! . ما اگر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)را يكى از اولاد حضرت نوح فرض كنيم، پس از هزار و اندى سال اوّل جوانى او به شمار خواهد آمد و تازه وقت ازدواجش فراخواهد رسيد، چنانكه در عصر حضرت نوح بسيار اتّفاق مىافتاد كه در هشتصد و نهصد سالگى براى اوّلينبار ازدواج مىكردند، و احيانا با دختران چند صد ساله! .
و نبايد از نظر دور داشت كه حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)به آخر الزّمان بستگى دارد و در آخر الزّمان ظهور خواهد كرد تا بدينوسيله خبرهاى جدّ بزرگوارش اثبات شود.
و امّا مسئلۀ طول عمر و اثبات امكان آن از نظر علمى بهطوريكه بحث خواهيم كرد، امروزه زيرپا افتاده محسوب مىشود و همۀ پزشكان و زيستشناسان در جستجوى راههاى وصول به آن گامهائى برداشته و برمىدارند، تا به وسيلۀ پيوند اعضا، سرويس بافتهاى بدن و ترميم پوسيدههاى آنها بلكه عمر طولانى و شادابى جوانى را به انسان قرن ٢١ به ارمغان آورند! .
يعنى آنها دقيقا به دنبال چيزى هستند كه خداوند به حجّت خود عطا فرموده است.
بگذار مغزهاى كوتاهنظر آنرا انكار كند و كوتهفكرى خود را اثبات نمايد! .
بگذار اينها نيز در كفر و الحاد تا سرحدّ «ويكتور هوگو» پيش بروند و سرشان به اين سنگ و آن سنگ بخورد و به هوش آيند! .
آوردهاند كه ويكتور هوگو، فيلسوف معروف فرانسوى كه عمرى را به تدريس فلسفۀ كفر و الحاد سپرى كرده، در 86 سالگى مشغول تدريس فلسفۀ خود بود كه ناگاه رعد و برق وحشتانگيزى درگرفت و ترس و وحشت بر كلاس درس مستولى شد، ويكتور هوگو كه خود بيش از شاگردان ترسيده بود، يكمرتبه فرياد كشيد كه: «بارخدايا! ما را از اين بلا نجات ده» ! ! .
همين فرياد استاد كه ناخودآگاه از فطرت او سرچشمه گرفت و در گوش شاگردان طنين انداخت، فطرت شاگردان را بيدار ساخت و يكمرتبه داد زدند: چه شد استاد؟ ! چگونه است كه خدا را به يارى طلبيدى؟ ! تو كه يك عمر به ما گفتى خدائى در كار نيست! ! ! .
او نيز پس از مطالعۀ فراوان به اين نتيجه رسيد كه خداشناسى فطرى است و هنگامىكه انسان دستش از همۀ علل طبيعى كوتاه مىشود، پردهها كنار مىرود، فطرت بيدار مىشود و انسان ناخودآگاه به سوى او مىشتابد و او را به يارى مىطلبد.
يكى از رمزهاى طول عمر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)كه براى مردم عصر ما بهخوبى روشن است، آسايش خاطر و آرامش باطن اوست كه به دور از انديشۀ خوراك و پوشاك و مسكن و تجارت و چك و سفته و غير آن در گوشهاى آرام به عبادت و اطاعت خالق مشغول بوده، از هر انديشهاى فارغ و از هر غم و اندوهى آسودهخاطر است. كيست كه اثر شكنندۀ رويدادهاى تلخ زندگى را بر دوش خود احساس نكند؟ و تأثير آنرا در كوتاهى عمر درك ننمايد؟ ! .
كسىكه در پرتو عنايات خاصّ خدا از هر انديشهاى فارغ است و در برابر هيچ رويداد نامطلوبى مسئوليّتى ندارد و شب و روز هدفى جز پرستش حقّ تعالى ندارد، بسيار طبيعى است كه همواره از سلامت مزاج برخوردار بوده، هيچ خطرى سلامتى او را تهديد نكند.
طول عمر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)به دلايل قطعى منقول از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و پيشوايان معصوم (علیهم السلام) ثابت است و منطق عقل آنرا ردّ نمى كند، و غيبت او آزمايش خداى تبارك و تعالى در حق ما امّت اسلامى است.
هيچ مانع عقلى و يا اعتقادى از عمر چند هزارسالۀ حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)نيست، زيرا پيروان همۀ اديان بر بقاى حضرت عيسى و حضرت خضر و شيطان لعين اتّفاق نظر دارند. 14
اگر عمر حضرت خضر را از زمان حضرت موسى به حساب بياوريم، او هم اكنون در حدود شش هزارساله مى باشد، كه بعد از اين هم تا پايان جهان زنده خواهد بود. روى اين بيان حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)هرقدر عمر طولانى داشته باشد، همواره بيش از چهار هزار و پانصد سال كوچكتر از حضرت خضر (علیه السلام) خواهد بود! از اين رهگذر هركس در مورد عمر طولانى حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)دچار شگفت شود، بايد در مورد حضرت خضر دچار شگفت گردد، كه چهار هزار و پانصد سال بزرگتر از اوست! و در عين حال همۀ اديان آسمانى زندۀ جاويد بودن او را به رسميّت شناختهاند و همۀ اقوام و مذاهب مختلف يهود و نصارى و اسلام آنرا پذيرا شدهاند.
چگونه است كه عمر شش هزارساله را در مورد يكى از بندگان صالح خدا مى پذيريد و عمر يك هزارساله را در مورد يكى ديگر از بندگان صالح خدا مورد ترديد و انكار قرار مى دهيد؟ ! مگرنه اينست كه قدرت خدا عمومى است؟ و در مورد همگان سارى و جارى است؟ و حكم امثال در امكان و عدم امكان يكسان است؟ ! .
اگر حضرت نوح (علیه السلام) در عصر حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) به دنيا آمده بود، هم اكنون اوايل جوانى او بود! و ما از آن دچار شگفت شده بوديم! . در مورد حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)نيز مي توانيم همان مقدار دچار شگفت شده، بگوئيم: چنين عمر طولانى از نظر علمى و عقلى ممكن است و از نظر قرآن و تاريخ واقع شده است ولى در عصر ما با اين عمرهاى كوتاه چنين عمرى خارق عادت است. اگر ضعف ايمان و سستى اعتقاد در مورد مبدء و معاد نبود، هرگز احدى عمر طولانى حضرت مهدى را تكذيب نمى كرد. زيرا خدائى كه انسان را از مشتى خاك (حضرت آدم) و چند مولكول آب بى مقدار (بنى آدم) آفريده است، هرگز از ابقاى آن بعد از آفرينش ناتوان نخواهد بود.
قرآن كريم ما را راهنمائى مى كند كه براى انسان و ديگر جانداران عمرى بسيار دراز، از عصر حضرت يونس تا فرارسيدن روز رستاخيز امكان پذير است! آنجا كه مى فرمايد:
«فلو لا انّه كان من المسبّحين، للبث فى بطنه الى يوم يبعثون» .
«اگر نبود اين كه-حضرت يونس-از تسبيح كنندگان بود، هر آينه در شكم-ماهى-تا روز رستاخيز درنگ مى كرد» . 15
از اين آيه استفاده مى شود كه اگر حضرت يونس در شكم ماهى خدا را تسبيح نمى گفت، تا روز رستاخيز در شكم ماهى مى ماند و لازمۀ آن امكان عمرى بسيار طولانى براى انسان و ماهى است، كه عمر طولانى حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در برابر آن بسيار ناچيز است.
بديهى است اگر مقدّر بود كه حضرت يونس در شكم ماهى تا روز رستاخيز بماند، مى بايست عمر ماهى نيز تا روز رستاخيز به درازا بكشد! .
چنين عمرى براى حضرت يونس (علیه السلام) آن هم در شرائط بسيار نامساعد شكم ماهى از نظر قرآن ممكن شناخته مى شود، كجا رسد به عمر بسيار كوتاه حضرت مهدى (در مقايسه بهچنين عمر طولانى) آنهم در عالي ترين شرائط ممكن، كه به دست تواناى حضرت حقّ براى زندگى آن حضرت تأمين شده است! !
طول عمر از ديدگاه زيست شناسى
پزشكان قرن معاصر و دانشمندان بيولوژيست (زيست شناس) بعد از دهها سال تجربه و آزمايش و سپرى كردن عمرى طولانى در كنج آزمايشگاه، به اين نتيجه رسيده اند كه: همۀ بافت هاى مهمّ بدن انسان از عمر جاويد برخوردار است و اگر عاملى پيش نيايد كه رشتۀ عمر آنها را بگسلد، براى هميشه زنده خواهند ماند! .
امروز از نظر پزشكان و زيست شناسان امكان عمر بسيار طولانى براى انسان در شرائط مناسب، قطعى و ترديد ناپذير شده است. و از نظر آنها مسلّم شده كه اگر به نسوج و بافتهاى اوّليّۀ بدن انسان غذاى لازم برسد و شرائط زيست فراهم باشد و عوارض خارجى رشتۀ آن را قطع نكند، اين بافتها براى هميشه زنده و پاينده خواهند بود. از اين رهگذر هيچ مانعى ندارد كه در شرائط مساعد افرادى هزاران سال زندگى كنند، چنانكه در قرنهاى اخير شاهد افراد بسيارى بودهايم كه بيش از ٢٠٠ سال زندگى كردهاند و برخى از آنها از مرز 250 سال نيز گذشته اند. اگر مشيّت خدا نيز به آن ضميمه شود، ديگر بافت هاى بدنش از طرف هيچ عارضهاى تهديد نخواهد شد و رشتۀ عمرش هرگز گسسته نخواهد گرديد و عمرهاى چند هزارساله براى او زيرپاافتاده به شمار خواهد آمد.
دانشمندان زيست شناس پس از يك عمر مطالعه در مسائل «بيولوژى» به اين نتيجه رسيده اند كه: جاى شگفت است كه انسان مى ميرد، درحالي كه بافتها و سلّولهاى بدن او براى مدّت نامحدودى قابل زندگى است! ! ! .
بيولوژيستها معتقدند كه زندگى دليل نمى خواهد، مرگ دليل مى خواهد! .
آنها معتقدند كه در امكان هر موجود زنده است كه تا مدّت درازى زنده بماند، چنانكه در سرتاسر جهان آمار مرگ و مير اطفال كاهش فراوان يافته است.
بيولوژيستها معتقدند اگر انسانى تحت مراقبت صحيح پزشكان و در شرائط مساعد طبق برنامۀ بهداشتى زندگى كند تا مدّت بسيار طولانى مى تواند با طراوت جوانى زنده بماند.
بديهى است كه تعجّب مردم از طول عمر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)به اين جهت است كه افراد ديگرى در عصر ما به چنين عمر طولانى دسترسى ندارند، و اگر در عصر ما نيز چون روزگار باستان در هر منطقهاى دهها نفر از عمر چندين هزارساله برخوردار بودند، ديگر كسى دچار شگفت نمى شد.
اگر بگوئيم طول عمر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)خرق عادت است، معنايش اين نيست كه محال است، بلكه معنايش اينست كه در عصر ما تعداد افرادى كه به چنين عمرى برسند بسيار كم است، از اين رهگذر خارق عادت به شمار مى آيد.
هنگامى كه صفحات تاريخ از اسامى و شرح زندگى دراز عمران پر است، چرا در مورد حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)دچار شكّ و ترديد مى شويم؟ !
دانشمندان زيست شناس عمر طولانى را نه برخلاف عقل مى دانند و نه برخلاف نواميس طبيعت.
آنها مى گويند: آنچه برخلاف طبيعت است مرگ است كه رشتۀ زندگى را مى گسلد. اين ما هستيم كه نمى دانيم چگونه بايد بر موانع خارجى پيروز شويم؟ ! امّا حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)به خواست خدا اين توفيق را پيدا كرده است، كه عمر مقدّرش را بهطور كامل استيفاء كند. اين توفيق به خواست خدا و به يارى خداست كه در قرآن كريم قدرت بيكران خود را در زمينۀ آفرينش بشر ستوده است.16
پرواضح است كه رعايت اصول بهداشتى، زندگى را گوارا نموده، جسم را تندرستى، و روح را نشاط مى بخشد و تأثير آن در طول عمر جاى ترديد نيست.
چنانكه رعايت آن اصول در عصر ما بسيارى از بيماري ها را ريشهكن ساخته و مقدارى از بيماريها را مهار نموده، و ميانگين عمر انسان را تا دو برابر قرن نوزدهم افزايش داده است.
نتيجۀ طبيعى اين مطلب، اينست كه اگر انسانى از همۀ اصول بهداشتى آگاه باشد و دقيقا آنها را به كار ببندد و قدرت آنرا داشته باشد كه از هواى سالم تنفّس كند و هركجا كه محيط زيست آلوده است از آنجا دورى گزيند، عمر بسيار طولانى توأم با طراوت جوانى خواهد داشت.
از سوى ديگر طعام ساده نيز (چون مواد گياهى و لبنيّات) كه در اثناى گوارش موادّ زائدى از خود به جاى نمى گذارد، اگر انسان به آنها مداومت داشته باشد و در مصرف آنها از افراط و تفريط دورى گزيند، تأثير بسيار مطلوبى در درازى عمر و پايدارى جوانى خواهد داشت. و اگر هواى سالم، استراحت كامل و تلاش متناسب، و تن تندرست نيز با آن همراه باشد، تأثيرش چند برابر خواهد شد. چنانكه در مورد درازعمران خوزستان ايران و قفقاز شوروى، عوامل يادشده به اثبات رسيده است.
درازعمران تاريخ
پيش از آنكه گروهى از درازعمران تاريخ را از منابع معتبر بازگو كنيم، چند نمونه از خوارق عادت را در اينجا مى آوريم و در اين مطلب روى سخن ما با طبيعيّون است كه در جهان طبيعت به «تصادف» عقيده دارند :
شما كه در جهان طبيعت تصادف را پذيرفته ايد و معتقديد كه همۀ اين نظام متقن و محكم از روى تصادف به وجود آمده است، لابدّ اين را هم مى پذيريد كه در اين جهان پهناور صدها مسئله برخلاف روال طبيعى انجام پذيرفته است و به عبارت ديگر تصادف در تصادف پديد آمده است، از جمله نوزادهاى عجيب و غريب و استثنائى:
-نوزادهاى دوقلو، كه بسيار اتّفاق افتاده است! .
-زايمان هاى دوقلوئى كه سه بچّه آورده است! .
-زايمان هاى دوقلوئى كه پنج كودك در طى يك زايمان به دنيا آمده است، چنانكه در فرانسه روى داده است! .
-كودكى كه به صورت برّۀ گوسفند در عراق به دنيا آمد! ! .
-كودك هاى شش انگشتى! .
-كودكى با دو قلب، يكى در سمت راست و ديگرى در سمت چپ بدن! .
-كودكى با دو سر، دو قلب، و با آلت تناسلى مذكّر و مؤنّث! ! .
-انسانى با دم حيوانى، كه هم اكنون زنده است! .
و هزاران مخلوقات استثنائى، كه در آفرينش برخلاف روال عمومى اتّفاق افتاده، و در رسانه هاى گروهى اعلام گرديده است.
شما كه همۀ اينها را تصادف مى دانيد، پس چه مانعى دارد كه طول عمر حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)نيز يكى از همين تصادفها باشد؟ ! .
گاهى كودكى چند روزه مى ميرد و گاهى چند ماه زنده مى ماند و هنگامى چند سال و گاهى چندده سال زندگى مى كند، و گاهى به قرن دوّم و هنگامى به قرن سوّم زندگى گام مى گذارد، كسى كه صد سال زندگى مى كند، ده برابر كسى كه در ده سالگى مرده، زندگى كرده است، چه مانعى دارد كه يكى هم هزار سال زندگى كند و ده برابر صدساله ها زندگى كرده باشد؟ ! .
كوتاه سخن اينكه عمر چندين هزار ساله در تاريخ ثابت، در كتب آسمانى مندرج، از نظر علمى معقول و از نظر عقل ممكن است، پس چگونه مى توان در چنين موضوعى ترديد نمود؟ ! مگر اينكه كسى عمدا بخواهد لجاجت كند، كه ما را با او گفتگو نيست:
«آنها قلبهائى دارند كه با آن درك نمى كنند، چشمهائى دارند كه با آن نمى بينند، و گوشهائى دارند كه با آن نمى شنوند» .17
ما در اين بخش به طور فشرده امكان عقلى و اثبات علمى و دينى آنرا به خوانندگان گرامى تقديم نموديم، ولى در عقيده تحميل معنى ندارد، آنكس كه بخواهد به لجاجت بگرايد، به كسى جز خود آسيب نرساند. بگذار تا بيفتد و ببيند سزاى خويش! .
از نظر خداشناس، طبيعى، دهرى و يا هر مسلك ديگر:
-وجود مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)محال نيست.
-ولادت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)محال نيست.
-طول عمر مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)محال نيست.
از نظر خداشناس، از هر آئينى كه باشد، عمر هزارساله و دوهزارساله نه تنها ممكن، بلكه در گذشتۀ دور و نزديك واقع شده و هم اكنون نيز حضرت عيسى و خضر از صالحان، شيطان و دجّال از طالحان زندهاند.
و از نظر طبيعيّون، هزاران نفر در تاريخ از عمر چند هزار ساله به طور تصادفى اتّفاق افتاده، در عصر ما نيز هيچ مانع علمى و عقلى از تكرار اين تصادف در بين نيست. چه جهان براساس نظم دقيق باشد-چنانكه موحّدها مى گويند -و يا براساس طبيعت كر و كور باشد-چنانكه طبيعيّون مى گويند.
پيروان همۀ اديان آسمانى، بهشت و جهنّم را جاويدان مى دانند و معتقد هستند كه اهل بهشت در بهشت جاويد، و اهل دوزخ در دوزخ ابدى مى باشند، و هرگز پير نمى شوند و نمى ميرند. پس چه مانعى دارد كه برخى از اولياى خدا، در دنيا نيز از چنين ويژگى برخوردار باشند؟ ! .
از نظر عقل و دانش نيز كوچكترين مانع علمى و عقلى در بين نيست و انشاء اللّه به زودى با ظهور قائم آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) ، اين معنى براى همۀ جهانيان محسوس و ملموس خواهد شد.
امّا از نظر كساني كه مى گويند: تا چيزى را در زير چاقوى آزمايش تشريح نكنيم، نمى پذيريم! . آنها خود، واقعيّات فراوانى را پذيرفته اند كه در طول هزاران سال نضج گرفته است، آنها چگونه به خود اجازه مى دهند كه چيزى را پيش از نضج گرفتنش بدون دليل ردّ كنند؟ !
آنها پذيرفته اند كه:
-زغال سنگ در طول هزاران سال به اين صورت درمىآيد! .
-نفت در طول مليونها سال، قابل استفاده مى شود! .
-الماس بعد از مليون ها سال دست و پنجه نرم كردن با رويدادهاى جهان طبيعت به صورت سنگ گرانبها درمى آيد! .
و آنها پذيرفته اند كه هزاران منظومۀ شمسى در جهان پهناور كشف شده كه مليون ها برابر از خورشيد ما بزرگتر هستند و از ما به قدرى فاصله دارند كه تاكنون نور آنها به ما نرسيده است، درحالي كه نور آنها با سرعت سرسام آورى- ٣٠٠ هزار كيلومتر در ثانيه-به ما نزديك مى شود! ! .
چگونه است كه اينهمه عمر مليونى در جهان طبيعت مورد پذيرش است، و فقط عمر هزارسالۀ حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)مورد گفتگوست؟ ! .
آنچه دانشمندان علوم طبيعى و علم هيئت از شگفتي هاى جهان آفرينش گفته اند، ما همه را مى پذيريم ولى معتقديم كه همۀ اينها به دست قدرت حضرت احديّت پديد آمده است و اين همه منظومه هاى شمسى كه گفته اند، گوشه اى ناچيز از مليون ها منظومۀ موجود در آسمان اوّل است كه هنوز دانش بشرى به كشف همۀ آنها توفيق نيافته است و مليون ها برابر آنها در آسمان هاى ديگر ممكن است وجود داشته باشند! .
صاحب اين قدرت عظيم و پهناور چگونه ممكن است از نگهدارى يك انسان ناتوان باشد؟ !
خدائى كين جهان پاينده دارد
تواند حجّتى را زنده دارد
شما كه مى گوئيد: نفت و الماس و امثال آنها بعد از مليونها سال نُضج مى گيرند، اگر ما هم مى گفتيم: مهدى ما بعد از مليون ها سال آمادۀ ظهور خواهد بود، براى شما مجال انكار نبود، درحالي كه هنوز به هزار و دويست سال نرسيده است.
اى انسان عنود، چگونه است رقم هاى مليونى را آنجا ساده مى نگريد، و رقم هزارى را اينجا تحمّل نمى كنيد؟ !
امّا تو اى مسلمان! چگونه است كه طول عمر حضرت مسيح را مى پذيرى و در مورد حضرت مهدى دچار ترديد مى شوى؟ ! . آيا به برخى از آيات كتاب ايمان مى آوريد و به برخى ديگر كفر مى ورزيد؟ ! 18. درحاليكه همۀ آيات قرآن از جانب خداوند حكيم و عليم است. 19
هيچ ترديدى نداريم در اين كه طول عمر و غيبتش عقلا و نقلا ممكن است، و آنان كه در اين رابطه ترديد دارند، به زودى با ديدن برق شمشيرش شكّ و ترديدشان برطرف مى شود.
خداوندى كه موسى را در تابوتى بر روى آب نيل در آن شرائط سختى كه بر پسربچّه هاى بنى اسرائيل پيش آمده بود، نگه داشت، و آن خدائى كه حضرت خضر را از عهد حضرت موسى تاكنون نگه داشته، و آن خدائى كه حضرت عيسى را نزديك دو هزار سال است نگه داشته است، مى تواند حضرت بقيّة اللّه را نيز تا فرارسيدن روز موعود از گزند زمين و زمان نگه بدارد، تا فرمان ظهور فرارسد و پرچم حقّ بر فراز كرۀ خاكى به اهتزاز درآيد. به اميد آن روز.
در پايان اين بخش تعدادى از درازعمران تاريخ را كه بيش از هزار سال عمر كرده اند، نام مى بريم. علاقمندان به منابع يادشده در پاورقى مراجعه كنند:
١-عوج بن عناق،3600 سال و مادرش بيش از ٣٠٠٠ سال عمر كرده بود.
٢-ذو القرنين، كه ٣٠٠٠ سال عمر كرد.
٣-ضحّاك (بيوراسب) ،١٢٠٠ سال.
۴-حضرت نوح، كه عمر او را بين 1750 تا 2750 سال نوشته اند.
۵-فريدون پسر آبتين، كه هزار سال عمر كرد و 500 سال سلطنت نمود.
6-ضحّاك دوّم،١٠٠٠ سال.
٧-يكى از پادشاهان ايرانى كه عيد نوروز را ايجاد كرد،2500 سال.
8-لقمان حكيم،3500 سال.
٩-ريّان بن دومغ، پدر عزيز مصر كه معاصر حضرت يوسف بود،١٧٠٠ سال.
١٠-دومغ، پدر ريّان يادشده،3500 سال. و. . . . 20
اين ها و صدها نفر ديگر كه هزاران سال عمر كردهاند، صرفا براى اينست كه انسان براى ٧٠-٨٠ سال آفريده نشده است، بلكه از آزمايش هاى انجام شده بر بافت هاى بدن انسان به اين نتيجه رسيدهاند كه انسان حدّاقلّ براى ده هزار سال آفريده شده است.
چگونه است كه با اين همه تأكيد علم پزشكى و زيست شناسى بر امكان طول عمر و وقوع عمرهاى سه هزار ساله و سه هزار و پانصد ساله در افراد عادى، در مورد حضرت ولىّ عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)كه هنوز به ١٢٠٠ سال نرسيده، ترديد مى كنند؟ ! . 21
اگر جاهل ترديد كند، خيلى مهمّ نيست، ولى اگر شخص تحصيل كرده و كتاب خوانده و آشنا با الفباى علوم روز ترديد كند بسيار جاى تأسّف و تعجّب است.
در روايات اهلبيت از ترديد جاهلان و انكار منكران در عصر غيبت بسيار گفتگو شده است و در برخى روايات از ترديد و انكار در ايّام ظهور نيز سخن رفته است:
امام حسن مجتبى (علیه السلام) مى فرمايد:
241- «لو قام المهديّ لأنكره النّاس، لأنّه يرجع إليهم شابّا و هم يحسبونه شيخا كبيرا!» .
«هنگامى مهدى قيام كند، مردمان به انكار برمى خيزند، زيرا او به صورت جوان بازمى گردد، درحالي كه آنها او را پير فرتوت خيال مى كنند» . 22
و امام صادق (علیه السلام) مى فرمايد:
٢۴٢- «أما إنّه لو قد قام لقال النّاس: انّى يكون هذا و قد بليت عظامه منذ دهر طويل؟ !» .
«هنگامى كه او قيام مى كند، مردم مى گويند: چگونه ممكن است كه اين او باشد، او بايد قرنها پيش استخوان هايش پوسيده باشد» . 23
آرى او ظهور مى كند و شادابى و طراوت جوانى اش همه را به شگفت وا مى دارد، منتظر باشيد كه من نيز همراه شما از منتظران هستم. 24
و هرگز از عمر طولانى او دچار شگفت نشويد كه در گذشته عمرها دراز بود و در آينده نيز دراز خواهد شد، فقط از عمرهاى كوتاه خود دچار شگفت شويد.
حواشى ( پاورقی)
1-بشارة الاسلام صفحۀ 146، منتخب الاثر صفحۀ 259، غيبت شيخ طوسى صفحۀ 105، بحار الانوار جلد 51 صفحۀ ٢٢٠، ينابيع المودّه جلد ٣ صفحۀ 116، المهدى صفحۀ 168 و ١٧١، و الزام النّاصب صفحۀ 85.
2-منتخب الاثر صفحۀ 261، غيبت شيخ طوسى صفحۀ ١٠٨، اعلام الورى صفحۀ 406 و بشارة الاسلام صفحۀ 148 (نساء:165 ) .
3-غيبت شيخ طوسى صفحۀ 259.
4-بحار الانوار جلد 52 صفحۀ ٢٨٧، غيبت شيخ طوسى صفحۀ 259 و منتخب الاثر صفحۀ 258.
5-غيبت شيخ طوسى صفحۀ 259.
6-مؤمنون:١٢-14.
7-تين:۴.
8-قيامت:٣٧.
9-مرسلات:٢٠.
10-نحل:۴.
11-انعام:١٠٣.
12-عنكبوت:14.
13-نساء:159.
14-ينابيع المودّه جلد ٣ صفحۀ 136 و نور الابصار 168.
15-الصّافّات:143.
16-مرسلات:٢٣.
17-اعراف:١٧٩.
18-بقره:85.
19-نمل:۶.
20-غيبت شيخ طوسى صفحۀ ٧٩ و 85، بحار الانوار جلد 51 صفحۀ 243 ، 288 ، 290، تاريخ سنى ملوك الارض صفحۀ ١٧ و ٢٧، حقايق الايمان صفحۀ ١٧٣ و 175، الزام النّاصب صفحۀ 86 و 92، المهدى صفحۀ ١٢٧، البرهان صفحۀ ١١،٢٨، اعلام الورى صفحۀ 442، كشف الغمّه جلد ٣ صفحۀ ٣٣٣ و جالب تر از همه: الامام المهدى صفحۀ 167-214 كه تعداد ٢٢٢ نفر از درازعمران را با منابع و مدارك آورده است.
21-در اين زمينه رجوع شود به كتاب «طول عمر امام زمان» به قلم مترجم اين كتاب.
22-ينابيع المودّه جلد ٣ صفحۀ 167، منتخب الاثر صفحۀ 285، المهدى صفحۀ 206 به نقل از صحيح بخارى.
23-بحار الانوار جلد 51 صفحۀ 148 و 225، و ج 52صفحۀ 291، الزام النّاصب صفحۀ ٨٠ و ٨٩، غيبت شيخ طوسى صفحۀ 26، منتخب الاثر صفحۀ 276 و بشارة الاسلام صفحۀ ٩٩.
24-اعراف:71
برگرفته از ترجمه کتاب یوم الخلاص ( روزگار رهایی )جلد 1 صفحه 239 الی 262 ( تالیف : محقق عالیقدر کامل سلیمان ؛ مترجم : علی اکبر مهدی پور ) انتشارات آفاق
فرم در حال بارگذاری ...