جوان و جوانی؛ منشأ یک اختلاف و جنگ نرم فراگیر

همین اهمیت فوق‌العاده و فراوان، سبب شده تا مکاتب فکری و سیاسی موجود در دنیا برای «جوان و جوانی» برنامه‌های مخصوص و متفاوتی را دنبال کنند که بوضوح در تضادّ با یکدیگر هستند و اهداف متفاوتی را دنبال می‌کنند؛ و در همین راستا «یکی از عرصه‌های اختلاف و درگیری بین جمهوری اسلامی و استکبار، مسئله‌ی جوان‌ها است.»[1] آن جوانی که نظام جمهوری‌اسلامی، درصدد تربیتِ اوست با آن جوانی که نظام استکباری موجود در دنیا می‌خواهد معرفی کند، تفاوت بنیادین و اساسی دارند و دقیقاً بر اساس همین منطق است که ما معتقدیم «امروز سرِ قضیّه‌ی جوان‌ها، یک جنگ نرمِ زیرپوستیِ بسیار فراگیری بین جمهوری‌اسلامی و آمریکا و همدستان آمریکا و صهیونیست‌ها برقرار است.»[2]
علت این تفاوت و تنازع را باید در اهداف ترسیم‌شده، دنبال کرد. آن جوانی که جمهوری‌اسلامی به دنبال تربیت اوست عبارت است از «یک انسان مصمّم، هوشیار، پُرانگیزه، امیدوار، پُرکار، دارای اندیشه، اندیشه‌ورز، شجاع و فداکار.»[3] اگر چنانچه جوانانی با این خصوصیات، تربیت شوند آن‌گاه نتیجه‌ی هر درگیری و نزاعی را می‌توان پیش‌بینی کرد که همان پیروزی جبهه‌ی حق و شکست باطل خواهد بود.
اما در نقطه‌ی مقابل، جبهه‌ی استکبار به‌‌دنبال بارآوردن افرادی است با شاکله و هویت متفاوت. جوان تربیت‌شده در مکتبِ استکبار «آدمی است ناامید؛ یعنی معتقد است که [جنگیدن‌] فایده‌ای ندارد؛ [می‌گوید] بیخود ایستاده‌اید، فایده‌ای ندارد؛ ناامید است. یا آدمی است تسلیم‌پذیر، حالِ معارضه کردن و ایستادگی کردن ندارد؛ حالا یک مقداری ممکن است بِایستد ولی وقتی فشار زیاد شد…تسلیم می‌شود؛ روحیه‌اش این است. یا آدمی است فریب‌خور؛ به لبخند دشمن اعتماد می‌کند، به فریب دشمن اعتماد می‌کند یا اصلاً فریب دشمن را نمی‌فهمد.»[4]
اگر چنانچه چنین جوانانی تربیت شدند بازهم نتیجه و عاقبت هرگونه جدال و جنگی، قابل پیش‌بینی است که همان جولان باطل و انزوای حق خواهد بود.
بنابراین موضوع بسیار قابل توجه و مهم این است که دستگاه‌های فرهنگی و فکری، و هر فرد و گروهی که به آینده‌ی نظام اسلامی علاقمند است باید کمر همت را برای تربیت جوانانی با خصوصیات مطلوب بکار گیرند تا آینده‌ی کشور تضمین شود. هر گونه سستی و انفعالی در این زمینه، علاوه بر حسابرسی‌های دقیق الهی در روز قیامت، نتایج بسیار تلخ و نامطلوبی بدنبال خواهد داشت که خلاصه‌اش انزوای حق و به تاخیرافتادن تشکیل حکومت جهانی اسلام خواهد بود.

پی‌نوشت:
[۱] امام خامنه‌ای، اول اردیبشهت ۱۳۹۵
[۲] همان
[۳] همان
[۴] همان

ره پویان قرآن

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 7 خرداد 1395نظر دهید »

حق الناس هایی مدرن
امروز با ظهور پدیده های جدید و رشد فناوری ها و استفاده از آنها در محیط زندگی ما انسان ها، حق الناس های جدیدی هم به وجود آمده اند که گاهی شاید به دلیل بی دقتی و به صورت سهوی ما هم دچار آن می شویم. در نگاه اول این گونه حوادث ساده و بی ضرر به نظر می رسند اما با کمی دقت متوجه می شویم که حقی از سایرین ضایع کرده ایم. ببینید قهرمان داستان ما چه می کند؟

ارتباط عفیفانه در سینما و تلویزیون
نقش و تأثیر بازیگران در ترویج حجاب و بی حجابی
در دنیای مدرن امروزی، رسانه ها یکی از مهمترین ابزارهای تأثیرگذار در تکوین فرهنگ جهانی، و تغییر خلق و خوی افراد به شمار می آیند. با توسعه و پیشرفت انواع رسانه های دیجیتال و ماهواره ای، مرزهای فرهنگی افراد به راحتی دستخوش تغییر و تحول قرار می گیرند.

گیر ندهید، خدا هم گیر نمی دهد
در آیاتی از قرآن کریم خداوند با توجه به اینکه از بندگان خارج از توانشان تکلیف نمی خواهد، فاکتورهایی برای رسیدن به راحتی ارائه می دهد و در ادامه نیز بیان می کند که مراد از این راحتی چه می باشد….

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 7 خرداد 1395نظر دهید »

تقویت مذهب وظیفه ى علماى شیعه

میرزاى تبریزى (قدس سره) و تقویت مذهب

تاریخ در مقاطع مختلف در هر زمان حکایاتى را از بزرگان ثبت کرده است که نقل آن وقایع حاکى از اهمیّت آن عمل است؛ عظمتى که قلم از ثبت آن عاجز است، عصرى که این بزرگان سپرى نمودند، ضمن ثبت در تاریخ، منشور سعادت بشرى گردید. آنان که در شرایط بسیار حساس با تحمّل تمام مشکلات، ایستادگى نمودند و با سلاح علم و عمل در دفاع از حق، از هیچ چیز دریغ ننمودند. هرچند حکماء جور به مخلصین درگاه ولایت اجازه ندادند که آزادانه مفسّر و مبیّن حقایق باشند، لکن با استفاده از فرصت هاى محدود پیش آمده به هر نحو ممکن به دنبال متوجّه کردن افراد بودند. چون پدرانى مهربان و دلسوز، پا به میدان گذاشته و با قاطعیت، هرچه در توان داشتند خالصانه، در طبق وجود گذاشتند، آنان به دنبال مزد و پاداش نبودند، بلکه مى خواستند، عمل به وظیفه خود کرده باشند که توانستند با مواقف شجاعانه، نقشه هاى شوم را که مى خواست مسیر حق را تغییر دهد، نقش بر آب کنند.
این سؤال باقى است که چرا بعضى خود را، از ما) پیروان مکتب اهل بیت (مى دانند، لکن در گودال منحرفین افتاده و هر چند بار بانگ نامردى سر مى دهند) در همین مقطع، اى خواننده ى محترم سجده ى شکر به جاى آور که خداوند به تو این توفیق را داده که حقیقت را بیابى و به دور از القاءات شیطان، حافظ شعائر الهى باشى) .
آنان که شعائر الهى را مورد هجوم قرار مى دهند و هرچند گاه شبهه اى مى افکنند و با طرح شبهات واهى، روزى مى گویند: در زمان حضرت صدیقه ى شهیده (علیها السلام) درب خانه نبوده که واقعه ى دار ثابت شود، بلکه پرده بوده است. روز دیگر زیارت عاشوراء را زیر سؤال مى برند. و روزى به حدیث کساء هجوم مى برند و… اینان از رحمت الهى بدورند و عمق این فاجعه را درک نکرده و نمى کنند، چون که به محبت واقعى اهل بیت (علیهم السلام) نرسیده اند و با کلام و برداشت ناقص خود مى خواهند، دیگران را از این نعمت الهى محروم سازند. لکن غافلند که »للکعبه رب یحمیه«.
یکى از کسانى که تحوّل عظیم در حوزه ایجاد نمود و شاگردانى فاضل و متدین تربیت نمود و در جهت تقویت مذهب و دفاع از کیان تشیّع و شعائر الهى به خصوص اثبات مصایب صدیقه ى شهیده، فاطمه ى زهرا (علیها السلام) تلاش فراوان نمود، و تمام مشکلات و مصایب را تحمّل کرد، مرحوم فقیه مقدّس، میرزا جواد تبریزى (قدس سره) است، آن پیر ولاء که تمام هستى خود را در این راه فدا نمود و در طول حیات پربرکت خود اجازه نداد، عدّه اى با برداشت غلط بخواهند عقاید باطل خود را در جامعه منتشر سازند. آن شخصیت عظیم الشأن که با تلاش فراوان ابتدا نیمه شب در ساحت پروردگار سجده ى بندگى مى سائید و بعد در حرم کریمه ى اهل بیت فاطمه ى معصومه (علیها السلام) حاضر مى شد و عرض ادب مى کرد و در آن مکان شریف به راز و نیاز مى پرداخت و از اهل بیت (علیهم السلام) مدد مى جست، بارها مى فرمودند: من طلبه اى بیش نیستم. آنگاه بر کرسى درس و استفتاء قرار مى گرفت و هر آنچه در تقویت مذهب و حوزه ى علمیه و کیان تشیّع ممکن بود، انجام مى داد، خالصانه از معتقدات و ضروریات مذهب دفاع مى کرد، هنگامى که قلم به دست مى گرفت جز رضاى پروردگار و اهل بیت (علیهم السلام) چیز دیگرى مدّ نظر نداشت، هر آنچه را جهت تقویت مذهب صلاح مى دید بر کاغذى مى آورد، شبهه را در دم خفه مى کرد. هنگامى که مشاهده مى کرد به بعضى از مسلّمات هجوم شده، شجاعانه وارد میدان مى شد، همان تلاش ها موجب پرورش فضلاء و تحوّل فاطمیّه شد که آن تحول فاطمیه را به عاشوراى دیگر تبدیل کرد.

————————————————————–

بخشی از کتاب زندگی نامه استاد الفقهاء و المجتهدین میرزا جواد تبریزی (قدس سره)



موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 7 خرداد 1395نظر دهید »

مرگ از دیدگاه قرآن:

خداوند در قرآن مجید مرگ را با تعابیر مختلفی یاد کرده است:
1. گرفتن روح: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا » خداست که (حقیقتا) ارواح مردم را در هنگام مرگشان به طور کامل می گیرد. (زمر/ 42)
2. محشور شدن: «وَلَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لإِلَى الله تُحْشَرُونَ» و اگر بمیرید یا کشته شوید، به سوی خدا محشور می شوید. (آل عمران/ 158)
3. چشیدن: «كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ» همه کس مرگ را می چشد. (آل عمران / 185)
4. حرکت به سوی خدا: «إِلَى رَبِّكَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ» در آن روز (روز مرگ) سوق و حركت به سوى پروردگار توست. (القیامة/30)

پس همانگونه که گفته شد در اصل مردن اتفاق نظر وجود دارد ولی اختلافات درباره سرنوشت انسانها پس از مرگ می باشد مثلا در تورات به صراحت از معاد سخن نگفته ولی دانشمندان یهود برای اثبات معاد در تورات به مواردی استناد میکنند که هرگز صراحتی در این خصوص ندارد.(سیری در ادیان زنده جهان، ص 158) اما آیات زیادی از قرآن به معاد و حوادث پیرامون آن پرداخته است که اعتقاد به اینها تاثیر بسیار مهم در اعمال و رفتار انسانها دارد.
یکی از مباحثی که زیاد از آن سوال میشود درباره حوادث پس از مرگ و مواقف روز قیامت می باشد که در بعضی از آیات و روایات از مواقف قیامت به «قنطره» و «عقبه» تعبیر شده است.
معنی موقف :

كلمه ى «موقف» به معنى محل توقف و ایستگاه می باشد و خداوند در قرآن فرموده است که در روز قیامت افراد در محلی در پیشگاه الهی خواهند ایستاد و بازخواست می شوند.
وَ لَوْ تَری إِذْ وُقِفُوا عَلی رَبِّهِمْ … اگر آنها را به هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان ایستاده اند، ببینی!! (انعام / 30)
معنی عقبه :

در روایتی از امام صادق علیه السلام در تفسیر قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ می فرمایند: قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا یَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَة. (بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج 8 ؛ ص66) امام علیه السلام در این روایت می فرمایند قنطره پلی است بر صراط که کسی می تواند از آن عبور کند که ظلمی در حق دیگری نکرده باشد و کسی از او شکایت و نارضایتی نداشته باشد

واژه ى «عقبه» به معناى «گردنه» است همانگونه که امام علی علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام می فرمایند: بدان كه پیشاپیش تو گردنه اى دشوار است. وَاعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ عَقَبَةً كَوُوداً (نهج البلاغه: نامه 31)
یا اینکه رسول خدا صلی الله و علیه و آله در روایتی می فرمایند: در بالای پل صراط یک گردنه ای سخت و صعب العبور است که طول آن سه هزار سال است: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: فِی قَوْلِهِ تَعَالَى فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ إِنَّ فَوْقَ الصِّرَاطِ عَقَبَةً كَئُوداً طُولُهَا ثَلَاثَةُ آلَافِ …. (بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج 8 ؛ ص66)
معنی قنطره :

كلمه ى «قنطره» به معنى «پل» در روایتی از امام صادق علیه السلام در تفسیر قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ می فرمایند: قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا یَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَة. (بحار الأنوار (ط - بیروت)؛ ج 8 ؛ ص66) امام علیه السلام در این روایت می فرمایند قنطره پلی است بر صراط که کسی می تواند از آن عبور کند که ظلمی در حق دیگری نکرده باشد و کسی از او شکایت و نارضایتی نداشته باشد.
هدف از وجود مواقف:

همانگونه که می دانیم خداوند حکیم است و هیچ یک از کارهای او بدون علت و دلیل نمی باشد و آیات فراوانی در قرآن بر این دلالت دارند كه هیچ كار قبیحی از جانب خدا سر نمی زند و او هر چه می كند و هر چه می آفریند، حَسَن و نیكوست. دامنه این آیات بسیار گسترده است که با تدبر در آیات و روایات هدف خداوند از برپایی دادگاه الهی و منتظر نگه داشتن انسان ها در ایستگاه های قیامت و گذر از جاده های دشوار و سخت چند چیز است:
الف) رسیدگی به اعمال مکلفان:

یکی از صفات خداوند عدل است یعنی خداوند پاداش و عقاب هر انسانی را مطابق اعمال او در این دنیا می دهد پس خداوند در قیامت همه را به صف کرده تا به اعمال آنها رسیدگی کند همانگونه که در قرآن می فرمایند: «إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ» آرى محققا به سوى ما مى آیند و حسابشان به عهده ما است. (غاشیه / 25و26)
خداوند در جایی دیگر جزاء و پاداش را مشروط بر بررسی اعمال می داند «وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ» تا هر کسی بدانچه بدست آورده جزاء داده شود و آنها ستم کرده نمی شوند.(جاثیه/ 22)
ب) آگاه سازی انسان ها به اعمال خود و مشاهده عدل الهی:

خداوند در روز قیامت می فرمایند: «اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً» نامه عمل خود را بخوان، امروز کافی است که خود به حساب خویش برسی. (اسراء/ 17)
هدف خداوند از رسیدگی اعمال افراد آگاهی خودش از مقدار عمل خوب و بد انسانها نیست چون خداوند بر همه چیز آگاه می باشد بلکه هدف از برپایی دادگاه الهی آگاه سازی افراد بر اعمال خود و واقف شدن به عدل یا رحمت الهی است.
و در همین رابطه حضرت علی علیه السلام در حکمت 7 نهج البلاغه می فرمایند: «أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِى عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِى آجَالِهِمْ» روز قیامت اعمال بندگان در برابر دیدگان آنان نمایان می گردد.
ج) عبث نبودن خلقت:

هدف خداوند از رسیدگی اعمال افراد آگاهی خودش از مقدار عمل خوب و بد انسانها نیست چون خداوند بر همه چیز آگاه می باشد بلکه هدف از برپایی دادگاه الهی آگاه سازی افراد بر اعمال خود و واقف شدن به عدل یا رحمت الهی است

خدا می گوید کار من مثل کار بچه نیست که اثرش فقط سرگرمی خودش است، و هیچ هدفی نداشته باشد همانگونه که در سوره انبیاء آیات 16 و 17 می فرماید: «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ *لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًا لَّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن كُنَّا فَاعِلِینَ» پس اگر قیامت و روز بازخواست و جزا نباشد معنایش این است که این خلقت لغو است.
با توجه به آیات 21 و 22 سوره جاثیه، کسانی که فکر می کنند که خوب و بد، ایمان و عمل صالح با بی ایمانی و بدکرداری نتیجه اش مساوی است، تفکر آنها باطل است چون معنایش این است که خلقت آسمان و زمین بر حق نباشد ، در صورتی که خدا همه چیز را به حق آفریده است و برای خلقت آنها غایت ذکر می کند و همچنین می گوید: فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ *وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (الزلزلة /7و8 ) یعنی هر نفسی به آنچه که کسب کرده است می رسد.
قرآن توجیه خلقت عالم را وجود قیامت و توجیه خلقت انسان را حشر انسان بیان می کند پس اگر قیامت، حشر و مواقف نباشد تا به اعمال انسانها رسیدگی شود و افراد نتیجه اعمال خود را مشاهده کنند خلقت آسمان و زمین عبث خواهد بود.
د) بخشش گناهان:

یكى از مزایایى كه خداى متعال به مومنان، اختصاص داده این است كه اگر شخص مومن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ كند و مرتكب گناهانى نشود كه سلب توفیق و سوء عاقبت و سرانجام شك و تردید یا انكار و جحود را به بار مى آورد، و در یك جمله «اگر با ایمان از دنیا برود» به عذاب ابدى، مبتلا نخواهد شد، گناهان كوچكش به واسطه اجتناب از كبائر، بخشوده مى شود و گناهان بزرگش به وسیله توبه كامل و مقبول، آمرزیده مى گردد، و اگر موفق به چنین توبه اى نشد تحمّل گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهانش را سبك مى كند و سختی هاى برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصى هایش را مى زداید و اگر باز هم از آلودگیهاى گناهان پاك نشد به وسیله شفاعت كه تجلّى بزرگترین و فراگیرترین رحمت الهى در اولیاء خدا به ویژه رسول اكرم و اهل بیت كرامش (علیهم الصّلوة و السّلام) مى باشد از عذاب دوزخ نجات خواهد یافت. (آموزش عقاید، آیة الله مصباح یزدی، ص 481)
نتیجه:

اینکه هر انسانی خواهد مرد و بعد از دفن و خاکسپاری او به دنیای دیگر وارد می شود و برای رسیدن به بهشت باید از مراحلی بگذرد که به آنها مواقف گفته میشود و چون هیچ یک از افعال خداوند حکیم بدون دلیلی نمی باشد برای خلق و قرار دادن این مواقف در قیامت هم اهدافی وجود دارد که میتوان به رسیدگی به اعمال مکلفان، آگاه سازی انسان ها به اعمال خود و مشاهده عدل الهی، عبث نبودن خلقت و بخشش گناهان اشاره کرد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 6 خرداد 1395نظر دهید »

مصلحى كه جهان در انتظار اوست

طبق مدارك قطعى، و احاديث متواتره هنگامى كه دنيا گرفتار سخت ترين اضطرابات شود، و آتش ظلم و بيدادگرى در همه جا شعله ور گردد امنيت، و برادرى از ميان نوع بشر رخت بربندد و زمامداران كشورها از اداره امور، و مبارزه با فساد عاجز شوند، و جنگ و خونريزى، و اختلاف نسل بشر را تهديد به انقراض كند. اختراعات مهيب، سلاح هاى مرگبار به حد اعلى ترقى نمايد، و صفات عاليه انسان از جوامع بشرى رخت بربسته، و مفاسد اخلاقى; و اجتماعى جاى آن را بگيرد. ملل ضعيف، و افراد ستمديده از توسل به مجامع، و مجالسى كه به نام حفظ حقوق ضعفاء و رعايت ملل كوچك تشكيل داده مى شود نتيجه نگيرند، و خلاصه انواع جنايات، و فحشاء و منكرات رايج گردد در اين موقع يك مصلح بزرگ الهى كه بشارت ظهور او به تمام مشخصات، و خصوصيات داده شده قيام مى كند، و دست به يك اصلاح عمومى در تمام عالم مى زند، و به تمام اين بدبختى ها خاتمه مى دهد.
او از دودمان پيغمبر اسلام، و از نسل على و فاطمه زهرا(عليهم السلام) خواهد بود، و به مقتضاى حديث معروف «يملاء الارض قسطاً وعدلا كاملئت ظلماً وجوراً» كه درباره او از طريق بى شمارى روايت شده است. اين مصلح عالى مقام جهان را در لواى يك حكومت حق، و عدالت درآورد، و نور اسلام همه شهرهاى بزرگ، و كوچك، و قراء و قصبات را روشن گرداند.
در همه جا احكام آسمانى قرآن اجرا شود مقررات، و قوانين الهى كه از اغراض، و منافع شخصى منزه است بر همه حكومت كند، و همه سازمان ها در راه رفاه، و آسايش خلق، و عمران و آبادى بكوشند، و تكامل علمى، و اخلاقى بشر با بهترين برنامه شروع شود، و بالاخره از فرط بهبود، و ترقى سطح زندگى فقرى در تمام دنيا باقى نماند.
مراجعه به اين روايات ضمناً ما را به اين پيش گوئى عجيب، و اعجازآميز كه پيشوايان مذهب در چندين قرن فرموده اند آشنا مى سازد، و با حيرت مشاهده مى شود كه آنچه امروز به ظهور مى پيوندند چه در تكامل صنعت، و چه در انحطاط اخلاق در اخبار آنان به عنوان علائم ظهور آمده است.
از جمله در قرآن كريم در آيات سوره توبه، سوره صف، و آيه 105 سوره انبياء، و آيه 55 سوره نور وعده فرموده كه دين اسلام عالمگير خواهد شد، و اين وعده را ظهور اين بزرگوار تحقق خواهد بخشيد.
و در اخبار مسلم قطعى شيعه، و سنى بشارت اين عيد بزرگ را پيامبر اسلام داده است، و فرموده كه روزها تمام نشود، و دنيا به انتها نرسد تا مهدى موعود ظهور نمايد، و اگر بيش از يك روز از عمر عالم باقى نماند خداوند آن روز را به قدرى طولانى خواهد كرد كه اين مصلح بزرگ بيايد، و جهان را از عدالت و فضيلت پر كند هم چنانكه از ظلم و جور پر شده باشد، اوصاف، و كمالات، و سجاياى اين بزرگوار; و برنامه دعوت تشكيل حكومت او، در اخبار بى شمارى وارد است همانطور كه مشخصات او از ولادت، و خصوصيات رفتارش در بين مردم، و طول عمر او، و علت غيبت، و وظايف مردم در زمان غيبت او نيز در اخبار آمده، و موضوع بحث كتب فوق العاده زيادى از محققين و متتبعين از هزار سال پيش به اين طرف قرار گرفته است. و اين مباحث به قدرى توسعه يافته است كه براى هيچ متتبعى احاطه بر آنها امكان پذير نيست.
رواياتى كه بشارت به ظهور آن حضرت مى دهد 657 حديث است.
با دقت و تأمل در ارقام فوق معلوم مى شود كه كثرت احاديث راجع به حضرت ولى عصر ارواحنا فداه به حدى است كه در كمتر موضوعى از مباحث دينى تا اين حد روايت وارد شده است، و به طور مسلم ايمان، و اعتقاد به ظهور حضرتش از ايمان به رسالت پيغمبر اسلام غير قابل تفكيك است.
حتى محدثين بزرگ از عامه و خاصه قبل از ولادت آن حضرت اخبار مربوط به او را در كتب خود نقل نموده اند به طورى كه جاى هيچ اشتباهى براى مسلمانان باقى نمانده است.
تحولات جهان، و شرايط زندگى بشر، و تكامل ماديات تحقق اين بشارت بزرگ را حتى به كسانى كه مسائل را از نظر علل، و اسباب ظاهرى مطالعه مى كنند نويد مى دهد، و ثابت مى كند كه بالاخره بايد مردم جهان به يك حكومت الهى پناهنده شوند.
بشرى كه به اين همه قواى طبيعت دست يافته است، و مدعى است در ظرف مدتى كمتر از يك ساعت مى تواند موجودى در روى كره زمين زنده باقى نگذارد با توجه به اين كه از معنويات، و اخلاق روى گردانده و در راه ارضاء شهوات خود از هيچ كوششى فروگذار نمى كند، و براى دست يافتن به مقاصد جاه طلبانه، و سيطره بر ديگران به همه وسايل دست مى زند آيا آرام مى نشيند، و از جنگ پرهيز مى كند؟!
آيا همين علل، و موجبات سبب نمى شود كه بشر پس از يك سلسله انقلابات جهانى آنگاه كه از كوشش ها و تلاش هايش جز محو مدنيت و اخلاق ثمرى نديد براى قبول يك حكومت عادله روحانى كه بر اساس ايمان به خدا، و روز معاد تشكيل شود آغوش خود را بگشايد.
ما و هر مسلمانى در انتظار چنين روزى براى بشر هستيم، و آينده را براى همه روشن، و درخشان مى بينيم، و با روحى سرشار از نشاط و اميد به وظايف خود مى پردازيم، و جشن ميلاد اين آخرين نجات دهنده بشر را به جامه بشر، و به خصوص به كسانى كه از ظلمت ماديات، و ظلم ستمگران، و از ظلمات فساد، و تباهى به جان آمده اند تبريك مى گوييم.
اللهم عجل فرجه، و سهل مخرجه واجعلنا من انصاره…


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 6 خرداد 1395نظر دهید »

1 ... 35 36 37 ...38 ... 40 ...42 ...43 44 45 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم