« مولا علی (ع) و رعایت همسفری با یهودی | آه فقیر گیرا می شود » |
آدابی در مجلس مومن
در باب آداب اخوت و حقوق برادری ، مادامیکه مومن حرف می زند ، وسط حرف او حرف نزن ، امر شده باید صبر کنی وقتی حرف زدنش تمام شد ، آنگاه اگر می خواهی جوابی بده و حرفی بزن - دیگر آنکه چیزی که آن مومن را به خشم می آورد نگو و اگر خدای نکرده مومن به خشم آمد باید او را آرام کنی ، لذا در روایت دارد.او را از خشم بپوشاند به عذر خواهی ، به خواهش به هر طوری است بالاخره در خشم نماند و مجلس به خیر تمام گردد.
دیگر آنکه در مجلس که با مومن نشستی حق نداری هر چیزی از او دیدی جای دیگر بگوئی حکایتی برایتان بگویم از فتوت و جوانمری
یک عُمر خود را به کَری می زند
نوشته اند در حالات شیخ حاتم اصم ، عالمی بوده در خراسان و منصب قضاوت داشته است ، زنی از محترمات خراسان می فرستد خدمت شیخ که من تنها با شما صحبتی دارم راجع به محاکمه ای بوده ، وقت خصوصی می گیرد و به اندرون خانه شیخ حاتم می آید و شروع به صحبت می کند در هنگام صحبت بی اختیار باد معده ای از او خارج می شود.البته زنی که شرف دوست است ، زنی که صاحب عنوان است برایش چنین پیش آمدی بشود خیلی شرمسار می گردد و آن هم برابر عالم و قاضی شهر.همین طور که این زن حرف می زد ، شیخ گفت : شما مگر نمی دانید من مدتی است گوشم سنگین است من نمی فهمم شما چه می گوئید ، داد بزن ، تا من بشنوم ، زن گفت آقا شما از ِکی گوشتان سنگین شده است ؟ گفت مگر خبر نداری ! مدتی است چنین شده ، هرچه از اول تا حالا حرف زدی من نشنیده ام ، داد بزن تا بشنوم ، زن خوشحال شد که الحمدلله شیخ گوشش کَر بوده و صدای باد معده مرا نشنیده است که به اصطلاح اسباب سر بزیری ما بشود ، بالجمله شیخ نه فقط در آن مجلس ، بعد هم همین قِسم مدتها خودش را به کَری زده بود که درست نمی شنود ، لذا مشهور شد به حاتم اصم ، نوشته اند اصلش این بنده خدا اصم یعنی کَر نبوده خودش را به کَری زده بود برای اینکه مبادا زن بشنود و خجالت بکشد.
خلاصه راز کسی را فاش نکند ، چیزی از کسی دید نقل نکند ، از رسول خدا (ص) روایت است { المجالس بالامانة } {مجلسها امانت است} حتی عیب مُرده ، غَسال بدن میتی {مرده ای } راغُسل می دهد اگر عیب و نقصی دید واجب است نگوید.تفسیر سوره حُجرات صفحه 161 { از تالیفات حضرت آیت ا… شهید سید عبدالحسین دستغیب (ره) }
فرم در حال بارگذاری ...