« هفت سوال | بهانه گیری، مانع ازدواج » |
تفاوت دید:
با یکی از دوستان خوبم بر سر سفره نشسته بودیم. او به پیاز علاقه داشت و به خوردن آن مشغول بود. کودکی در آن جا بود، مقداری از آن پیاز را دهان گذاشت. اشکش سرازیر شد و زبانش سوخت و آن را رها کرد. دوستم خندید؛ خنده ای پربار و پر از برداشت؛ که عده ای به خاطر جهتی از چیزهایی می گذرند، اما عده ای دیگر، همان چیز را به همان خاطر می خواهند. آن تیزی و تندی که کودک را فراری کرده، مرا به سوی خود کشانده است و سپس ادامه داد در برابر سختی ها و ناراحتی ها عده ای به همان خاطر که ما فرار می کنیم، به استقبال می روند و از سختی ها بهره می گیرند. همان دردها و فشارها که ما را از پای در می آورد، همان ها به عنوان پا، عامل حرکت و پیشرفت و ورزیدگی عده ای می شود.
فرم در حال بارگذاری ...