« نرمی در عین صلابتآینه پاک فطرت »

تنها امید

هنگامی که موجی عظیم از خطر در برش بگیرد؛ مرگ از هر سو رخ بنماید؛ شاخه ای به دستگیری او نیاید؛ گوشی صدایش را نشنود؛ وقتی دستش از دست ها رها شود و از همه رشته ها کوتاه؛ و وقتی امیدش از همه بِبُرد و چشمش فقط رخسار مرگ را ببیند، در یک تکان بزرگ، همه زنگارهای دلش می ریزد و سیاهی های دلش پاک می شود و آن وقت اگر انسان خدا باور هم نباشد و اگر هیچ معبودی و خالقی را هم نپذیرفته باشد، باز هم خدا را صدا می زند و به دل او را می خواند.

آن که انسان او را در سختی ها فرا می خواند و در نا امیدی ها به او پناه می برد، به هر نامی که باشد و به هر صفتی که خوانده شود، خداست. آری، خدا همان است که در اوج نیازمندی ها و سختی ها به او پناه برده شده و در پایان همه امیدها و در فراز ناامیدی ها، نامش ندا داده می شود. تنها امید به اوست که باقی می ماند و او همان خداست؛ حتی اگر انسان باور نکند.


موضوعات: بدون موضوع
   سه شنبه 17 آذر 1394


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو