« شب پیوند دو نور | دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمّه علیهم السلام » |
برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش /تو زخم دیده ای پر خود بر زمین مکش /ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن /پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش /بر تار گیسوان تو جای لب رضاست /این گیسوی مطهر خود بر زمین مکش /اسباب رقص و شادی زن ها شدی چرا /صورت به پیش همسر خود بر زمین مکش /اینان ز دست و پا زدنت کیف می کنند /طاقت بیار و پبکر خود بر زمین مکش /بر روی نازنین لب تو خاک و خون نشست /پس آیه های کوثر خود بر زمین مکش /شکر خدا که نیست تماشا کند رضا /گوید دو دیده ی تر خود بر زمین مکش /در کربلا پدر به پسر التماس کرد /برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش /بس کن حسین آبروی خویش را مبر /زانو کنار اکبر خود بر زمین مکش /کار عبااست بردن این جسم زینبا /با گوشه های معجر خود بر زمین مکش
فرم در حال بارگذاری ...