« «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا» يعني هيچوقت توقف نداريم. | زائر اربعین زیارتت قبول! » |
امسال جامانده ایم
امسال از این قافله جامانده ایم. این قافله که هزار و اندی سال است خاطرات آنروزها را زنده میکند.
هر قدر هم تصور کنیم …. امسال همسفر پسر فاطمه نشدیم!
امسال اگر از کاروان اربعین جامانده ای ،بیا برای خودمان روضه بخوانیم.
در موکبهای تنهاییمان بنشینیم و زانوی غم بغل بگیریم و یکیک ستونهای کمسعادتی را بشماریم.
بیا خیال کنیم امسال مهدی هم جزو زوار اربعین جدش است، آنوقت در اینسفر پرندهی دلمان را پر بدهیم تا بینالحرمین. بیا تصور کنیم مهدی پای پیاده اینمسیر را طی میکند و آنوقت به یاد رقیه روضهی پاهای زخمی را بخوانیم.
بیا بنا را بر این بگذاریم که عمودهای اینمسیر را مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میشمارد و بعد گریزی بزنیم به ابالفضل و باور نکنیم که عمود آهنی به سرش خورد.
بیا امسال ما که جامانده از کاروان اربعینیها هستیم گمان کنیم مهدی میانشان است و مریضهایشان را مداوا میکند و بعد روضهی امام سجاد(علیه السلام) و زینب(سلام علیها) را بخوانیم.
بیا به یاد خیمههای سوخته، دلهای سوختهمان را جلا دهیم، بنشینیم و از اینفاصله ،زیارت ناحیه را بلند بلند فریاد بزنیم؛ بعد تصور کنیم مهدی میان اینهمه جمعیت نکند یاد شام بیافتد نکند دلش هوای خرابه بکند یا وقتی به چندقدمی فرات رسید داغ علیاصغر راه گلویش را ببند. یکوقت تل زینبیه برایش قتلگاه نشود و روضهی علیاکبر دلش را خون نکند و خون دلش اشک چشمانش شود و بگوید لابکینعلیکبدلالدموعدما[۱].
نکند مهدی با دیدن گنبد و بارگاه حسین که اربعین از هر روزی باشکوهتر میشود یاد بوسهی زینب بیفتد، یاد آن لحظههای وداع، همان لحظاتی که وصیت مادر اجرا میشد و آن پیراهن پاره و بعد با گریههایش زمین کربلا را بلرزاند.
نکند مهدی پایینپا که میرود یاد عبای پیغمبر بیفتد و پیغمبر کربلا! که توان را از پدر گرفت و پدری که جوانان را صدا میزند و جوانانی که تا ابد داغشان به دل مادرانشان مانده.
اما هرخیالی کنیم و هرقدر کربلا را در ذهنمان بیاوریم امسال از این قافله جامانده ایم. این قافله که هزار و اندی سال است هر سال خاطرات آنروزها را زنده میکند.
هر قدر هم تصور کنیم …. امسال همسفر پسر فاطمه نشدیم!
[۱] فرازی از زیارت ناحیهی مقدسه از زبان امامزمان(عج)به معنی جای اشک بر تو خون میگریم.
فرم در حال بارگذاری ...