قطره ای از فضائل و کرامت امام حسن مجتبی (علیه السلام)

ابن شهر آشوب در مناقب و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و دیگران به سند خود روایت کرده اند که امام حسن بن علی (علیه السلام) بر جمعی از فقرا ( و در نقل ابن ابی الحدید و ابن قشیری (صبیان) {یعنی کودکان} به جای فقرا ذکر شده} ) عبور کرد که روی زمین نشسته و تکه هایی نانی در پیش روی خود گذارده و می خورند ، و چون آن حضرت را دیدند تعارف کرده گفتند : ای پسر دختر رسول خدا بفرما ! به صبحانه ! امام حسن (علیه السلام) پیاده شد و این آیه را خواند : (اِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ المُسْتَكْبِرينَ) براستی که خدا مستکبران را دوست نمی دارد! و سپس شروع کرد به خوردن غذای آنان و چون سیر شدند امام (علیه السلام) آنها را به میهمانی خود دعوت کرد و از آنها پذیرایی و اطعام کرده و جامه نیز بر تن آنها پوشانید ، و چون فراغت یافت فرمود : (با همه اینها فضیلت و برتری از آنهاست ، زیرا آنها به غیر از آنچه ما را بدان پذیرایی و اطعام کردند چیزی دیگری نداشتند ، ولی ما بیش از آنچه دادیم باز هم داریم !) بحارالانوار جلد 43 صفحه 352 و ملحقات احقاق الحق جلد 11 صفحه 114 ، زندگانی امام حسن مجتبی (علیه السلام) (سید هاشم رسولی محلاتی) صفحه 329


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 28 آبان 1394نظر دهید »

هفتم صفر بر اساس قول مشهور سالروز شهادت امام مجتبی(ع) است

 در تقویم رسمی کشور ، هفتم صفر به عنوان روز میلاد امام هفتم امام موسی کاظم(ع) اعلام شده، در حالی که بر اساس قول صحیح این روز مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) است که اصلاح تقویم ضروری است.

به گزارش خبرگار مهر، شیعیان از گذشته های دور هفتمین روز از ماه صفر را برای شهادت امام مجتبی (ع) عزادار بودند و در حوزه علمیه هزار ساله نجف نیز به احترام این روز؛ دروس تعطیل می‌شد و شیعیان برای شهادت امام دوم خود به عزاداری می‌پرداختند.

در وقوع شهادت سبط اکبر پیامبر(ص) در ماه صفر، بین علمای شیعه اختلافی وجود ندارد و برای روز شهادت امام مجتبی(ع) علمای شیعه سه نقل را ذکر کرده‌اند.

سه قول علمای شیعه در خصوص روز شهادت امام مجتبی(ع)

یکی از این اقوال روز آخر ماه صفر که قائل آن مرحوم شیخ کلینی است؛ که این قول را تنها ایشان ذکر کرده و قول منفردی است که با تمام وجاهت و بزرگی وی، هیچ یک از علمای شیعه تا این زمان از او تبعیت نکرده اند.

قول دوم روز ۲۸ صفر است که اولین قائل آن شیخ مفید در کتاب (مسارّ الشیعه) است و این در حالی است که خود شیخ مفید در کتاب دیگرش بنام (الارشاد) از ذکراین روز به عنوان روز شهادت امام مجتبی (ع) خودداری و تنهابه ذکر ماه صفر اکتفا کرده است.

دومین قائل به این قول شیخ طوسی در کتاب (تهذیب الاحکام) است که البته قول بیست و هشتم صفر از سوی برخی مثل شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب مازندرانی نیز مورد تأیید قرار گرفته است.

اما قول سوم که هفتم صفر را سالروز شهادت امام مجتبی (ع) ذکر کرده‌اند مشهور تر است که یکی از کسانی که قائل بود شهادت سبط اکبر پیامبر(ص) در هفتم ماه صفر واقع شده، شهید اول است و مرحوم کفعمی نیز یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی (ع) در هفتم ماه صفر شده، که این محدث کبیر در کتاب شریف (مصباح) خود بدان اشاره کرده است.

یکی دیگر از بزرگانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی (ع) در هفتم صفر است مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب (وصول الاخبار الی اصول الاخبار) و همچنین شيخ بهايي و مرحوم شيخ جعفر کاشف الغطاء و برخي ديگر از اعاظم فقها هستند.

سنت علمای شیعه در خصوص سالروز شهادت امام حسن(ع)

سیره علمی علمای شیعه و سنت عملی آنها نیز این گونه بوده است که حضرات در روز هفتم ماه صفر، در کلیه بلاد شیعه اقامه عزا برای امام حسن (ع) می کردند؛ خصوصا این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم پس از ورود آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری به قم و تاسیس حوزه علیمه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامة عزا کردند؛ و پس از ایشان این سنت سیره بزرگانی همچون آیات عظام بروجردی و گلپایگانی که هر کدام در زمان خود مسئولیت حوزه را به عهده داشته اند بوده است.

حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه در تقویم ها هفت صفر هم ولادت امام هفتم (ع) و هم شهادت امام حسن مجتبی(ع) عنوان شده اظهار داشت: در مورد ولادت پیامبراکرم (ص) که مهمترین شخصیت عالم است نیز بین علما اختلاف نظر وجود دارد.

وی بیان داشت: مرحوم کلینی ولادت پیامبر(ص) را روز دوازدهم ربیع الاول می داند و اینکه در مورد شهادت ها و تولد ها اختلاف نظر وجود داشته باشد یک امر طبیعی است.

استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه روایت معتبر داریم که ولادت امام هفتم(ع) در اواخر ذیحجه است، افزود: البته به یک قول نیز تولد ایشان هفتم صفر است.

وی ادامه داد: طبق نظر فقها و مراجع چون ما در ماه صفر قرار داریم و این ماه؛ زمان حزن و اندوه اهل بیت (ع) و اسارت آنها است، زیبنده جشن وشادی نیست.

مسئولان فرهنگی تقویم را بر اساس نظر علما اصلاح کنند

مسئول ستاد احیاگران شهادت امام مجتبی(ع)، از کسانی که مسئولیت کارهای فرهنگی و تبلیغی دارند درخواست کرد با استفاده از نظر مراجع تقویم را اصلاح کنند و ولادت امام موسی کاظم(ع) را به قول صحیح آن که اواخر ذیحجه است انتقال دهند.

کارشناس برنامه به سمت خدا در رسانه ملی، با بیان اینکه در این ماه صفر نمی توان حق تولد امام موسی کاظم (ع) را به خوبی ادا کرد افزود: در دوازده منبع از کتاب‌های معتبر ما، شهادت امام حسن مجتبی(ع) در هفتم صفر است.

وی ادامه داد: طبق تحقیق مراجع و بزرگان قول معتبر تر از شهادت امام مجتبی (ع) مربوط به هفتم ماه صفر است.

حجت الاسلام فرحزاد، در ادامه با اشاره به سیره بزرگان در خصوص اینکه هفت صفر شهادت امام حسن مجتبی(ع) است افزود: از حدود هفتاد سال قبل، مرحوم حاج شیخ کریم حائری موسس حوزه علمیه ی قم بطور رسمی اعلام کردند که شهادت امام حسن مجتبی (ع) در روز هفتم صفر است.

وی با بیان اینکه هم اکنون نیز روز هفتم صفر در قم بازار و دروس مراع عظام تعطیل می شود گفت: در این روز در منازل و دفاتر مراجع برای شهادت امام مجتبی (ع) مجلس عزاداری گرفته می شود و در کشورهای حوزه خلیج فارس همانند عراق، کویت و عربستان نیز این روز را برای شهادت امام مجتبی (ع) عزاداری می کنند.

دهه اول ماه صفر به نام امام حسن مجتبی (ع) ثبت شود

وی عنوان کرد: با توجه به اینکه وفات پیامبراکرم (ص) نیز در روز بیست و هشت صفر است، شهادت امام حسن(ع) تحت الشعاع ایشان قرار می گیرد و چه خوب است که دهه ی اول ماه صفر به نام امام حسن مجتبی (ع) ثبت شود چرا که مظلومیت امام حسن (ع) در میان پنج تن بی نظیر باشد.

حجت الاسلام فرحزاد، با اشاره به عظمت شخصیت امام حسن مجتبی (ع) گفت: همه ی عالم برای شهادت امام حسین (ع) اشک می ریزند؛ اما امام حسین (ع) برای غربت برادر خود گریه می کردند.

مسئول ستاد احیاگران شهادت امام مجتبی(ع)، افزود: روزی فردی نزد امام حسین(ع) آمد و خواست درخصوص امام حسن(ع) چیزی به ایشان بگوید که امام حسین (ع) فرمود؛ مراقب باش ایشان امام من است.

استاد حوزه علمیه قم، اضافه کرد: هیچگاه امام حسین(ع) در مقابل امام حسن مجتبی (ع) قدم برنداشت، خطبه نخواند و صحبت نکرد و امام حسن(ع) ده سال پیشوای امام حسین(ع) بودند.

حجت الاسلام فرحزاد، بیان داشت: امام حسین(ع) در زمانی که امام حسن (ع) در قید حیات بودند فرمودند؛ واخی خیرر منی یعنی برادرمن بهتر از من است.

غربت و مظلومیت امام مجتبی (ع) فوق العاده است

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به غربت و مظلومیت امام مجتبی (ع) گفت: مظلومیت امام حسین(ع)، حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) تا حدی برای همگان مشخص است و امیرالمومنین(ع) اولین مظلوم عالم هستند اما همسری مانند حضرت فاطمه (س) داشتند، اما امام حسن(ع) آنقدر مظلوم هستند که با قاتل خود زیر یک سقف زندگی کردند و این مسئله را به هیچکس نگفتند.

حجت الاسلام فرحزاد، با بیان اینکه امام حسین(ع) یاران بسیار باوفایی داشتند که درشب عاشورا فرمودند؛ من اصحاب و یارانی بهتراز شما سراغ ندارم افزود: اما یاران امام حسن(ع) سجاده را از زیر پای ایشان کشیدند و قصد داشتند ایشان را به شهادت برسانند و آنها به معاویه نامه نوشتند و گفتند که هروقت بگویید؛ ما امام حسن(ع) را دست بسته تحویل شما می دهیم و به همین دلایل حضرت مجبور شدند صلح کنند.

صلح امام حسن(ع) اگر بالاتر از قیام امام حسین (ع) نباشد کمتر از آن نیست

وی با بیان اینکه صلح امام حسن(ع) اگر بالاتر از قیام امام حسین (ع) نباشد کمتر از آن نیست بیان داشت: پیامبر فرمود؛ کسی که برای امام حسن (ع) اشک بریزد، کور وارد صحرای محشر نمی شود و کسی که دل او برای امام حسن (ع) غمگین شود روز قیامت شاد و مسرور خواهد بودو در روایت دیگر از پیامبر (ص) آمده است کسی که به زیارت قبر امام حسن (ع) برود پاهایش بر روی پل صراط نمی لرزد و به راحتی عبور کرده و به بهشت می رود.

وی با بیان اینکه خوب است که مراسم شهادت امام حسن(ع) را در روز هفتم صفر برگزار کرده و دل حضرت زهرا(س) و اهل بیت (ع) را شاد کنیم افزود: رسانه ها در این زمینه مسئولیت خطیری بر عهده دارند و تبلیغ این امر می تواند اثر گذار باشد.

حجت الاسلام فرحزاد، عنون کرد: در اوایل انقلاب اسلامی اعتکاف در مسجد جامع قم با حضور کمتر از ۲۵ نفر برگزار می‌شد اما به برکت انقلاب و تبلیغ این سنت حسنه شاهدیم که مراسمات اعتکاف نه تنها در قم بلکه در همه کشور و با حضور صدها نفر از جوانان و نوجوانان برگزار می شود.

برای زدودن غبار مظلومیت امام مجتبی (ع) دهه حسنیه را در ابتدای ماه صفر احیا کنیم

استاد حوزه علمیه قم، با بیان اینکه برای زدودن غبار مظلومیت و غربت امام مجتبی (ع) باید دهه حسنیه را در ابتدای ماه صفر احیا کنیم افزود: آیت الله سبحانی که از مورخین، محققین و متفکرین دنیای اسلام و تشییع هستند و در زمین تاریخ اسلام صاحب نظرند تاکید دارند که هفت صفر روز شهادت امام حسن (ع) است.

وی با گلایه از رسانه ها در خصوص کوتاهی در این زمینه ابراز داشت:مردم ما دوستدار اهل بیت (ع) هستند و باید غربت و مظلومیت امام حسن (ع) را در بین مردم جا بیندازیم که در این صورت مردم نیز استقبال خواهند کرد.

حجت الاسلام فرحزاد، تصریح کرد: غربت امام مجتبی (ع) فوق العاده است و امروز شاهدیم که میلیون ها نفر خود را برای رساندن به کربلا در روز اربعین آماده می کنند در حالی که مزار امام حسن (ع) در قبرستان بقیع بی زائر است.

نامه آیت الله سبحانی به رئیس وقت رسانه ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی

آیت الله العظمی سبحانی از مراجع عظام تقلید که خود در زمینه مباحث تاریخی تبحر داشته و صاحب نظر است در نامه ای به رئیس وقت سازمان صدا وسیما و همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص چگونگی عملکرد رسانه ملی در این روز آورده است که روز هفتم ماه صفر طبق برخی روایات میلاد امام کاظم (ع) و طبق برخی روایات شهادت امام مجتبی (ع) است و انسان در این روز از یک نظر می خندد و از یک نظر می گرید؛ ولی باید حزن و اندوه را بر سرور و شادی مقدم داشت به جهات زیر؛

۱-ماه محرم و صفر ماه حزن و اندوه است و این ایجاب می کند که در طی این مدت آثار شادی در رسانه ها نباشد.

-۲مردم عراق و مراجع آنجا روز هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی (ع) تلقی می کنند و ارتباط بین این دو کشور از نظر فرهنگی و دینی ایجاب می کند که رسانه ها هماهنگ باشند.

-۳از زمان مرحوم آیت آلله حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم، روز هفتم صفر به عنوان روز شهادت امام مجتبی (ع) تلقی شده است، بازار قم تعطیل و در خانه آقایان مراجع، مجلس روضه برقرار است.

این جهات ایجاب می کند که شما هم روش را بر همین اساس قرار دهید ولی در عین حال از گفتن مناقب امام کاظم(ع) نیز خودداری نشود تا به گونه ای جمع بین الحقین گردد.

 

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 28 آبان 1394نظر دهید »

تاءثير خون در اشاعه نهضت حسينى
 - دادن خون در راه دين
براى سيدالشهداء عليه السلام تكليف بود آنجا كه بايد قيام بكند و خونش ‍ را بدهد تا اينكه اين امت را اصطلاح كند، تا اينكه اين علم يزيد را بخواباند و همين طور هم كرد و تمام شد. خونش را داد و خون پسرهايش را داد و اولادش را داد و همه چيزهاى خودش را داد براى اسلام .  - اعتراض خونين
چرا امام به مردم بصره نامه نوشت و آنها را دعوت كرد؟ آيا اين خود نوعى نقشه خونريزى و انقلاب نبود؛بالاتر اينكه چرا در شب عاشورا حبيب مبن مظهر را به ميان بنى اسد فرستاد؟ چرا ياران و كسان خود را الزام نكرد كه خود را به كشتن ندهند؟
امام مخصوصا مى خواست اعتراض و انتقاد و اعلام جرم و فرياد عدالتخواهى خود را با خون خود بنويسد كه هرگز پاك نشود.  - رنگ آميزى صحنه عاشورا
در روز عاشورا، حر مى آيد توبه مى كند بعد مى آيد خدمت اباعبدالله ، حضرت مى فرمايد: از اسب بيا پايين !
مى گويد: نه آقا اجازه بدهيد من خونم را در راه شما بريزم . خونت را در راه ماه بريز يعنى چه ! آيا يعنى اگر تو كشته شوى ، من نجات پيدا مى كنم ؟ من كه نجات پيدا نمى كنم . و حضرت به هيچ چيزى نگفت : اينها نشان مى دهد كه اباعبدالله عليه السلام ، خونين شدن اين صحنه را مى خواست و بلكه خودش آن را رنگ آميزى مى كرد. اينجاست كه مى بينيم قبل از عاشورا، صحنه هاى عجيبى به وجود مى آيد كه گويى آنها را عمدا به وجود آورده اند
تا مطلب بيشتر نمايانده شود، بيشتر نمايش داده بشود. اينجاست كه جنبه شبه پذيرى قضيه ، خيلى زياد مى شود.
 - پيام خونين
در كتاب بررسى تاريخ عاشورا روى نكته اى خيلى تكيه كرده است ؛تعبير ايشان اين است ، مى گويد؛رنگ خون از نظر تاريخى ثابت ترين رنگ هاست ، در تاريخ و در مسائل تاريخى آن رنگى كه هرگز محو نمى شود رنگ قرمز است ، رنگ خون است و حسين بن على عليه السلام تعمدى داشت كه تاريخ خودش را با اين رنگ ثابت و زايل نشدنى بنويسد، پيام خود را با خون خويش نوشت .
 - تعمدى در خونين سازى صحنه
گويى سيدالشهداء در خونين ساختن و رنگ قرمزى دادن به نهضت تعمد خاصى داشته است - و به قول مرحوم آيتى - چون رنگ قرمز ثابت ترين و لااقل نمايان ترين رنگ ها است .
خلاصه در عاشورا نوعى عمل رنگ آميزى ديده مى شود.


موضوعات: بدون موضوع
   سه شنبه 26 آبان 13941 نظر »

تقدس قيام امام حسين (ع ) نسبت به ساير قيام ها
چه چيزى سبب مى شود كه قيامى مقدس و پاك و عظيم و مورد احترام مى شود تا آنجا كه ملاك و معيار حركت هاى ديگر و سكوت و سكون ها مى شود. مقدس مى شود يعنى مردم به چشمى به آن نگاه مى كنند كه به امور مافوق مادى و مافوق طبيعى نگاه مى كنند، عظيم و محترم مى شود، در حدى كه هيچ نهضتى با او قابل قياس نيست ، حداكثر قابل تشبيه و پيروى است .
اين قداست و اهميت خارق العاده بعد از حدود چهارده قرن معلوم سه جهت است : عامل اول : قداست و تعالى و عظمت هدف كه آنچه هدف است حقيقت است نه منفعت خود، و لهذا مستلزم فداكارى و قربان كردن منفعت است براى حقيقت ، براى خدا، بديهى است اگر كسى قيام كند براى اينكه به آب نانى برسد، جاه و مقامى كسب كند، پول و ثروت و قدرتى تحصيل كند و به قول حنظله باد غيسى براى كسب مهترى و يا به قول ناسيوناليست ها براى تعصبات ملى و وطنى قيام كند، چنين قيامى مقدس ‍ نيست ، بلكه از آن نظر كه مستلزم وسيله قرار دادن ديگران است محكوم است ، خواه موفق شود و خواه شكست بخورد. چنين قيامى معامله و تجارت است كه گاه سود دارد و گاهى زيان ، نه سود بردنش اهميتى دارد و نه زيان بردنش ، اينگونه قيام ها مبارزه شخصى با شخص است به خاطر منافع ، و به همين دليل بى ارزش است . اينكه امام به تبعيت از پدر بزرگوارش مى فرمود: عليه السلام اللهم انك تعلم انه لم يكن منا منافسه فى سلطان … ناظر به اين است كه درد ما و آرزوى ما چه بوده است .
ولى اگر قيام و مبارزه ، مبارزه شخصى با شخص نبود، مبارزه به خاطر منافع نبود، بلكه مبارزه با نوعى عقيده و نوعى رژيم مبتنى بر ظلم و فساد و شرك و بت پرستى و براى رهايى بشريت از بردگى ها اجتماعى و خطرناك تر اعتقادى ، و بالاخره براى نجات بشريت از چنگال عفريت جهل و ضلالت و هيولاى ظلم و استبداد و استثمار بود و و بذل مهجته فيك ليستنفذ عبادك من الجهاله و حيره الضلاله و به انگيزه امر خدا و تحصيل رضاى حق بود كه ان صلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين بر اساس از خود گذشتگى و فداكارى بود، و خلاصه اگر خالصا لوجه اله بود و هيچ منفعتى نداشت ، بلكه منافع را به خاطر حقيقت به خط انداخت ؛چنين مبارزه اى چون جلوه اى از روح حقيقت پرستى بشر است و چون مصداق انى اعلم مالا تعلمون است ، طبعا تقدس و تعالى و عظمت پيدا مى كند. چنين مبارزه مصداق هجرت الى الله و الى الرسول است كه در حديث آمده است . به عبارت ديگر يكه بعد قداست مربوط است به اينكه درد صاحب نهضت چه نوع دردى است و آرزويش چه نوع آرزويى است .
قيام امام حسين اين عنصر را در اعلى واجد بود. منافعش كاملا تامين مى شد، ولى او حاضر شد براى نجات جهان اسلام و براى نجات مسلمين از چنگال ظلم ، جان و مال و تمام هستى خود را به خطر بيندازد، از اين جهت صددرصد يك شهيد و يك پاكباخته است ، بلكه سيدالشهداء و سالار پاكباختگان است .
عامل دومى كه به يك نهضت قداست و تعالى و جنبه جاودانى مى دهد، شرايط خاص محيط است . چراغ در روز روشن هيچ ارزشى ندارد و در شب مهتاب و هواى صاف و آسمان پرستاره ارزش كمى دارد، ولى در تاريكى مطلق كه چشم ، چشم را نمى بيند، ارزش زيادى دارد، مانند آبى است كه در بيابان بر تشنه اى ببارد؛ يا بارانى است كه در شدت بى آبى و خشكى و عطش محصول از ابر فرو ريزد. و به عبارت ديگر عامل دوم نوع قدرتى است كه با آن درگير شده اند، در مقابل فرعون ها، نمردها، انا ربكم الاعلى ها، مغرورها، مستبدها، خونخوارها كه از شمشيرشان خون مى چكد.
پيغمبر اكرم فرمود: افضل الاعمال (يا: افضل الجهاد كلمه عدل عند امام جائر در شرايطى كه آزادى وجود دارد، از آزادى زدند هنر نيست ، ولى در شرايط كه استبداد وجود در كه آزادى وجود دارد، دم از آزادى زدن هنر نيست ، ولى در شرايطى كه استبداد و جور در نهايت قدرت ، حكومت مى كند، نفس ها در سينه ها حبس شده است ، زبان را از پشت گردن بيرون مى آورند، دست ها و پاها بريده مى شود، سرها بر نيزه ها بلند را از پشت گردن بيرون مى آورند، دست ها و پاها بريده مى شود، سرها بر نيزه ها بلند مى شود، ياس مطلق حكمفرما است و به تعبير اميرالمومنين : يظن الظان الدنيا معقوله على بنى اميه (آرى ، در چنين شرايطى دم از آزادى هنر است .) مى فرمايد: (خطبه 91): الا و ان اخوف الفتن عندى عليكم فتنه بنى اميه ، فانها فتنه عمياء مظلمه : عمت خطتها، و خصت بليتها، و اصاب اليلاء من ابصر فيها، و اخطا البلاء من عمى عنها. وايم الله لتجدين بنى اميه لكم ارباب سوء بعدى كالناب الضروس : تغذم بفيها، و تخبط بيدها، و تزبن برجلها، و تمنع درها، لا يزالون بكم حتى لا يتركوا منكم الا نافعا لهم او غير ضائر بهم ، و لا يزال بلاوهم عنكم حتى لا يكون انتصار احداكم منهم الا كانتصار العبد من ربه .
از اين نظر ارزش قيام از جنبه شهامت و حقير شمردن دژخيمان و ستمگران و فرعون ها و نمرودها است . چنانكه مى دانيم قيام ابراهيم و موسى و عيسى و رسول اكرم در برابر اين قدرت هاى حاكم اهريمنى بود، و همين كه شرايط نامساوى بود و يك تنه قيام مى كردند و مصداق كم من فئه قليله غلبت فئه كثيره باذن الله بود، ارزش مى دهد به اين قيام ها.
عجب است كه برخى - مثل نويسنده شهيد جاويد - براى اينكه قيام امام حسين را موجه جلوه دهند سعى مى كنند به نحوى ثابت كنند كه مردم كوفه واقعا قدرتى بودند و قابل اعتماد بودند، در صورتى كه عظمت قيام قدرتى بودند و قابل اعتماد بودند، در صورتى كه غظمت قيام حسينى در اين است كه (امام ) يك تنه قيام كرد، ولى اثر روحى و روانى اش در حدى بود كه آن روز را تكان داد و اثرش هنوز باقى است .
عامل سوم مربوط است به درجه روشن بينى ، به درجه آگاهى اجتماعى و به درجه جهت شناسى و به درجه خبرويت مانند يك پزشك آگاه كه هم بيمارى را مى شناسد و هم راه علاج را، هم به نوع خواب ملت آگاه است و هم به كيفيت بيدار كردن . اين است كه اين نهضت توام است با يك بينش و درك قوى و يك بصيرت خارق العاده و نافذ و يك دوربينى زياد كه طبق مثل معروف : در خشت مى بيند آن چيزى را كه ديگران در آئينه نمى بينند. به اصطلاح قيام پيش رس (نه زودرس ) اعلام خطرى است قبل از آنكه ديگران خطر را احساس كنند.
عمده مطلب اين بود كه يك جريان پشت پرده اى آن روز امويان داشتند كه امام حسين آن را رو كرد و به روى پرده آورد. حتى شرابخوارى يزيد هم از نظر وسائل آن روز يك جريان پشت پرده بود كه بعدها به روى پرده آمد. ابوسفيان طرح يك سياستى را در خانه عثمان (ريخت ) كه فوق العاده خطرناك بود. گفت : يا بنى اميه ! تلقفوها تلقف الكره و لتصيرن الى اولادكم وراثه . (ظاهرا نظرش اين بود كه با پشتوانه دينى و جعل احاديق اين امر را موروثى كنند) اما والذى يحلف به ابوسفيان … . جمله امام حسين : و على الاسلام السلام اذا قد بليت الامه براع مثل يزيد . شايد نظر است به عملى شدن ابوسفيان .
اينكه امام حسين به اثر كارش ايمان داشت و مكرر مى گفت : بعد از من اينها سرنگون خواهند شد، دليل ديگرى بر درك قوى آن حضرت .


موضوعات: بدون موضوع
   سه شنبه 26 آبان 1394نظر دهید »

قيام مقدس حسينى
چرا امام حسين قيام كرد، درست مثل اين است كه بگوييم چرا پيغمبر اكرم در مكه قيام كرد و با قريش سارش نكرد؟ و يا چرا على مرتضى اينقدر رنجج حمايت پيغمبر را در بدر و حنين و احد و احزاب و ليله المبيت متحمل شد؟ و يا چرا ابراهيم يك تنه در مقابل قدرت عظيم نمرود قيام كرد؟ چرا موسى در حالى كه جز برادرش هارون كسى نداشت به دربار فرعون رفت ؟
معناى اين چرا اين است كه امام حسين وقتى قيامش موجه بود كه جندى و سپاهى برابر با يزيد داشته باشد و حال آنكه اگر امام حسين سپاهى برابر يزيد مى داشت و در اجتماعى قيام مى كرد كه مردم دو دسته بودند و دو صف عظيم را تشكيل مى دادند و امام حسين در جلو يك صف بود، قيام حسينى يك قيام مقدس و جاويدان نبود، اين چراها در همه قيام هاى مقدس و تاريخى هست . قيام هاى مقدس بشرى داراى دو تشخيص ‍ است :
يكى از نظر هدف قيام ، يعنى اين قيام ها براى مقدمات عالى انسانيت است ، براى توحيد است ، براى عدل است ، براى آزادى است ، براى رفع ظلم و استبداد است ، نه به خاطر كسب جاه و مقام يا تحصيل ثروت و به قول حنظله باد غيسى كسب مهمترى و يا حتى برا تعصب وطنى ، قبيله اى ، نژداى ، ديگر اينكه اين قيام ها برقى است كه در ظلمت هاى سخت پديد مى آيد، شعله اى است كه در ميان ظلم ها و استبدادها و استيثارها و زورگويى ها مى درخشد، ستاره اى است كه در تاريكى شب در آسمان سعادت بشر طلوع مى كند، نهضتى است كه مورد تصويب عقلاى قوم ! قرار نمى گيرد.


موضوعات: بدون موضوع
   سه شنبه 26 آبان 1394نظر دهید »

1 ... 203 204 205 ...206 ... 208 ...210 ...211 212 213 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم