« ازدست شیطان می دوید!!! | خر شاخدار..! » |
به چی میل دارید..!؟
از مرحوم حاج شيخ جعفر شوشتري (ره ) نقل شده است كه :
حاكم بروجرد، روزي به ديدار سيد مرتضي (ره )، پدرعلامه بحرالعلوم (ره ) رفت . به هنگام مراجعت ، به حياط خانه كه رسيد بحرالعلوم را ديد . سيد مرتضي علامه را كه هنوز كودك بود، به حاكم معرفي كرد. حاكم ايستاد و اظهار مهرباني زيادي كرد و رفت . بحر العلوم رو به پدرش كرد وگفت : «بايد مرا از اين شهر بيرون بفرستي كه مي ترسم هلاك شوم». سيد مرتضي ميپرسد: چرا، مگر چه شده ؟
بحرالعلوم پاسخ مي دهد: «زيرا از وقتي كه حاكم اظهار مهرباني كرد، قلبم را مايل به او مي بينم و گويا در دلم محبتي نسبت به او پيدا شده و آن بغض و عداوتي كه بايد نسبت به حاكم ظالم داشته باشم ، ندارم . ديگر اين جا جاي ماندن نيست ». و همين امر سبب هجرت علامه از بروجرد شد
فرم در حال بارگذاری ...