« بى نيازى | مباهله حقیقتی همیشگی » |
لقمان حكيم: اَ لَسْتَ عَبْدَ آلِ فُلانٍ؟ قالَ: بَلى. قيلَ: فَما بَلَغَ بِكَ ما نَرى؟ قالَ: صِدْقُ الْحَديثِ وَ اَداءُ الاَْمانَةِ وَ تَرْكُ ما لايَعْنينى وَ غَضُّ بَصَرى وَ كَفُّ لِسانى وَ عِفَّةُ طُعْمَتى، فَمَنْ نَقَصَ عَنْ هذا فَهُوَ دونى، وَ مَنْ زادَ عَلَيْهِ فَهُوَ فَوْقى، وَ مَنْ عَمِلَهُ فَهُوَ مِثْلى؛
به لقمان حكيم گفته شد: مگر تو برده فلان خاندان نيستى؟ فرمود: چرا. گفته شد: پس از چه راه به اين مقام كه مى بينيم رسيدى؟ فرمود: با راستگويى، امانتدارى، رها كردن آنچه به من مربوط نيست، فرو بستن چشمانم [از حرام]، نگه داشتن زبانم و خوردن غذاى حلال و پاكيزه. پس، هر كس كمتر از اين داشته باشد، پايين تر از من است و هر كس بيش از اينها داشته باشد، بالاتر از من است و هر كس همين ها را داشته باشد، همانند من است.
فرم در حال بارگذاری ...