« نامـــه!!! | مهزیاردرمحضریـــار » |
خواب زمستانی
ای کاش همونقدر که برااومدن بهار وقت میذاریم وهمه چی مونو تعطیل میکنیم برا اومدن آقای بهار
کمی هم ازخودمون تلاش وکوشش نشون میدادیم ..!
همونقدر که توی بازارها برای نوپوشی ووضع ظاهرمون وقت میذاریم وبهش میرسیم یه مقداربرا درون واوضاع باطنی مون توی بازار خریدارای یوسف صف میکشیدیم تاشاید 13بدرنشده ازخودیت خودمون بدر میشدیم وتوی فصل بهار بجای درختا آدما شکوفه میزدن…
واین فصل بهار است وکاش منتظر وصل بهار عجل الله تعالی فرجه الشریف بودیم
کاش خواب زمستونی به خواب بهاری منتهی نشه وکمی هم براشکوفه زدن بیداربشیم
چقدرزیباست شکوفه هائی که تبدیل به گل میشن تا زیبائی یار رو نشون بدن
آقای بهارم…
منتظرم تا سال فاصله هام با صدای تو بهار بشه و تیک تیک انتظار با نوای تو عیدانه بهم بده
من منتظر بهارم
بهاری که هنوزبه زمستون عمر من پایان نداده
………….
راستی اگه برااومدن آقای بهاران انقد تعطیل میکردیم ووقت میذاشتیم شاید دیگه این آخرین خونه تکونی هامون تو فصل زمستون بود…….
السلام علیک یا صاحب الزمان…
فرم در حال بارگذاری ...