« اندرزهای امام حسن مجتبی (علیه السلام) | قطره ای از فضائل و کرامت امام حسن مجتبی (علیه السلام) » |
حلم و بردباری حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
مردی از اهل شام حضرت امام حسن (ع) را سواره دید و آغاز به بدگوئی و دشنام نمود و آن حضرت ساکت بود و جوابی نمی گفت تا آنکه شخص شامی از دشنام دادن فارغ شد ، حضرت امام حسن (ع) بر او سلام کرد و به روی او تبسم نمود و فرمود ای پیرمرد گمان می کنم غریب باشی و شاید اشتباه کنی ( به هرجهت ) اگر خواهان عفو و بخشش باشی تو را می بخشم و اگر چیزی از ما درخواست کنی به تو می دهیم و اگر جویای راهنمایی باشی تو را راهنمایی می کنیم و اگر مرکب سواری بخواهی به تو عطا می نمائیم ، اگر گرسنه باشی تو را سیر و اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم و اگر نیازمند و محتاج باشی تو را بی نیاز می کنیم و اگر مطرود و رانده شده ای ، تو را پناه می دهیم و اگر حاجتی داری روا می سازیم و اگر اثاث خود را به خانه ی ما آوری و تا وقت رفتنت میهمان ما باشی برای تو بهتر است ، زیرا ما خانه وسیع و منزلتی بزرگ و ثروت بسیار داریم ، آن مرد چون سخنان آن حضرت را شنید گریست و گفت گواهی می دهم که تو در زمین خلیفة الله هستی و خداوند بهتر می داند که منصب رسالت و پیغمبری را در چه خاندانی قرار دهد ، همانا تو و پدرت مبغوض ترین مردم بودید نزد من ولی اکنون محبوب ترین مردم در نزد من می باشید ، سپس اثاث خود را به خانه آن حضرت انتقال داد و میهمان آن حضرت (ع) بود تا از آنجا رفت و معتقد به دوستی و ولایت این خاندان ارجمند گردید.ترجمه انوار البهیه (حاج شیخ عباس قمی ره ) صفحه 7
فرم در حال بارگذاری ...