در سال جدید، فرصت سوزی نکنیم
معنا بخشیدن به دید و بازدیدها در نوروز
اگر به ایام کودکی تان برگردید و بخواهید خاطره ای از نوروز را برای خود تداعی کنید بیشتر از هر چیز به یاد دید و بازدیدهای عید، خوردن شیرینی و آجیل و بازی با بچه های فامیل می افتید که هیچ گاه آنها را فراموش نخواهید کرد.
نوروز، هفت سین

رفت و آمد و بازدیدهای خانوادگی در دین اسلام مورد توصیه فراوان بوده است و از آن با تعبیر صله رحم یاد می شود. علاوه بر ماهیت دینی که می توان برای این دید و بازدیدهای خانوادگی قائل شد. روانشناسان نیز معتقدند داشتن روابط گرم فامیلی و داشتن شیوه های ارتباط عاطفی درست و در عین حال صمیمانه می تواند باعث رشد سلامت روانی خانواده گردد.
اینکه فرد می داند دارای خانواده ای بزرگ است که در مواقع سختی و گرفتاری و در شادی و سرور در کنار او هستند، سطح امید به زندگی را در افراد افزایش خواهد داد و در مقابل نداشتن علقه های فامیلی فرد را به سوی انزوا و تنهایی می کشاند.
رفت و آمدهای نوروزی در مسیر دین

روان شناسان معتقدند افرادی که احساس انزوا می کنند و خود را مورد پذیرش خانواده نمیدانند در معرض نا هنجاری های روانی بسیاری قرار خواهند گرفت

اسلام دینی کاملاً اجتماعی است، و به ابعاد اجتماعی روابط بشر بسیارتاکید نموده است. در این میان تاکید بر انجام صله رحم نشان دهنده اهمیت ارتباطات خویشاوندی است.
پیامبر اسلام (ص) به قدری به این مسئله اهمیت می دادند که در این زمینه می فرمایند: فضل اعمال بعد از ایمان ، صله رحم است و زشت ترین معصیت قطع رحم و عاق والدین شدن است. (1)
و در ادامه تاکیدات خود را به حدی می رسانند که حتی اگر در این مسیر سختی های فراوان ببینند و راهتان از یکدیگر دور باشد باز باید صله رحم انجام گیرد. ایشان در حدیثی می فرمایند: سفارش می کنم که صله رحم را به جا آورید اگر چه راه تان به سوی یکدیگر یک سال فاصله داشته باشد زیرا صله رحم از دین است. (2)
کودکان تنها

هرچه علم پیشرفت کرد به همراه آن خانواده ها کوچکتر شدند. روزگاری در هر خانه ای که باز می شد چندین بچه قد و نیم قد بیرون می آمدند. خانواده حول محور یک پدربزرگ و مادر بزرگ می چرخید، عمه و عمو ، خاله و دایی و فرزندانشان در هفته چندین بار یکدیگر را می دیدند و حتی با یکدیگر در یک خانه زندگی می کردند. گرفتاری و مشکلات به صورت دسته جمعی حل و فصل می شد. اما این روزها پدر و مادر ها به اندازه ای درگیر زندگی و کار شده اند که یادشان رفته است که فرزندانشان تنها هستند، فرزندانی که کسی را ندارند تا با آنها درد و دل کنند و یا با بچه هایشان بازی کنند. دیدارهای خانوادگی محدود شده است به چند مهمانی در طول سال که در بیشتر آنها فرزندان شرکت داده نمی شوند تا مهمانی ها بیشتر به مذاق بزرگتر ها خوش بیاید. تنها فرصتی که باقی می ماند دید و بازدید های ایام عید است تا بچه ها بدانند که خانواده آنها به پدر و مادر و شاید پدر بزرگ و مادر بزرگی که از آنها نگهداری می کنند خلاصه نمی شود. این دید و بازدید ها به کودکان می آموزد که فامیل و اقوامی دارند که می توانند روی آنها حساب ویژه ای باز کنند.
آثار روانی داشتن ارتباط فامیلی

افضل اعمال بعد از ایمان ، صله رحم است و زشت ترین معصیت قطع رحم و عاق والدین شدن است

پیوند های خانوادگی در بهداشت روانی افراد بسیار موثر است. این که فرد می داند تنها نیست و احساس علاقه و عطوفت میان او و گروهی که با آنها از یک خون و تبار است باعث کاهش استرس خواهد شد. در دید و بازدید ها این اطمینان در تک تک افراد فامیل به وجود خواهد آمد که مورد پذیرش خویشان و اقوام خود هستند و در مواقع بروز ناملایمات از پشتوانه ای محکم و استوار برخوردار می باشند.
روان شناسان معتقدند افرادی که احساس انزوا می کنند و خود را مورد پذیرش خانواده نمی دانند در معرض ناهنجاری های روانی بسیاری قرار خواهند گرفت، از جمله حس حقارت، شخصیت متزلزل، عدم اعتماد به نفس و توانایی.
از سوی دیگر انسان موجودی اجتماعی است و علاقه مند به ارتباط با دیگران. حال اگر شما یا فرزندتان از مشکل کم رویی و یا اضطراب در برخوردهای اجتماعی رنج می برید، بهترین کار برای درمان این مشکل برقراری و تقویت مهارت های ارتباطی میان اقوام و نزدیکان است که به عنوان یکی از موثرترین راهها در این زمینه شناخته می شود.
فرصت های نوروز را از خودتان نگیرید

ایام نوروز فرصتی است برای استراحت و بیرون کردن خستگی ها، به همین دلیل بسیاری گمان می کنند دید و بازدیدهای عید کار بیهوده است و فقط باعث خستگی و اتلاف وقت است، به همین خاطر طوری برنامه ریزی می کنند که کل ایام عید را در مسافرت به سر ببرند و یا بیشترین ساعت را به خواب و استراحت در منزل بپردازد. در حالی که فراموش کرده اند بهترین خاطرات کودکی شان در هم دید و بازدیدهای نوروزی شکل گرفته است و به براحتی این فرصت را از فرزندان خود می گیرند. درست است ایام نوروز فرصت مناسبی برای بیرون کردن یک سال خستگی کار است. ولی می توان با یک برنامه ریزی درست هم به استراحت رسید، هم به دیدن فامیل و آشنایان رفت و حتی مسافرتی چند روزه را در کنار خانواده به خوشی سپری کرد. پس این فرصت را برای تازه کردن دیدارها از خودتان نگیرید.

پی نوشت :
1)میزان الحکمه ، ج 4 ، ص 89
2)اصول کافی ، ج 2، ص 151 .

 


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 7 فروردین 1395نظر دهید »

مار خوش خط و خال و محبوب ما

هر کس دلبستگی به دنیا پیدا کند، قلبش به سه ویژگی تعلق می یابد؛ اندوهی که پایان نمی پذیرد، آرزویی که به دست نمی آید و امیدی که به آن نخواهد رسید.

دنیا دوستی

تا به حال دیده اید که چقدر راحت می توان کودکان را فریب داد و توجهشان را به چیز دیگری جلب کرد؟ دقت کرده اید که اسباب بازی هایشان چقدر برای خودشان واقعی است و تصور می کنند آنچه حقیقت است همان چیزی است که در ذهن خودشان می گذرد و دیگران هم دنیا را مانند آن ها می بینند؟

چند بار به سادگی هایشان خندیده ایم چند بار سرشان را کلاه گذاشته و باب میل خود از موضوعی منحرفشان کرده ایم؟

حالا اینها کودکند و به اندازه مغز و درکشان از زندگی رفتاری را نشان می دهند و حرکات ایشان به نظر ما شیرین می آید و کسی را ناراحت نمی کند .

اما تصور کنید یک انسان کامل عاقل و بالغ سال ها درس می خواند کار می کند تشکیل زندگی می دهد اما باز هم دلبسته اسباب بازی باشد و حرکات ساده لوحانه انجام دهد چقدر به نظر ما مشمئز کننده است.

واقعا جای چنین آدمی در ارزش گذاری های ما چه جایگاهی دارد؟

حالا تصور کنید چند میلیون انسان در این دنیا هستند که چنین حالتی را دارند کسی اسم اینان را دیوانه نمی گذارد چون همگی به یک سبک داریم عمل می کنیم و رفتار آن ها به نظرمان غیر عادی نمی آید که بخواهیم تذکری هم دهیم.

بسیاری از ما در عوالم کودکی و جهل مانده ایم و هنوز سرگرم اسباب بازی خوش آب و رنگی هستیم که خیلی واقعی تصورش کرده ایم و سرشار از شعفیم از داشتنش با اینکه بارها زخمیمان کرده و به ما آسیب رسانده آن را بر همه چیز حتی پدر و مادرمان ترجیح می دهیم . هر چه هم به ما تذکر می دهند دریغا که ذره ای از آن دل بر کنیم.

- ماهیت واقعی زندگی دنیا: « إعْلَمُوا أنَّمَا الْحَیوةُ الدُّنیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزینَةٌ وَتَفاخُرٌ بَینَکم وَتَکاثُرٌ فِی الْاَمْوالِ وَالْأَوْلادِ… وَمَا الْحَیوةُ الدُّنْیا إلاّ مَتعُ الْغُرُورِِ»؛ 1 «بدانید که همانا زندگانی دنیا بازی و سرگرمی و زینت و فخر فروشی بین خودتان و افزون طلبی در اموال و فرزندان است… و زندگانی دنیا جز کالای فریبنده نیست.»

- متاع فریب: « زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَالبَنینَ وَالقَناطیرِ المُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ وَالخَیلِ المُسَوَّمَةِ وَالاَنْعامِ وَالحَرْثِ ذلِک مَتعُ الحَیوةِ الدُّنیا»؛ 2 «برای مردم، دوستی مشتهیات نفس از زنان و فرزندان و زینتهای طلا و نقره و اسبان نشان خورده و رمه و زراعت زینت داده شده است. آن متاع زندگانی دنیا است.»

همین اسباب بازی هایی که ما برایشان جان می دهیم زیباترین زن را داشته باشیم، ماشین های خوب اسباب و وسایل منزل در حد اعلی، لباس های رنگارنگ، طلا و جواهرات، اگر ما دلبسته ی این ها نیستیم پس چرا جان عزیز را برای داشتنشان به هر زحمتی می اندازیم؟

- مار خوش خط و خال: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: « مَثَلُ الدُّنیا کمَثَلِ الحَیةِ لَینٌ مِسُّها وَالسَّمُّ النَّاقِعُ فی جَوفِها یهوی إِلَیهَا الْغَرُّ الْجاهِلُ وَیحْذَرُها ذُو اللُّبِّ الْعاقِلِ؛ 3 مثل این دنیا به مثل ماری می ماند که پوستی نرم دارد ولی در درونش زهری کشنده است. انسان نادان به آن رو می آورد و خردمند هوشمند از آن دوری می کند.»

- سرای گذر: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: « الدُّنْیا دارُ مَمَرٍّ وَالآخِرَةُ دارُ مَقَرٍّ وَالنَّاسُ فیها رَجُلانِ رَجُلٌ باعَ نَفسَهُ فَاَوْبَقَها وَرَجُلٌ ابْتاعُ نَفسَهُ فَأعْتَقَها؛ 4 دنیا سرای گذر است و آخرت سرایی است که در آن می مانند و مردم در دنیا دو گروهند: گروهی خود را فروخته و به بند آن می کشند و گروهی دیگر خود را خریده و آزاد می سازند.»
عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: مَن أحَبَّ الدُّنیا ذَهَبَ خَوْفُ الاخِرَةِ مِنْ قَلْبِهِ؛ 106 هر کس دنیا را دوست بدارد، ترس آخرت از دلش فرو می ریزد
امام خمینی(ره)، اسطوره دوری از دنیا

یکی از نزدیکان امام نقل می کند: «یک بار که امام قدس سره برای زیارت به کربلا تشریف برده بودند، ما برای کاری درون خانه ایشان رفتیم. من کنجکاو شدم که ببینم چه چیزی در یخچال منزل امام است. دیدم در یخچال فقط یک قطعه پنیر و یک برش هندوانه است….

جهان ای برادر نماند به کس دل اندر جهانْ آفرین بند و بس

مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت که بسیار چون تو پرورد و کشت

چو آهنگ رفتن کند جان پاک چه بر تخت مردن چه بر روی خاک

برخی نتایج دوستی دنیا

1. تعلقات منفی: عن ابی عبد الله علیه السلام أنَّهُ قالَ: « مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْیا تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِثَلاثِ خِصالٍ هَمٌّ لا ینْفی وَأمَلٌ لایدْرَک وَ رَجاءٌ لا ینَالُ؛ 4 هر کس دلبستگی به دنیا پیدا کند، قلبش به سه ویژگی تعلق می یابد؛ اندوهی که پایان نمی پذیرد، آرزویی که به دست نمی آید و امیدی که به آن نخواهد رسید.»

2. دور شدن از هراس آخرت: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: « مَن أحَبَّ الدُّنیا ذَهَبَ خَوْفُ الاخِرَةِ مِنْ قَلْبِهِ؛ 106 هر کس دنیا را دوست بدارد، ترس آخرت از دلش فرو می ریزد.»

الحذر ای غافلان زین وحشت آباد الحذر! الفرار ای عاقلان زین دیو مردم الفرار!

عرصه ای نا دلگشا و بقعه ای نا دل پسند خانه ای نا سودمند و تربتی ناسازگار

مرگ در وی حاکم و آفات در وی پادشاه ظلم در وی قهرمان و فتنه در وی پیشکار

پی نوشت ها :

1) حدید/20

2)آل عمران/ 3

3) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج18، ص284، اصول کافی، ج2، ص136.

4) بحار الانوار، ج78، ص4.

5) بحار الانوار، ج73، ص241.

106) همان، ج6، ص38.


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 7 فروردین 1395نظر دهید »

 

عملي که انسان را خوشبخت خواهد کرد!

هر كس رمز خوشبختي را از ديدگاه خود بيان مي كند. يكي در مال و ثروت، يكي در شغل و مقام، ديگري در حسب و نسب، و ….. لكن تمام آن معاني در اين نكته مشتركند كه خوشبختي يعني رضايت مندي از وضعيت موجود و خوشبخت كسي است كه از وضعيت خود راضي باشد.

خوشبخت خوشبختي درخت جنگل
به راستي در اين دنياي پر از غوغا و در اين زندگي هاي مالامال از مشغوليت ها و گرفتاري ها، چه كسي سعادتمند است و براي گشودن خوشبختي ، نيازمند چه کليدي هستيم ؟

روشن است كه هر كس رمز خوشبختي را از ديدگاه خود بيان مي كند. يكي در مال و ثروت، يكي در شغل و مقام، ديگري در حسب و نسب، و ….. لكن تمام آن معاني در اين نكته مشتركندكه خوشبختي يعني رضايت مندي از وضعيت موجود و خوشبخت كسي است كه از وضعيت خود راضي باشد.

قرآن كريم نيز در اين خصوص ما را اين گونه راهنمايي مي كند:

خداوند در سوره ي مائده آيه 119مي فرمايد: « قال الله هذا يوم ينفع الصادقين صدقهم لهم جنات تجري من تحتها الانهار ….. ؛امروز روزي است كه صداقت راستگويان، به آن ها سود مي بخشد و باغ هايي از بهشت به آنها ارزاني مي شود كه از زير (درختان) آن جوي آب مي گذرد، آنها تا ابد در آن جاودانه مي مانند، هم خدا از آن ها خشنود است و هم آن ها از خدا خشنود هستند اين همان رستگاري بزرگ است.»

در اين آيه خداوند پس از ذكر باغ هاي بهشت با آن همه نعمت هايش، نعمت خشنودي ورضايتمندي دوطرفه ي خداوند از بنده و بندگان از خداوند رابيان مي کند و به دنبال آن مي فرمايد : “ذلك الفوز العظيم”

اين نشان مي دهد اين رضايت دو جانبه تا چه اندازه واجد اهميت است زيرا ممكن است يك بنده و عبد غرق عالي ترين نعمت ها باشد ولي هنگامي كه احساس كند مولي و محبوب و معبود او از او راضي نيست، تمام آن نعمت ها و مواهب در كام و جانش تلخ گردد و نيز ممكن است انسان واجد همه چيز باشد ولي به آن چه دارد راضي و قانع نباشد بديهي است آن همه نعمت، با وجود اين حالت او را خوشبخت نخواهد كرد و ناراحتي مرموزي دائماً او را آزار و شكنجه مي دهد و آرامش روح و روان -كه بزرگ ترين موهبت الهي است - را از او مي گيرد.
اميرالمومنين عليه السلام مي فرمايد: “هنگامي كه خداوند صدق و اخلاص ما را ديد، خواري و ذلت را بر دشمن و پيروزي و نصر را بر ما نازل كرد تا آن جا كه اسلام بر صفحه ي زمين گسترده شد و مناطق پهناوري را براي دين خويش برگزيد. به جانم سوگند، اگر ما در مبارزه هم چون شما بوديم، هرگز پايه اي از دين برپا نمي شد و شاخه اي از درخت ايمان سبز نمي گشت.”

علاوه بر اين هنگامي كه خدا از كسي خشنود باشد، هر چه بخواهد به او مي دهد و هنگامي كه هر چه خواست به او داد، او نيز خشنود مي-شود ؛ بنابراين و بر اساس آموزه ي قرآن بالاترين نعمت اين است كه خدا از انسان خشنود و او نيز از خدايش راضي باشد.

البته بايد توجه داشت كه اين مسئله سعادت و خوشبختي که در قرآن از آن ياد شده است ،مخصوص آخرت نيست و در دنيا هم بالاترين نعمت است .

بيان شد که خوشبخت كسي است كه خدا از او راضي بوده و او نيز از خداوند و در نتيجه از زندگي و موقعيت و وضعيتش راضي است. چرا كه طبق آيه 18 سوره ي فتح، رضايت خداوند سكينه و آرامش را در پي دارد. بديهي است كسي كه آرامش دارد خوشبخت است حتي اگر از نظر ظاهري هم مرفه نباشد ، چنان كه عكس اين مطلب نيز صادق است. پس براي تحصيل خوشبختي بايد در جهت كسب رضاي الهي گام برداريم.

راه هاي رسيدن به رضاي الهي

1. صدق و صفاي باطن

خداوند كريم در سوره فتح آيه ي 18، مي فرمايد : ” لقد رضي الله عن المومنين اذ يبايعونك …… ؛ آنان كه دست به دست پيامبر خدا و رهبر خود دادند و از صميم دل اظهار وفاداري كردند، مورد رضايت خدا بوده و به آرامش قلبي دست مي يابند. آن چنان آرامشي كه در ميان انبوه دشمنان و در ميان سلاح هاي آماده ي آن ها، با نداشتن اسلحه ي كافي، ترس و وحشتي به دل راه نداده و هم چون كوه استوار و پا برجا مي ايستند.”

لذا الطاف خاص و امدادهاي الهي شامل حال كساني مي شود كه داراي خلوص نيت باشند. نزول سكينه ي الهي در صورتي است كه صدق و صفاي باطن حقيقي وجود داشته باشد و خداوند با علم به خلوص و صداقت فرد، از او راضي شده و سكينه و آرامش را بر او نازل مي فرمايد.
الله قرآن

اميرالمومنين عليه السلام در خطبه 56 نهج البلاغه وقتي كه از پايمردي مسلمانان نخستين و جهاد بي نظيرخود با دشمن سخن مي گويد و مخاطبان سست عنصر را مورد نكوهش قرار مي دهد، مي فرمايد: “هنگامي كه خداوند صدق و اخلاص ما را ديد، خواري و ذلت را بر دشمن و پيروزي و نصر را بر ما نازل كرد تا آن جا كه اسلام بر صفحه ي زمين گسترده شد و مناطق پهناوري را براي دين خويش برگزيد. به جانم سوگند، اگر ما در مبارزه هم چون شما بوديم، هرگز پايه اي از دين برپا نمي شد و شاخه اي از درخت ايمان سبز نمي گشت.”

2. ايمان و عمل صالح

در آيه ي 7 و 8 سوره ي بينه مي خوانيم: ” ان الذين امنوا و عملوا الصالحات ………. رضي الله عنهم و رضوا عنه ؛ آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، پاداششان اين است كه هم خدا از آن ها خشنود است و هم آن ها از خدا .”

3. بيم و خشيت از خدا

در ادامه ي همين آيه آمده است: ” ذلك لمن خشي ربه ؛ اين مقام والا از آن كسي است كه از پروردگار بيم داشته باشد.” يعني رسيدن به مقام رضا از خوف و خشيت از خدا سرچشمه مي گيرد چرا كه همين بيم و خشيت انگيزه اي براي حركت به سوي هر گونه اطاعت و تقوي و عمل صالح است.

4. كسب علم

بعضي از مفسران با ضميمه كردن آيه ي فوق به آيه ي 28 سوره¬ي فاطر كه مي فرمايد: ” انما يخشي الله من عباده العلماء ؛ تنها دانايان از خدا بيم دارند .” چنين نتيجه گرفته اند كه بهشت در واقع حق مسلم دانشمندان و آگاهان است و در سايه اين خصلت است كه انسان به سود و زيان خود اهميت داده و مقدمات منتج به آن ها را در نظر گرفته و براي رسيدن به سعادت و خوشبختي خود تلاش مي نمايد.

خوشبختي واقعي در رسيدن به مقام رضايت از خداوند و رضايت خداوند از انسان است كه حاصل آن نزول آرامش و سكينه به قلب انسان است و براي رسيدن به اين مقام بايد از ايمان و عمل صالح، صدق و صفاي باطن، خشيت از خداوند و تحصيل علم كمك گرفت.

منابع:

تفسير نمونه

تفسير نور

نهج البلاغه

 

 


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 7 فروردین 1395نظر دهید »

 

عید از منظر قرآن

بهار به پیشواز ما آمده است. او در آستانه تحول تمام طبیعت همانند آیینه‌ای چشمان ما را به خود می‌خواند تا بار دیگر بر تمام آنچه این حركت شگرف طبیعت در خود داراست، بنگریم و بیندیشیم و هر تحول و تغییری را اشاره‌ای به نفس خود برای نوشدن بدانیم.

حضرت عیسی مسیح(ع)

ویژگی های عید در کلام عیسی علیه السلام

عید در کلام حضرت عیسی علیه السلام در قرآن با چند ویژگی مطرح شده است ؛

نخست آنکه از آسمان لطف و کرامت الهی، ریزشی مبارک انجام شودو مائده ای خدایی فرود آید.

دیگر آنکه روز شادی و شادمانی گرددو نه تنها حاضران بلکه پیشینیان و پسینیان نیز از فیض حضورعید بهره برند.

سومین اثر آن، نشانه و آیتی از عظمت خداوند باشد (و هماره جاودان بماند) و نکته دیگر رزق و روزی دنیوی در پرتو آن فراهم شود و سفره ای پر نعمت مهیا گردد ؛ « قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَكُونُ لَنَا عِیداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ؛ عیسی‌ بن مریم گفت: بارالها! پرودگارا! برای ما از آسمان مائده‌ای بفرست تا این روز برای ما و كسانی كه پس از ما می آیند، عید باشد كه تو بهترین روزی دهندگانی و آیت و حجتی از جانب تو برای ما باشد.»(مائده ، 114)

چنین پیش آمد مقدسی، چنان تاثیری ژرف در آئین مسیحیت نهاد که منشا عیدمسیحیان گردید و روزهای یکشبنه بدین خاطر، روز عید و تعطیل نام نهاده شد تا در آینه این روز تاثیر دعای عیسای مسیح جاودان ماند و پرتو معنویت و آثار آسمانی عید حقیقی بسان صحیفه ای از معرفت، همیشه گشوده بماند.

به راستی عید حقیقی چه روزی است ؟

ریشه واژه عید از عود مى‌باشد و آن به معناى برگشتن و برگشت دادن است، تغییر انسان و گردیدن خودمان از حالتى به حالت دیگر را ” عید ” مى‌گویند .

در تعالیم اسلامی عید روزی است كه در آن سود و منفعتی به دست بیاید ؛ هم چنین عید روزی است كه در آن نماز ویژه‌ای برگزار كنند یا خلق از ماتم به شادمانی حركت كنند یا روزی است كه تفاوتی میان درویش و توانگر نباشد .

امام خمینی (ره):

” عید براى ما یک معنى دارد و براى ابراهیم خلیل(علیه السلام) و براى پیامبران دیگر(علیه السلام) یک معناى دیگر دارد . آنها ” عیدی ” ‌که مى‌گیرند ” عید لقاءالله است. “

حضرت علی(علیه السلام) در نهج‌البلاغه مى‌فرمایند:

« کل یوم لایعصى الله فیه فهوم یوم عید: هر روزى که آن روز را از نور اطاعت حق تعالى روشن سازى و خواست خداى بزرگ و فرمان او را بر خویشتن حاکم سازى و در آن روز معصیت خداوندبارى‌تعالى انجام نشود ، آن روز ” عید ” است.» (نهج البلاغه ، حکمت ۴۲۸٫) ؛ چرا که روح آلوده نشده و در نتیجه شادابى و طراوت ریشه دار است. نه تصنعى و ظاهرى که متأسفانه امروزه رسم بر این شده که برخى با درون آلوده و روح فاسد شده، با تبسّم و لبخند ظاهرى مى خواهند اظهار شادى و نشاط نمایند» به طوری که در روایتی از امام زین العابدین(علیه السلام)می خوانیم که می فرمایند : « مبادا کارى کنید که چهره ظاهرى شما زیبا و عمل شما زشت باشد .»

پیروزی غریزه بر وظیفه

آرى عید روزى است که وظیفه بر غریزه پیروز شده است. حیوان غریزه دارد و فرشته وظیفه ؛ انسان هم غریزه دارد و هم وظیفه و انسان سعادتمند آن کسى است که وظیفه را فداى غریزه نکرد.

بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینی(ره) در مورد عید مى‌فرمایند: ” عید براى ما یک معنى دارد و براى ابراهیم خلیل(علیه السلام) و براى پیامبران دیگر(علیه السلام) یک معناى دیگر دارد . آنها ” عیدی ” ‌که مى‌گیرند ” عید لقاءالله است. “

تفاوت در کیفیت عید در نظر معصومین
کلیسای خانگی،انجیل،عیسی،میسیونر،مسیح

عید ابراهیم علیه السلام در حقیقت همان قربانى کردن اسماعیل(علیه السلام) و شکستن بت‌هاى بتخانه ، داخل آتش افتادن ، تنها گذاشتن همسر و فرزند در بیابان بدون آب همه این عمل‌ها از سوى حضرت ابراهیم(علیه السلام) عید محسوب مى‌شد.

پیروزى حضرت یوسف(علیه السلام) در برابر نفس اماره و در برابر وسوسه‌هاى گناه‌آلود زلیخا، این عمل هم براى آن پیامبر عزیز(علیه السلام) عید به حساب مى‌آمد.

ترک همسر و فرزند گناهکار براى همیشه از جانب نوح پیامبر(علیه السلام) این عمل او نیز عید بود و صبر حضرت ایوب(علیه السلام) در برابر ناملایمات و بلاهاى زندگى این عمل صبر ایشان نیزعید است . دعا کردن براى بخشش خداى مهربان از سوى حضرت آدم و حوا(علیه السلام) نیز بعد از اجابت از سوى پروردگار این عمل آنها هم عید بود .

در بستر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و به جاى ایشان به استقبال مرگ رفتن از سوى حضرت علی(علیه السلام) نیز عید محسوب مى‌شد.

بیمه کردن اسلام با تقدیم خون خود و فرزندان گرامى و یاران وفادارش و اسیرى خاندانش از سوى آقااباعبدالله‌الحسین (علیه السلام)این عمل ایشان نیز‌عید محسوب مى‌شد و در زمان عطش فراوان و دیدن آب و نخوردن آب نه تنها از سوى ما در ایام روزه‌دارى بلکه از سوى ماه بنى‌هاشم حضرت ابوالفضل العباس یعنى عید‌ و به قول حضرت امام(ره) ” لقاءالله ” است .

شادی هایمان را تقسیم کنیم !

درروز عید به نشاط و شادى خود بسنده نکنیم ، سعى کنیم شادى هایمان را بین دیگران تقسیم کنیم ، امامان معصوم(علیهم السلام)، تلاش داشتند سرور و شادى روز عید را به شکل هاى مختلف به دیگران انتقال دهند مثلاً در شب و روز عید برده ها را آزاد مى کردند(وسائل الشیعه ، ج ۹۸، ص ۱۸۸٫) و ما مى توانیم با کمک به دیگران رفع گرفتارى هاى آنان و…دل شکسته اى را شاد کنیم و غم دیده اى را با نشاط.

منبع:تبیان

 

 

 


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 7 فروردین 1395نظر دهید »

صفت جاهلی که با نوروز پدیدار می شود:
با مراجعه به تاریخ و مطالعه ی سرگذشت و دوران اقوام مختلف؛ گاه پیش خود برخی از اعمال و رفتار آنها را مغایر و برخلاف عقلانیت و انسانیت می بینیم.
فخر فروشی

یکی از این اعمال مورد ملامت و سرزنش ما که در دوران جاهلیت نیز شیوع زیادی داشته، چشم و هم چشمی هایی بوده که در بین آنها رایج بوده و کار آنان را به جایی رسانده بود که برای اظهار فضل و برتری، رو به شمارش مردگان و اموات خود می بردند که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است.
«أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ؛ حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ؛ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ[تکاثر/1الی3] فخرفروشی به یکدیگر [درباره ثروت و نفرات]، شما را [از خدا و قیامت و تکالیف مهم، به خود] سرگرم کرده است تاجایی که از قبرها دیدار [کرده، و به تعداد مردگانتان نیز به یکدیگر مباهات] کردید! چنین نیست [که این امور نشان برتری باشد]، به زودی [به فرجام شومِ این امورِ پوچ] آگاه خواهید شد.»صفت جاهلی که با نوروز پدیدار می شود

قرآن کریم، کسانی را که معیار کرامت انسانی را در مال و ثروت می دانند، و با مقایسه ی خود با دیگران دچار غم واندوه می شوند را افرادی مبتلا به سوء ظن به خدا معرفی می کند؛ چرا که این دسته از افراد، کاهش مال و اموال را اهانتی از سوی خدا برای خود حساب میکنند

چشم و هم چشمی؛ رقابتی است اشتباه بین دو فرد یا دو گروه؛ که طرفین می کوشند با تهیه و فراهم نمودن امکاناتی، برتری خود را به رخ یکدیگر بکشند.
که بیشتر در میان بانوان به جهت مشغله ی فکری کمتری که دارند، رواج دارد و گاها بین مردان نیز به صورت پدیده ی “زیرآب زنی” بروز می کند.
البته در معارف اسلامی، مخالفتی با امر نو گرایی و نظافت وجود ندارد؛ بلکه تا جایی که نظافت را از خصوصیات مومن می داند، اما تا زمانی این امر پسندیده است که انسان گرفتار تجمل گرایی نگردد.
چنانچه مقام معظم رهبری دام ظله نیز در این باره می فرمایند: «نوگرایی اگر افراطی نباشد، اگر از روی چشم و هم چشمی و رقابت های کودکانه نباشد ،عیبی ندارد.» (تیر ماه 1383در جمع جوانان همدان)
برخی از عوامل:
1: وجود مشکلات روانی
2: عدم وجود اعتماد به نفس به داشته ها و توانایی های خود
3: پاسخ اشتباه به میل درونی

وجود هر انسانی، کمال طلبی است. یعنی آرامش مطلق خود را در رسیدن به کمال مطلق می داند؛ قران کریم نیز از تلاش طبیعی و فطری انسان برای رسیدن به خدا که کمال مطلق است، سخن گفته؛
«یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِیهِ ﴿انشقاق/٦﴾ ای انسان! تو با کوششی طاقت فرسا در حرکت به سوی پروردگارت هستی و در نهایت به لقایش می رسی»
اما برخی در تعیین مصداق آن دچار اشتباه شده و به جای تعیین مسیر صحیح، رو به مسیر غلط آورده و کم کم از مسیر الهی خارج می شود.
علاوه بر مطلب بالا؛ قرآن کریم، کسانی را که معیار کرامت انسانی را در مال و ثروت می دانند، و با مقایسه ی خود با دیگران دچار غم و اندوه می شوند را افرادی مبتلا به سوء ظن به خدا معرفی می کند؛ چرا که این دسته از افراد، کاهش مال و اموال را اهانتی از سوی خدا برای خود حساب میکنند.
«وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ [فجر/١٦] و اما زمانی که در جهت آزمایش او رزقش را بر او تنگ بگیرد، می گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است!»
4: دنیا دوستی

از جمله دلایلی که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده، امر دنیا دوستی است. « وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ؛ [الانعام 32] زندگی دنیا [بدون ایمان و عمل صالح] جز بازی و سرگرمی نیست، یقیناً سرای آخرت برای آنان که همواره از خدا [اطاعت کرده، و از محرّماتش] می پرهیزند بهتر است، آیا [دربار تفاوت اصولی بین دنیا و آخرت] نمی اندیشید»
این دسته از افراد با وابستگی به دنیا و ظواهر آن، از تفکر پیرامون فلسفه خلقت غافل شده و کمال طلبی را تنها منحصر به کسب ظواهر دنیوی می دانند.
راهکاری برای درمان معضل چشم و هم چشمی:
1: توجه به قشر مستضعف

همسر خود را تشویق کنید؛ چرا که همانطور که گفته شد برخی به جهت احساس حقارتی که در وجود خود دارند در دام چنین گرفتاری ای می افتند، که تشویق کردن صفات نیکوی آنان، مخصوصا در جمع افراد، برای خروج از این معضل می تواند راه گشا باشد. چرا که همسرانتان در اینصورت به وجود کمالات وجودی خویش پی خواهند برد و کمتر به فکر کسب کمالات ناقص دنیوی خواهند رفت

از جمله مهم ترین راهکارهایی که برای درمان این معضل به ذهن می رسد این است که انسان تاملی در زندگی افرادی داشته باشد که از حیث امکانات دنیوی پایین تر هستند، مسلما اگر شخصی چنین تاملی داشته باشد عده زیادی را خواهد یافت که آنها به کمتر از لقمه نانی محتاجند.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: “همواره به پایین تر از خود نگاه کن تا قدر نعمت های الهی را بدانی و شکرگزار او باشی"(مستدرک، ج 2، ص 64)
یقینا با مشاهده ی چنین انسان هایی که همنوع خود او هستند، در گام اول به آنچه که خود دارد راضی خواهد شد و در گام بعد، در اثر تأثر و ناراحتی از دیدن چنین افراد فقیری، در پی کمک رسانی به آن ها و به عبارت دیگر در پی شکر گزاری از خالق خود خواهد بود.
قرآن کریم نیز بر اساس این میل درونی بر انسانها لازم می داند که در حد توان خود از دیگران دستگیری کند، که آیه شریفه زیر مصداقی از آن می باشد: «لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ [طلاق/7] بر توانگر است كه از دارایى خود هزینه كند، و هر كه روزى او تنگ باشد باید از آنچه خدا به او داده خرج كند. »
2: هدایت این غریزه در مسیر صحیح

همان طور که در ابتدا هم گفته شد، انسان موجودی کمال طلب است و به همین جهت گاهی دچار نادیده گرفتن کمتر از خود در امور دنیوی می شود، البته اسلام از تمایل انسان به کمال طلبی نیز غافل نشده و به آن سمت و سوی صحیح داده و از او می خواهد همانطور که در امور دنیوی به پایین تر از خود توجه می کند؛ در امور معنوی به بالاتر از خود نگاه داشته باشد، تا بر اساس این میل، سعی بیشتری را در رسیدن به خالق خود در پیش گیرد.
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: “کسی که درباره دین خود به بالاتر از خویش بنگرد و به وی اقتدا کند و درباره دنیای خویش به پایین تر از خود نظر کند و خدای را سپاس گوید، او را در صف شکر گزاران و بردباران ثبت می نماید". (تاریخ یعقوبی، ص 59)
آیات شریفه 148 بقره و 48 مائده از انسان می خواهد، که به دنبال سبقت گرفتن در بدست آوردن نیکی ها و خوبی ها نسبت به سایرین باشد.

 


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 7 فروردین 1395نظر دهید »

1 ... 52 53 54 ...55 ... 57 ...59 ...60 61 62 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم