« تجمل گرائی!!! | فضیلت دوستی با اهل بیت(ع) » |
حيص و بيص
ابن خلكان گفته است: شيخ نصر اللّه بن مجلي كه از ثقات اهل سنّت است، گويد: در خواب علي بن ابي طالب عليه السلام را ديدم و به آن حضرت گفتم: “يا امير المؤمنين! شما در معيّت رسول خداصلي الله عليه وآله مكه را فتح كرديد و پس از آن اعلام كرديد: هر كس به خانه ابو سفيان داخل شود، در امان است؛
اما آنان نسبت به فرزندت حسين در كربلا آن گونه رفتار كردند!” حضرت فرمودند: “آيا اشعار ابن صيفي را در اين مورد شنيده اي؟” من در جواب گفتم: “نشنيده ام.” فرمودند: “آن اشعار را از خود او بشنو!” شيخ نصر اللّه گويد: از خواب كه بيدار شدم، با عجله به سوي خانه حيص و بيص آمدم و او را صدا زدم. او بيرون آمد و من خواب خود را براي او ذكر كردم. او نعره اي زد و با صداي بلند شروع به گريستن كرد و گفت: “سوگند به خدا كه اين اشعار را نه نوشته ام و نه به كسي گفته ام، بلكه همين شب گذشته آنها را سروده ام.” سپس آن ابيات را براي من خواند:
مَلَكْنَا فَكَانَ الْعَفْوُ مِنَّا سَجِيَّةً
فَلَمَّا مَلَكْتُمْ سَالَ بِالدَّمِ اَبْطَحُ
وَ حَلَّلْتُمْ قَتْلَ الْاُسَاري وَ طَالَمَا
غَدَوْنَا عَلَي الْاَسْرَي نَعْفُو وَ نَصْفَحُ
فَحَسْبُكُمْ هَذَا التَّفَاوُتُ بَيْنَنَا
وَ كُلُّ اِنَاءٍ بِالَّذِي فِيهِ يَنْضَحُ
“هنگام امارت ما، عفو و بخشش حضلت ما بود؛ ولي آن هنگام كه شما به قدرت رسيديد، رودخانه خون جاري گرديد. شما قتل اسيران را حلال شمرديد؛ ولي چه بسيار ما بر اسيران دست يافته، و از آنها در گذشتيم. اين تفاوت بين ما و شما كافي است و از هر ظرفي آنچه در اوست، تراوش مي كند.”
فرم در حال بارگذاری ...