« عمل به نسخه شفا بخشوَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ الَلهَ رَمَی »

 درسی که استاد از شاگرد آموخت

 آیه: لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ فصلت/34

هرگز نیکی و بدی یکسان نیستند، پس بدی را با نیکوترین خصلت دفع کن

 حکایت؛ مرحوم آیت‌الله العظمی مرعشى نجفی از علمای با اخلاق و پر تلاشی بود که زحمات فراوانی برای اسلام کشید و کتابخانه عظیم و با ارزشی را از خود به یادگار گذاشت. ایشان گفتند: من براى مرجعیت حتی یک قدم هم برنداشته‌ام و آنچه حاصل شده است لطف خداوند و عنایت اهل‌بیت علیهم السّلام بوده است.

 منقول است در زمان تحصیل علم، هنگامی‌که به درس می‌رفتند، غالباً بعد از پایان درس به همراه استاد روانه می‌شدند و سؤالات و اشکال خود را از او می‌پرسیدند. در یکى از روزها که با استاد همراه شدند و سؤالاتی را از ایشان پرسیدند، استاد ناراحت شد و با عصبانیت بر سینه ایشان زد و او را به عقب راند، امّا این عالم اخلاق‌مدار دست استاد را گرفتند و بوسیدند، این عکس‌العمل، استاد را سخت متأثر نمود و اظهار داشت اى شهاب! من امروز از تو درس ادب آموختم.1

 1.  با اقتباس و ویراست از کتاب کرامات مرعشیّه

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 26 بهمن 1396


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو