بهار انسانها و حکایت بشر امروز
آیا این جهان بر عدل است؟ یعنی او عادلانه غایب است؟ مگر عدل نه این است که هر چیز در جای خود قرار بگیرد؟ یعنی ما هنوز سرگردان نشده ایم؟

ماهی تمثیل ها تا در اقیانوس است آب را نمی یابد زمانی که بر ساحل افتاد و تنش خاک را لمس کند آب را می یابد. این همان حکایت بشر امروز است، تا زمانی که در اقیانوس ولایت و امامت غرق بود قدر ندانست حال که تن و روحش به خاک غیبت خورده، تازه فهمیده چه بر سرش آمده و چه قحطی او را فرا گرفته، دائم دهانش را باز و بسته می کند تا این آب از دست رفته را باز یابد.
آیا این جهان بر عدل است؟ یعنی او عادلانه غایب است؟ مگر عدل نه این است که هر چیز در جای خود قرار بگیرد؟ یعنی ما هنوز سرگردان نشده ایم؟ (مرتضی مطهری، عدل الهی، صص 60-54)

چه خوش است زمانی که پدر پسرش را توصیف می کند و به آمدن او مباهات ورزد که البته به حق است که پدر و مادرش را فدای او کند،( نهج البلاغه، ترجمه علی شیروانی، خ 187) چرا که او تنها و تنها او می تواند عدل را برقرار کند. فاتح خیبر، امیرالمومنین علی علیه السلام جهان را سرشار از نور ستارگانی می داند که همواره جهان را با نورشان روشن می سازند.

اگر این چنین نباشد بشر در تاریکی جهلی که ابلیس برای او فراهم نموده غرق خواهد شد: «بدانید خاندان محمد صلی الله علیه و آله همچون ستارگان آسمان هستند که هرگاه ستاره ای غروب کند ستاره ای دیگر طلوع نماید.»( همان، خ 150)

آخرالزمان یعنی عصر کنونی جهل و ظاهربینی، جای عقل و علم را گرفته و فتنه آشکار شده است. اوست که زمان غیبتش پر از فتنه هاست، امید که ظهورش نزدیک است و این رایحه شامه نواز را مولای کونین به شیعیان نه بلکه تمام بشریت مژده داده است

دریای قدرت حق فرزند برومندش را اینگونه می نمایاند: «او زره ای از حکمت به تن دارد که آن را با همه ی آدابش از توجه و معرفت و اشتغال به آن فراگرفته، گمشده ی جگر گوشه اش را حکمت می داند (نوری که آدمی امروزه از آن فاصله گرفت)، او در پی آن است، زمانی که اسلام غریب و تنها بماند او پنهان می شود_ و لابد زمانی که این غربت برداشته شود باز می گردد این راهکاری روشن برای بشریت است _ او باقی مانده حجتهای خدا و جانشینی از جانشینان پیامبر خداست.» (همان، خ 182)
اوست نهالی از قریش، جهالت و خودخواهی آدمی دیگر درختان را از بین برد او باقی مانده درختی است که در بنی هاشم کاشته شده است.( همان، خ 150) پس بکوشید برای آبیاری آن!
آخرالزمان یعنی عصر کنونی جهل و ظاهربینی، جای عقل و علم را گرفته و فتنه آشکار شده است. اوست که زمان غیبتش پر از فتنه هاست، امید که ظهورش نزدیک است و این رایحه شامه نواز را مولای کونین به شیعیان نه بلکه تمام بشریت مژده داده است:
«ای مردم زمان وقوع آنچه وعده داده شده فرارسیده است و آنچه از آن بی خبرید به تحقق نزدیک است. او خواهد آمد! در زمان فتنه! و بندها ی که از فتنه بر گردن بشر افتاده باز خواهد کرد، گمراهان را متفرق می کند و دیده ها را به نور قرآن جلا و سینه ها را با تفسیر آن صفا می دهد و این بشریت است که در زمان ظهورش پیوسته جامهای حکمت را سر می کشند.(همان) و نفوس به هدایت معطوف می شوند آنگاه که با هوای خود شکل گرفته و سازگار شده اند، در آن زمان جنگی عظیم رخ می دهد و شاید این همان آرماگدون باشد که حضرت، هزار سال قبل به آن اشاره کرده است. او برترین و متفاوت ترین حاکم است. می آید حکومتش بر قلبها را با حکومت جسمها جمع می کند. زمین پاره های جگرش و گنجینه های خود را بیرون ریخته و نثار قدومش می کند.»(همان)
خورشید به خلف صالحش مباهات نموده و او را بر سیره ی صالحان می داند که غیر از این نمی تواند باشد سلاله پاک را! وی به فرزندش سید شباب فردوس حسین بن علی علیهماالسلام فرمود: «نهمین فرزند از فرزندان تو قیام کننده بر حق است که دین را آشکار کرده و عدالت را گسترش خواهد داد.» در جهالتی که جهان را فراگرفته تعجبی نیست که قرة العین رسول صلی الله علیه و آله شگفت زده بپرسد: «یا ابتاه! إن ذلک لکائن؟ آیا واقعا اینگونه خواهد شد؟!» حضرت می فرمایند: «آری، به خدایی که محمد صلی الله علیه و آله را به رسالت بر انگیخت این اتفاق خواهد افتاد.»( محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 51، ص 110)
پس ای مردم! فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ؟( الرحمن/ 13) دوستش داریم؟ منتظر عدل محتوم هستیم؟ نشانه دارد! آری می داند شما نیز دلاتان را مانند زمین پیشکش قدومش خواهید نمود ولی آیا شما که از شدت شوق در جوش و خروش نیستید و در ظاهر بیمار نیستید به باطن بیمارید؟! آیا در ندبه های خود مانند زن جوان از دست داده اید؟! مولایمان محب را اینگونه توصیف نموده؛ آیا به وافع ما اینگونه ایم؟!
وَ مِنَ الدلائل اَن یُری مِن شُوقِه مَثَل السَقیّم و فِی الفؤاد غَلائِلُ
و مِنَ الدلائلِ ضِحکُهُ بَینَ الوَرَی و القَلبُ مَحزوُن کَقَلبِ الثاکِلِ
از نشانه های انسان محب ، این است که از شدت شوقش، مانند بیمار به نظر می آید و در همان حال، در دلش جوش و خروش ها یی است.
و از نشانه های دیگر آنکه در میان مردم می خندد در حالی که دلش غمگین است؛ آن هم مانند غم مادر جوان از دست داده!( محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج 2، ص 251)

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 30 اردیبهشت 1395نظر دهید »

جامعه منتظر، و بیماریِ خطرناک «بی تفاوتی»!
منتظر

یکی از وظایف مهم مردم در عصر غیبت کبری، داشتن روحیه اصلاح گری در سطح جامعه است. هر فردی باید در برابر آحاد مردم (جامعه اسلامی) احساس مسئولیت کرده و در راه اصلاح و ساختن افراد تلاش نماید. تا جامعه و افراد آن آماده پذیرش حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه شوند. خداوند در قرآن می فرماید: :"‌ وَ لَوْ لَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْض"‌ (1) ؛ اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی کرد، قطعا زمین تباه می گردید. بنابراین در صورتی که منتظران به دنبال اصلاح جامعه نباشند، فساد فراگیر شده و آمادگی جامعه برای ظهور به تاخیر می افتد.

اصلاح جامعه از راه امر به معروف و نهی از منکر تحقق می یابد. و قانون امر به معروف و نهی از منکر در متون اسلامی بسیار مورد تاکید قرار گرفته است.(2)

امام سجاد علیه السّلام در روایتی یکی از ویژگی های مهم منتظران را امر به معروف و نهی از منکر می داند: «غیبت به وسیله دوازدهمى از جانشینان رسول خدا و امامان بعد از او ممتد مى‏شود… مردم زمان او كه معتقد به امامت وى می باشند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند، زیرا خداوند عقل و فهمى به آنها داده كه غیبت در نزد آنها حكم مشاهده را دارد! خداوند آنها را در آن زمان مثل كسانى می داند كه با شمشیر در پیش روى پیغمبر صلی الله علیه و آله (علیه دشمنان دین) پیكار كرده‏اند، آنها مخلصان حقیقى و شیعیان راستگوى ما هستند كه مردم را بطور آشكار و نهان به دین خدا می خوانند.(3) »
در صورتی که منتظران به دنبال اصلاح جامعه نباشند، فساد فراگیر شده و آمادگی جامعه برای ظهور به تاخیر می افتد
بی تفاوت که باشیم…

در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله در باب امر به معروف و نهی از منکر این مضمون آمده است که وقتی گروهی سوار کَشتی شوند، اگر یکی از مسافران شروع به سوراخ کردن کف کشتی کند و بقیه بی‌تفاوت باشند، در این صورت آب دریا وقتی بیاید داخل کشتی، فقط آن یک نفر را غرق نمی‌کند، بلکه همه اهل کشتی را درخود می‌ کِشد. همچنین حضرت رسول صلی الله علیه و آله می‌فرمایند:

«ان اللَّه عزوجل لا یعذب العامة بعمل الخاصة حتى یروا المنكر بین ظهرانیهم و هم قادرون على ان ینكروه فاذا فعلوا ذلك عذب اللَّه الخاصة و العامة؛ خداوند عزّ و جلّ هرگز عموم را به خاطر عمل گروهی خاص مجازات نمی‌کند مگر آن زمان که منکرات در میان آن‌ها آشکار گردد و توانایی بر انکار آن داشته باشند در عین حال سکوت کنند در این هنگام خداوند آن گروه خاص و همه توده اجتماع را مجازات خواهد کرد.»(4)

در متون اسلامی بارها عواقب بی تفاوتی به امور جامعه و دستورات الهی گوشزد شده است. حضرت علی علیه السلام می فرماید:
منتظرین

اگر شما به واسطه تلخى حق از آن روى نتابید و خود را خوار نكنید و در نكوهش باطل سستى نشان ندهید، آن‌ها كه در شجاعت به پایه شما نمی‌رسند، بر شما دلیر نمی‌شوند و اقویا بر شما مسلط نمى‏گردند و پیروى حق را ترك نمى‏كنند و اهل طاعت را از میان‏ نخواهند برد. ولى افسوس كه [دوباره] مانند بنى‌اسرائیل عهد موسى علیه‏السّلام در كار خود حیران و سرگردان می‌شوید! سوگند یاد می‌كنم كه تحیر شما بعد از من به مراتب بیش از حیرت و سرگردانى بنى‌اسرائیل خواهد بود.(5)

بنابراین یکی از ثمرات شوم ترک امر به معروف و نهی از منکر آن است که اشرار بر مومنان مسلط می شوند و در صدد نابودی ایشان بر می آیند. همچنین در این زمینه امام رضا علیه السلام می فرماید:

ناگزیر هستید امر به معروف و نهی از منکر کنید و الا بَدان بر شما مسلط می شوند. پس خوبانتان می خوانند و اجابت نمی شوند.(6)

چرا بی تفاوتیم؟

با توجه به تاکید اسلام به امر به معروف و نهی از منکر، سکوت و بی تفاوتی در این زمینه نکوهش شده است. امام باقر علیه السلام می فرماید:

اجتماعی که اصرار بر رعایت ارزش ها و هنجار های دینی و جلوگیری از نابهنجاری ها (امر به معروف و نهی از منکر) را عیب و نقص بدانند، اجتماع بدی است. (بد جامعه ای است)(7)
وقتی گروهی سوار کَشتی شوند، اگر یکی از مسافران شروع به سوراخ کردن کف کشتی کند و بقیه بی‌تفاوت باشند، در این صورت آب دریا وقتی بیاید داخل کشتی، فقط آن یک نفر را غرق نمی‌کند، بلکه همه اهل کشتی را درخود می‌ کِشد

پس چگونه ممکن است که چنین اجتماعی در جهت کسب آمادگی برای پذیرش مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه قدم بردارد؟!

در ذیل برخی انگیزه هایی را که در روایات برای ترک امر به معروف و نهی از منکر برشمرده اند می آوریم (8):

1. در قیامت خداوند از شخصی که در دنیا امر به معروف و نهی از منکر نمی کرد، درباره اش سۆال می کند و او جواب می دهد خدایا ! ترسیدم و خداوند جواب می دهد: من سزاوارتر بودم که بترسی.

2. در وسائل الشیعه آمده است: خداوند، سکوت در برابر بدی ها را بر دانشمندان و مروجان دینی یهود و نصاری عیب و ننگ شمرد. زیرا آنان با این که بدی ها و فساد را از ظالمان می دیدند، نسبت به آن بی تفاوت بودند. و این به خاطر میل و رغبت مربیان دینی به هدایایی بود که از ستمگران به آن ها می رسید. بنابراین انگیزه دیگر می تواند طمع و دنیاپرستی باشد.(9)

همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: خوشا به حال کسی که زمان حضرت مهدی - علیه السلام- را درک کند، در حالی که از اقتدا کنندگان به آن حضرت باشد قبل از قیام.(10) بنابراین منتظران واقعی در جهت اقتدا به مولا و صاحب زمانشان امر به معروف و نهی از منکر می کنند و نسبت به گسترش دین الهی در همه جوانب و زمینه هایش کوتاهی نمی کنند، حتی اگر در حد نصیحت برادر دینی خود باشد. تا جامعه انسانی برای پذیرش آن رهبر آسمانی آمادگی پیدا کند.

پی نوشت:

1) سوره بقره، آیه 251.

2) وظایف منتظران در عصر غیبت، حسین الهی نژاد، مجله مبلغان.

3) مهدى موعود (ترجمه بحار الأنوار)، ص: 893.

4) مکارم، تفسیر نمونه، ج 7، ص 131.

5) مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص123.

6) حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 118.

7) همان، ص 117.

8) ر.ک: محمد صادق ربانی، بررسی کارکرد های اجتماعی انتظار حضرت مهدی (عج) در ایران معاصر، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).

9) حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 130.

10) مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 130.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 30 اردیبهشت 1395نظر دهید »

یتیم ترین انسانها

جهان امروز محتاج واسطه ای است که او را با این حقیقت شیرین آشنا کند. همین آشنایی کافی است که فرد خود باقی راه را ادامه دهد. در دنیایی که با مهندسی مهدویت ساخته شده باشد، اثری از، استعمار، استثمار، ظلم، فقر و بیماری های مختلف روحی، اخلاقی و روانی و… وجود نخواهد داشت

شنیدن واژه یتیم برای تمامی انسانها، تداعی کننده فردی است که از داشتن نعمت پدر محروم است و بر اثر این محرومیت در بخشهایی از زندگی به صورت طبیعی با سختی هایی مواجه است. اما فرهنگ امام معصوم در تربیت انسان، نگاه را از این تعبیر و تفسیر ظاهری فراتر برده و او را متوجه محرومیت واقعی خویش می کند. محرومیت از داشتن نعمتی بزرگ و بی بدلیل که در جایگاه پدری امّت، نقش هدایتی و حمایتی ویژه دارد.
امام حسن عسکری علیه السلام در حدیثی زیبا می فرمایند: “أَشَدُّ مِنْ یُتْمِ الْیَتِیمِ الَّذِی انْقَطَعَ عَنْ أَبِیهِ یُتْمُ یَتِیمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه وَ لَا یَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَیْه؛سختتر از یتیمی كسی كه پدرش را از دست داده، یتیمی است كه از امام زمانش دور افتاده و به او دسترسی ندارد."مستدرک وسائل
بُعد دومی که در معرفی مهدویت کاربردی به نظر می رسد ترسیم محدودیتها و محرومیتهای بشریت در اثر غیبت منجی است. محرومیتهایی که دامنگیر تک تک افراد از متدینین تا بی دینان جهان امروز است. هر کس به گونه ای از این محرومیت در رنج و سختی است.
در این نگاه منجی فردی است که پدرانه در راستای هدایت و حمایت و نجات انسانها می کوشد و فرزند معنوی خویش را رها نمی سازد. ترویج این نگاه میان جوامع مختلف انسانی فصل جدیدی است برای گرایش هر چه بیشتر مردم به تمدن اصیل مهدوی.
امید است تک تک شیعیان حضرت در معرفی این فرهنگ اصیل و نجاتبخش، در محضر امام خویش سربلند و رو سفید باشند.



 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 30 اردیبهشت 1395نظر دهید »

در غیبت ولی الله درد فراق دو چندان می شود

پروردگار مهربان راهی برای تسکین دل عاشقان لقائش قرار داده که تمام حیات دوستان خدا به آن وابسته است. این تسکین دهنده دل ها که دوستان خدا به عشق آن زنده اند و سختی های این دنیا را تحمل می کنند، ملاقات ولی خدا و حجت او بر روی زمین است.

ما منتظر رهایی از دنیا و بازگشت به آغوش ملاقات خدا بودیم و قرار بود سختی این دوران انتظار برای ملاقات خدا، به واسطه حضور وجه الله قابل تحمل شود، اما ما در زمانه ای به دنیا آمدیم که وجه الله و ولی الله پشت پرده غیبت است. حالا ما حق داریم به صورتی مضاعف معترض فراق و منتظر وصال باشیم و درد فراق و انتظار در ما دوچندان می گردد و صدای شکوه و ناله مان به درگاه خدا بلند میشود که: اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبه ولینا؛ خدایا ما به تو شکایت می کنیم از فقدان پیامبرمان و غیبت ولیمان. و یا حق داریم از خدای خود بخواهیم: اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده و اکحل ناظری بنظره منی الیه؛ خداوندا! آن طلعت رعنا و آن صورت زیبا را به من بنما و با نگاهی که به او میکنم، دیدگانم را روشن گردان.
از طرفی دلتنگی برای خدا، به دلتنگی برای اولیای خدا سرایت میکند و از طرف دیگر محبت به اولیای خدا به محبت خود خدا می انجامد. اساسا در مذهب و مرام اسلام ناب، تمام امور معنوی به نوعی به ولایت ختم می شوند و یا از این ساحت مقدس آغاز می گردند: إِنْ ذُكِرَ الْخَیْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ؛(زیارت جامعه کبیره) اگر سخنی از خیر به میان آید، شما سر آغاز آن و اصل و فرع آن و معدن و ماوا و منتهای آنید.
امام صادق علیه السلام فرمود: ولایت ما همان ولایت خداست که خدا هیچ پیغمبری را جز به آن مبعوث نساخت. به همین دلیل است که در این دنیا که ما گرفتار فراق خدا هستیم، اولیای خدا هستند که با حضور خودشان تحمل این فراق را آسان می کنند؛ و ما را در رسیدن به ملاقات خدا یاری می دهند.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 30 اردیبهشت 1395نظر دهید »

“انتظار منفی” از نگاه امام حسین علیه السلام

انتظار حسینی
معنای انتظار بر خلاف تصوّر معروف بین مردم در دین اسلام چیزی بر خلاف سکوت و بی حرکت ماندن است بلکه انتظار را باید در حرکت امام حسین علیه السلام و انقلابی گری ایشان تصویر کرد. ایشان می‌فرمایند:« مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ یُحْیِی اللَّهُ تَعَالَى بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها* وَ یُظْهِرُ بِهِ دِیْنَ الْحَقِّ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون‏ [1] در بین ما، دوازده نفر مهدىّ [و هدایت شده الهى‏] وجود دارد اوّل آنها، أمیر المؤمنین علىّ بن أبى طالب علیه السّلام است و آخرین‏ نفر آنان، نهمین نفر از نسل من مى‏‌باشد و اوست قائم بالحقّ، خداوند زمین مرده را توسّط او زنده مى‏‌گرداند و دین حقّ را- على رغم میل مشركین- بدست او بر سایر أدیان پیروزى و برترى مى‏‌دهد».
“انتظار منفی” از نظر امام حسین علیه السلام
کار حضرت امام حسین علیه السلام به عنوان الگویی تمام عیار برای همه ما شیعیان و پیروان ایشان است. تلاش برای احیاء دین و جامعه و زنده کردن هر چه بیشتر دین اسلام، آن هدف مقدّسی است که حضرت بر آن تأکید می‌کنند. حضرت در رابطه با هدف حرکت منتظرانه خود می‌فرمایند:« وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی (صلّی الله علیه و آله)أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَمَنْ قَبِلَنِی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَى بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّى یَقْضِیَ اللَّهُ بَیْنِی وَ بَیْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاكِمِین‏ [2] من براى سركشى و عداوت و فساد كردن و ظلم نمودن از مدینه خارج نشدم. بلكه، یعنى جز این نیست كه من به منظور ایجاد اصلاح در میان امّت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر بمعروف و نهى از منكر نمایم. من می‌خواهم مطابق سیره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب علیهم السّلام رفتار نمایم. كسى كه مرا به جهت اینكه حق می‌گویم قبول كند او به حق سزاوارتر است و كسى كه دست رد به سینه من بگذارد من صبر می‌كنم تا خدا كه بهترین حكم‏كنندگان است بین من و او داورى نماید».
طبق روایت مذکور به بررسی موارد آفات انتظار و به عبارت دیگر موارد انتظار منفی می‌پردازیم؛
1- سرمستی؛ و هوس‌بازی!
در کتب لغت “أشِراً ” به معنای شدت سرخوشی و سرمستی آمده است.[3] یعنی حضرت می‌فرماید حرکت و خروج و قیام و انقلابی‌گری من از روی سرمستی و سرخوشی نبوده است. قرآن کریم نیز هدف قرار گرفتن هوس‌بازی و جاه‌طلبی را با صراحت تمام در مورد پیامبران خدا رد کرده و می‌فرماید:« أَ أُلْقِیَ الذِّكْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ * سَیَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِر [قمر/25-26] آیا از میان ما تنها بر او وحى نازل شده؟! نه، او آدم بسیار دروغگوى هوس‌بازى است! ولى فردا مى‌‏فهمند چه كسى دروغگوى هوس‌باز است!». وقتی امام معصوم هدف خود را مخالف هوس معرفی می‌کند قطعا وظیفه کسانی که خود را به عنوان منتظر می‌دانند نیز باید دوری از هوس و بریدن از نفس امّاره باشد. پس سرمستی و هواپرستس اولین مورد انتظار منفی است.
2- غرور به خاطر نعمت
“بطر” نیز در لغت به معنای نوعی بی خردی و حیرت است که انسان را به ناسپاسی از نعمت ها و استفاده نادرست از آن ها سوق می‌دهد.[4] “من منتظرم!” یعنی متحیّر نیستم! و می‌دانم که از این نعمتهایی که الان در اختیارم است چگونه باید استفاده کنم. یعنی اینکه سرمست و شیفته‌ی بی‌بصیرت نیستم. “بطر” حالت شدت “مَرَح” را می‌گویند که آن هم به معنای شدت فَرَح و شادی است. البته این تأکید در شدت شادی، شاید به همان معنای سرمستی از روی بی بصیرتی و کم خردی است. قرآن کریم نیز به این معنا اشاره کرده می‌فرماید:« وَ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعیشَتَها [قصص/58] و چه بسیار از شهرها و آبادیهایى را كه بر اثر فراوانى نعمت، مست و مغرور شده بودند هلاك كردیم!». این نمونه از انتظار در واقع منتظر نابودی شدن است!
3- اظهار محبّت به همراه فساد
اگر از غفلت به عنوان پایه اساسی دو مورد قبلی غافل شویم کم‌کم به فساد روی می‌آوریم چه بخواهیم و چه نخواهیم! برای اینکه جایگاه این بحث را در مورد انتظار بیابیم توجه شما را به این آیات جلب می‌کنیم:« وَ مِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فىِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلىَ‏ مَا فىِ قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَ إِذَا تَوَلىَ‏ سَعَى‏ فىِ الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَ یُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لَا یحُبُّ الْفَسَاد [بقره/204-205] و از مردم، كسانى هستند كه گفتار آنان، در زندگى دنیا مایه اعجاب تو مى‏‌شود (در ظاهر، اظهار محبّت شدید مى‏‌كنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مى‏‌گیرند. (این در حالى است كه) آنان، سرسخت‏‌ترین دشمنانند. (نشانه آن، این است كه) هنگامى كه روى برمى‏‌گردانند (و از نزد تو خارج مى‏‌شوند)، در راه فساد در زمین، كوشش مى‏‌كنند، و زراعت‌ها و چهارپایان را نابود مى‏‌سازند (با اینكه مى‏‌دانند) خدا فساد را دوست نمى‏‌دارد». در این آیه شریفه بحث از فساد اقتصادی است که خود زیرمجموعه فساد اخلاقی است. منتظر باید قبل، حین و بعد از ظهور مراقب نفس خود از ارتکاب به هر گونه فسادی از هر نوعش باشد. و انتظار منفی انتظاری و اظهار محبّتی با زبان است که به دنبال آن خرابکاری و عدم کنترل نفس در پرهیز از فساد است.
4- انتظار ظالمانه
از نظر لغت تعریف ظلم را « وضع الشی‏ء غیر موضعه تعدّیا [5] یعنی چیزی را از روی دشمنی در غیر جای خود قرار دادن». از آنجا که کارکرد منتظر از دید شیعه کارایی منتظر برای مثمر ثمر بودن در مسیر جامعه جهانی اسلامی است لذا منتظر باید اصول این کار که همان عدالت و قرار دادن هر کاری و چیزی در جای خودش است را به خوبی در وجود خو نهادینه کرده باشد. این مطلب از قسمتی از دعای ندبه نیز به روشنی فهمیده می‌شود که می‌خوانیم:« أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ‏ [6] كجاست آن مهیّا گشته براى ریشه كن كردن ستمكاران، كجاست آن كه برای راست نمودن انحراف و كجى به انتظار اویند». اگر قرار باشد که امام زمان عجّل الله تعالی فرجه به وسیله منتظرانشان کژی و انحراف و به عبارت بهتر ظلم را ریشه کن کنند آیا نباید منتظرانشان خود دور از ظلم و انرحاف و کژی باشند؟!
نتیجه؛
انتظار منفی آن شکل به ظاهر منتظرانه‌است که رفتاری مخالف با آمادگی جهت یاری امام زمان علیه السلام از آن صادر می‌شود. در یک کلام اعمالی است که مطابق با سخن و عرض محبّت زبانی نیست.

پی‌نوشت ها:
[1] عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص 68
[2] بحار الأنوار، ج‏44، ص 329
[3] ترجمه مفردات، ج‏1، ص 176
[4] همان، ص 279
[5]التحقیق، ج7، ص 170
[6] مفاتیح الجنان؛ دعای ندبه

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 30 اردیبهشت 1395نظر دهید »

1 ... 48 49 50 ...51 ... 53 ...55 ...56 57 58 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم