زمستانها کرسی می گذاشتند وهمشون می رفتند زیرش.مادر رفته بود نفت بخره تافضای خونه را هم گرم کنه نفتها را که دید گفت همین کرسی برای گرم کردن ما کافیه،من اینها را بردم بدم به همسایه،اونها بیشتر نیاز دارند.(شهید مهدی چالاک)یادش گرامی باد بیشتر »

موضوعات: بدون موضوع
   سه شنبه 13 مرداد 1394نظر دهید »
مرداد 1394
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
جستجو