چرا بعضي ها نماز نمي خوانند؟
پاسخ به اين سؤال را قرآن كريم چنين بيان مي فرمايد كه عده اي از بني اسد خدمت پيامبر اكرم(ص)آمدندو اظهار اسلام كردند ولي از انجايي كه اسلام آنها ظاهري و لفظي بودآيات 14 و 15 سوره حجرات درباره آنها نازل شد:
«قالت الاعراب آمنا قل لم تومنوا ولكن قولوا اسلمنا و لما يدخل الايمان في قلوبكم…»
گروهي گفتند ايمان آورده ايم بگو شما ايمان نياورده ايد لكن بگوييد اسلام آورده ايد.
مؤمنان واقعي تنها كساني هستند كه به خدا و رسولش ايمان آورده و هرگز شك و ترديد در حقايق دين به خود راه نداده اند و با اموال و جان هاي خود در راه خدا جهاد كرده اند.
و همچنين در سوره حج آيه 11 چنين مي فرمايد:
بعضي از مردم تنها با زبان خدا را مي پرستند اگر خيري به آنها برسد حالت اطمينان پيدا مي كنند ولي هنگامي كه بلا و مصيبتي به عنوان امتحان به آنها روي آورد دگرگون شده و گرايش به كفر پيدا مي كنند و اين است زيانكاري دنيا و آخرت.
چرا عده اي مسلمان ظاهري مي باشند؟
براي پاسخ به اين سؤال دو دليل عمده وجود دارد:
1- غرور و خودپسندي و عناد و دشمني.
2- 2-جهل و ناداني به حقيقت نماز و نيازهاي معنوي انسان(كه در سوره حمد گروه اول غضب شدگان و گروه دوم به ضالين توصيف شده اند)و آنهايي كه درباره نماز كوتاهي و قصور مي نمايند دليلي جز خرافات و پوچ گرايي ندارند زيرا فرهنگ نماز مشتمل بر حقايق معنوي و ارزش هاي انساني زير مي باشد:
1- حمد و ثناي الهي و سپاس و ستايش از خالق و مدير و مدبر جهان و بخشنده همه نعمت ها و زيبايي ها.
2- توجه به هدف نهايي خلقت جهان و انسان و معاد.
3- كمك خواستن و تداوم هدايت بر صراط مستقيم و الگو قراردادن نيكان و اولياي الهي و نجات از ضلالت و گمراهي.
4- تعظيم و فروتني در برابر عظمت حق تعالي و تشكر و قدراني از نعمت هاي او.
5- درود و سلام بر سرور انبياء محمدبن عبدالله(ص)و بندگان صالح حق.
6- بهترين و عالي ترين وسيله تقرب به خدا و آرامش روح و روان و التيام دردها.
بنابراين همان طور كه ملاحظه مي فرماييد همه اين حقايق منطبق بر جان و فطرت و مورد تأييد عقل و وجدان انسانيست و آنهايي كه از فرهنگ نماز فاصله مي گيرند در حقيقت مخالف با فضايل اخلاقي و مقام معنوي انسان مي باشند.
البته تمام حقايق اسلام و قوانين قرآن مانند عدالت و امانت،كرامت و فضيلت،صداقت و نجابت، طهارت و پاكدامني،راستي و درستي داراي ويژگي هماهنگي با عقل و فطرت مي باشند و عجب از كسانيست كه مي گويند ما خواهان خوبي ها هستيم ولي در عمل پيروي از شيطان مي نمايند غافل از اينكه شيطان و نفس اماره مظهر زشتي و سرچشمه بدي ها و پليدي ها هستند و اگر كسي بخواهد به كمال و سعادت انساني نائل آيد راهي جز حركت به سوي سرچشمه كمال و دستورات حكيمانه الهي وجود ندارد چون خروج از فرمان خدا مساوي با فرمان نفس اماره و شيطان است.همين كه نماز نخواند به معناي پيروي از شيطان است،همين كه از دائره عدالت خارج شد ظالم است همين كه راست نگفت دروغ و باطل است.(سوره مباركه زخرف آيه 36)
به اين معنا فاصله اي بين حق و باطل وجود ندارد، انحراف از صراط مستقيم سقوط در مرحله شرك و باطل خواهد بود و همچنين است فضائل اخلاقي و كمالات نفساني.
خروج از مرز فضائل به معناي تعطيلي روح و عقل و انكار مقام آدميت و گرفتار شدن به رزائل اخلاقي و شيطاني است.
منطق اهل نماز اين است كه ما در مقابل آفريننده جهان و خالق زمين و آسمان و گرداننده ماه و خورشيد و ستارگان و هنده نعمت هاي بي پايان به نداي فطرت و وجدان به ستايش برمي خيزيم و ضمن تشكر و قدرشناسي با حركت به سوي او راه كمال و سعادت را مي جوئيم.
آيا اين منطق نادرست است يا منطق كساني كه حقايق جهان هستي و اين همه شكوه و عظمت و اعجاز و مقام انسانيت را ناديده گرفته و عقل و فطرت خود را زيرپاي لج بازيهاي پوچ و خودخواهي هاي نفس اماره خفه مي نمايند؟
آيا كدام گروه فهميده و پيشرفته اند و كدام گروه نادان و عقب افتاده؟آيا جوان هاتي بي نمازي كه با انواع و اقسام مفاسد اجتماعي و اخلاقي و بي بند وباري و هرزگي و اعتياد دچار مي شند پيشرفته و روشنفكر و با كلاسند يا جوان هاي مؤمن و اهل نماز و عبادت كه با مراكز ديني مثل مساجد ارتباط دارند؟(قضاوت به عهده شما)انسان وقتي از خدا و تعاليم اسلام و قرآن و ايمان قوي تهي شد به هرگونه ناهنجاري فردي و اجتماعي دست مي زند و هيچ نوع ضمانت اجرايي هم كه بتواند به طور كامل او را از انحراف باز دارد(به غير از ايمان)وجود ندارد.
بنابر اين اگر جامعه اي سالم مي خواهيم بايد به سوي نماز و بندگي خدا روي آوريم و اگر شبهات و اشكالاتي بر ايمان پيش آمد با كارشناسان علوم ديني درميان بگذاريم تا مشكل حل شود.
اطاعت غیر خدا!!!
قَال علي عليه السلام: « لا طاعَهَ لَمِخلُوقٍ في مَعصيَهِ الخالِقِ»
امام علي (ع) مي فرمايد: فرمانبري آفريده، در نافرماني آفريدگار پذيرفته نيست.
***
يکي از ابعاد توحيد، توحيد در طاعت و فرمانبري است که انحصاراً به خداوند و خالق هستي تعلق دارد، يعني اطاعت ديگران در راستاي اطاعت حضرت حق توجيه پذير است، همانند:
• فرمانبري از پيامبر (ص) که قرآن کريم مي فرمايد: (قُل اِنّ کُنتُم تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُوني) «بگو اگر دوستدار خدا هستيد، فرمانبر من باشيد.»،
• يا اطاعت از اولي الامر که فرمانبرداري از او، هم رديف با اطاعت خداوند است.
(اَطيعِوا اللهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِي الاَمرِ مِنکُم) «اطاعت پروردگار، و پيامبر و اولي الامر در جريان طولي هم، تکميلِ انديشة ايمانِ توحيدي مي باشد.»
• اطاعت از پدر و مادر براي فرزندان، و فرمانبري زن از شوهرِ وظيفه شناس، به طور کلي تأثيرپذيري در راستاي توحيد و صراطِ مستقيمِ بندگيِ خداوند، از هر انديشه و عملي که صبغة خداباوري را پر رنگ سازد، قابل توجيه است؛ و گرنه خروج از راه راست يکتا پرستي و طاعت و اطاعتي ناروا خواهد بود. زيرا سرسپردگيِ طاغوت، هواپرستي، مال پرستي، تعلقِ خاطرِ شرک آميز به هر چيز و هر کسي که بنيان توحيد را در طاعت و اطاعت خداوند خدشه دار کند، فرمانبريِ مخلوق، در خشم و سخطِ خالق، خواهد بود که امام علي (ع) از آن بر حذر داشته است. به تعبير ديگر بندگي و پذيرش همه جانبة خداوند، هر چند به معناي مخالفت با همگان باشد، عين ايمان و توحيد است؛ حال آن که فرمانبري از ديگران به هر بهانه اي انجام پذيرد و هر دليل و حجتي همراه داشته باشد، فقط به خاطر نافرمانيِ پروردگار که در آن نهفته است، توجيه اعتقادي و ايماني نخواهد داشت، زيرا در واقع انسان مؤمني که به دليل ترس از ديگران، نافرماني و معصيتِ پروردگار را پذيرا شود، روح ايمان و يکتا پرستي خود را از دست داده است.
قرآن کريم مي فرمايد: (اَتَخشَونَهُم فَاللهُ اَحَقُّ اَن تَخشَوهُ اِن کُنتُم مُؤمِنينَ)«آيا از ديگران مي ترسيد؟ پس سزاوار است از خدا بترسيد، اگر ايمان داريد!»
امام علي (ع) مي فرمايد: «لا طاعَهَ لَمِخلُوقٍ في مَعصِيَهِ الخالِقِ» فرمانبري آفريده، در نافرماني آفريدگار پذيرفته نيست.
بايد توجه کرد، توحيد در اطاعت، يکي از شاخه هاي توحيد است و گذرگاهي است که عدم دقت در آن به سقوط در انديشه هاي شرک آميز منجر مي گردد. در آيه اي از قرآن کريم آمده است: (وَ ما يُؤمِنُ اَکثَرُهُم بِاللهِ اِلّا وَ هُم مُشرِکُونَ).يعني «بيش تر مردم به خدا ايمان نمي آورند مگر اين که گرفتار شرک مي شوند». در توضيح اين آيه فرموده اند: «اين شرک، شرک در طاعت است و نه شرک در عبادت.»
عوامل خشنودي امام زمان!!!
موضوع امام زمان و مهدويت يکي از موضوعات مهم و اساسي در عقايد اسلامي و به خصوص مذهب تشيع مي باشد که امروزه برخي از سود جويان با هدف قرار دادن اعتقادات پاک و روحاني علاقه مندان و ارادتمندان به ساحت مقدس حضرت امام زمان (عج) دام هائي را بر سر راه آنان گسترانيده اند.
اعتقاد به حضرت مهدي ( عج ) به عنوان امام عصر و زمان ما در اين دوره و زمان مي تواند عامل بسيار مهم و پر ارزشي در جهت هدايت و راهنمائي بشريت به سوي سعادت دنيا و آخرت باشد . لذا توجه به منويات و خوا سته هاي آن حضرت که در واقع طريق نجات و رستگاري بشر خواهد بود مي تواند سر لوحه کار و عبادت و زندگي هر مومن و فرد خدا جوئي قرار گيرد تا در سايه رفتار به آن ضمن جلب خشنودي امام عصر ( عج) موجبات فلاح و رستگاري خود و جامعه پيرامون خود را فراهم آورد.
ايمان و اعتقاد به مهدويت چيزي غير از اين نسيت که انسان به تمام احکام و شرايع الهي که از سوي رسول اکرم (ص) و ديگر امامان و معصومين براي شيعيان و به نحوي براي هعمه بشريت آمده معتقد باشد.
مهدويت خلاصه و جمع بندي همه دستورات دين است که در طي قرن ها از سوي خداوند متعال براي فلاح و رستگاري انسان آمده و در اين برهه از زمان با پيشرفت علم و تکنولوژي ناگزير بايد شاهد شکوفائي و به بار نشستن آموزه هاي ديني در اعمال و رفتار انسانها باشيم و ببينيم که چگونه انسانها در سايه اعتقاد به مصلح جهان و منجي عالم بشريت که آمده است تا آنچه که از دين منحرف شده به جاي اصلي خود بازگرداند ، زندگي سالم و صالحي را در زير سايه سار حکومت عدل جهاني حضرت مهدي ( عج) تجربه کند.
بزرگان و علماء دين به موارد زيادي از اين اعمال و رفتار که موجب رضايت و خوشنودي امام زمان ( عج) مي شود اشاره نمودند که يکي از اين اعمال که مي تواند در صدر آنها قرار گيرد دعا در تعجيل فرج آن حضرت مي باشد .
حال قصد داريم در اين مقاله به مواردي که ما را در رسيدن به انجام اين عمل يعني درخواست تعجيل در فرج حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه شريف ياري مي نمايد مطالبي را ارائه نمائيم .
بايد ديد که تعجيل در فرج يعني چه ؟ فرج و ظهور آخرين ذخيره الهي حضرت مهدي ( عج) چه سود و فايده اي براي انسانها دارد ؟ آيا اگر انسانها بدانند و به اين شناخت و آگاهي برسند که ظهور و فرج تا چه حدي مي تواند در سرنوشت دنيوي و اخروي آنها نقش داشته باشد ، باز هم در فراهم آوردن زمينه فرج تعلل مي کنند؟ و دهها سئوال ديگر که با کنکاش در معنا و مفهوم دعا در تعجيل فرج به آن پاسخ داده مي شود.
اول اينكه : اين امر را با صراحت از خداى متعال مسألت نمايد، و به زبان فارسى يا عربى يا هر زبان ديگرى تقاضايش را باز بيان كند؛ به عنوان مثال، چنين دعا نمايد: اللهم عجل فرج مولانا صاحب الزمان عليه السلام. يعنى : بار خدايا! فرج مولاى ما صاحب الزمان را زودتر برسان.
دوم اينكه ، از خداوند (عز اسمه ) درخواست كند كه فرج و گشايش امر آل محمد (ص) را تعجيل فرمايد و زودتر برساند؛ چون فرج آن حضرت همان فرج آنها است ؛ چنان كه در دعاها و روايات اين معنى آمده است
سوم اينكه ، فرج و گشايش امر تمام مؤمنين و مؤمنات يا فرج اولياى خدا را مسألت نمايد؛ زيرا با فرج آن جناب (عليه السلام ) فرج اولياى خدا انجام مى گردد؛ چنان كه در روايت رسيده.
چهارم اينكه ، بر دعاى كسى كه چنين دعايى مى كند، آمين بگويد، چون واژه ى آمين ، يعنى مستجاب كن ؛ كه اين نيز دعاست ، و دعا كننده و آمين گو، هر دو در دعا شريكند؛ به طورى كه در خبر آمده است.
پنجم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه هر كس كه براى تعجيل فرج مولايمان (عليه السلام ) دعا مى كند، مستجاب سازد.تفاوت بين اين با نوع قبلى آن است كه ، آمين گفتن فقط در حضور دعا كننده انجام مى گيرد، ولى در اين مورد، حضور شرط نيست.
ششم اينكه ، فراهم شدن و آماده گشتن اسباب و مقدمات زودتر رسيدن فرج را از خداوند مسألت نمايد.
هفتم اينكه ، درخواست نمايد كه موانع ظهور آن حضرت (عليه السلام ) رفع و برطرف گردد.
هشتم اينكه ، دعا كند گناهانى كه باعث به تأخير افتادن فرج آن حضرت است ، آمرزيده شوند؛ گناهانى كه دعا كننده يا غير او از اهل ايمان مرتكب گرديده اند
نهم اينكه ، از خداى تعالى درخواست كند كه او را از آنچه كه اثر ياد شده را دارد، در آينده ى زندگى اش محفوظ و باز بدارد .
دهم اينكه ، نابودى دشمنان آن حضرت (ع ) را كه وجودشان مانع از زودتر شدن فرج دوستانش مى باشد، از خداوند بخواهد .
يازدهم اينكه ، از خداوند بخواهد كه دست ستمگران را از سر همه مؤمنين كوتاه سازد؛ كه اين امر به بركت ظهور امامشان كه در انتظارش هستند، انجام مى گيرد .
دوازدهم اينكه ، گسترش يافتن عدالت را در شرق و غرب زمين مسألت نمايد؛ زيرا اين امر جز با ظهور آن حضرت (ع) حاصل نمى گردد؛ همچنان كه خداى عزوجل و پيغمبران و اوليايش (ع ) وعده داده اند .
سيزدهم اينكه ، بگويد: خداوندا! رفاه و خوشى را به ما بنمايان ! و نيتش حصول آن در زمان ظهور باشد؛ زيرا رفاه و خوشى كامل و تمام براى مؤمن حاصل نمى شود مگر به ظهور امام غايب از نظر.
چهاردهم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه اجر و مزد عبادت ها و كارهايش را، تعجيل در امر و ظهور مولايش ، مطابق خواسته و رضاى حضرتش (ع ) قرار دهد .
پانزدهم آنكه ، توفيق يافتن به انجام اين دعا (يعنى دعا براى مولايمان (ع ) و درخواست تعجيل در امر فرجش را) براى همه مؤ منين و مومنات بخواهد؛ زيرا همدلى و اتفاق مؤ منين، در اين كار تأثير ويژه اى دارد؛ چنان كه در روايت آمده است . بنابراين هرگاه مؤ من مسألت نمايد كه مقدمات مطلوب و هدفش فراهم و آسان گردد، در جهت تحصيل آن ، كوشش بسزايى انجام داده است .
شانزدهم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه دين و حق و اهل ايمان را بر همه ملل و اديان چيره و پيروز فرمايد؛ زيرا اين امر چنان كه وعده كرده است ، جز به ظهور مولايمان صاحب الزمان (عج ) حاصل نمى گردد؛ همان طور كه در روايات در كتاب البرهان آمده است
هفدهم اينكه ، از خداوند عز اسمه درخواست نمايد كه از دشمنان دين و ستم كنندگان بر خاندان سيد المرسلين (ص ) انتقام بگيرد؛ زيرا در اخبار آمده است كه ، اين امر با ظهور امام غايب از نظر و آخرين امامان بزرگوار (عليهم السلام ) انجام مى گردد.
هجدهم اينكه ، بر آن حضرت درود بفرستد؛ و منظورش درخواست رحمت ويژه اى از سوى خداوند باشد، كه با آن، زودتر شدن فرجش آسان شود.
در باب زيارت حضرت رضا (عليه السلام) پس از درود فرستادن بر يك يك امامان (ع)، چنين مى خوانيم :
اللهم صل على حجتك و وليك القائم فى خلقك صلاة تامة نامية باقية تعجل بها فرجه و تنصره بها
بار خدايا! درود بفرست بر حجت خود و وليت كه در ميان خلقت به پا خاسته است ، درود فرستادنى تمام ، و با افزايش و هميشگى ، كه با آن ، فرجش را زودتر برسانى ، و با آن پيروزش نمايى
نوزدهم اينكه ، تعجيل در برطرف شدن محنت از چهره اش و دور گشتن هم و غم از قلب مقدسش (عليه السلام ) را بخواهد؛ زيرا اين از لوازم تسلط آن حضرت و نابودى دشمنانش مى باشد .
بيستم اينكه ، از خداى تعالى بخواهد كه در امر خونخواهى براى مولاى شهيد مظلوممان ، حضرت ابى عبدالله الحسين (ع ) تعجيل فرمايد؛ زيرا اين در حقيقت دعا براى فرزندش حضرت حجت (ع ) است كه طلب كننده ى خونبهاى او و انتقام گيرنده از كشندگان وى مى باشد .
عوامل خوشنودي امام زمان (عج) از ديدگاه آن حضرت
يكي از اموري كه در روايات بر آن تأكيد شده، تلاش براي جلب خشنودي امام زمان عليهالسلام و دوري از خشم و ناخرسندي آن حضرت است. پرسشي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه چگونه ميتوان خشنودي آن امام را به دست آورد.
براي روشنتر شدن موضوع، خوب است كه نگاهي داشته باشيم به يكي از اين يادگاريهاي گرانقدر امام عصر عليهالسلام؛ يعني دعاي معروفي كه با جملة «اللّهم ارزقنا توفيق الطّاعة…» شروع ميشود و در اوايل «مفاتيح الجنان» نيز آمده است.
در اين دعاي كوتاه و مختصر، امام مهدي عليهالسلام همه آنچه را كه شايسته است ما خود را بدانها آراسته يا از آنها پيراسته سازيم در قالب درخواست از خدا بيان كرده و به صورت غير مستقيم به ما فهماندهاند كه به عنوان حجّت خدا، چه انتظاري از ما دارند و چگونه شيعهاي را براي خود ميپسندند. با هم اين دعا را ميخوانيم:
اللّهمّ ارزقنا توفيق الطّاعة و بُعدَ المعصية و صِدقَ النيّة و عِرفانَ الحُرمة و أكرمنا بالهُديٰ و الإستقامة و سَدّد ألسِنَتَنا بالصّواب و الحكمة و اَملأ قلوبَنا بالعلم و المعرفة و طهّر بُطونَنا عن الحرام و الشّبهة و اكفف أيديَنا عَن الظّلم و السَّرِقَة و اغضُض أبصارَنا عن الفُجور و الخيانة و اسدُد أسماعَنا عن اللّغو و الغيبة و تفضل علي علمائنا بالزهد و النصيحة و علي المتعلمين بالجهد و الرغبة و علي المستمعين بالاتباع و الموعظة و علي مرضي المسلمين بالشفاء و الراحة و علي موتاهم بالرافة و الرحمة وعلي مشايخنا بالوقار و السکينة و علي الشباب بالانابة و التوبة و علي النساء بالحياء و العفة و علي الاغنياء بالتواضع و السعة و علي الفقراء بالصبر و اقناعة و علي الغزاة بالنصر و الغلبة و علي الاسراء بالخلاص و الراحة وعلي الامراء بالعدل و الشفقة و علي الرعية بالانصاف و حسن السيرة و بارک للحجاج و الزوار في النفقة و اقض ما اوجبت عليهم من الحج العمرة بفضلک و رحمتک يا ارحم الراحمين .
« بار خدايا! توفيق فرمانبرداري، دوري از گناهان، درستي و پاكي نيّت و شناخت حرامها را، روزي ما فرما؛ و ما را به راهنمايي و پايداري گرامي دار و زبان ما را در درستگويي و گفتار حكيمانه استوار ساز و دل ما را از دانش و معرفت سرشار كن و درون ما را از حرام و مال شبههناك پاكيزه گردان و دست ما را از ستمگري و دزدي بازدار و چشم ما را از فجور و خيانت بپوشان و گوش ما را از شنيدن سخن بيهوده و غيبت بربند. خدايا بر علماء ما زهد و خير خواهي ، بر دانش آموزان کوشش و شوق ، بر شنوندگان پيروي و پند گيري ، بر بيماران درمان و آسايش ، بر مردگانشان مهرباني و دلجوئي ، بر پيرمردان وقار و سنگيني ، بر جوانان بازگشت و توبه ، بر زنان شرم و پارسائي ، بر توانگران تواضع و بخشش کردن ، بر فقيران صبر و قناعت ، بر جنگجويان ياري و پيروزي ، بر اسيران رهائي و آسودگي ، بر اميران عدل و مهرورزي ، بر رعيت به انصاف و خوش رفتاري ، تفضل نما. خداوندا به حاجيان و زوار در توشه و هزينه برکت ده و به فضل و رحمت خودت آنچه را بر آنها واجب کردي از حج و عمره به انجام رسان . اي ارحم الراحمين . »
با مرور بر اين دعاي ارزشمند و پر محتوي به مواردي که امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در مقام دعا از خداوند متعال خواسته که در واقع مي تواند دستورالعمل اجرائي فرد مسلمان و مومن و معتقدي باشد که مي خواهد براساس خواسته ها و منويات امام عصر و زمان خود که شاهد اعمال و رفتار اوست باشد .
حال به مواردي که در اين دعاي شريف به عنوان وظايف فرد مومن که انجام آن خشنودي و رضايت امام زمان (عج) را در پي خواهد داشت ، اشاره اي دوباره خواهيم داشت :
1-فرمانبرداري از خداوند متعال
2- عدم ارتکاب گناه که باعث دوري انسان از حريم خداوند متعال مي شود.
3- راستي و درستي و پاک و منزه بودن نيات و افکار انسان در کنار پاک بودن اعمال و رفتار و کردار فرد
4- قدرت شناخت و تشخيص حلال و حرام ( حدود الهي ) که عدم اين شناخت و سرپيچي از فرامين الهخي سقوط و ذلالت و گمراهي انسان را در پي خواهد داشت .
5- پايداري بر صراط مستقيم و راه کساني که مشمول نعمت الهي شده اند.
6- حفظ و نگهداري زبان و بکارگيري آن در راه درست و خداپسندانه
7- تلاش در جهت کسب دانش و. معرفت و پاک نمودن ظرف دل براي دريافت حکمت و دانش سودمند
8- حفظ شکم از مال حرام و شبهناک ( مال حلال آميخته به حرام )
9- حفظ و کنترل نفس از اعمال ظلم و ستم و خودداري از ارتکاب به دزدي و مال غير
10- پاک نگه داشتن چشم از نامحرم و خيانت
11- حفظ و نگهداري گوش از شنيدن معصيت الهي و دوري از شنيدن غيبت و بدگوئي ها
12- زهد و خير خواهي علماء و دانشمندان که اگر علماء و دانشمندان اصلاح شوند مردم عادي با تبعيت از آنان به صلاح و رستگاري خواهند رسيد
13- افزايش کوشش و تلاش دانش آموزان و متعلمين در فراگيري علوم مفيد
14- پند گيري و عبرت آموزي از بزرگان توسط مردم عادي
15 - تواضع و خشوع بر توانگران و ثروتمندان
16- عدل و مهرورزي بر توسط اميران و حاکمان
با توجه به مواردي که از اين دعاي شريف بيان شد اگر در واقع هريک از بندگان خداوند متعال در هر جايگاه و منصبي که قرار دارند به توانند به درستي و بر اساس موازين اخلاقي و شرعي و عرفي وظايف خود را به نحو احسن انجام دهند ضمن اينکه رفتاري ديني و مطابق شرع انجام داده اند موجبات خوشنودي و رضايت امام زمان (عج) را فراهم آورده اند .
خداوند متعال از انسان به عنوان خليفه و جانشين خود در زمين ياد کرده است و در ميان انسانها ، برگزيدگاني وجود دارند که انسان با الگو پذيري از شخصيت و رفتار و اعمال آنان مي تواند به درستي وظايفي را که به عنوان انسان و در مرتبه اي بالاتر خليفه الهي ، بر عهده او گذاشته شده است انجام دهد.
حضرت در اين دعا مي خواهد به ما ياد بدهد که اعمال و رفتاري که بايد از جانب انسان در هر جايگاه و مقام و منصبي که برايش رقم خورده است بايد طبق معيار و ملاک خاصي انجام شود تا در بردارنده خير دنيا و آخرت براي خود انسان و محيط پيرامون او باشد.
نکته قابل ذکر در اين دعا اين است که حضرت توفيق اجرا و عملي شدن اين خواسته ها را از درگاه خداوند متعال مي خواهد . چرا که مي خواهد به انسانهاي مومن اين نکته را ياد آوري نمايد که هر کار خير و که از انسان سر مي زند با توفيق و عنايات حضرت حق هماره است و اگر خداوند نخواهد توفيقي به بنده اي بدهد هيچ کس تواند انجام کار خير ي را نخواهد داشت .
ازموارد قابل ذکر ديگري که در اين دعا به چشم مي خورد اين است که تقريباً امام همه اقشار مختلف مردم را با جايگاهها مختلف اجتماعي در نظر گرفته است و خواسته وظايف و مسئوليت هاي هري ک از آنان را گوشزد نمايد.
حضرت در فرازهائي از اين دعا چگونگي رفتارهاي اجتماعي را به انسان ها مي آموزد و ياد آور مي شود که انسان چون موجودي است اجتماعي و اعمال و رفتار او در اجتماع تاثير گذار است بايد به نحوي با اجتماع تعامل داشته باشد که ضمن خير خواهي و سودمندي براي اجتماع از آزار رساندن و اذيت نمودن همنوعان خود پرهيز نمايد. آنجائي که مي فرمايد توفيق استفاده درست از مال و دست و چشم را از درگاه خداوند متعال مسئلت مي نمايد.
نتيجه گيري :
انسان در پي رسيدن به سعادتمندي و پيروزي است و در اين راه و رسيدن به اين مقصود از هيچ کاري چشم پوشي نمي کند و همه تلاش بشر از آغاز خلقت تا پايان جهان مادي براي رسيدن به اين منظور مهم است .
انسان در راه رسيده به اين اهداف ( سعادتمندي و پيروزي ) مراحل مختلفي را طي کرده است و رنجها و مشقت هاي فراواني را متحمل شده است و نيز شاهد فراز و فرودهاي بسياري بوده است .
حال اگر روزي به اين انسان خواهان سعادت و زندگي سرشار از سلامت و بهروزي خبر دهند که در سايه انجام برخي از اعمال که از جانب خداوند متعال آمده مي تواند به خواسته هاي خود برسد کمتر انساني را مي توان سراغ گرفت که از اين خبر خوشحال نشده و در راه رسيده به آن تلاش نکند.
انسان معتقد و مومن با عنايت به آموزه هاي ديني و اعتقادي و نيز دستورات و اوامر و نواهي خداوند متعال که در قالب احکام شرعي براي بشر نازل فرموده داست ، مي تواند به حقيقت و واقعيت سعادت و خوشبختي برسد .
به اعتقاد ما شيعيان خداوند متعال با فرستادن رسولان ، پيامبران و امامان در پي رسيدن انسان به سعادت بوده و حال بشر بعد از پشت سر گذاردن مراحل طولاني به زماني رسيده است که آخرين حجت الهي در پرده غيبت به سر مي برد و همانطوري که عوامل غيبت آن حجت الهي بدست بشر بوده و با اعمال و رفتار بشر در ارتباط مي باشد ، حال همين بشر نيز مي تواند در ظهور آن حضرت موثر و تاثير گذار باشد . به تعبيري ديگر انسانها همانقدر که در غيبت مقصر هستند مي توانند در ظهور موثر باشند.
جامعه انساني با درک و شناخت درست شرايط که البته بايد زمينه هاي اين شناخت هم فراهم گردد، مي تواند در ايجاد زمينه هاي ظهور حضرت مهدي ( عج) موثر باشد و از آنجائي که انسان مومن بايد اعمال و رفتار خود را در کفه دستورات و فرامين اولياي الهي بسنجند و تنظيم کنند در امر فرج نيزبايد طبق آموزه هاي ديني و دستورات الهي و فرامين و رهنمودهاي اولياي دين عمل نمود و يکي از مهم ترين اعمالي که اولياي الهي براي امر فرج ذکر کرده اند دعاي در تعجيل فرج است که بايد با رعايت شرايط و ويژگي هاي خاص خود انجام شود تا اين دعا کاربردي شده و هر چه زودتر به نتيجه برشد.
انسان شيعه و معتقد به ساحت مقدس حضرت ولي عصر (عج) بايد اعمال و رفتار خود را در راستاي رضاي خداوند متعال و امام عصر و زمان خود انجام دهد. انسان مومن و معتقد بايد در زندگي فردي و اجتماعي خود الگو و راهنمائي امين و مورد اعتماد برگزيند که خداوند با عنايات خويش در اين زمينه نيز به ياري انسان آمده و در کنار رسول ( باطني )نيروي عقل و تفکر ، رسولان ظاهري و امامان و معصومين را براي هدايت و راهنمائي بشريت به سعادت دنيا و آخرت فرستاده است .
از آنجائي که دعا مغز و جان عبادت است انسان بايد راه و رسم عبادت و دعا نمودن را از انسانهاي برگزيده و امامان و پيشوايان دين بياموزد تا با هدايت و راهنمائي آنان زودتر و بهتر و بدون گرفتار شدن در انحرافات و خرافات که امروزه بشر با وجود پيشرفت تمدن و تکنولوژي در فقدان معنويت در دام شيادان و حيله گران که با فرقه سازي و توسل به اعتقادات پاک انسانها در صدد رسيدن به خواسته هاي شيطاني خود هستند ، به حقيقت و واقعيت عبادت که همان بندگي خداوند متعال است دست يابد .
هريک از انسانها در هريک از جايگاه و منصب و مقامي که دارند بايد متوجه دامهاي شياطين جن و انس بوده و با دانش و آگاهي از کمينگاههاي شيطان و راههاي افتادن در ورطه نابودي خود را رهائي بخشد .
در اين ميان چون هيچگاه خداوند متعال زمين را از حجت الهي خالي نمي گذارد ، شناخت و معرفت به حجت خداوند و امام عصر با تهذيب نفس و خودسازي همراه خواهد بود و اين خود سازي و تهذيب نفس ازراه انجام اوامر الهي و پرهيز از نواهي خداوند ميسر است که بهترين شيوه براي رسيدن به آن گوش فرادادن به دستورات امام و ولي خداوند است که مي تواند انسان را به سر منزل مقصود برساند.
منابع و ماخذ :
1) مكيال المكارم فى فوائد الدعا للقائم (عج)
2) مفاتيح الجنان
مقدمه :
موضوع امام زمان و مهدويت يکي از موضوعات مهم و اساسي در عقايد اسلامي و به خصوص مذهب تشيع مي باشد که امروزه برخي از سود جويان با هدف قرار دادن اعتقادات پاک و روحاني علاقه مندان و ارادتمندان به ساحت مقدس حضرت امام زمان (عج) دام هائي را بر سر راه آنان گسترانيده اند.
اعتقاد به حضرت مهدي ( عج ) به عنوان امام عصر و زمان ما در اين دوره و زمان مي تواند عامل بسيار مهم و پر ارزشي در جهت هدايت و راهنمائي بشريت به سوي سعادت دنيا و آخرت باشد . لذا توجه به منويات و خوا سته هاي آن حضرت که در واقع طريق نجات و رستگاري بشر خواهد بود مي تواند سر لوحه کار و عبادت و زندگي هر مومن و فرد خدا جوئي قرار گيرد تا در سايه رفتار به آن ضمن جلب خشنودي امام عصر ( عج) موجبات فلاح و رستگاري خود و جامعه پيرامون خود را فراهم آورد.
ايمان و اعتقاد به مهدويت چيزي غير از اين نسيت که انسان به تمام احکام و شرايع الهي که از سوي رسول اکرم (ص) و ديگر امامان و معصومين براي شيعيان و به نحوي براي هعمه بشريت آمده معتقد باشد.
مهدويت خلاصه و جمع بندي همه دستورات دين است که در طي قرن ها از سوي خداوند متعال براي فلاح و رستگاري انسان آمده و در اين برهه از زمان با پيشرفت علم و تکنولوژي ناگزير بايد شاهد شکوفائي و به بار نشستن آموزه هاي ديني در اعمال و رفتار انسانها باشيم و ببينيم که چگونه انسانها در سايه اعتقاد به مصلح جهان و منجي عالم بشريت که آمده است تا آنچه که از دين منحرف شده به جاي اصلي خود بازگرداند ، زندگي سالم و صالحي را در زير سايه سار حکومت عدل جهاني حضرت مهدي ( عج) تجربه کند.
بزرگان و علماء دين به موارد زيادي از اين اعمال و رفتار که موجب رضايت و خوشنودي امام زمان ( عج) مي شود اشاره نمودند که يکي از اين اعمال که مي تواند در صدر آنها قرار گيرد دعا در تعجيل فرج آن حضرت مي باشد .
حال قصد داريم در اين مقاله به مواردي که ما را در رسيدن به انجام اين عمل يعني درخواست تعجيل در فرج حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه شريف ياري مي نمايد مطالبي را ارائه نمائيم .
بايد ديد که تعجيل در فرج يعني چه ؟ فرج و ظهور آخرين ذخيره الهي حضرت مهدي ( عج) چه سود و فايده اي براي انسانها دارد ؟ آيا اگر انسانها بدانند و به اين شناخت و آگاهي برسند که ظهور و فرج تا چه حدي مي تواند در سرنوشت دنيوي و اخروي آنها نقش داشته باشد ، باز هم در فراهم آوردن زمينه فرج تعلل مي کنند؟ و دهها سئوال ديگر که با کنکاش در معنا و مفهوم دعا در تعجيل فرج به آن پاسخ داده مي شود.
اول اينكه : اين امر را با صراحت از خداى متعال مسألت نمايد، و به زبان فارسى يا عربى يا هر زبان ديگرى تقاضايش را باز بيان كند؛ به عنوان مثال، چنين دعا نمايد: اللهم عجل فرج مولانا صاحب الزمان عليه السلام. يعنى : بار خدايا! فرج مولاى ما صاحب الزمان را زودتر برسان.
دوم اينكه ، از خداوند (عز اسمه ) درخواست كند كه فرج و گشايش امر آل محمد (ص) را تعجيل فرمايد و زودتر برساند؛ چون فرج آن حضرت همان فرج آنها است ؛ چنان كه در دعاها و روايات اين معنى آمده است
سوم اينكه ، فرج و گشايش امر تمام مؤمنين و مؤمنات يا فرج اولياى خدا را مسألت نمايد؛ زيرا با فرج آن جناب (عليه السلام ) فرج اولياى خدا انجام مى گردد؛ چنان كه در روايت رسيده.
چهارم اينكه ، بر دعاى كسى كه چنين دعايى مى كند، آمين بگويد، چون واژه ى آمين ، يعنى مستجاب كن ؛ كه اين نيز دعاست ، و دعا كننده و آمين گو، هر دو در دعا شريكند؛ به طورى كه در خبر آمده است.
پنجم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه هر كس كه براى تعجيل فرج مولايمان (عليه السلام ) دعا مى كند، مستجاب سازد.تفاوت بين اين با نوع قبلى آن است كه ، آمين گفتن فقط در حضور دعا كننده انجام مى گيرد، ولى در اين مورد، حضور شرط نيست.
ششم اينكه ، فراهم شدن و آماده گشتن اسباب و مقدمات زودتر رسيدن فرج را از خداوند مسألت نمايد.
هفتم اينكه ، درخواست نمايد كه موانع ظهور آن حضرت (عليه السلام ) رفع و برطرف گردد.
هشتم اينكه ، دعا كند گناهانى كه باعث به تأخير افتادن فرج آن حضرت است ، آمرزيده شوند؛ گناهانى كه دعا كننده يا غير او از اهل ايمان مرتكب گرديده اند
نهم اينكه ، از خداى تعالى درخواست كند كه او را از آنچه كه اثر ياد شده را دارد، در آينده ى زندگى اش محفوظ و باز بدارد .
دهم اينكه ، نابودى دشمنان آن حضرت (ع ) را كه وجودشان مانع از زودتر شدن فرج دوستانش مى باشد، از خداوند بخواهد .
يازدهم اينكه ، از خداوند بخواهد كه دست ستمگران را از سر همه مؤمنين كوتاه سازد؛ كه اين امر به بركت ظهور امامشان كه در انتظارش هستند، انجام مى گيرد .
دوازدهم اينكه ، گسترش يافتن عدالت را در شرق و غرب زمين مسألت نمايد؛ زيرا اين امر جز با ظهور آن حضرت (ع) حاصل نمى گردد؛ همچنان كه خداى عزوجل و پيغمبران و اوليايش (ع ) وعده داده اند .
سيزدهم اينكه ، بگويد: خداوندا! رفاه و خوشى را به ما بنمايان ! و نيتش حصول آن در زمان ظهور باشد؛ زيرا رفاه و خوشى كامل و تمام براى مؤمن حاصل نمى شود مگر به ظهور امام غايب از نظر.
چهاردهم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه اجر و مزد عبادت ها و كارهايش را، تعجيل در امر و ظهور مولايش ، مطابق خواسته و رضاى حضرتش (ع ) قرار دهد .
پانزدهم آنكه ، توفيق يافتن به انجام اين دعا (يعنى دعا براى مولايمان (ع ) و درخواست تعجيل در امر فرجش را) براى همه مؤ منين و مومنات بخواهد؛ زيرا همدلى و اتفاق مؤ منين، در اين كار تأثير ويژه اى دارد؛ چنان كه در روايت آمده است . بنابراين هرگاه مؤ من مسألت نمايد كه مقدمات مطلوب و هدفش فراهم و آسان گردد، در جهت تحصيل آن ، كوشش بسزايى انجام داده است .
شانزدهم اينكه ، از خداى عزوجل بخواهد كه دين و حق و اهل ايمان را بر همه ملل و اديان چيره و پيروز فرمايد؛ زيرا اين امر چنان كه وعده كرده است ، جز به ظهور مولايمان صاحب الزمان (عج ) حاصل نمى گردد؛ همان طور كه در روايات در كتاب البرهان آمده است
هفدهم اينكه ، از خداوند عز اسمه درخواست نمايد كه از دشمنان دين و ستم كنندگان بر خاندان سيد المرسلين (ص ) انتقام بگيرد؛ زيرا در اخبار آمده است كه ، اين امر با ظهور امام غايب از نظر و آخرين امامان بزرگوار (عليهم السلام ) انجام مى گردد.
هجدهم اينكه ، بر آن حضرت درود بفرستد؛ و منظورش درخواست رحمت ويژه اى از سوى خداوند باشد، كه با آن، زودتر شدن فرجش آسان شود.
در باب زيارت حضرت رضا (عليه السلام) پس از درود فرستادن بر يك يك امامان (ع)، چنين مى خوانيم :
اللهم صل على حجتك و وليك القائم فى خلقك صلاة تامة نامية باقية تعجل بها فرجه و تنصره بها
بار خدايا! درود بفرست بر حجت خود و وليت كه در ميان خلقت به پا خاسته است ، درود فرستادنى تمام ، و با افزايش و هميشگى ، كه با آن ، فرجش را زودتر برسانى ، و با آن پيروزش نمايى
نوزدهم اينكه ، تعجيل در برطرف شدن محنت از چهره اش و دور گشتن هم و غم از قلب مقدسش (عليه السلام ) را بخواهد؛ زيرا اين از لوازم تسلط آن حضرت و نابودى دشمنانش مى باشد .
بيستم اينكه ، از خداى تعالى بخواهد كه در امر خونخواهى براى مولاى شهيد مظلوممان ، حضرت ابى عبدالله الحسين (ع ) تعجيل فرمايد؛ زيرا اين در حقيقت دعا براى فرزندش حضرت حجت (ع ) است كه طلب كننده ى خونبهاى او و انتقام گيرنده از كشندگان وى مى باشد .
عوامل خوشنودي امام زمان (عج) از ديدگاه آن حضرت
يكي از اموري كه در روايات بر آن تأكيد شده، تلاش براي جلب خشنودي امام زمان عليهالسلام و دوري از خشم و ناخرسندي آن حضرت است. پرسشي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه چگونه ميتوان خشنودي آن امام را به دست آورد.
براي روشنتر شدن موضوع، خوب است كه نگاهي داشته باشيم به يكي از اين يادگاريهاي گرانقدر امام عصر عليهالسلام؛ يعني دعاي معروفي كه با جملة «اللّهم ارزقنا توفيق الطّاعة…» شروع ميشود و در اوايل «مفاتيح الجنان» نيز آمده است.
در اين دعاي كوتاه و مختصر، امام مهدي عليهالسلام همه آنچه را كه شايسته است ما خود را بدانها آراسته يا از آنها پيراسته سازيم در قالب درخواست از خدا بيان كرده و به صورت غير مستقيم به ما فهماندهاند كه به عنوان حجّت خدا، چه انتظاري از ما دارند و چگونه شيعهاي را براي خود ميپسندند. با هم اين دعا را ميخوانيم:
اللّهمّ ارزقنا توفيق الطّاعة و بُعدَ المعصية و صِدقَ النيّة و عِرفانَ الحُرمة و أكرمنا بالهُديٰ و الإستقامة و سَدّد ألسِنَتَنا بالصّواب و الحكمة و اَملأ قلوبَنا بالعلم و المعرفة و طهّر بُطونَنا عن الحرام و الشّبهة و اكفف أيديَنا عَن الظّلم و السَّرِقَة و اغضُض أبصارَنا عن الفُجور و الخيانة و اسدُد أسماعَنا عن اللّغو و الغيبة و تفضل علي علمائنا بالزهد و النصيحة و علي المتعلمين بالجهد و الرغبة و علي المستمعين بالاتباع و الموعظة و علي مرضي المسلمين بالشفاء و الراحة و علي موتاهم بالرافة و الرحمة وعلي مشايخنا بالوقار و السکينة و علي الشباب بالانابة و التوبة و علي النساء بالحياء و العفة و علي الاغنياء بالتواضع و السعة و علي الفقراء بالصبر و اقناعة و علي الغزاة بالنصر و الغلبة و علي الاسراء بالخلاص و الراحة وعلي الامراء بالعدل و الشفقة و علي الرعية بالانصاف و حسن السيرة و بارک للحجاج و الزوار في النفقة و اقض ما اوجبت عليهم من الحج العمرة بفضلک و رحمتک يا ارحم الراحمين .
« بار خدايا! توفيق فرمانبرداري، دوري از گناهان، درستي و پاكي نيّت و شناخت حرامها را، روزي ما فرما؛ و ما را به راهنمايي و پايداري گرامي دار و زبان ما را در درستگويي و گفتار حكيمانه استوار ساز و دل ما را از دانش و معرفت سرشار كن و درون ما را از حرام و مال شبههناك پاكيزه گردان و دست ما را از ستمگري و دزدي بازدار و چشم ما را از فجور و خيانت بپوشان و گوش ما را از شنيدن سخن بيهوده و غيبت بربند. خدايا بر علماء ما زهد و خير خواهي ، بر دانش آموزان کوشش و شوق ، بر شنوندگان پيروي و پند گيري ، بر بيماران درمان و آسايش ، بر مردگانشان مهرباني و دلجوئي ، بر پيرمردان وقار و سنگيني ، بر جوانان بازگشت و توبه ، بر زنان شرم و پارسائي ، بر توانگران تواضع و بخشش کردن ، بر فقيران صبر و قناعت ، بر جنگجويان ياري و پيروزي ، بر اسيران رهائي و آسودگي ، بر اميران عدل و مهرورزي ، بر رعيت به انصاف و خوش رفتاري ، تفضل نما. خداوندا به حاجيان و زوار در توشه و هزينه برکت ده و به فضل و رحمت خودت آنچه را بر آنها واجب کردي از حج و عمره به انجام رسان . اي ارحم الراحمين . »
با مرور بر اين دعاي ارزشمند و پر محتوي به مواردي که امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در مقام دعا از خداوند متعال خواسته که در واقع مي تواند دستورالعمل اجرائي فرد مسلمان و مومن و معتقدي باشد که مي خواهد براساس خواسته ها و منويات امام عصر و زمان خود که شاهد اعمال و رفتار اوست باشد .
حال به مواردي که در اين دعاي شريف به عنوان وظايف فرد مومن که انجام آن خشنودي و رضايت امام زمان (عج) را در پي خواهد داشت ، اشاره اي دوباره خواهيم داشت :
1-فرمانبرداري از خداوند متعال
2- عدم ارتکاب گناه که باعث دوري انسان از حريم خداوند متعال مي شود.
3- راستي و درستي و پاک و منزه بودن نيات و افکار انسان در کنار پاک بودن اعمال و رفتار و کردار فرد
4- قدرت شناخت و تشخيص حلال و حرام ( حدود الهي ) که عدم اين شناخت و سرپيچي از فرامين الهخي سقوط و ذلالت و گمراهي انسان را در پي خواهد داشت .
5- پايداري بر صراط مستقيم و راه کساني که مشمول نعمت الهي شده اند.
6- حفظ و نگهداري زبان و بکارگيري آن در راه درست و خداپسندانه
7- تلاش در جهت کسب دانش و. معرفت و پاک نمودن ظرف دل براي دريافت حکمت و دانش سودمند
8- حفظ شکم از مال حرام و شبهناک ( مال حلال آميخته به حرام )
9- حفظ و کنترل نفس از اعمال ظلم و ستم و خودداري از ارتکاب به دزدي و مال غير
10- پاک نگه داشتن چشم از نامحرم و خيانت
11- حفظ و نگهداري گوش از شنيدن معصيت الهي و دوري از شنيدن غيبت و بدگوئي ها
12- زهد و خير خواهي علماء و دانشمندان که اگر علماء و دانشمندان اصلاح شوند مردم عادي با تبعيت از آنان به صلاح و رستگاري خواهند رسيد
13- افزايش کوشش و تلاش دانش آموزان و متعلمين در فراگيري علوم مفيد
14- پند گيري و عبرت آموزي از بزرگان توسط مردم عادي
15 - تواضع و خشوع بر توانگران و ثروتمندان
16- عدل و مهرورزي بر توسط اميران و حاکمان
با توجه به مواردي که از اين دعاي شريف بيان شد اگر در واقع هريک از بندگان خداوند متعال در هر جايگاه و منصبي که قرار دارند به توانند به درستي و بر اساس موازين اخلاقي و شرعي و عرفي وظايف خود را به نحو احسن انجام دهند ضمن اينکه رفتاري ديني و مطابق شرع انجام داده اند موجبات خوشنودي و رضايت امام زمان (عج) را فراهم آورده اند .
خداوند متعال از انسان به عنوان خليفه و جانشين خود در زمين ياد کرده است و در ميان انسانها ، برگزيدگاني وجود دارند که انسان با الگو پذيري از شخصيت و رفتار و اعمال آنان مي تواند به درستي وظايفي را که به عنوان انسان و در مرتبه اي بالاتر خليفه الهي ، بر عهده او گذاشته شده است انجام دهد.
حضرت در اين دعا مي خواهد به ما ياد بدهد که اعمال و رفتاري که بايد از جانب انسان در هر جايگاه و مقام و منصبي که برايش رقم خورده است بايد طبق معيار و ملاک خاصي انجام شود تا در بردارنده خير دنيا و آخرت براي خود انسان و محيط پيرامون او باشد.
نکته قابل ذکر در اين دعا اين است که حضرت توفيق اجرا و عملي شدن اين خواسته ها را از درگاه خداوند متعال مي خواهد . چرا که مي خواهد به انسانهاي مومن اين نکته را ياد آوري نمايد که هر کار خير و که از انسان سر مي زند با توفيق و عنايات حضرت حق هماره است و اگر خداوند نخواهد توفيقي به بنده اي بدهد هيچ کس تواند انجام کار خير ي را نخواهد داشت .
ازموارد قابل ذکر ديگري که در اين دعا به چشم مي خورد اين است که تقريباً امام همه اقشار مختلف مردم را با جايگاهها مختلف اجتماعي در نظر گرفته است و خواسته وظايف و مسئوليت هاي هري ک از آنان را گوشزد نمايد.
حضرت در فرازهائي از اين دعا چگونگي رفتارهاي اجتماعي را به انسان ها مي آموزد و ياد آور مي شود که انسان چون موجودي است اجتماعي و اعمال و رفتار او در اجتماع تاثير گذار است بايد به نحوي با اجتماع تعامل داشته باشد که ضمن خير خواهي و سودمندي براي اجتماع از آزار رساندن و اذيت نمودن همنوعان خود پرهيز نمايد. آنجائي که مي فرمايد توفيق استفاده درست از مال و دست و چشم را از درگاه خداوند متعال مسئلت مي نمايد.
نتيجه گيري :
انسان در پي رسيدن به سعادتمندي و پيروزي است و در اين راه و رسيدن به اين مقصود از هيچ کاري چشم پوشي نمي کند و همه تلاش بشر از آغاز خلقت تا پايان جهان مادي براي رسيدن به اين منظور مهم است .
انسان در راه رسيده به اين اهداف ( سعادتمندي و پيروزي ) مراحل مختلفي را طي کرده است و رنجها و مشقت هاي فراواني را متحمل شده است و نيز شاهد فراز و فرودهاي بسياري بوده است .
حال اگر روزي به اين انسان خواهان سعادت و زندگي سرشار از سلامت و بهروزي خبر دهند که در سايه انجام برخي از اعمال که از جانب خداوند متعال آمده مي تواند به خواسته هاي خود برسد کمتر انساني را مي توان سراغ گرفت که از اين خبر خوشحال نشده و در راه رسيده به آن تلاش نکند.
انسان معتقد و مومن با عنايت به آموزه هاي ديني و اعتقادي و نيز دستورات و اوامر و نواهي خداوند متعال که در قالب احکام شرعي براي بشر نازل فرموده داست ، مي تواند به حقيقت و واقعيت سعادت و خوشبختي برسد .
به اعتقاد ما شيعيان خداوند متعال با فرستادن رسولان ، پيامبران و امامان در پي رسيدن انسان به سعادت بوده و حال بشر بعد از پشت سر گذاردن مراحل طولاني به زماني رسيده است که آخرين حجت الهي در پرده غيبت به سر مي برد و همانطوري که عوامل غيبت آن حجت الهي بدست بشر بوده و با اعمال و رفتار بشر در ارتباط مي باشد ، حال همين بشر نيز مي تواند در ظهور آن حضرت موثر و تاثير گذار باشد . به تعبيري ديگر انسانها همانقدر که در غيبت مقصر هستند مي توانند در ظهور موثر باشند.
جامعه انساني با درک و شناخت درست شرايط که البته بايد زمينه هاي اين شناخت هم فراهم گردد، مي تواند در ايجاد زمينه هاي ظهور حضرت مهدي ( عج) موثر باشد و از آنجائي که انسان مومن بايد اعمال و رفتار خود را در کفه دستورات و فرامين اولياي الهي بسنجند و تنظيم کنند در امر فرج نيزبايد طبق آموزه هاي ديني و دستورات الهي و فرامين و رهنمودهاي اولياي دين عمل نمود و يکي از مهم ترين اعمالي که اولياي الهي براي امر فرج ذکر کرده اند دعاي در تعجيل فرج است که بايد با رعايت شرايط و ويژگي هاي خاص خود انجام شود تا اين دعا کاربردي شده و هر چه زودتر به نتيجه برشد.
انسان شيعه و معتقد به ساحت مقدس حضرت ولي عصر (عج) بايد اعمال و رفتار خود را در راستاي رضاي خداوند متعال و امام عصر و زمان خود انجام دهد. انسان مومن و معتقد بايد در زندگي فردي و اجتماعي خود الگو و راهنمائي امين و مورد اعتماد برگزيند که خداوند با عنايات خويش در اين زمينه نيز به ياري انسان آمده و در کنار رسول ( باطني )نيروي عقل و تفکر ، رسولان ظاهري و امامان و معصومين را براي هدايت و راهنمائي بشريت به سعادت دنيا و آخرت فرستاده است .
از آنجائي که دعا مغز و جان عبادت است انسان بايد راه و رسم عبادت و دعا نمودن را از انسانهاي برگزيده و امامان و پيشوايان دين بياموزد تا با هدايت و راهنمائي آنان زودتر و بهتر و بدون گرفتار شدن در انحرافات و خرافات که امروزه بشر با وجود پيشرفت تمدن و تکنولوژي در فقدان معنويت در دام شيادان و حيله گران که با فرقه سازي و توسل به اعتقادات پاک انسانها در صدد رسيدن به خواسته هاي شيطاني خود هستند ، به حقيقت و واقعيت عبادت که همان بندگي خداوند متعال است دست يابد .
هريک از انسانها در هريک از جايگاه و منصب و مقامي که دارند بايد متوجه دامهاي شياطين جن و انس بوده و با دانش و آگاهي از کمينگاههاي شيطان و راههاي افتادن در ورطه نابودي خود را رهائي بخشد .
در اين ميان چون هيچگاه خداوند متعال زمين را از حجت الهي خالي نمي گذارد ، شناخت و معرفت به حجت خداوند و امام عصر با تهذيب نفس و خودسازي همراه خواهد بود و اين خود سازي و تهذيب نفس ازراه انجام اوامر الهي و پرهيز از نواهي خداوند ميسر است که بهترين شيوه براي رسيدن به آن گوش فرادادن به دستورات امام و ولي خداوند است که مي تواند انسان را به سر منزل مقصود برساند.
منابع و ماخذ :
1) مكيال المكارم فى فوائد الدعا للقائم (عج)
2) مفاتيح الجنان
زير نور قرآن
در اين ظلمتکده رنجور تنها چيزي که آرامش و روشني را به دلها ارمغان مي دارد تنها و تنها آيات هدايتگر قرآن مجيد و تفاسير آن است که برگرفته از سخنان ائمه اطهار (ع) است. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين * الرحمن الرحيم*مالک يوم الدين * اياک نعبد واياک نستعين * اهدنا الصراط المستقيم * صراط الذين انعمت عليهم غيرالمغضوب عليهم والضالين
اين سوره تبلوري است از ارتباط نزديک و بي واسطه خدا با انسان و مخلوق با خالق در اينجا تنها اورا مي بيند با او سخن مي گويد پيام اورا با گوش جان مي شنود حتي هيچ پيامبرمرسل وفرشته مقربي در اين ميان واسطه نيست وعجب اين که پيوند وارتباط مستقيم خلق با خالق آغاز گرقرآن مجيد است.(1)
سوره فاتحه را کليد بهشت مي دانند از آن رو که درهاي بهشت هشت است واين سوره هم هشت قسم است تا آن هشت قسم تحصيل نکني و به آن معتقد نشوي اين درها بر تو گشوده نشود.
نخست : (الحمد) ياد ذات خداوند ، دوم (الرحمن) ذکر صفات او، سوم (مالک يوم الدين) ذکر معاد ، چهارم (اياک نعبد) ذکر افعال او، پنجم (اهدنا) ذکر تزکيه نفس ، ششم (صراط المستقيم) ذکر آراستن نفس به نيکيها ،هفتم (صراط الذين انعمت) ذکراحوال دوستان و رضاي خداوند از آنان ، هشتم (غيرالمغضوب) ذکراحوال بيگانگان و نارضايي خداوند از آنها وهر يک از اين هشت علم دري است از درهاي بهشت. پس هر کس اين سوره را با اخلاص بر خواند درب بهشت بر روي او باز شود ، امروز بهشت عرفان و فردا بهشت رضوان در جوا رحمن .(2)
بسم الله الرحمن الرحيم
ميان همه مردم جهان رسم است که هر کار مهم و پرارزشي را با نام بزرگي از بزرگان آغاز مي کنند و نخستين کلنگ هرمؤسسه ارزنده اي را به نام کسي که موردعلاقه آنهاست بر زمين مي زنند، يعني آن کار را با آن شخصيت مورد نظرازآغاز ارتباط مي دهند .اما آيا بهتر نيست براي پاينده بودن يک برنامه جاويد ماندن يک تشکيلات ، آن را به موجود پايدار و جاويداني ارتباط دهيم که فنا در ذات اوراه ندارد ؛ چرا که همه موجودات اين جهان به سوي کهنگي و زوال مي روند ، تنها چيزي باقي مي ماند که با آن ذات لايزال بستگي دارد.
اگر نامي از پيامبران و انبياء باقي است به علت پيوندشان با خدا و عدالت و حقيقت است که کهنگي در آن راه ندارد و اگر في المثل اسمي از ((حاتم )) بر سر زبانها است به خاطر همبستگي اش با سخاوت است که زوال نا پذير است. از ميان تمام موجودات آن که ازلي و ابدي است تنها ذات پاک خدا است و به همين دليل بايد همه چيز وهر کار با نام او آغاز کرد ودر سايه او قرار داد و از او استمداد نمود لذا در نخستين آيه قرآن آمده ((به نام خداوند بخشنده بخشايشگر ))
خواجه عبدالله انصاري در تفسير اين آيه مي گويد : آغاز کتاب خدا بر نام الله و رحمن و رحيم از آن جهت است که همه معاني در آن سه نام جمع است و آن معاني سه قسم است : قسمي جلال و هيبت و آن در نام الله است ، قسمي نعمت و تربيت و آن در نام رحمن است ، قسمي رحمت و مغفرت و آن در نام رحيم است . اين که آغاز به نام الله و بعد رحمن و سپس رحيم شده جهت آن است که سر آغاز همه ، آفرينش است و بعد قدرت و پرورش و سپس رحمت وآمرزش . يعني که به قدرت بيافريدم و به نعمت بپروردم و به رحمت بيامرزيدم.
عبدالله بن يحيي از دوستان اميرالمومنين(ع) به خدمتش رسيد و بدون گفتن بسم الله بر تختي که در آنجا بود نشست، ناگهان بدنش منحرف شد و بر زمين افتاد و سرش شکست ، علي (ع) دست بر سر او کشيد ، زخم او التيام يافت بعد فرمود: آيا نمي داني پيامبر از سوي خدا براي من اين حديث را نقل کرد : هر کاري که بدون نام خدا شروع شود بي سرانجام خواهد بود. گفتم : پدر و مادرم به فدايت باد مي دانم و بعد از اين ترک نمي گويم ، فرمود : در اين صورت بهره مند و سعادتمند خواهي شد .
امام صادق (ع) هنگام نقل اين حديث فرمود: (( بسيار مي شود: بعضي از شيعيان ما بسم الله را آغاز کارشان ترک مي گويند و خداوند آنها را با ناراحتي مواجه مي سازد تا بيدار شوند و ضمنا اين خطا از نامه اعمالشان شسته شود.))
الحمد الله رب العالمين
امام صادق (ع) مي فرمايد : شکر نعمتها اجتناب از گناهان است و اتمام شکر به گفتن الحمد الله است.(3)
الرحمن الرحيم
اصل ، در خدا رحمت است اگر شما غضب مي بينيد غضب خدا نوعي رحمت است ؛ مثلا جراح که دراتاق عمل شکم را پاره مي کند آيا خشم و غضب دارد يا رحمت ؟ عمل او رحمت است و مزد هم مي گيرد.
خدا گاهي انسان را تنبيه مي کند تا بيدار شود. ((اخذنا هم بالباساء و الضراء لعلهم يتضرعون )) ( انعام / 42) گرفتارشان مي کنيم تا آن ها را بيدار کنيم .گاهي آنچه ما مصيبت مي ناميم چوب رحمت خداست . اين بيدار باش وسيله نجات ماست.
«بهشت ، رحمت خداست و جهنم ، نتيجه عمل ماست . »ما بکم من نعمه فمن الله » (نحل /53) هر نعمتي به شما برسد از جانب خداوند است .
در قرآن «سي» مرتبه رحمان و «سي » مرتبه رحيم به کار رفته است ، هر جا کلمه رحمان در قرآن آمده منظور فقط خداست ، رحمان براي غير خدا بکار نرفته است . اما «رحيم هم به خدا ، هم به پيغمبر و هم به مومنين گفته شده است .
«محمد رسول الله والذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم »(فتح/29)محمد رسول خداست و کساني که با او هستند بر کفار سختگيرند و بين خودشان مهربانند.(4)
مالک يوم الدين
امام رضا (ع)مي فرمايد : مالک يوم الدين ؛ اقرار به برانگيخته شدن بعد از مرگ ، محاسبه و مجازات است .
ممکن است گفته شود که مگر خدا فقط مالک روز قيامت است ؛ جواب مي دهيم : خير ، بلکه دردنيا هم ، مالک حقيقي و اصلي خداست . در دنيا افراد داراي ملکيتي اعتباري وغير حقيقي هستند در حالي که روز قيامت همين را هم از دست مي دهند ، همان جا که مال و زبان و چشم و گوش عليه انسان شهادت مي دهند و انسان ديگر بر آنها تسلط و ملکيتي ندارد . اين اموال در حقيقت امانت است که خداوند به ما داده است . پست و مقام مي دهد تا ببيند پشت ميز رياست چه مي کني ، در اصل ثروت و فقر همگي براي امتحان است .
اياک نعبد و اياک نستعين
عبادت مي کنيم نه عبادت مي کنم ؛ در اسلام من معني ندارد .اسلام ما را به دعاي دسته جمعي ، نماز جماعت و کلا ما را به جماعت و ديگر خواهي و حتي تقدم ديگران برخود ، يعني ايثار و انفاق دعوت مي کند . خدا دوست دارد ديگران مخصوصاً اهل بيت (ع)را در دعا شريک کنيم ، لذا از شرايط استجابت دعا اين است که صلوات بفرستيم و براي فرج امام زمان (عج) دعا کنيم و همچنين به ديگران دعا کنيم .
در قرآن نيز دعا به جمع آمده است «ربنا اتنا في الدنيا حسنه و في الاخره الحسنه (بقره /201)» . اين دعاي ما نيست که بايد جمع باشد دعاي خدا و ملائکه نيز همينطور است «ان الله و ملائکه يصلون علي النبي يا ايهاالذين امنواصلوا عليه و سلموا تسليما»(احزاب /56)
در وجه جمع بودن اياک نعبد و اياک نستعين اين نکته مهم است که ما مي توانيم نماز را به فرادا بخوانيم ، اما اسلام تاکيد زيادي بر جماعت دارد و همين آيه به خودي خود دال بر برتري نماز جماعت است .اگر بندگي خدا نکرديم بندگي غير ، خواهيم کرد.(6)
اهداناالصراط المستقيم
مومنان مي گويند: بار خدايا راه خود بما و آنگاه ما را بر آن روش دار و آنگاه از روش به کشش رسان . پس نمود راه به آنست که خداوند آيات خود را نمايش داد ، روش آنست که مرتبه به مرتبه مقرر داشت ، کشش آنست که او را نزديک خود خواست . مومنان در اين آيت ، نماش و روش و کشش هر سه مي خواهند ، که هر که راه ديد راه ديد در راه برفت و هر که رفت بمقصد رسيد .
صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و الضالين
شخصي خدمت امام باقر (ع) عرضه داشت : يا بن رسول الله (ع) صراط چيست ؟حضرت فرمود : دو صراط وجود دارد يکي در دنيا و ديگري در آخرت . صراط دنيا ولايت ما اهل بيت است. آري دوست داستن آنها مقدمه اطاعت آنهاست . « قل ان کنتم تحبون الله فاتبعوني يحببکم الله » (تسنيم /ج 1/ص506)
ولايت حقيقي مصداقش پيروي و اطاعت است . امام صادق (ع) مي فرمايند :«کونو النازينا و لا تکونوا علينا شيناً» براي ما زينت و آبرو باشيد نه مايه شرم . کاري نکنيد که مردم به يک ارمني بيشتر از يک مسلمان اعتماد داشته باشند.
طبق اين آيه راه ها سه نوعند: راه کساني که متنعم به نعم الهي شده اند که همان راه انبياء و اولياء ، شهدا و صديقين است . دوم ؛راه کساني که مورد غضب خدا قرار گرفته اند و سوم ؛راه گمراهان . راه دو گروه ، راه ضلالت است.(7)
بني اسرائيل زماني بر تمام مردم روزگار خويش برتري داشتند و قرآن درباره آنها فرموده است «فضلتکم علي العالمين “لکن بعد از آن فضيلت به خاطر کردار و رفتار خودشان دچار قهر و غضب خداوند شدند که قرآن در اين باره مي فرمايد : و باو وا بغضب من الله (8)
خداوندا ما را از آنان مگردان که بخودشان بازگذاشتي تا به تيغ هجران خسته و به ميخ ردّ بسته شدند آري چه باري کشد حبل گسسته» (9)
پي نوشت ها:
1-تفسير نمونه/آيت الله مکارم شيرازي
2-تفسير ادبي و عرفاني / خواجه عبدالله انصاري
3-بحارالانوار،ج 96، ص57
4-تفسير کلمه طيبه/سيد مجتبي مير دامادي
5-من لا يحضرهالفقيه ،ج1،ص296
6- تفسير کلمه طيبه
7-همان
8- تفسير نور، حجت الاسلام قرائتي
9- خواجه عبدالله انصاري /تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد
در روز قیامت ما سنگ قبر نداریم،شناسنامه نداریم،اسم مردم ،سن مردم،عناوین مردم ،پست مردم ،مقام مردم و منصب مردم و اینکه آیت الله باشند یا نباشند ،وزیر باشند یا نباشند ،فقیر باشند یا نباشند،ثروتمند باشند یا نباشند،قدرت داشته باشند و یا نداشته باشند و … اینها نیست،اینها اصلا ملاک نیست.
اول از همه می گویند آنهایی که پدر و مادرشان از آنها راضی هستند ،دستها بالا،اینها بروند بهشت!
دوم آنهایی که در طول عمر خود،به مردم منفعت رسانده اند و مردم از آنها راضی هستند و مردم از آنها منفعت دیده اند بروند بهشت!
سوم آنهایی که در طول عمر خود یک یا حسین شهید گفته اند دستها بالا ،اینها بروند بهشت!
چهارم آنهایی که یک قطره اشک برای فاطمه زهرا سلام الله علیها ما ریخته اند دستها بالا،اینها بروند بهشت و بهشت جای این آدمهاست!
بعد ملائکه به حرف در می آیند که خدایا ،ای خدای مهربان پس این شهدا و رزمندگان ،اینها چطور؟اینها به بهشت نروند ؟!
خداوند می فرماید مقام و منزلت اینها قابل مقایسه نیست و احترام و عزت اینها خیلی مهم است .با اینها بایستی معاله کنیم.با اینها بایستی صحبت کنیم،کجا خوششان می آید و کجای بهشت می خواهند بروند.احترام اینها به خاطر عملکرد خوب اینها قابل مقایسه نیست.مقام و منزلت اینها که قبلا گفته بودم خیلی بالاست.بایستی معامله کنیم .رضایت اینها را بایستی جلب کنیم.
در پایان این جلسه این عارف بزرگ دعا فرمودند که:
خدایا ،ای خدای مهربان ،امام (ره)را با خوبان خود محشور فرما که با حضور خود آمار بهشتیها را زیاد کرد.
از نظام جمهوری اسلامی خیلی ها بهشتی می شوند و اینها به پاس برکت یکی از خوبان خدا یعنی امام(ره)می باشد.
<< 1 ... 86 87 88 ...89 ...90 91 92 ...93 ...94 95 96 ... 328 >>