« دوران غربت اهل بيت (عليهم السلام ) | تحليل ماهيت نهضت و حادثه عاشورا » |
- نهضت انفجارى يا آگاهانه ؟
يكى از مسائلى كه در مورد نهضت امام حسين عليه السلام مطرح است اين است كه آيا اين قيام و نهضت از نوع يك انفجار بود؟ از نوع يك عمل نا آگاهانه و حساب نشده بود،؟ نظير اينكه به ديگى كه حرارت بدهند، آبى كه در آن است تبديل به بخار بشود، منافذ هم بسته باشد، بالاخره منفجر خواهد شد و نظيرى انفجارهايى كه براى افراد انسان پيدا مى شود كه انسان در شرايط قرار مى گيرد (حالا يا به علتى كه همان جا پيدا مى شود يا به علل گذشته ، يك درون پر از عقده و ناراحتى دارد) كه در حالى كه هرگز نمى خواهد فلان حرف را برند، ولى يك مرتبه مى بينيد ناراحت و عصبانى مى شود و از دهانش هرچه كه حتى دلش هم نمى خواهد بيرون بيايد، بيرون مى آيد اين را مى گويند انفجار بسيارى از قيام ها انفجار است .
يكى از جاهايى كه در آن ، راه مكتب اسلام با راه مكاتب مادى امروز فرق مى كند، اين است كه مكاتب مادى امروز روى اصول خاص ديالكتيكى مى گويند تضادها را تشديد بكنيد، ناراحتى ها را زياد بكنيد، شكاف ها را هر چه مى توانيد عميق تر بكنيد، حتى با اصلاحات واقعى مخالفت كنيد براى اينكه جامعه را به انقلاب به معنى انفجار (نه انقلاب آگاهانه ) بكشانيد اسلام به انقلاب انفجارى يك ذره معتقد نيست اسلام ، انقلابش هم انقلاب صددرصد آگاهانه و از روى تصميم و كمال آگاهى و انتخاب است
- بزرگى و عظمت حادثه كربلا
اولا حادثه را بايد فهميد كه چه قدر بزرگ است ، تا دنبال علتش بگرديم كسى نگويد كه حادثه عاشورا، بالاخره كشتارى بود و چند نفر را كشتند همان طور كه همه ما در زيارت عاشورا مى خوانيم : لقد عظمت لرزيه و جلت و عظمت المصيبه ، مصيبت ، خيلى بزرگ است رزيه ، يعنى حادثه بسيار بزرگ اين حادثه ، خيلى عظيم است فاجعه ، خيلى تكان دهنده و بى نظير است .
براى اين كه قدرى معلوم بشود كه اين حادثه چه قدر عظيم است ، من سه دوره كوتاه را از دورهاى زندگى حضرت ابى عبدالله عليه السلام اجمالا،
مطرح مى كنم شما ببينيد اين شخصيتى كه انسان در اين سه دوره مى شناسد، آيا مى توان حدس زد كه كار اين شخصيت به آن جا برسد كه در روز عاشورا يك عده از امت جدش او را محاصره كنند و با اين وضعيت فجيع ، او و همه ياران و اصحاب و اهل بيتش را قتل عام بكنند و زنانشان را اسير بگيرند؟
اين سه دوره ، يكى دوران حيات پيامبر اكرم است دوم ، دوران جوانى آن حضرت ، يعنى دوران بيست و پنج ساله تا حكومت اميرالمؤ منين است سوم ، دوران فترت بيست ساله بعد از شهادت اميرالمؤ منين تا حادثه كربلا است .
- دوران كودكى امام حسين (ع )
در آن دوران زمان پيامبر اكرم ، امام حسين عبارت است از كودك نور ديده سوگلى پيامبر پيامبر اكرم دخترى به نام فاطمه دارد كه همه مردم مسلمان در آن روز مى دانند كه پيامبر فرمود: ان الله ليغضب لغضب فاطمه اگر كسى فاطمه را خشمگين كند، خدا را خشمگين كرده است . و يرضى لرضاها ، اگر كسى او را خشنود كند، خدا را خشنود كرده است ببينيد، اين دختر چه قدر عظيم المنزله است كه پيامبر اكرم در مقابل مردم و در ملاعام ، راجع به دخترش اين گونه حرف مى زند؛اين چيز عادى نيست .
پيامبر اكرم اين دختر را در جامعه اسلامى به كسى داده است كه از لحاظ افتخارات ، در درجه اعلاست ؛يعنى على بن ابيطالب عليه السلام ، او جوان ، شجاع ، شريف ، از همه مؤ من تر، از همه با سابقه تر، از همه شجاع تر و در همه ميدان ها حاضر است ، كسى است كه اسلام به شمشير او مى گردد؛هر جايى كه همه در مى مانند، اين جوان جلو مى آيد، گره ها را باز مى كند و بن بست ها را مى شكند. اين داماد محبوب عزيزى كه محبوبيت او به خاطر خويشاوندى و اين ها نيست ، به خاطر عظمت شخصيت اوست ، پيامبر دخترش را به او داده است ، حالا كودكى از اين ها متولد شده است ، و او حسين بن على است .
البته همه اين حرف ها درباره امام حسن عليه السلام هم هست ؛اما من حالا بحثم راجع به امام حسين عليه السلام است ؛عزيزترين عزيزان پيامبر؛كسى كه رئيس دنياى اسلام ، حاكم جامعه اسلامى و محبوب دل همه مردم ، او را در آغوش مى گيرد و به مسجد مى برد همه مى دانند كه اين كودك ، محبوب دل اين محبوب همه است او روى منبر مشغول خطبه خواندن است ، اين بچه پايش به مانعى مى گيرد و زمين مى افتد؛پيامبر از بالا پايين مى آيد، اين بچه را بغل مى گيرد و او را آرام مى كند ببينيد، مساءله اين است .
پيامبر درباره امام حسن و امام حسين شش ، هفت ساله فرمود: سيدى شباب اهل الجنه اين ها سرور جوانان اهل بهشتند يعنى در دوران شش ، هفت سالگى هم در حد يك جوان است ، مى فهمد، درك مى كند، عمل مى كند، اقدام مى كند، ادب مى ورزد و شرفت در همه وجود او موج مى زند اگر آن روز كسى مى گفت كه اين كودك به دست امت همين پيامبر، بدن هيچ گونه جرم و تخلفى ، به قتل خواهد رسيد، براى مردم غير قابل باور بود؛همچنان كه پيامبر فرمود و گريه كرد و همه تعجب كردند كه يعنى چه ، مگر مى شود؟!
- دوران جوانى حضرت امام حسين (ع )
دوره دوم ، دوره بيست و پنج ساله بعد از وفات پيامبر تا حكومت اميرالمؤ منين است ؛جوان ، بالنده ، عالم و شجاع است ، در جنگ ها شركت مى كند، در كارهاى بزرگ دخالت مى كند، همه او را به عظمت مى شناسند، نام بخشنده ها كه مى آيد، همه چشم ها به سوى او بر مى گردد، در هر فضيلتى ، در ميان مسلمانان مدينه و مكه ، هر جايى كه موج اسلام رفته است ، مثل خورشيدى مى درخشد؛همه براى او احترام قايلند، خلفاى زمان ، براى او و برادرش احترام قايلند، در مقابل او، تعظيم و تجليل مى كنند و نام آن ها را به عظمت مى آوردند، جوان نمونه دوران و محترم پيش همه اگر آن روز كسى مى گفت كه همين جوان ، به دست همين مردم كشته خواهد شد، هيچ كس باور نمى كرد.
فرم در حال بارگذاری ...