« فاطمه سلام الله عليها چراغ هدايت و كشتي نجات است! | برگزيدگان الهي... » |
فاطمه سلام الله عليها پشتيبان علي عليه السلام است
خالق هستي براي هدايت مردم تا روز قيامت ، و بقاي دينش پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ، از آغاز خلقت ، علي و يازده فرزندش را به وصايت خاتم الانبيا صلي الله عليه و آله و سلم برگزيده بود. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم رسالت خود را با وصايت علي عليه السلام به مردم ابلاغ كرد. همه مي دانستند كه امير المومنين علي عليه السلام ، برادر و وصي و خليفه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است.(۱) سرور پيامبران به امر قادر متعال ، در تحكيم وصايت ، خلافت ، ولايت و امامت برادرش از هيچ تلاشي دريغ نكرد. انتقال رسالت به امامت براي هميشه ، وسوسه اي در دل و جان كافران و مشركان ايجاد كرده بود. آن ها نمي خواستند چنين امري واقع شود ؛ و شب و روز در انديشه توطئه اي عليه دين خدا بودند. بد سيرتان كژانديش كه از ضرب شمشير حيدر كرار در هراس بودند ، همچون روبهان مكار ، راه نفاق و دو رويي را در پيش گرفته ، و با زدن ماسك عوام فريب فاميلي با پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ، و سبقت در پذيرش اسلام … بر چهره مشرك و بت پرست خود ، در صفوف مسلمانان رخنه كرده ، تا در زمان مقتضي ضربه ي سهمگين خود را بر پيكر اسلام وارد ساخته ، و اساس دين را منهدم كنند.
از سويي خداوند سبحان اراده كرده بود تا در زمان انتقال رسالت پيامبر خاتم به عترت پاكش ، با فتنه و امتحاني بزرگ ، منافقان را رسوا كند ؛ و مومنان را خالص گرداند. فرمان خداوند توانا پس از آن همه تبليغ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در امر جانشيني علي عليه السلام ، و بيعت از همگان بر ولايت او در غدير ، و تاكيد بسيار بر مودت اهل بيت عصمت و طهارتش ، اين بود تا علي عليه السلام پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دست به شمير نبرد ؛ و از خود دفاع نكند. و تنها اگر مردم خواستند و به سوي او رفتند ، عهده دار امورشان باشد.(۲)
بسته شدن دست اسد الله الغالب علي بن ابي طالب عليه السلام ، صحنه را براي ميدان داري گرگان ، شغالان و روبهان باز مي گذاشت ؛ و لاشخوران جيفه خوار را به پرواز در مي آورد. منافقان كور دل و از خدا بي خبر ، براي رحلت پيامبر ، لحظه شماري مي كردند. نقشه ها كشيده و با يكديگر ، پيمان ها بسته بودند.
پيامبر دلسوز اسلام صلي الله عليه و آله و سلم كه بوسيله وحي ، از همه امور با خبر بود ؛ با برخوردهاي حكيمانه خود ، همواره پرده از چهره منافقان كنار مي زد ؛ و آنان را مفتضح مي كرد. آن بزرگوار در آخرين روزهاي حيات پر بركت خود ، لشكري را به فرماندهي ( اسامه ) روانه ساخت ؛ و همه منافقان را فرمان داد تا تحت فرماندهي اسامه از مدينه خارج شوند. ولي منافقان از رفتن سرپيچي مي كردند ؛ و پيامبر خدا هم آن ها را لعن مي فرمود.
پيامبر رحمت ، بارها از فتنه هاي پس از رحلت خويش ، به اصحابش خبر داده ، و از شكستن بيعت آنان سخن مي گفت. و در هر سخني ، بر همراهي و وفاداري نسبت به برادر و وصي خود با تأكيد فراوان سفارش مي فرمود ؛ تا حجت بر همگان تمام شده و بهانه اي براي كسي باقي نگذارد. آري ، تحكيم ولايت و وصايت و امامت و خلافت امير عليه السلام لحظه اي از دستور رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خارج نمي شد. او كه هرگز در همه عمر خود چيزي ننوشته بود ، براي نخستين بار در آخرين روز حياتش فرمود تا كاغذ و قلم و دواتي حاضر كنند كه چيزي بنويسد ، و از خود به يادگار بگذارد ؛ تا امت اسلام پس از او گمراه نشوند. منافقان جنجال به راه انداخته ، و جسارت ها كرده و مانع نوشتن آيه نجات بشريت شدند. آن ها به خوبي مي دانستند كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي خواهد ديگر بار بر حق اميرالمومنين علي عليه السلام تأكيد كند.
آري ، به حق ، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم تا آخرين لحظه حيات ، تكيه گاه محكم و استوار ولايت ، وصايت ، خلافت و امامت اميرالمومنين علي عليه السلام بود. حديث منزلت ، حديث غدير و حديث ثقلين از نشانه هاي برجسته ابلاغ امامت و ولايت … حيدر كرار است. با رحلت جانگداز پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم ، فاطمه زهرا سلام الله عليها تنها پشتيبان علي عليه السلام بود. او كه روح پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و پاره تن او بود و همه چيز را از پدرش به ارث برده بود. آري ، فقط او مي توانست در كوران فتنه ها حافظ دين خدا و جان همتاي خود ، و پشتيبان مقتدر ولايت و امامت اميرالمومنين عليه السلام باشد. علي عليه السلام به گوش جان زمزمه وحي را از زبان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شنيده بود ؛ كه خود و فاطمه را دو ركن علي ناميده و فرمود : ( به زودي دو ركن تو منهدم خواهند شد ).(۳)
فاطمه سلام الله عليها با قدرت طهارت ، عصمت ، علم كتاب ، و با پشتوانه اهل بيت رسالت و ذوي القربي بودن ، و سفارش هاي نبي مكرم در حق او ، و چهره اي كه همگان از او شنيده بودند ، مي توانست پشتيبان علي عليه السلام باشد. او كه دست خدا در آستين ، و زبان خدا را در كام داشت. تنها و تنها او مي توانست با قيام الهي خود ، از حقيقت دين كه وصي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است ، دفاع كند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پي نوشت ها
۱ ـ الإمامة و التبصرة ، ص ۳۸ ، فرازي از حديث ۲۰ : ( … نزل جبرئيل علي النبي صلي الله عليه و آله و سلم بصحيفة من السماء ، لم ينزل الله كتابا مثلها قط قبله و لا بعده ، فيه خواتيم من ذهب. فقال له : يا محمد ، هذه وصيتك إلي النجيب من أهلك. قال له : يا جبرئيل ، من النجيب من اهلي؟ قال : علي بن ابي طالب ، مُره إذا توفيت : أن يفك خاتما ثم يعمل بما فيه … ).
۲ ـ كتاب سليم ، ص ۲۱۴ : ( … نجنگيدن من ، نه به خاطر ترس بود ، و نه به خاطر ناخشنودي از ديدار پروردگار ، و نه به خاطر اينكه ندانسته باشم كه آنچه نزد خداست از دنيا و ماندگاري در آن براي من بهتر است. آنچه مرا از اين كار بازداشت ، دستور پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم و پيمان او با من بود. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به من خبر داد كه امت بعد از او با من چه خواهند كرد … پس از آنكه پيامبر اين خبرها را به من داد پرسيدم : يا رسول الله ، براي آن موقع كه چنين خواهد شد ، چه سفارشي به من مي فرماييد؟ پيامبر فرمود : اگر ياراني پيدا كردي به آنان اعلان جنگ كرده و با ايشان جهاد كن ، و اگر ياراني نيافتي دست نگهدار و خون خود را حفظ كن ، تا زماني كه براي برپايي دين و كتاب خدا و سنت من ، ياراني پيدا كني. و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به من خبر داد كه امت ، بزودي از ياري من دست نخواهد كشيد ، و با ديگري بيعت خواهند كرد … ).
۳ ـ أمالي الصدوق ، ص ۱۹۸ ، فرازي از حديث ۲۱۰ : ( … فعن قليل ينهد ركناك ، و الله خليفتي عليك. فلما قبض رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قال علي عليه السلام : هذا أحد ركني الذي قال لي رسول الله. فلما ماتت فاطمة قال علي : هذا الركن الثاني الذي قال رسول الله ).
فرم در حال بارگذاری ...