گذشت از مرز چهل و اعتراف و اعتذار
لطفا جوانان امروز بخوانند و عبرت گیرند!
حکما و فلاسفهی پیشین، چون ملاصدرا ، حدود چهل سالگی را سن بلوغ عقلی و معنوی میدانند. بسیاری از مفسران در ذیل آیه ” حتی اذا بلغ اشدّه و بلغ اربعین سنة"[احقاف:۱۵] به این نکته اشاره کرده اند. پیامبر اسلام (ص) و غالب انبیاء نیز در همین سن به پیامبری مبعوث شده اند. در روایات اسلامی گاه با چنین مضمونی بر می خوریم : ” آن که قدم به چهل سالگی نهد و عصا در دست نگیرد ، خدا را عصیان کرده است” که اهل دل آن را به عصای احتیاط و متانت تعبیر می کنند نه عصای معمولی!
جالب است بدانیم چهل سالگی و سالهای نزدیک به آن سن اوج گیری خلاقیت هنری است و بسیاری از نویسندگان بهترین آثارشان را در محدوده همین سالها آفریده اند .به عنوان مثال تولستوی جنگ و صلح را در چهل سالگی منتشر کرده و مارکز صدسال تنهایی را در سی و هفت سالگی نوشته است و کافکا وقتی در می گذشت چهل و یک سال داشت.
سخنوران ادب فارسی نیز بارها از چهل سالگی به عنوان سن کمال یاد کرده اند. ناصر خسرو ، چنان که در مقدمه سفرنامه آمده ، در پی خوابی که در چهل سالگی می بیند، با خود می گوید:” از خواب دوشین بیدار شدم، اکنون باید که از خواب چهل ساله نیز بیدار شوم."و بدین ترتیب سفری هفت ساله را آغاز می کند.او در دیوان خویش آورده است:
بنگر که کجا می روی ای رفته چهل سال …
هرچه هست در گذشت از چهل سلگی، حقیر را نیز حالی و قالی دیگر است. نه از آن رو که عقل خویش را کامل دیده باشم بلکه بدان سبب که از پس دو- سه دهه حضور در جمعهای مختلف، احساسی متضاد – آمیزهای از حسرت و افتخار- ذهنم را به خود مشغول کرده و در شراشیب عمر برباد رفته، بر برخی ندانم کاریهای خویش افسوس میخورم و از برخی اشتباهات زندگیام احساس شرم و ندامت میکنم!
زیباییهای زندگیام حظی شخصی و اگر خداوند قبول کند اخروی خواهد بود. اما یادآوری برخی اقداماتم آزار دهنده است. اینک در آستانهی چهل و شش سالگی اعتراف میکنم، حضورم در برخی جمعهای سیاسی، اشتباه بود! اعتراف میکنم همگان مثل من صادق نبودند و متأسفانه گاه از ما، پلکانی برای ترقی دنیوی ساختند! پلکانی برای بالا رفتن بر پست و مقام و پلکانی برای شهرت و اعتبار و نردبانی برای آپارتمانهای چند طبقهی خود!
امروز خوشحالم که در این مدت زمینه ی تصدی پستی برایم فرهم نشد، چه زبانم سرخ بود و به خاطر سر انگشت ترسی که از پرسش روز رستخیز داشتم اهل بده بستان های معمول و حق کشی نبودم. آزاد بودم و منتقد هرکه ناراست و نامرد است و این خود کافی بود تا مغضوب برخی قرار گیرم و از تقرب به پست و مقام به دور باشم. صد البته این خود جای بسی افتخار است و خدا را بر این نعمت هزاران بار شاکرم که حداقل در زمینه ی بیت المال و حق الناس مدیون نیستم. اما اعتراف میکنم با احساسات ما بازی شد. با آبرویمان نیز! گاه ما سیبل شدیم با تا بعضی خود را پشت سر مان مخفی کنند و زاد دنیا تدارک ببینند و توشهی ابلیس سازند! اما اینک که به مراد خود رسیدهاند و گردنشان چون کرگدن کلف شده، چونان مگس وز وز میکنند و ما را که دیگر سکوی پرتابشان نمی شویم برنمی تابند اگرچه در ظاهر تعریف و تمجید و تملق می کنند اما مع الاسف در جمع های خصوصی آنچه شایسته ی خودشان است نثارمان می کنند.
گرچه سوگند یاد میکنم که آگاهانه و عامدانه، علیه هیچ بیگناهی، اقدامی نکردهام اما چنانچه سخن و گفتار من موجبات رنجش خاطر کسی را فراهم آورده، بدین وسیله از او طلب عفو و بخشش دارم. اگر عمری بود میدانم با آنان که در این چند ساله با من ناراست بودهاند چگونه برخورد کنم.
اگرچه به لطف حضرت دوست، بسیاری از مواقع، از بازی در میدانی که توسط دوست نمایان مگس صفت طراحی شده بود، پرهیز کردم و از ورود به میدانهای خطر خودداری کردم اما اعتراف میکنم گاه نادانسته و از سر صداقت و سادگی حرفی گفتم که نباید و دفاعی کردم که بعدها نادرستی آن بر من آشکار شد.
آری ای گرامی!
چشمانت را باز کن یا به قول عزیز سفر کرده، چشمانت را بشور و جور دیگری نگاه کن! حتی به نزدیکترین دوستت هم کاملاً اعتماد نکن و چند درصد احتمال بده شاید آن نباشد که تو فکر میکنی. پس در مقابل خواهشش زود تسلیم نشو و بی گدار به آب نزن. چه در لباس دوست هم منافق و نامرد و دغل دوست کم نیست. این سخن را جدی بگیر این تجربه مفت به دست نیامده!
باور کن برخی از همین دوست نمایان، در حالی که واژهی زیبای دوستت دارم بر لبانشان نقش بسته، دستانشان مشغول آماده کردن طناب دارت میباشد!
و این اعتراف تلخ، درس عبرتی است برای نوجوانان و جوانانی که عمری در پیش دارند و زمینهای برای ورود به عرصهی اجتماع و بازار مکارهی سیاست و زندگی، تا با درس گرفتن از اشتباه گذشتگان، فردا چون من و میلیونها حسرت به دل دیگر، بر عمر رفته، افسوس نخورند. بهحق که تاریخ درس عبرت است و گذشته چراغی فرا راه آینده!
در حال حاضر مشغول تدوین خاطرات چند سال گذشته هستم. خاطراتی از روزهای خوب جنوب لبنان و از روزگار بی بدیل و تکرار نشدنی شلمچه و کوشک و جزیره مجنون تا خاطرات تلخ و شیرین درس و مدرسه و عرصه ی پر مخاطره ی سیاست.
خاطراتی که برخی را می لرزاند و جمعی را می چرخاند! پته ی برخی را روی آب می ریزد و ….
البته در اینکه در حال حاضر امکان انتشار همهی آنها هست یا نه، مطمئن نیستم. در هر حال زندگی میدان مبارزه است و مبارزه شیوههای مختلفی دارد. گاه باید بخشید و شرمنده ساخت، گاه سکوت کرد و منتظر فراهم شدن زمینه شد، زمانی هم وقت مقابله به مثل است. اما اکنون وقت کدام است؟
خدایا تو شاهد باش، من دین خویش ادا کردم، از برخی اعمال گذشته تبری جستم و از آنان که در حقشان جفایی کرده ام حلالیت طلبیدم و به آیندگان هشدار دادم. تو خود این عذر قصور و تقصیر بپذیر و آنان را که حقی بر گردن ما دارند از ما راضی و ما را سبک بار بگردان. آمین یا رب العالمین
پاسخ امام صادق(ع)به 20سوال پزشکی
این درحالی است که علی (ع) میگوید: بپرسید ازمن هرآنچه که درزمین وکهکشانها اتفاق می افتد وچه زیبا اندیشمند مسیحی حسرت میخورد ازسوال ابلهانه آن عرب که باتمسخر تعداد موهای سرش را ازحضرت سوال میکند.
درحالی که اگرسوالی درست از پیشوای اول شیعیان پرسیده میشد و یا حتی از آن ماجرا درس میگرفتند و از10ذخیره الهی پس از او بدرستی بهره میگرفتند شاید امروز انسان اینقدر برای کشف حقایق بشری خود را به زحمت نمی انداخت .
ماجرای مجادله پزشکی امام صادق (ع) با پزشک هندی
ربیع حاجب مى گوید: روزى طبیبی هندى در مجلس منصور كتاب طب مى خواند، در حالى كه امام صادق علیه السّلام در آنجا حضور داشت. چون از قرائت مسائل طب فراغت یافت، به امام ششم علیه السّلام گفت: دوست دارى از دانش خود به تو بیاموزم؟ حضرت فرمود: نه، زیرا آنچه من مى دانم از دانش تو بهتر است. طبیب پرسید: تو از طب چه مى دانى؟ فرمود: من حرارت را با سردى، و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشكى، و خشكى را با رطوبت درمان مى كنم، و مسأله تندرستى را به خدا وامى گذارم و براى تندرستى دستور پیامبر را به كار مى برم كه فرمود: «شكم خانه درد است، و پرهیز درمان هر دردى است، و تن را به آنچه خوى گرفته باید عادت داد».
طبیب گفت: طب جز این چیزى نیست. امام گفت: مى پندارى كه من این دستورها را از كتاب هاى بهداشتى یاد گرفته ام؟ گفت: آرى، امام فرمود: من این ها را از خدا فرا گرفته ام. تو بگو من از جهت بهداشت داناترم یا تو؟ طبیب گفت:البته من. امام علیه السّلام فرمود: اگر این چنین است من از تو سؤالاتى مى پرسم، تو پاسخ بده.. گفت: بپرس.
امام صادق(ع) سئوالات زیر را از طبیب هندی پرسیدند:
“چرا جمجمه ی سر چند قطعه است؟
چرا موى سر بالاى آن است؟
چرا پیشانى مو ندارد؟
چرا در پیشانى خطوط و چین وجود دارد؟
چرا ابرو بالاى چشم است؟
چرا دو چشم مانند بادام است؟
چرا بینى میان چشم هاست؟
چرا سوراخ بینى در زیر آن است؟
چرا لب و سبیل بالاى دهان است؟
چرا مردان ریش دارند؟
چرا دندان پیشین، تیزتر و دندان آسیاب، پهن و دندان بادام شكن بلند است؟
چرا كف دست ها مو ندارد؟
چرا ناخن و مو جان ندارند؟
چرا قلب مانند صنوبر است؟
چرا شُش دو تکه است و در جاى خود حركت می كند؟
چرا کبد(جگر) خمیده است؟
چرا دو زانو به طرف پشت خم و تا مى گردند؟
چرا گام هاى پا میان تهى است؟ “
طبیب هندی در پاسخ به تمامی سئوالات بالا گفت : نمی دانم.
امام فرمود: من علّت اینها را مى دانم. طبیب گفت: بیان كن.
امام فرمود:
*جمجمه به دلیل اینکه میان تهى است، از چند قطعه آفریده شده است و اگر قطعه قطعه نبود، ویران مى شد، لذا چون چند قطعه است، دیرتر مى شكند.
*موى در قسمت بالای سر است، چون از ریشه ی آن روغن به مغز مى رسد و از سر موها كه سوراخ است، بخارات بیرون مى رود و سرما و گرمایى كه به مغز وارد مى شود، دفع می شود..
*پیشانى مو ندارد، براى آنكه روشنایى به چشم برسد.
*خط و چین پیشانی نیز عرقی را از سر می ریزد، نگه می دارد تا وارد چشم ها نشود و انسان بتواند آن را پاك كند، مانند رودخانه ها كه آب های روى زمین را نگهدارى مى كنند.
ابروها بالاى دو چشم قرار دارند تا نور به اندازه ی کافی به آنها برسد. اى طبیب، نمى بینى وقتی شدت نور زیاد است، دست خود را بالاى چشم ها می گیری تا روشنى به مقدار کافی به چشم هایت برسد و از زیادى آن پیشگیرى كند؟!
*بینى بین دو چشم قرار دارد تا روشنایى را بین آنها به طور مساوی تقسیم كند.
*چشم ها شکل بادام هستند تا میل دوا در آن فرو برود و بیرون آید. اگر چشم چهار گوش یا گرد بود، میل در آن به درستی وارد نمى شد و دوا به همه جای آن نمى رسید و بیماری چشم درمان نمى شد.
*خداوند سوارخ بینى را در زیر آن آفرید تا فضولات مغز از آن پایین بیاید و بو از آن بالا رود. اگر سوراخ بینی در بالا بود، نه فضولات از آن پایین مى آمد و نه بوی چیزی را در مى یافت.
*سبیل و لب را بالاى دهان آفرید، تا فضولاتى را كه از مغز پایین می آید نگه دارد و خوراك و آشامیدنى به آن آلوده نگردد و آدمى بتواند آنها را از پاک کند.
*براى مردان محاسن(ریش) را آفرید تا نیازی به كشف عورت (پوشاندن سر) نداشته باشند و مرد و زن از یكدیگر مشخص شوند.
*دندان هاى پیشین را تیز آفرید تا گزیدن آسان گردد، و دندان هاى آسیاب را براى خرد كردن غذا پهن آفرید، و دندان نیش را بلند آفرید تا دندان هاى آسیاب را مانند ستونى كه در بنا به كار مى رود، استوار كند.
*دو كف دست را بى مو آفرید تا سودن به آنها واقع گردد. اگر کف دست مو داشت، وقتی انسان به چیزی دست می کشید به خوبی آن را حس نمی کرد.
*مو و ناخن را بى جان آفرید، چون بلند شدن آنها زشت و کوتاه کردن آنها زیباست. اگر جان داشتند، بریدن آنها همراه با درد زیادی بود.
*قلب را مانند صنوبر ساخت، چون وارونه است. سر آن را باریك قرار داد تا در ریه ها در آید و از باد زدن ریه خنك شود.
*كبد را خمیده آفرید تا شكم را سنگین كند و آن را فشار دهد تا بخارهاى آن بیرون رود.
*خم شدن زانو را به طرف عقب قرار داد، تا انسان به جهت پیش روى خود راه رود، و به همین علت حركات وى میانه است، و اگر چنین نبود در راه رفتن مى افتاد.
*پا را از سمت زیر و دو سوى آن، میان باریك ساخت، براى آنكه اگر همه پا بر روی زمین قرار می گرفت، مانند سنگ آسیاب سنگین مى شد. سنگ آسیاب چون بر سر گردى خود باشد، كودكى آن را بر مى گرداند و هر گاه بر روى زمین بیفتد، مردی قوی به سختى مى تواند آن را بلند كند.
آن طبیب هندى گفت: این ها را از كجا آموخته اى؟ فرمود: از پدرانم و ایشان از پیامبر و او از جبرئیل، امین وحى و او از پروردگار كه مصالح همه اجسام را داند. طبیب در آن وقت مسلمان شد و گفت: تو داناترین مردم روزگارى.
راستى چه شگفت انگیز است كه حضرت صادق علیه السّلام بدون در دست داشتن ابزار امروزى كه وسیله شناخت درون و برون انسانند، در گوشه ای از شهر مدینه براى یك طبیب هندى شگفتی هاى خلقت انسان را با دلایل محکم بیان مى فرماید.
از حال بد به حال خوب با 13 راهكار اسرارآمیز !
بدن انسان روشهای جالب و جذابی را برای فرستادن علائم هشدار دهنده دارد كه این علائم در واقع اسراری را از درون بدن فاش میسازند…
به عنوان مثال آیا میدانید كه خندیدن پس از خوردن هر وعده غذایی چه تاثیری روی بدن دارد؟ یا اینكه آیا میدانید سفید شدن زود هنگام موها نشانه چه فرآیندی در بدنتان است.
بدن انسان در تمام طول عمر به شیوهای هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانههای زیركانه و هشدار دهنده را بروز میدهد اما اكثر افراد به دلیل ناآگاهی از این روابط و علائم، پیغامهای حیاتی بدن را نادیده میگیرند كه حاصل آن به خطر افتادن سلامتی است.
1- دردناك شدن مچ پا میتواند نشان دهنده مشكلات كلسترولی باشد.
به گفته متخصصان دردناك شدن مچ پا میتواند نشانه ابتدایی از افزایش ارثی سطح كلسترول بد خون باشد. در واقع تشكیل كلسترول در اطراف زردپی آشیل، موجب بروز این درد میشود.
- راه حل چیست؟
اگر احساس كردید كه مچ پایتان مدت سه روز یا بیشتر به طور مداوم درد میكند، حتما برای چكاپ كلسترول به پزشك مراجعه كنید، بویژه اگر سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی را دارید.
2- قوی بودن ریهها نشان دهنده كاهش خطر ابتلا به آلزایمر است.
مطالعات نشان میدهد كه فعالیت ضعیف و نامطلوب ریهها موجب میشود كه اكسیژن كمتری به مغز برسد و در نتیجه خطر ابتلا به زوال عقل و آلزایمر افزایش پیدا میكند.
برای جبران این مشكل سعی كنید تنفس عمیق انجام دهید به این ترتیب كه پنج ثانیه عمل دم و پنج ثانیه عمل بازدم هوا را انجام دهید. این كار موجب تقویت ریهها میشود چون اكسیژن را به مقدار كافی و مناسب به مغزتان میرساند. اگر این كار را شش نوبت در روز تكرار كنید، ریههای شما 20 درصد قویتر میشوند.
3- سفید شدن موها قبل از رسیدن به سن 30 سالگی نشانه مهمی از ابتلا به مشكلات تیروئیدی است. متخصصان تیروئید تاكید دارند كه عدم تعادل در فعالیت غده تیروئید موجب اختلال در تولید رنگدانهها در پیاز مو میشود.
- راه حل چیست؟
اگر موهایتان در سن پایین، سفید شده و هم چنین علائم دیگری چون كاهش وزن، افسردگی و یا مشكلات عادت ماهانه دارید، حتما برای چكاپ كامل و درمان به موقع به یك متخصص غدد مراجعه كنید.
4- بیماری لثه خطر و احتمال زایمان زودرس را افزایش میدهد.
باكتریهای موجود در لثههای بیمار و عفونی، موجب بروز واكنشی میشود كه حاصل آن باز شدن بیموقع و زودهنگام دهانه رحم در دوران بارداری است.
- راه حل چیست؟
هر روز نخ دندان بكشید. هم چنین زنان باردار برای اطمینان از سلامت دندانهای و لثه خود باید مرتب به دندان پزشك مراجعه كنند. مطالعات نشان میدهد كه مشكل و بیماری لثه احتمال زایمان پیش از موعد را 70 درصد افزایش میدهد.
5- گرم نگه داشتن پاها احتمال سرماخوردگی را كاهش میدهد.
وقتی پاها سرد میشوند، عروق خونی در بینی بسته و منقبض میشوند كه در نتیجه گلبولهای سفید خون در این منطقه از مبارزه با عفونتها دست میكشند و محل ورود میكروبها به بدن باز میشود.
بنابراین توصیه میشود جوراب بپوشید و مطمئن شوید كه با گرم نگه داشتن پاها، سیستم دفاعی بدنتان به طور كامل كار میكند.
6 - خندیدن پس از صرف هر وعده غذایی، میزان قند خون شما را پایین میآورد.
متخصصان معتقدند عضلاتی كه ما از آنها برای خندیدن استفاده میكنیم برای دریافت انرژی، قندخون را مصرف میكنند و این فرآیند خطر ابتلا به دیابت، چاقی و حتی برخی از سرطانها را كاهش میدهد.
بنابراین بعد از شام در آرامش كامل روی مبل بنشینید و مدتی به تماشای فیلم كمدی مورد علاقهتان بپردازید.
7 - راه رفتن و حرف زدن همزمان، موجب كمردرد میشود.
وقتی در حین راه رفتن، صحبت هم میكنیم این كار مانع از همزمانی تنفس ما با گامهایمان در هنگام برخورد پاها به زمین میشود. این عدم هماهنگی، موجب میشود كه بخشی از ضربههای ناشی از برخورد گامها به زمین به كمر وارد شود و موجب بروز كمردرد میشود.
توصیه میشود دفعه بعد اگر به هنگام خرید كردن موبایلتان زنگ زد، یك گوشه بنشینید و با تلفن صحبت كنید.
8 - فشار دادن پاها روی هم مانع از ضعف كردن و بی حالی میشود.
اگر بعد از سریع برخاستن از جای خود احساس سرگیجه پیدا كردید یا حس كردید كه منگ شدهاید و چشمانتان سیاهی میرود با این حركت ساده میتوانید جریان خون را به سرعت به مغز بفرستید و ضعف و سرگیجه خود را متوقف كنید.
ابتدا هر دو پای خود را روی زمین قرار دهید. بعد یكی از پاها را روی پای دیگر بیاندازید و تا جایی كه میتوانید در این وضعیت پاها را روی هم فشار دهید. 30 ثانیه در این وضعیت بمانید تا خون به مغزتان برسد و حالتان بهتر شود.
9- غفلت از كمردرد، تهدید جدی برای مغز است.
پزشكان دریافتهاند افرادی كه بیش از یك سال مبتلا به كمردرد هستند، 11 درصد از حجم سلولهای مغزی آنها در ناحیهای كه مربوط به كنترل یادگیری است، كاسته میشود. ظاهرا فشار مقابله با كمردرد این تاثیر نامطلوب را روی سلولهای مغزی برجای میگذارد.
در صورت بروز كمردرد، فورا از پزشك كمك بگیرید. اكثر كمردردها در صورتی كه زودتر مورد توجه قرار بگیرند، قابل درمان هستند.
10- چاقی، احتمال بروز سردردها را تا دو برابر افزایش میدهد.
وزن زیاد موجب التهاب در عروق خونی ناحیه سر میشود كه مهمترین عامل بروز سردرد است.
برای كاهش دردها، اقدام به كاهش وزن كنید و برای درمان سردردها از راهكارهای طبیعی استفاده كنید. مصرف روزانه داروهای مسكن در واقع موجب بروز سردرد میشود.
11- مشكل در اندام تناسلی مردانه میتواند علامت عارضه قلبی باشد.
آخرین مطالعات نشان داده است كه ناتوانی جنسی در مردان میتواند ناشی از تنگ شدن عروق خونی باشد.
به درمانهای اینترنتی و ماهوارهای اعتماد نكنید در عوض برای چكاپ كامل به متخصص مراجعه كرده و قبل از هر چیز به پزشك خود اطمینان كنید.
12- قوز كردن، ولع شما را به خوردن شیرینی تشدید میكند.
پزشكان معتقدند كه قوز كردن جریان خون را به مغز كاهش میدهد و در نتیجه ولع خوردن مواد قندی را تشدید میكند چون در صورت كاهش جریان خون در مركز اشتها در مغز، گلوكز كمتری به این عضو اصلی میرسد در حالی كه گلوكز مهمترین غذای مغز است.
- راه حل چیست؟
همیشه صاف بنشینید و پاهای خود را روی زمین بگذارید. ستون فقرات خود را بكشید و شكم خود را به داخل بكشید طوری كه كمر شما به سمت صندلی كشیده شود.
13- داروهای سرماخوردگی، تاثیر نامطلوب روی توان باروری دارند.
داروهای سرماخوردگی كه برای خشك كردن ترشحات بینی استفاده میشوند در عین حال میتوانند موجب كاهش مخاط دهانه رحم شود و در نتیجه باروری را مشكل می سازد.
بنابراین توصیه میشود: به جای داروهای ضد احتقان از درمانهای معمولی مثل ویكس استفاده كنید.منبع:گروه سلامت
توصیه برای داشتن حال خوب
هرگاه واژه ای امیدوارکننده به دیگران اهدا کنید نه تنها احساس بهتری خواهید داشت بلکه شخصیت مثبت خود را نیز قوام بیشتری خواهید بخشید. به جنبه معنوی زندگیتان توجه کنید. آرام باشید. ساکت نشستن را تمرین کنید. به ندای درونتان گوش کنید. به چیزهایی بیندیشید که صلح، زیبایی و آرامش را به زندگیتان به ارمغان بیاورند. برای یافتن مسیر معنوی خاص خودتان تلاش کنید.
1- یاد بگیرید که احساساتتان را تخلیه کنید.
هرگز احساساتتان را سرکوب نکنید و به درون نریزید. اندوه های خود را با آدمی قابل اطمینان مطرح کنید. به خاطر داشته باشید که احساساتی که بیان شده اند دیگر به همان اندازه گذشته ناخوشایند نیستند.
2- از مقایسه خود با دیگران و تحسین ارزش های آنها و تحقیر آنچه خود دارید بپرهیزید.
3- با چند نفر که بتوانید روی حمایت عاطفی آنها حساب کنید
، گروه کوچکی تشکیل دهیدو میان خود هم فکری و توافق ایجاد کنید. هر گاه از شما خواسته شد، کمک های مشورتی خود را به دیگران ارایه کنید نخستین گام برای این کار آن است که بدون قطع صحبت دیگران، به دقت به آنها گوش دهید.
4- زمانی را برای بازی در نظر بگیرید
به خاطر داشته باشید که بازی فعالیتی است که صرفاً به خاطر حس خوبی که به شما می دهد به آن می پردازید.به خودتان یادآوری کنید که استحقاق صرف وقت برای بازی و تفریح را دارید.
5- لبخند را فراموش نکنید به خصوص به خودتان
به نکات مثبت دنیای اطرافتان نگاه کنید. راحت باشید و گاهی کارهای “غیر عاقلانه” و کاملاً غیر منتظره انجام دهید.
6- آرام باشید
شما می توانید به وسیله کتاب های مختلف، نوار، برنامه ها و کلاس ها و ابزار دیگر آرامش یافتن را بیاموزید. آرامش توان ذهنیتان را بهبود می بخشد. به سلامت جسمیتان کمک می کند و احساسات خوشایند را جایگزین اضطراب و تنش های درونی تان می کند.
7- از حق انسانی خود دفاع کنید
اجازه ندهید دیگران تحقیرتان کنند وقتی آدم ها چنین می کنند معنی اش این است که از شما انتظار بی نقص بودن دارند و اگر شما آنها را سرجایشان بنشانید ممکن است دلخور هم شوند ولی مدنظر داشته باشید که با احترام همواره از حق خود دفاع کنید و هرگز آن را نادیده نگیرید.
8- نه گفتن را بیاموزید
هرچه پاسخ منفی شما به انتظارها و درخواست های نامعقول دیگران برایتان آسان تر شود، احساس عزت نفستان افزایش خواهد یافت. زمانی هم که تقاضای معقول پاسخ مثبت می دهید هم در مورد خودتان و هم در مورد طرف مقابل احساس بهتری خواهید داشت.
9- اگر در محیط کار، جای شایسته ای ندارید، شغلتان را تغییر دهید.
اما ابتدا خوب بیندیشید که آیا واقعاً این کار شماست که آزارنده است یا نگاه مردم نسبت به آن، باعث ایجاد حس حقارت در شما شده است. به جای جنبه های آزاردهنده به چیزهای خوبی که در شغلتان هست هم فکر کنید. به خاطر داشته باشید هر شغلی ممکن است دارای جنبه های نه چندان مطلوب باشد و شما باید در این رابطه کاملاً منطقی عمل کنید.
10- به عضلاتتان ورزش دهید.
به پیاده روی بروید. دوچرخه سواری کنید، اتو مبیلتان را به جای جلوی در خانه، کمی دورتر متوقف کنید. برای تمرین و ورزش حتماً لازم نیست لباس های رنگارنگ تنتان کنید یا عضو یک باشگاه ورزشی شوید. بلکه پیاده روی و ورزش های کم هزینه و بدون هزینه هم وجود دارد که با کمی پیگیری می توانید آنها را کشف کنید.
11- تمرین کنید که مثبت و امید دهنده باشید.
هرگاه واژه ای امیدوارکننده به دیگران اهدا کنید نه تنها احساس بهتری خواهید داشت بلکه شخصیت مثبت خود را نیز قوام بیشتری خواهید بخشید.
12- به جنبه معنوی زندگیتان توجه کنید. آرام باشید.
ساکت نشستن را تمرین کنید. به ندای درونتان گوش کنید. به چیزهایی بیندیشید که صلح، زیبایی و آرامش را به زندگیتان به ارمغان بیاورند. برای یافتن مسیر معنوی خاص خودتان تلاش کنید.
منبع: مجله موفقیت، شماره 173
رهبر معظم انقلاب بر پیکر پاک آیتالله واعظطبسی نماز میت اقامه کردند
در مراسم اقامه نماز میت بر پیکر مطهر آیتالله واعظطبسی، حجتالاسلام روحانی رئیسجمهور، آیتالله آملیلاریجانی رئیس قوهقضائیه و علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، آیتالله علمالهدی امام جمعه مشهدمقدس، حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم رئیسی عضو مجلس خبرگان رهبری، آیتالله امامی کاشانی امام جمعه موقت تهران، آیتالله معصومی عضو مجلس خبرگان رهبری و جمعی دیگر از مسئولان کشوری و لشکری حضور دارند.
این مراسم در صحن جامع حرم منور رضوی درحال برگزاری است و خیل عظیمی از اقشار مختلف مردم و طلاب حوزههای علمیه و همچنین مسئولان کشوری و لشکری نیز در آن حضور دارند.
مردم ولایتمدار خراسان با سر دادن شعار “ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند"و “دست خدا بر سر ماست، خامنهای رهبر ما است"؛ رهبر معظم انقلاب را در صحن رضوی همراهی کردند.
قرار است پیکر پاک آیتالله واعظطبسی در رواق توحیدخانه حرم مطهر رضوی بهخاک سپرده شود.
<< 1 ... 70 71 72 ...73 ...74 75 76 ...77 ...78 79 80 ... 328 >>