« عشق ورزی به خدای عشق | خداوند نور من و نجات من است » |
مغناطیس عشق
مغناطیس عشق هر انسانی با قرار گرفتن در مغناطيس عشق، می تواند زندگی خود را دگرگون كند. کل نظام هستی و نیستی بر روی یک چیز استوار هست : و آن عشق است بقیه چیزها و سخنان جزییاتی بیش نیستند عشق کانون همه چیز هست ولی انسانها در حاشیه هستند هیچکس جرات و شهامت رفتن به کانون را ندارد و نمی تواند از زندگی مادی و توهم دنیا و هستی رها باشد و در عدم وابستگی به دنیای روح که متعلق به آن هست پرواز کند. انسان ها بیشتر در مغناطيس ذهن نوسان می کنند و هميشه درسطحی یات ، بیماری های ذهنی، خودهای کاذب، نگرانی ها،باورهای بی پایه،تقلیدها،شهوت و … قرار دارند و به حد خیلی کمی با عشق پیوند دارند و آن هم عشق در سطح زمینی ، در حالی که تنها عشق کامل و واقعی، عشق ماورایی به خداست! ذات انسان از عشق خداوند شکل گرفت ،خدا عشق خود را نثار آدمی کرد و عشق در درون انسان جریان یافت فقط کافیست به خدا ، به عشق، ایمان داشته باشید عشق بدون ایمان مثل درختی بی بار هست پس اگر ایمان دارید بر شماست که به سوی خدا بروید از سر به قلبتان جاری شوید، از بیرون به درونتان رجوع کنید و عشق را در وجودتان بیابید از محدوديتها فراتر بروید و بگذارید عشقی خودجوش در وجودتان شعله ور باشد تا جایی که می توانید عشق بورزید یعنی برای خدا زندگی کنید در خدا زندگی کنید و با خدا آرامش بگیرید و تبدیل به مغناطیس عشق شوید که عشق جانسوز خدایی میداند که چطور و چگونه شما را رهایی بخشد..
فرم در حال بارگذاری ...