پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله: إنّ الصًّلاةَ فی مَسْجِدی هَذا أفْضَلُ مِنْ ألْفِ صَلاةٍ فی ما سِواهُ إلّا الْمَسْجِدَ الحَرامَ وَالمَسْجِدَ الأقْصَى. :یک نماز در مسجد من بهتر از هزار نماز در دیگر مساجد است، به جز مسجد الحرام و مسجد الأقصى
من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 504
امام عسکری علیه السلام: مَنْ کانَ الوَرَعُ سَجِیَّتَهُ وَالکَرَمُ طَبِیعَتَهُ وَالحِلْمُ خَلَّتَهُ، کَثُرَ صَدِیقُهُ.: کسی که پارسایی خوی او، بخشندگی طبیعت او و بردباری منش او باشد، دوستانش زیاد شوند.
بحار الأنوار، ج 78، ص 379
راز محبوبيت علي عليه السلام:
مردم دوستي علي و علي دوستي مردم، يكديگر را تصديق ميكنند و نشان ميدهند كه بزرگ، كسي است كه دوستدار نيكي باشد و در راه آن شهيد شود. علي عليه السلام همان شهيد بزرگوار است.
در ميان انسانها، خوبيهاي بسيار سراغ داريم كه مورد توجه و علاقة آنها هستند. هرگاه به خير و نيكي ستمي برسد، در واقع به همة انسانها ستم شده است و هرگاه خير و نيكي مورد تعظيم قرار گيرد، همة انسانها مورد تعظيم قرار گرفتهاند.
اگر صفحات تاريخ را بررسي كنيد، اين حقيقت مسلم را مييابيد، كه در ميان شخصيتهاي بزرگ، كمتر كسي را ميتوان يافت كه همانند علي بن ابيطالب عليه السلام مورد علاقه و محبت و تعظيم و تجليل و حمايت انسانها قرار گرفته باشد و حوادث و وقايع زندگي او، اين چنين مورد توجه قرار بگيرد.
اين محبت در دلها موج ميزند، و وجدان آدمي را از انحراف حفظ ميكند و عرصة تابش آن، باطل و تبهكاري خوار ميگردد.
چنين محبتي، انسان را در پناه حق قرار ميدهد و وجدان او را نگهباني و پاسداري ميكند. حتي در اين محبت، آن چنان خاصيت شگفتانگيزي است كه ملوان، كشتي را كه از بالا و پايين دچار حادثه گشته و مسافرانش غرق شده، يا در آستانة غرق شدن هستند و بادهاي مخالف از هر سو او را تهديد ميكنند، نجات ميدهد.
آري علي عليه السلام در گذرگاه تاريخ به عنوان امام حق و نيكي، همانند كوهي استوار قرار گرفته، به گونهاي كه حوادث كوبنده و بادهاي سخت، آن را متزلزل نميكند.
آنان كه با علي بن ابيطالب عليه السلام دشمني ميكردند خود گمراه شدند و ديگران را هم گمراه ساختند، سرانجام سر به زير خاك فرو بردند و خاموش شدند و از آنها نام و نشاني، جز لعن و نفرين انسانهاي خشمگين باقي نماند. وجدان پاك انسانها دربارة آنها اينطور قضاوت كرد كه از بين رفتند و ذليل شدند. اگر گناه و زشتي و تبهكاري، در پيشگاه وجدان انسان، ارزش داشته باشد آنها هم ارزشي دارند.
پسر ابوطالب شعلهاي فروزان در دلها و حرارتي نيروبخش در جانها و منطقي شفابخش در عقلهاست. او را سخني است حكيمانه و اخلاقي است بزرگوارانه. خداوند هرگز آسمان را زمين، و زمين را آسمان نميكند! تاريخ گواه صحت اين مدعاست.
. برگرفته از كتاب «امام علي، صداي عدالت انساني».
شايستگان، كارگزاران حكومت علوي و مهدوي:
تاريخ چون آيينهاي فراروي ماست كه گذشته بشر را مينماياند؛ گذشتهاي تيره و تار كه هر از چند گاهي، پيامبري چون خورشيد، اين شب ديجور و پر از امواج خطرات و گرداب تمايلات را روشن و منور كردهاست و انسان امروزي، وارث همه آن گذشته است؛ خسته و دلشكسته به دنبال سبكبالاني است كه حال او را بداند و او را از بيم موج و گردابي چنين، برهانند. سرش را به دامن گرفته و دستي از مِهر بر سر او بكشند و او را بر سرير «ولقد كرّمنا بني آدم» بنشانند.
آري! اين است آيينه زندگي بشر؛ هرچند كه اين آيينه، چند صباحي حكومت پيامبران، به خصوص، حكومت نبي مكّرم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم را براي ما تصويرگر است و حكومت مرداني را به ياد انسان امروزي ميآورد كه طعم شيرين عدالت را به او چشاندند؛ حاكمي كه بين او و مردمش فرقي نبود و به فرموده امام علي عليه السلام درباره رسول اعظم صلي الله عليه و آله و سلم: «يأكل علي الارض و يجلس جلسةُ العبد و يخصف بيده نعله و يرقع بيده ثوبه و يركب الحمار العاري و… خرج من الدنيا خميصاً و ورد الآخرة سليما لم يضع حجراً علي حجر؛1 بر روي زمين غذا ميخورد و چون بندگان مينشست. كفشش را خود پينه ميزد و لباسش را خود وصله ميكرد و بر مركب برهنه سوار ميشد. او با شكمي گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و سنگي را بر سنگي ننهاد.»
و دگر بار به ياد انسان ميآورد كه حاكمي آمد كه غم بينانيِ دورترين نقطه حكومت خود را ميخورد كه نكند در حجاز و يمامه كسي پيدا شود كه آرزو و طمع قرص ناني داشته باشد و در سفره خود چيزي را نيابد. نكند خودش سير بخوابد و در كنارش شكمهاي گرسنه و جگرهاي تفتيده و تشنهاي باشند.2
آري كسي كه از حكومت، تنها اسم و رسمش را نميخواست كه «أ اقنع من نفسي باَنْ يقال هذا اميرالمؤمنين ولا اشاركهم في مكاره الدهر او اكون اُسوةٌ لهم في جشوبة العيش؛3 آيا بدين بسنده كنم كه مرا، امير مؤمنان گويند و در ناخوشايندهاي روزگار، شريك آنان نباشم؟ يا در سختي زندگي، نمونهاي برايشان نشوم؟»
ولي افسوس كه اين حكومت، ديري نپاييد؛ چرا كه حاكمش با نوشيدن جام «فُزتُ و ربّ الكعبه» بشريت را در تشنهكامي عدالتش وا نهاد و از آن به بعد، بشر، در گذر زمان به انتظار مردي از اين تبار نشسته است تا باز چون رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم انسان را مطيع خدا قرار دهد و صفِ نمازي تشكيل دهد كه سلمانش از فارس آمده باشد و بلالش از حبشه و …
امام علی علیه السلام; تَعَطَّرُوا بِالاِستِغْفارِ لا تَفْضَحَنَّکُمْ رَوَایِحُ الذُّنُوبِ. : با طلب آمرزش معطّر و خوشبو شوید تا بوی بد گناهان شما را رسوا نکند.
بحار الأنوار،ج6،ص22
<< 1 ... 267 268 269 ...270 ...271 272 273 ...274 ...275 276 277 ... 328 >>