برای دلت در بساز !

درب دل

« بسم الله الرحمن الرحیم »

آیت الله مجتهدی تهرانی نقل در یکی از جلسات خود نقل کردند:

«نجاری به محضر آیت الله اراکی رفت و از ایشان خواست موعظه ای کنند. آیت الله اراکی پرسیدند شغل تو چیست؟ مرد گفت نجارم. در و پنجره می‌سازم. آیت الله اراکی گفتند این همه در و پنجره ساختی برای دلت هم در ساخته ای؟ اگر برای دلت در نساختی یک در برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند.»

شما جوان‌ها قدر بدانید. الآن می‌توانید برای دلتان در بسازید. در آهنی بسازید. کسی نتواند آن را باز کند. تا ۴۰ سال امید هست. اگر ۴۰ سال بگذرد وقتی نصیحت کنی مثل این است که به دیوار بگویی. اگر ۴۰ سال گذشت کار خیلی سخت می‌شود.

آن‌هایی که ۴۰ سال به بالا دارند و هدایت نشده‌اند زمین دلشان خراب است و دیگر قابل اصلاح نیست.

در روایات داریم اگر تا ۴۰ سالگی ارتباط با خدا اصلاح نشود؛ شیطان پیشانی او را می‌بوسد و می‌گوید قربان تو که دیگر قابل هدایت نیستی.

جوانان عزیز من باید هر روز توبه کنید. توبه را عقب نیندازید. از آن‌هایی نباشید که به امید آرزوی دراز توبه را امروز و فردا می‌کنند. قدر جوانی را بدانید و تا جوانید نگذارید دلتان خراب شود.

از مجموعه بیانات آیت الله احمد مجتهدی تهرانی


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 21 آبان 1394نظر دهید »


نامت چه بود؟ … آدم     نامت چه بود؟  آدم

فرزند؟

من را نه مادر نه پدری بنویس اول یتیم عالم خلقت

محل تولد؟ بهشت پاك

اینك محل سكونت؟ زمین خاك

آن چیست بر گرده نهاده ای؟ امانت است

قدت؟  روزی چنان بلند كه همسایه خدا اینك به قدر سایه بختم به روی خاك

اعضای خانواده؟  حوای خوب و پاك قابیل خشمناك هابیل زیر خاك

روز تولدت؟   در روز جمعه ای به گمانم كه روز عشق

رنگت؟   ابنك فقط سیاه زشرم چنان گناه

چشمت؟   رنگی به رنگ بارش باران كه ببارد ز آسمان

وزنت؟  نه آنچنان سبك كه پرم در هوای دوست نه آن چنان وزین كه نشینم بر این زمین

جنست؟   نیمی مرا ز خاك نیم دگر خدا

شغلت؟  در كار كشت امید به روی خاك

شاكی تو؟  خدا

نام وكیل؟  آن هم فقط خدا

جرمت؟  یك سیب از درخت وسوسه

تنها همین؟؟   همین!!!!!

حكمت؟   تبعید در زمین

همد ست در گناه ؟ حوای آشنا

ترسیده ای ؟ كمی

زچه؟  كه شوم من اسیر خاك

آیا كسی به ملاقاتت آمده است؟  بلی

كه؟  گاهی فقط خدا

داری گلایه ای؟  دیگر گلایه نه ولی…

ولی كه چه؟   حكمی چنین آن هم به یك گناه!!؟

دلتنگ گشته ای؟  زیاد

برای كه؟  تنها فقط خدا

آورده ای سند؟ بلی

چه؟  دو قطره اشك

داری تو ضامنی؟ بلی

چه كس؟ تنها كسم خدا

در آخرین دفاع؟  می خوانمش چنان كه اجابت كند دعا


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 21 آبان 1394نظر دهید »


مسابقه با شیطان
صبح زود ، همین که از خانه بیرون زد گفت
« مسابقه می دیم!» و قبل از این که نظر او را بشنود، ادامه داد « از الان تا شب»
وقتی چشمش به نامحرمی افتاد که از سر کوچه می آمد؛
سریع نگاهش را کج کرد و به شیطان گفت:
فعلا یک- هیچ به نفع من!
حاضرین ما هم باهاش مسابقه بدیم ؟؟


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 21 آبان 1394نظر دهید »


آخرالزمان را باور کنیم …

«آخرالزمان» اصطلاحي است كه طي سالهاي اخير بارها شنيده ايم و هر چه پيش مي رويم بر كاربرد آن افزوده مي شود. گرچه آخرالزمان از اعتقادات خاص شيعه است و ريشه در تفكر اسلامي دارد اما منحصر به مسلمانان نيست و معادلهاي اين كلمه، در اديان ديگر كاربرد وسيع و متنوعي دارد. حتي در مكاتب و مباحث سياسي غير ديني نيز بحثهاي متعددي راجع به آن صورت گرفته است.

آنچه كه در بين تمامي اديان و حتي مكاتب غير ديني راجع به «آخرالزمان» مشترك است، اشاره به مقطعي از تاريخ انسان است كه در آن، بشر به عالي ترين برنامه و اسلوب اداره زندگي اجتماعي دست يافته و به وسيله آن فصل نويني از همزيستي متعالي توأم با صلح، آرامش، عدالت و رفاه جهاني را آغاز مي كند. تأكيد اديان و فرهنگهاي متأثر از آن بر اجتماع انسانها در قالب «مدينه فاضله»، «آرمان شهر»، «شهر سالم»، «اورشليم»، «اتوپيا» و… دقيقاً مبتني بر همين اعتقاد است. البته يكي از وجوه تمايز اعتقاد به آرمان شهر و جامعه موعود بر پايه اديان الهي با اعتقاد به اين موضوع بر پايه مكاتب دست ساز بشر (مكاتب اومانيستي)، ديدگاه هاي ارائه شده در زمينه ريشه تأسيس چنين جامعه اي است. پيروان اديان آسماني، ريشه آن را در «ظهور منجي آخرالزمان» مي دانند و پيروان ايسمهاي منحرف غير ديني، آن را ثمره سير تكاملي جوامع انساني دانسته و پايان تاريخ مي نامند.

به هر حال آنچه مسلم و انكارناپذير است، انتظار تمام عالم براي فرا رسيدن روز موعود و نجات انسان از پليديها و زشتيها و آغاز حكومت صالحان بر كره خاكي است و البته مترقي ترين، كامل ترين و صحيح ترين باور، اعتقاد آخرالزماني شيعه مبني بر ظهور امام دوازدهم(ع)، حجت غايب، حضرت ولي اللَّه الاعظم، ارواحنا فداه، مي باشد.

شيعيان براساس وعده هاي داده شده از سوي رسول اكرم(ص) و ائمه طاهرين(ع) منتظر تحقق موعد قيام و ظهور قائم آل محمد(ع) هستند و براي اين انتظار نيز تكاليف و وظايفي دارند. فرهنگ انتظار طي قرون گذشته، نيروي محركه خيزشهاي بزرگ عدالت خواهانه و ظلم ستيز بوده كه قيام شكوهمند امام راحل(ره) را مي توان آخرين آن ناميد. از سوي ديگر روايات و متون متعدد، نشانه هاي مختلفي را براي مشخص نمودن احوالات آخرالزمان و اشاره به عصر ظهور ذكر كرده اند كه اين بخش، هميشه مورد توجه خاص و عام بوده است.

در سالهاي اخير مباحث پيرامون فرا رسيدن دوره آخرالزمان در ميان پيروان اديان مختلف رشد چشمگيري يافته كه اعتقاد به رجعت و ظهور مسيح در سال 2000 ميلادي در ميان برخي از فرق مسيحي، از آن جمله بود. همچنين اعتقادات بحث انگيز مسيحيان انجيلي (مسيحيان صهيونيست و يهوديان درباره آخرالزمان و طرح تفكرات جنجالي همچون نبرد آرماگدون (هرمجدون)، تخريب مسجدالاقصي و… از اين دست است. ارائه عجولانه نظريه هايي همچون پايان تاريخ، به منظور منحرف نمودن تفكر فطري منجي خواهي نيز دليل بر رشد همين باور ارزيابي مي شود. البته هدف اين نوشتار پرداختن به اين دسته از مطالب نيست و واشكافي آنها نياز به مباحث مشروح جداگانه اي دارد، اما توجه به موارد ياد شده لازم است، تا بدانيم احساس فرا رسيدن آخرالزمان در تمام اديان شكل گرفته است.

آنچه در اينجا مورد توجه است، باور نزديك بودن تحقق وعده ظهور مهدي موعود(ع)، در بين اكثريت شيعيان و محبين خاندان عترت(ع) است. شواهد و مستندات قابل توجه دلالت بر اين امر دارند كه اين مسئله از حد يك آرزو و اميد صرف فراتر رفته و به لطف ذات احدي در حال فرا رسيدن و محقق شدن است. ان شاءاللَّه.

به نظر مي رسد براي اثبات اين مدعا ذكر نكاتي كه در زير مي آيد كفايت كند:

اول، آيت الله ناصري در سخنراني اي در مدينةالنبي كه در رجب سال گذشته صورت گرفته مطالبي را در زمينه بشارت به نزديكي ظهور حضرت بقيةاللَّه الاعظم(ع) بيان كرده اند. اين مطالب كه به نقل از حضرت آيت الله العظمي بهجت مي باشد به اين شرح است:

من خراسان بودم، يكي از دوستان ما كه تشرف دارد محضر حضرت [صاحب الزمان(ع)] به منزل ما آمد، از او پرسيدم: شما تازگي تشرف محضر حضرت داشته ايد؟، فرمودند: بله. عرض كردم: راجع به ظهور سؤال نكرديد؟ فرمودند: چرا. گفتم: حضرت چه فرمودند؟ گفت: من از حضرت سؤال كردم: يابن رسول اللَّه ظهور چه وقت خواهد بود؟ فرمودند: نزديك است. عرض كردم: من هم درك مي كنم ظهور شما را؟ حضرت فرمودند: پيرمردتر از شما هم درك مي كنند ظهور مرا (ان شاءاللَّه). آيت الله بهجت فرموده بودند آن پيرمرد كه تشرف به محضر حضرت دارد حدود 60 سال سن دارد!.

سپس آيت الله ناصري خطاب به مخاطبان مي گويد:

خدا مي داند زمان ظهور نزديك است.

دوم، حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي فرموده اند:

همانطور كه براي حضرت مهدي(ع) يك غيبت صغرا و يك غيبت كبرا است؛ يعني درست مانند آفتاب [كه] وقتي مي خواهد پنهان شود ابتدا قرص خورشيد پشت افق پنهان مي شود ولي هوا نيمه روشن است و كم كم اين روشنايي برچيده و تاريك مي شود، براي ظهورش هم يك ظهور كبرا و يك ظهور صغرا است؛ مانند موقعي كه آفتاب مي خواهد طلوع كند قرص خورشيد هنوز پيدا نشده اما هوا نيمه روشن است و بعد خورشيد ديده مي شود. مرحله غيبت ايشان در دو مرحله واقع شده است و ظهور ايشان هم ظهور صغرا و هم ظهور كبرا دارد. در ظهور صغرا توجه مردم به امام زمان(ع) زياد مي شود و همه جا صحبت از امام زمان (ع) است و جلسات امام زمان(ع) پر شور مي شود و بحثهاي امام زمان (ع) همه جا را مي گيرد. وضع طوري مي شود كه مردم تشنه و آماده مي شوند. ما تصور مي كنيم كه در اين عصر و زمان؛ ما ان شاءاللَّه در بين الطوعين ظهور حضرت مهدي(ع) قرار داريم. من فراموش نمي كنم پنجاه سال قبل مؤسساتي كه به نام حضرت مهدي(ع) بود خيلي كم بود و كتابهايي كه درباره حضرت مهدي(ع) نوشته شده بود به اندازه امروز نبود و سخن از امام مهدي(ع) به اين گستردگي نبود، اگر كسي چهل يا پنجاه سال قبل مسجد جمكران مي رفت در بهترين شب
ها ده يا بيست نفر بودند اما الان صدها نفر در بعضي از شبهاي حساس هستند. ما به سوي طلوع كبرا پيش مي رويم.

سخنان فوق از بزرگاني است كه ما به راستگويي و تقواي آنها اعتماد كامل داريم و ضمناً اين مطالب در لفافه و ابهام بيان نگرديده بلكه صراحتاً نويد نزديك بودن زمان ظهور را مي دهد.

در خصوص توجه خاص به امام مهدي(ع)، ذكر اين نكته مناسب است كه در ديداري كه حجةالاسلام ري شهري نماينده ولي فقيه در امور حج به همراه دست اندركاران حج گذشته، با مقام معظم رهبري داشتند، آقاي ري شهري يكي از ويژگيهاي حج امسال را توجه ويژه حجاج تمام كشورها به امام زمان(ع) برشمرد.

اكنون سؤال اين است كه در اين شرايط وظيفه ما به عنوان جامعه شيعي كه خود را پيرو و سرباز آن حضرت مي دانيم و نيز براساس وعده هاي داده شده كه اصل سپاه حضرت مهدي(ع) متشكل از ما (ياران سيد خراساني كه 200 هزار تا يك ميليون نفر ذكر گرديده است) چيست؟

وظايفي كه شيعيان در آستانه ظهور دارند، متعدد و مختلف است و لازم است كارشناسان موضوع به تبيين، معرفي و تبليغ آن بپردازند. در اينجا بخشي از وظايفي مد نظر است كه به گسترش فضاي منجي خواهي مي انجامد. آيت الله مكارم در ادامه مطالب فوق، اين بخش از وظايف را برشمرده اند. ايشان مي فرمايند:

اگر مي خواهيم به آن ظهور كمك كنيم، اين ظهور صغرا را توسعه دهيم. همين بحثهاي مختلف درباره حضرت را ميان جوانان، بزرگسالان، زنان، مردان، مسلمانان و غير مسلمانان توسعه دهيم و به اينترنت بكشانيم. خلاصه با امواج، نام مهدي(ع) را به همه دنيا برسانيم و اين ظهور صغرا را پررنگ كنيم تا نام حضرت مهدي(ع) در همه جلسات حضور پيدا كند. من معتقدم اگر اين كار را بكنيم اين يك مصداق عملي دعاي تعجيل فرج مي شود.

بيان فوق، كليد اصلي راهكار انجام وظيفه است و مابقي كار، اجرايي كردن آن است. در سالهاي اخير مكرراً مباحثي را راجع به «جنبش نرم افزاري» شنيده ايم، خصوصاً در فرمايشات مقام معظم رهبري بارها به آن اشاره شده است. ما در حوزه مهدويت و انتظار ظهور نيز نياز به چنين جنبشي داريم، البته از چند زاويه، كه سعي مي شود به بخشهايي از آن به تفكيك اشاره شود:

1. يكي از مشكلات بزرگ جامعه علمي ما، ترجمه اي بودن علوم در حوزه علوم انساني خصوصاً علوم سياسي و جامعه شناسي است. ما در اين حوزه ها مصرف كننده صرف توليدات غرب هستيم و آنها نيز آنچه را كه براساس اهداف شان مي باشد تحويل ما داده اند. غرب در هجوم فرهنگي خود سعي در سكولاريزه كردن جوامع، خصوصاً جوامع اسلامي داشته و براي موجه جلوه دادن اين امر، ضمن موفق قلمداد كردن جامعه غربي، علت آن را پايبندي به اصولي همچون ليبراليسم و سكولاريسم تبليغ كرده است. تأمل و دقت در سياستگذاريها و واشكافي استراتژيهاي غربي به خوبي آشكار مي سازد كه آنها از حربه جدايي دين از سياست فقط براي خلع سلاح جوامع غير غربي خصوصاً اسلامي بهره برده اند و اين در حالي است كه خود دقيقاً براساس آموزه هاي ديني و تصورات اعتقادي شان از آينده جهان (همچون اعتقاد آرماگدوني) به برنامه ريزي، سياستگذاري و تدوين استراتژي اقدام نموده اند. لذا در گام نخست بايد ضمن دوري جستن از باورهاي غلط و مسمومي كه به وسيله شبيخون فرهنگي و استعماري غرب در جوامع اسلامي رسوخ يافته، نسبت به بومي كردن علم بر پايه اعتقادات اسلامي خصوصاً در حوزه علوم انساني گام برداريم.

2. در گام بعدي، همين جنبش نرم افزاري مي بايست در حوزه علوم مهدوي شكل گيرد. در اين زمينه بايد كاري گسترده و هدفمند بر روي احاديث و روايات برجاي مانده پيرامون مسئله آخرالزمان و ظهور منجي و نيز پيشگوييها و اعتقادات اديان و فرق مختلف در اين خصوص، به عمل آيد و سپس صحيح و ناصحيح آن از هم جدا شده و براساس مطالب صحيح آن و با توجه به شرايط روز، اقدام به توليد فكر، علم و فرهنگ انتظار شود. بايد اين باور را تقويت كنيم كه اعتقاد به مهدويت مي تواند به مثابه برترين شاخص و منبع براي تدوين علم و استراتژيهاي راهبردي در حكومت اسلامي عمل نمايد. با باور فوق به بازنگري، بازخواني و بازنويسي سياستهاي كلان در عرصه داخلي و خارجي پرداخته و با برداشتي اصولي و ضمناً واقع بينانه، تمامي حركتها را در راستاي زمينه سازي آنچه كه به آن وعده داده شده است جهت دهيم.

3. دنياي امروز سراسر ظلم است و ستم و بي عدالتي. فرياد دادخواهي مردم ستمديده و زجركشيده در تمام جهان بلند است. مكاتب جنجالي كه با تبليغات، وعده رفع مشكلات و ايجاد جهاني بهتر را مي دادند يك به يك به زباله دان تاريخ پيوستند. جهان غرب كه ليبرال دموكراسي را برترين نسخه اداره جوامع مي دانست و نويد پايان سعادتمندانه تاريخ را مي داد، خود به شكست دموكراسي معترف است. سردرگمي و استيصال ثمره لائيسيته در جهان به اصطلاح متمدن امروز است. فطرت حقيقت جوي انسانها ميدان بروز يافته و دين ديگر مخدر به حساب نمي آيد بلكه كيمياي عصر حاضر است. آشفتگي و پريشاني بر همه مستولي گشته و تمناي مصلح آخرالزمان مي رود كه به خواسته تمام بشر تبديل شود. در چنين شرايطي بزرگ ترين وظيفه ما ترويج «منجي طلبي» است. در عصر ارتباطات و با و جود ابزارهايي همچون شبكه جهاني (اينترنت)، ديگر هيچ بهانه اي براي عدم ارتباط با جهان تشنه عدالت وجود ندارد. بايد با ملل مختلف ارتباط برقرار كنيم. اشتراكات عقيدتي پيرامون منجي و مصلح آخرين را كشف و تقويت نماييم. با تأكيد بر اشتراكات، اصل منجي خواهي را تعميم داده، عمومي و جهاني سازيم. سپس در شرايطي به دور از تفرقه، امكان
معرفي منجي واقعي؛ يعني حضرت حجة ابن الحسن(ع) را فراهم آوريم. تأسيس پايگاه هاي اينترنتي متعدد و متنوع، تأليف و ترجمه متون و مقالات به زبانهاي مهم دنيا، برقراري رابطه با مراكز عقيدتي، اجتماعي و روشنفكران ملل مختلف، ايجاد امكان تبادل افكار و نظرات، درباره موضوع منجي و مصلح جهاني و… اقداماتي است كه مي تواند با بسيج امكانات مالي و فني و توان علمي و اجرايي به مرحله اجرا درآيد. تا كنون دنياي غرب ما را به چالش كشيده و با سوء استفاده از فناوري ارتباطي نوين به نشر افكار، عقايد و توطئه هاي خويش پرداخته است؛ اما از اين پس اين ماييم كه بايستي با استفاده بهينه از همان ابزار تكنولوژيك، به اثبات برتري اعتقادمان راجع به آخرالزمان، ظهور منجي و عدالت و صلح بي پايان بپردازيم. ان شاءاللَّه در آن شرايط، پيروان راستين مذاهب الهي همنوا با شيعيان جهان، ظهور منجي موعود را از خداي يكتا خواستار خواهند شد.

4. در كنار اين اقدامات، تك تك ما بايد مطالعاتمان را درباره امام مهدي(ع)، عصر ظهور و اتفاقات و مسائلي كه در آن زمان به وقوع خواهند پيوست بالا ببريم تا هنگام قرار گرفتن در آن شرايط، هم از افتادن در گرداب فتنه ها در امان باشيم و هم هر كداممان وظيفه خويش را بشناسيم. بنا بر بسياري از اخبار، اتفاقات متصل به ظهور از ماه رجب آغاز مي شود و تا محرم بعد (بيش از شش ماه) و هنگام قيام قائم(ع) ادامه مي يابد، ما بايد از هم اكنون بر تمام اين دوره پر از تلاطم و شور اشراف داشته باشيم تا به هنگام عمل، از ميزان خطا كاسته شود. ما بايد آسيبهاي تفكر مهدوي را نيز خوب بشناسيم، يكي از آفتها و آسيبهاي جدي در سالهاي اخير، جريانهاي انحرافي است كه مروج انتظار واپسگرا و مخرب هستند. واشكافي اين جريانها كمك بزرگي به اصالت تفكرات حوزه ظهور خواهد كرد. ما بايد از هم اكنون نگاهمان را به دنياي اطراف تغيير دهيم و از پنجره مهدويت به تمام تحولات جهان بنگريم.

ما بايد مهدي(ع) را باور كنيم.

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 21 آبان 1394نظر دهید »

ويژگيهاى دولت مهدى(ع)
دولت مهدى - كه انتظار آن مى‏رود - بدان معنا نيست كه اسلام معطل بماند، تا پس از ظهور مهدى، دولت اسلامى برپا شود، بلكه به معناى ايجاد دولت خاصى است كه نمونه كوچك آن، دولت و ملك سليمان بود. ملك و حكومت سليمان، با نيروهاى جن و باد و حيوانات و نيز انسانهاى مؤمن، پشتيبانى مى‏شد. مزيت دولت مهدى بر دولت سليمان، اين است كه بر تمامى زمين حكم مى‏راند و دولتى پس از آن نيست و به قيامت صغرا متصل است، سپس زندگى بر كره خاكى پايان مى‏پذيرد. قرآن به قيامت صغرى در آخرالزمان در آيات 88-82 سوره نمل اشاره كرده است:
و هنگامى كه وقت مشخص و حادثه موعود رخ نمايد جنبنده‏اى بنده‏اى را از زمين براى آنها خارج مى‏كنيم كه با آنها تكلم مى‏كند [و مى‏گويد:] مردم به آيات ما ايمان نمى‏آورند

[و به خاطر آور] روزى را كه ما از هر امتى، گروهى را از كسانى كه آيات ما را تكذيب مى‏كردند، محشور مى‏كنيم و آنها را نگه مى‏داريم تا به يكديگر ملحق شوند!

تا زمانى كه [به پاى حساب] مى‏آيند، [خدا به آنان] مى‏گويد: آيا آيات مرا تكذيب كرديد و در صدد تحقيق برنيامديد؟ شما چه اعمالى انجام مى‏داديد؟!

در اين هنگام، فرمان عذاب به خاطر ظلمشان بر آنها واقع مى‏شود و آنها سخنى ندارند كه بگويند.
آيا نديديد كه ما شب را براى آرامش آنها قرار داديم و روز را روشنى بخش؟! در اين امور، نشانه‏هاى روشنى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند [و آماده قبول حق‏اند].

[و به خاطر آورند] روزى را كه در صور دميده مى‏شود6 و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، در وحشت فرو مى‏روند، جز كسانى كه خدا خواسته است و همگى با خضوع در پيشگاه او حاضر مى‏شوند.

كوهها را مى‏بينى و آنها را ساكن و جامد مى‏پندارى، در حالى‏كه مانند ابر در حركت‏اند. اين صنع و آفرينش خداوند است كه همه چيز را متقن آفريد. او از كارهايى كه انجام مى‏دهيد، مسلماً آگاه است.

»قيامت صغرا« كه آيات بدان اشاره دارد، بر اين انديشه استوار است كه به برپايى دولت عدل مطلق و بهره‏مندى انسان از امنيت و عدل و خودكفايى اقتصادى و اجتماعى كه از پرتو دولت مهدى به دست مى‏آيد، نبايد بسنده كرد؛ زيرا تنها هدف مورد انتظار، قيام مهدى(ع) و مسيح نيست، بلكه هدف ديگرى وجود دارد، كه گفت و گوى ميان اديان و مذاهب و ارزيابى آنها براساس شيوه‏هايى است كه واقعيتها و حوادث تاريخ را روشن مى‏كند، كه لازمه آن زنده كردن شهود و مردان تاريخ‏سازى است كه اساس مذاهب و انديشه‏ها بودند و خداوند، رسولش عيسى را ذخيره كرد تا شهود تاريخى را در پيشگاه حاكم والامرتبه، مهدى آل محمد(ص) زنده كند.

برخى نمى‏پذيرند كه شيعه به قيامت صغرا »رجعت« معتقد باشد، اما شيعيان باور دارند عيسى بن مريم(ع) بار ديگر به دنيا برمى‏گردد و به امام مسلمانان اقتدا مى‏كند، چنانكه در روايت بخارى است:
كيف بكم اذا نزل عيسى بن مريم و امامكم منكم.
چگونه خواهيد بود آن زمان كه عيسى پسر مريم، از آسمان فرو آيد و امام از شما باشد؟

آيا اينان نمى‏پرسند چگونه مردم مى‏فهمند اين شخص، عيسى بن مريم است اگر مردگان را زنده نكند و كور مادرزاد و مبتلايان به پيسى را شفا ندهد؟! آيا آنان مى‏پندارند عيسى كه مردگان را زنده مى‏كند، انسانى را كه تازه مرده است، زنده مى‏كند تا ساعتى زندگى كند، سپس بميرد؟ يا اين‏كه تأثير وى ماندگارتر و كارش مهم‏تر است؟ به اينكه شخصى را كه قرنهاست مرده است، زنده كند تا سالها زندگى كند.

مهم‏تر اين است كه شخصيتى مثل على بن ابى‏طالب(ع) زنده شود كه مسلمانان در موقعيت و جايگاه وى پس از رسول‏اللَّه(ص) اختلاف نظر دارند. برخى مى‏گويند: موقعيت رسالت و نقش سياسى وى مانند رسول‏اللَّه(ص) است، جز اين‏كه پيامبرى پس از رسول‏اللَّه(ص) نيست و مخالفت با امام على روا نيست، چنانكه نافرمانى پيامبر را نمى‏توان كرد.
امام از قول پيامبر، كتابهايى را نوشت كه امامان بعدى به ارث بردند تا به مهدى(ع) رسيد. اما برخى منكر تمامى اين مطالب‏اند و امام را چهارمين شخص در فضيلت [پس از ابوبكر و عمر و عثمان] مى‏دانند، بلكه برخى فضيلتى براى امام قايل نيستند!

مهدى(ع) صحيفه جامعه‏اى را كه امام على(ع) بر پوست، به خط خود و املاى پيامبر نوشت، به مردم نشان مى‏دهد. اين كتاب را امامان - به بيان الهى - پس از پيامبر، يكى پس از ديگرى به ارث بردند و محتوايش را منتشر كردند. از اين طريق يگانه مورد اعتماد، سنت نبوى، به نقل از امامان، در كتب شيعه هست و معصوم به نقل از پيامبر مى‏نوشت و معصومى ديگر حديث را روايت مى‏كرد، چنانكه امام صادق(ع) مى‏فرمايد:
اگر ما به رأى و ميل خود، به مردم فتوا مى‏داديم، هلاك مى‏شديم. آنچه مى‏گوييم به نقل از رسول‏اللَّه(ص) و دانشى است كه يكى پس از ديگرى، به ارث برده و ذخيره نموده‏ايم، چنانكه مردم طلا و نقره را ذخيره مى‏كنند.

اما برخى بر اعتقادى كه از پدران به ارث برده و بدان خو كرده‏اند، باقى مى‏مانند.

براى آن‏كه دليل حسى باشد و بهانه‏اى دست كسى نماند، نگارنده هر كتابى زنده مى‏شود، تا با دست خود، آنچه را نوشته، بنگارد و مردم بدانند وى كتاب را نوشته است و او با مردم، چنانكه ديده و پيش آمده، سخن بگويد. مثلاً عيسى به مسيحيان خواهد گفت: دينى كه در دست شماست، از من نيست، بلكه مثلاً از »پولس« [يكى از حواريون] است. عيسى، پولس را زنده مى‏كند تا به مردم بگويد چگونه رسالت مسيح را كه به رسالت محمد و اهل بيتش بشارت مى‏داد، تحريف كرده و مسيح را خاتم رسولان، بلكه يكى از اقاليم [خدا، پسر و روح‏القدس] قرار داده است.

بنابراين، دولت مهدى فقط براى اقامه عدل مطلق در جامعه بشرى نيست؛ بلكه براى ايجاد فكرى يكسان و مذهبى واحد است؛ مذهبى كه بر متون درست و معتبر تاريخى استوار است. از اين رو، دولت مهدى، پايان جنبش انبيا و رسولان و پيروزى عقل و دانش و توحيد بر نادانى و خرافه و شرك است.

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 21 آبان 1394نظر دهید »

1 ... 212 213 214 ...215 ... 217 ...219 ...220 221 222 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم