بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها هجری و شمسی همه بی خورشیدند
سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصلها را همه با فاصله ات سنجیدند
تو بیایی همه ساعتها ، ثانیه ها
از همین روز همین لحظه همین دم عیدند
آقامیرزا محمدباقر اصفهانی می گوید که شبی در خواب گویا مولایم حضرت امام حسن مجتبی (ع) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنید و برای فرج حضرت حجت(عج) دعا نمائید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(5)
در تشرّف آقا شیخ حسیم سامرایی در سرداب مقدس فرمودند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم بدهند به حق عمه ام حضرت زینب (س) که فرج را نزدیک گرداند.»(6)
در تشرّف مرحوم آیت الله حاج سید محمد- فرزند آیت الله سیدجمال الدین گلپایگانی(ره)- امام زمان(عج) فرمودند: “از علایم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندد. شما برای فرج من دعا کنید."(7)
در تشرّف دیگری که یکی از علماء به محضر امام زمان(عج) پیدا کرده بود آن حضرت فرمودند: “به آنان بگو که برای فرج من دعا کنید تا خدا مرا از زندان غیبت نجات دهد."(8)
همکاری شیعیان با ظالمان و ستمگران
شیخ عبدالحسین حویزاوی می گوید مردی به نام میرزا احمد رئیس شهرداری نجف اشرف بود، او مرد متدین و خوبی بود که به اجبار او را شهردار کرده بودند. شبی در عالم رؤیا به محضر امام زمان(عج) مشرّف شدم و دیدم که رئیس شهرداری نجف نزد ایشان حاضر است. حضرت با تندی به او فرمودند: “چرا داخل شغل حکومتی شدی و اسم خود را در زمره آنها محسوب داشتی؟”
بعد مطلبی فرمودند که آن مرد متوجه نشد من خواستم گفته حضرت را به او بفهمانم. گفتم حضرت بقیه الله(عج) می فرمایند: وَ لا ترکَنُوا اِلی الّذین طَلَمُوا فَتَمّسکُمُ النّار؛ یعنی، به سوی ستمگران میل نکنید به آنان تکیه ننمایید که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد.” وقتی این جمله را گفتم، حضرت رو به من کرد و فرمود: “پس تو چرا مدح می کنی؟” عرض کردم: “تقیه می کنم.” حضرت دست مبارک را به دهان گذاشتند و به عنوان انکار سخن من با تبسم فرمودند: “تقیه! تقیه! تقیه!- یعنی تو از روی خوف و تقیه مدح نمی کنی- هفت روز بیشتر از عمر تو باقی نیست فردا برو و مُهر حکومتی را رد کن."(9)
تحصیل معارف از طریق غیر مشروع
امام زمان(عج) می فرماید: “طَلَبُ المَعارِف مِن غَیرِ طَریقَتِنا اَهلَ البَیتِ مُساوِقُ لِلاِنکارِنا؛ یعنی، بدست آوردن معارف جز از طریق ما خاندان پیغمبر(ص) مساوی با انکار ماست."(10)
گناه شیعیان
امام زمان(عج) می فرمایند: “نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند."(11) امام زمان(عج) می فرمایند: “به خدا پناه می برم از کوری بعد از بینایی و از گمراهی بعد از هدایت."(12)
پرهیز از تصرف اموال معصوم (ع)
از توقیع شریفی که به وسیله ی نایب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر(عج) رسیده است، آن حضرت در مورد خمس که باید به فقیه جامع الشرایط پرداخت شود، می فرماید: “کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می شود."(13)
امام زمان(عج) در توقیع شریفی می فرمایند: “هرکس در اموال مربوط به ما تصرف کند و بخورد، بدرستی که آتش را در شکم خود وارد کرده است و به زودی در آتش افروخته وارد خواهد شد."(14)
ایشان می فرماید:"وقتی برای هیچ کس جایز نباشد که در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف کند چگونه این کار در مال ما جایز می شود؟"(15)
در توقیع دیگر می فرماید: “لعنت خداوند و ملائکه و تمامی مردم بر کسی که یک درهم از مال ما را حلال بداند و در آن تصرف کند."(16)
پی نوشت ها:
(4) برکات حضرت ولی عصر(عج)، ص 35.
(5) ملاقات با امام عصر(عج)، ص 87.
(6) ملاقات با حضرت مهدی(عج)، ج 1، ص 251.
(7) شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج 1، ص 184.
(8) کرامات الصالحین، ص 174.
(9) برکات حضرت ولی عصر(عج)، ص 361.
(10)صحیفه المهدی، ص 334.
(11)احتجاج، ج 2، ص 474.
(12)الخرائج، ج 3، ص 1110.
(13)کمال الدین، ص 520.
(14)کمال الدین، ص 520.
(15)کمال الدین، ص 521.
(16)نجم الثاقب، ص 411.
حيات فرهنگي در عصر امام مهدي(ع)
همچنين واقعيت كه رخ خواهد داد اين است كه همه مذاهب پديد آمده پس از رحلت پيشواي بزرگ توحيد پيامبر گرامي ملغي ميشود و از ميان ميرود چرا كه اينها راه و رسمي است كه در كتاب خدا و سنت پيامبر جايي ندارد. در كلامي كه از عالم اهل سنت به نام ابن العربي بيان گرديده آمده است:
امام مهدي پس از ظهور، دين را همانگونه كه بود و نازل گرديد آشكار ميسازد، به طوري كه اگر پيامبر گرامي حاضر باشد به همان حكم كند. او مذاهب مختلف را از روي زمين با ارشاد و هدايت خويش برميدارد و جز دين خالص و پاك آسماني نميماند.3
آري در آن شرايط پر افتخار است كه اتحاد بزرگ اسلامي تحقق ميپذيرد چرا كه همه مسلمانان در اصول دين و فروع آن و همه مسايل فقهي و احكام و مقررات شرعي، متحد و يكپارچه ميگردند.
دين راستين همان اسلام واقعي خواهد بود و مذهب همان مذهب تشيع كه مذهب خاندان وحي و رسالت است و پيامبر گرامي مردم را بدان دعوت نموده است. و همه بشريت بدين سان زير پرچم پرافتخار لاالهالااللَّه، محمد رسولاللَّه، علي ولياللَّه در اوج سعادت و رفاه و نيكبختي زندگي ميكنند.
در حديثي كه امام مجتبي(ع) از پدرش حضرت علي(ع) نقل ميفرمايد چنين آمده است:
مهدي زمين را از برهان و دانش و نور هدايت پر ميكند تا آنجا كه سراسر گيتي به وي ايمان آورد و كافران مسلمان شوند و فاسقان صالح گردند.4
و باز حضرت علي(ع) در بيان ديگري از حضرت مهدي(عج) چنين ميفرمايد:
… لافترك بدعة الا ازالها ولا سنة الاّ اقامها.5
يعني آن پيشواي الهي تمامي بدعت ها را نابود ميكند و همه سنت ها و شيوه هاي پسنديده را زنده و برپا ميكند.
تربيت در عصر امام مهدي(ع)
از واقعيت هاي ترديد ناپذير اين است كه انسان در همه ابعاد، قابل تربيت و سازندگي است و هنگامي كه برنامههاي تربيتي براساس ارزشهاي والاي اخلاقي و انساني تنظيم گردد بشريت راه اعتدال و درستي را خواهد گزيد. و در راه و روش شايسته و ستودهاي گام خواهد نهاد. اما اگر برنامه ها و عوامل تربيتي فاسد و ناصالح باشد بدون ترديد نتيجه معكوس خواهد داد و انسان به سوي تباهي خواهد رفت.
كانون خانه و خانواده كه كودك در آن ديده بر جهان ميگشايد يك كانون و عامل تربيتي است كه در جهتدهي به كودك نقش بسيار مهمي دارد.
پس از خانه، نقش مدرسه است كه كودك با ورود بدانجا مراحل نخستين دانش و فرهنگ را از طريق آموزگاران دريافت ميدارد و هر چه مراحل مختلف علمي را طي ميكند سطح مطالعه و فرهنگ و آگاهي هاي او بالا ميرود تا سرانجام به عاليترين مراحل و مدارج علمي و فكري ميرسد.
عامل محيط و جامعه، كودكي كه در جامعهاي مملو از دروغ و شائبه و بيبندبار رشد ميكند تربيت ناشايست و نادرست ميپذيرد و كودكي كه در جامعه دين باور و امانتدار و سرشار از حيا و درستكاري تربيت شود فردي شايسته خواهد بود.
رسانه هاي گروهي و دستگاه هاي تبليغاتي جامعه همچون روزنامهها و مجلات، راديو و تلويزيون و…
امام مهدي(ع) كه در انديشه اصلاح جامعه جهاني است و ميخواهد جامعهاي به راستي اسلامي پيريزي نموده و آن را به ارزشهاي والاي انساني و قرآني آراسته سازد، در اين راه ميبايست از وسايل و عوامل تربيتي بهره گيرد و آموزشهاي تربيتي صحيح و سازنده خويش را به وسيله اين وسايل و تجهيزات به گوش ها برساند. از اين رو مدارس و آموزشگاهها را، فرهنگ و تعاليم انسان ساز اسلام اداره و رهبري ميكند و راههاي تعليم و تربيت در همه مراحل از شيوهها و برنامههاي اسلامي بهرهمند ميگردد و وسايل ارتباط جمعي به طور كامل، شايسته و مفيد و ثمربخش ميشوند و از چهارچوب مقررات و ارزشهاي اسلامي تجاوز نميكنند.6
چنانچه حضرت علي(ع) با عباراتي بسيار شنيدني چنين نويد ميدهد كه:
مهدي(ع) هواهاي نفساني را به هدايت باز خواهد آورد آنگاه كه هدايت را به هواپرستي بفروشند و آرا و نظرها را بر قرآن منطبق سازد چون قرآن را بر مدار آراي خويش باز خوانند.7
پي نوشت ها
1. غيبت نغماني، باب 13، ص238.
2. ابن شعبه حراني، ابو محمد حسن بن علي، تحفالعقول، ص119.
3. الفتوحات المكيه، ابن العربي، ج3، ص327، باب 366.
4. طبرسي، احمدبن علي، الاحتجاج، ج2، ص70.
5. عقدالدّرر، باب 9، ص224، بحارالانوار، ج52، ص339.
6. امام مهدي از ولادت تا ظهور، آيةاللَّه سيد محمد كاظم قزويني، ص740.
7. نهج البلاغه
منبع:
ماهنامه موعود- شماره 39
بی حضورش، چه اشتیاق بهار…
مهدی جان تقویم ما هنوز بهاری ندیده است
بشکن سکوت یخ زده انتظار را
الهم عجل الولیک الفرج
مردی که از شمشیر پیامبر تا قرآن امام علی(ع) در نزد اوست
این پیراهن رسول خداصلی الله علیه وآله است. روزی که دندانهای پیشین آن حضرت را شکستند، این پیراهن را پوشیده بود. قائمعلیه السلام با همین پیراهن قیام میکند.
جانم به قربانت اى پنهانى که از میان ما بیرون نیستى …جانم به قربانت اى دور از نظرى که از ما دور نیست… جانم به قربانت اى آرمان هر مشتاقى که آرزویت کنند… جانم به قربانت اى کسی که کسی عزتتش برتو برترى نگیرد.. جانم به قربانت اى مجد و شوکت ریشه دارى که همطراز ندارد …جانم به قربانت اى نعمت دیرینه اى که شبیه ندارد… جانم به قربانت اى قرین شرف و بزرگوارى که برابر ندارد
تا کى سرگردان تو باشم اى مولاى من ؟ و تا کى و به چه زبانى وصف تو گویم و راز دل کنم؟! کى مى شود که از آب وصل تو سیراب گردیم… تشنگى ما به داراز کشید!
کى مى شود که تو ما را ببینى و ما تو را بینیم… کی می رسد روزی که پرچم نصرتت را برافراشته باشى و مردم آن را مشاهده کنند… کی مى شود ما ببینیم آن روزى راکه گرداگردت را گرفته و تو رهبرمان باشى… زمین را پر از عدل و داد کنى ، به دشمنانت خوارى و کیفر را بچشانى و سرکشان و منکران حق را نابود کنى… ریشه گردنکشان را بزنى ، اساس ستمکاران را برکنى و ما بگوییم:
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ. اَللّهُمَّ اَنْتَ کَشّافُ الکُرَبِ وَالْبَلْوى بنفسی انت من مغیب لم یخل منا…..(1)…
حضرت ابراهیم علیه السلام
ابراهیم علیه السلام هنگامی که در آتش افکنده شد ، جبرئیل برایش جامهای از بهشت آورد. قائم عجل اللَّه فرجه نیز همان جامه را هنگامی که قیام کند خواهد پوشید . در کتاب کمال الدین از مفضّل از امام صادق علیه السلام آمده که فرمود : آیا میدانی جامه یوسف چه بود ؟ گفتم : نه . فرمود : وقتی برای ابراهیم علیه السلام آتش افروختند ، جبرئیل علیه السلام یکی از جامههای بهشتی را آورد و بر او پوشانید ، پس با آن جامه گرمی و سردی به او اثر نمیکرد ، و چون هنگام وفاتش رسید ، آن را در بازو بندی قرار داد و بر اسحاق آویخت ، و اسحاق هم بعداً آن را بر یعقوب آویخت ، و هنگامی که یوسف متولد شد یعقوب آن را بر او آویخت ، و این در بازوی او بود تا بر او گذشت آنچه گذشت ، و هنگامی که یوسف علیه السلام آن پیراهن را از بازوبند بیرون ساخت ، یعقوب بوی آن را شنید ، و همین است که خداوند به حکایت از او فرموده : « اِنّی لَاجِدُ ریحَ یُوْسُفَ لَوْلا اَنْ تُفَنِّدُونِ »(2) ؛ همانا من بوی یوسف را میشنوم اگر مرا به کم عقلی نسبت ندهید.
این همان پیراهنی است که از بهشت نازل شده بود. عرض کردم: فدایت شوم ، پس این پیراهن به که میرسد ؟ فرمود : به اهل آن و پیراهن همراه قائم ماست هنگامی که خروج نماید . سپس فرمود : هر پیغمبری که علمی یا چیزی را وارث بود ، به محمد صلی الله علیه وآله وسلم رسیده است. (3)
صحیفه ابراهیم علیه السلام
امام صادقعلیه السلام فرمود: «خداوند هیچ چیز به پیامبران نداد مگر اینکه آن را به محمّدصلی الله علیه وآله نیز عطا کرد. آن صحفی که قرآن دربارهاش فرمود: صحف ابراهیم و موسی ، نزد ماست».(4)
حضرت محمد صلی الله علیه وآله و سلم
عمامه و پیراهن رسول خداصلی الله علیه وآله
حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور، عمامه سفید جدّش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را بر سر می نهد(5) و پیراهن خون آلود او را - در جنگ احد - می پوشد.
امام صادق علیه السلام به یعقوب بن شعیب فرمود: «آیا نمی خواهی پیراهن قائم آل محمّدعلیهم السلام را که در روز ظهور به تن می کند، به تو نشان دهم؟
عرض کردم: آری. آن حضرت صندوقی را خواست که برای او آوردند و پیراهنی از آن بیرون آورد و در مقابل یعقوب باز کرد.
یعقوب میگوید: ناگاه چشمم به آستین چپ پیراهن افتاد که آغشته به خون بود. آن حضرت فرمود: «این پیراهن رسول خداصلی الله علیه وآله است. روزی که دندانهای پیشین آن حضرت را شکستند، این پیراهن را پوشیده بود. قائمعلیه السلام با همین پیراهن قیام میکند.»
یعقوب میگوید: خونها را بوسیدم و به چشم کشیدم. آنگاه امام پیراهن را پیچید و در جای خود قرار داد.(6)
شمشیر ذوالفقار پیامبرصلی الله علیه وآله
امام صادق علیه السلام داشتن سلاح های رسول خداصلی الله علیه وآله را از نشانه های امامت می داند. حارثه بن المغیره نصری گفته:به امام صادق علیه السلام عرض کردم: امام به چه چیز شناخته می شود؟ آن حضرت فرمود: «به سکینه و وقار»
عرض کردم: و دیگر به چه چیز؟ آن حضرت فرمود: «او را بوسیله شناختن حلال و حرام و نیاز مردم به او و بی نیازی او از مردم و سلاح پیامبرصلی الله علیه وآله نزد او می شناسی».(7)
پرچم رسول خداصلی الله علیه وآله
پرچم پرافتخار پیامبرصلی الله علیه وآله که جبرئیل در روز بدر برای آن حضرت آورد و با به اهتزاز درآمدنش مسلمانان پیروز شدند، همراه مهدی خواهد بود.
حضرت علی علیه السلام نیز این پرچم را در بصره به اهتزاز درآورد وچشم فتنه را کور کرد. مؤمنان اصرار ورزیدند تا حضرت علی علیه السلام آن پرچم را در صفّین به اهتزاز درآورد، ولی آن حضرت نپذیرفت و فرمود: «این پرچمی است که بعد از من، کسی جز حضرت قائم علیه السلام آن را به اهتزاز در نمی آورد».(8)
حضرت زین العابدین، امام سجادعلیه السلام به ابوخالد کابلی فرمود: «گویا می بینم صاحب شما بر بلندی نجف در پشت کوفه قرار گرفته است، در حالی که پرچم رسول خداصلی الله علیه وآله را برافراشته است و آن را به سوی هیچ گروهی نمی برد مگر آنکه خداوند نابودشان می سازد».(9)
میراث امیرالمؤمنین علیه السلام
قرآنی که حضرت علیعلیه السلام آن را گرد آورد
روزی که رسول خداصلی الله علیه وآله دار فانی را وداع گفت، حضرت علیعلیه السلام به سفارش وی در خانه نشست تا قرآن را گرد آورد. او پس از پایان کار، قرآن را به مسجد برد و به ابوبکر عرضه کرد. عمر گفت: ای علی! این قرآن را به جای خود برگردان، ما نیازی به آن نداریم. حضرت علیعلیه السلام آن را گرفت و به خانه برگشت. هنگامیکه عمر به خلافت رسید. روزی به علیعلیه السلام گفت: اگر بخواهی میتوانی قرآنی که نزد ابوبکر آوردی، اکنون بیاوری تا گرد آن جمع شویم. حضرت فرمود: «هیهات! راهی برای رسیدن به آن نیست. من در زمان ابوبکر چنان کردم تا بر شما اتمام حجّت کرده باشم و در روز قیامت نگویید: ما از این غافل بودیم، یا برای ما نیاوردی. اکنون این قرآن نزد من است و جز پاکان و جانشینان من کسی به آن دست نمیزند.»
عمر گفت: آیا زمانی برای اظهار این قرآن وجود دارد؟
حضرت فرمود: «آری! هنگامی که قائم از فرزندانم ظهور کند».(10)
همچنین تمام کتاب ها و نوشته های معصومین علیهم السلام به نام های صحیفه جامعه(11) که املای رسول خدا و خطّ علی - علیهما السلام - بود، کتاب علی،(12) مصحف فاطمه،(13) جفر ابیض،(14) جفر احمر(15) و صحیفه هایی که نام تمام پیامبران، پادشاهان و پیروان اهل بیت علیهم السلام بر آن نوشته است، نزد امام عصر قرار دارد.(16)
منابع:
1-ترجمه فرازهایی از دعای ندبه
2-سوره یوسف/94
3-مکیال المکارم ج 1 ص221به نقل از کمال الدین ج 1 ص142
4- بصائر الدرجات، ص 135
5- عقد الدرر7 ص277
6- غیبت نعمانی، ص 243
7- همان، ص 242
8- معجم أحادیث الامام المهدی، ج 3، ص 386
9- همان، ص 201
10- الشیعة و الرجعة، ج 1، ص 419
11- بصائر الدرجات، ص 142
12- همان، ص 147
13- همان، ص 151
14- معجم الامام المهدی، ج 3، ص388
15-بصائر الدرجات، ص 151
16- بامداد بشریت پ29ص72-71
<< 1 ... 54 55 56 ...57 ...58 59 60 ...61 ...62 63 64 ... 328 >>