« خرد شدن بغض انتظاریا ابا صالح المهدی ادرکنی »

آه آه از دام غفلت که دو بالم را گرفت /فرصت پرواز تا اوج وصالم را گرفت /باز هم تکرار روز جمعه و دلواپسی /مثل یک بغضی شد و قال و مقالم را گرفت /کار دستم داد این چشم انتظاری های من /مو سفیدم کرد و سبزی نهالم را گرفت /آتش عصیان وجودم را گرفت و بعد از آن /شعله های سرکشش اشک زلالم را گرفت /مشکلم این است که دنبال دنیا می روم /حرص دنیا بیشتر مال و منالم را گرفت /پیروی از خواهش نفسی که امّاره بُوَد /فرصت رشد و رسیدن به کمالم را گرفت /گاه گاهی در فرازم گاه گاهی در نشیب /عاقبت افراط و تفریط اعتدالم را گرفت /چند روزی می شود که فکر آقا نیستم /غصّه های غربت دلدار حالم را گرفت /تا که گفتم «یا حسین» یک مادر قامت کمان /انتخابم کرد و زشتی جمالم را گرفت.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 26 شهریور 1394


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو