« شب های بی قراریِ چشمم سحر نشد | در عبادت خدا به هيچ وجه ريا كارى مكن » |
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟ /دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟ /قصه عشق من و زلف تو، گفتن دارد /نرگس مست کجا، همدمی خار کجا؟ /سرِّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست /ورنه عشق تو کجا، این دل بیمار کجا؟ /هر که را تو بپسندی بشود خادم تو /خدمت عشق کجا، نوکر سربار کجا؟ /کاش در نافله ات نام مرا هم ببری /که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا؟
اللهم عجل لمولانا المظلوم الفرج
فرم در حال بارگذاری ...