زمين کربلا به بهشت مي رود
در کتاب کامل الزيارة ازفخرالسّاجدين حضرت زين العابدين عليه السلام روايت شده است که خداوند سبحان و تعالي کرب بلا را حرم امن و با برکت قرار داده بيست و چهار هزار سال قبل از آن که کعبه را خلق نمايد، و چون حقّ تعالي در ابتداي قيامت زمين را به زلزله در مي آورد، و زمين کربلا را با خاکش نوراني و صاف بالا برند.
پس آن را بهترين باغ از باغهاي بهشت مي گرداند و بهترين مساکن از مسکنهاي بهشت که ساکن نمي شود در آن مگر مقربان و پيامبران و رسولان و آن زمين روشنائي مي دهد در بهشت چنانکه ستاره هاي بسيار روشن در ميان ستاره ها براي اهل زمين روشنائي مي دهند که نورش ديده هاي اهل بهشت را خيره ميکند.
و آن زمين مقدّس ندا ميدهد در ميان بهشت منم آن زمين طيّب و مبارکي که در آغوش گرفتم و در بر داشتم نعش بهترين شهيدان و سيد جوانان اهل بهشت حسين بن علي عليه السلام را. [1] .
جان به قربان تو و کرب بلايت يا حسين
اين سر شوريده ام دارد هوايت يا حسين
روز و شب در آرزوي مرقدت آرام به سر
کي شود مأوي کنم در کربلايت يا حسين
پی نوشتها :
[1] کامل الزّيارة ص 86.
منبع: داستانهايي از زمين کربلا ؛ ر- يوسفي
خاک کربلا و هديه ملائک
در روايات ميباشد که خداوند عالم خاک کربلا را تحفه و هديه حورالعين قرار داده است، چنانچه در کتاب شريف سفينة النّجاة روايت شده است که: هر گاه ملائک ملا اعلي و مقرب درگاه خداوند بر زمين نزول مي کنند حورالعين به ايشان ميگويند که از براي ما خاک کربلا و تسبيحي از آن ارض منوّر بياوريد. [1] .
پی نوشتها :
[1] سفينة النّجاة ص 56.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا» يعني هيچوقت توقف نداريم.
ما سه تا حركت در قرآن داريم. يك حركت داريم حركت به جلو است. مثل همين آيه، «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا» تو كه ايمان داري برو جلو.
يك ترياكي سالي يك نفر را ترياكي ميكند. صد تا ترياكي را يكجا كنند، سال ديگر حضرت عباسي ميشود دويست تا. اما صد تا از اينها كه نماز جمعه ميروند سال ديگر دويست نفر به نماز جمعه ميروند. الآن ترياكيها از ما جلوتر هستند.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا». تو كه خوب هستي، خوب تر شو.
حديث داريم اگر پول ميخواهي به فقير بدهي به بچهات بده او به فقير بدهد، يعني چه؟ يعني اين كمك به فقير را به يك نسل ديگر هم منتقل كن. اين حركت به جلو.
يك حركت به عقب داريم.
«آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا» (نساء/137) ايمان داشت، كافر شد. «ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ» (بقره/51) گوساله پرست شد. «ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ» (بقره/64) منحرف شد. يعني خوب بود، بد شد. قبلاً دروغ نميگفت حالا دروغ ميگويد. حجابش بهتر بود، بدتر شد. نمازش بهتر بود، زبانش بهتر بود، چشمش بهتر بود.
پس يك حركت به جلو روز به روز بهتر. «زِدْني عِلْماً» (طه/114) روز به روز باسوادتر. «زادَهُمْ هُدىً» (محمد/17). «زِدْني عِلْماً»،. «زادَهُمْ هُدىً»، «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا» اينها همه آياتي است كه روز به روز جلو برو.
آياتي كه روز به روز عقب برو. «آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا»، «ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ» يك عده روز به روز بهتر ميشوند و يك عده روز به روز بدتر ميشوند. يك كسي به يك كسي گفت: يك دعا به ما كن. گفت: خدايا ايشان را مرگش بده! گفت: اِ… حاج آقا! ما گفتيم: دعا كن. گفت: دعايت كردم. گفت: گفتي خدا مرگت بدهد. گفت: تو هر نفسي كه ميكشي يك گناه ميكني. هر روز به گناهان تو اضافه ميشود، زودتر بروي بهتر است.
بعضيها روز به روز بهتر ميشوند، بعضيها روز به روز بدتر ميشوند. پيغمبر فرمود: اگر شبي بخوابم كه در آن روز چيزي ياد نگرفته باشم، آن روز براي من روز مباركي نيست.
مطالعهي ممتد داشته باشيد. به خصوص شبهاي زمستاني، 30/5 غروب ميشود، ميانگين 30/10 ميخوابيم، 5 ساعت است. خوب دو ساعت براي گفتگو با همسر و تلويزيون و شام و دو ساعت، سه ساعت، يك ساعت مطالعه كنيد. در ايران يكي از مشكلاتي كه ما داريم اهل مطالعه كم داريم.
امسال جامانده ایم
امسال از این قافله جامانده ایم. این قافله که هزار و اندی سال است خاطرات آنروزها را زنده میکند.
هر قدر هم تصور کنیم …. امسال همسفر پسر فاطمه نشدیم!
امسال اگر از کاروان اربعین جامانده ای ،بیا برای خودمان روضه بخوانیم.
در موکبهای تنهاییمان بنشینیم و زانوی غم بغل بگیریم و یکیک ستونهای کمسعادتی را بشماریم.
بیا خیال کنیم امسال مهدی هم جزو زوار اربعین جدش است، آنوقت در اینسفر پرندهی دلمان را پر بدهیم تا بینالحرمین. بیا تصور کنیم مهدی پای پیاده اینمسیر را طی میکند و آنوقت به یاد رقیه روضهی پاهای زخمی را بخوانیم.
بیا بنا را بر این بگذاریم که عمودهای اینمسیر را مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میشمارد و بعد گریزی بزنیم به ابالفضل و باور نکنیم که عمود آهنی به سرش خورد.
بیا امسال ما که جامانده از کاروان اربعینیها هستیم گمان کنیم مهدی میانشان است و مریضهایشان را مداوا میکند و بعد روضهی امام سجاد(علیه السلام) و زینب(سلام علیها) را بخوانیم.
بیا به یاد خیمههای سوخته، دلهای سوختهمان را جلا دهیم، بنشینیم و از اینفاصله ،زیارت ناحیه را بلند بلند فریاد بزنیم؛ بعد تصور کنیم مهدی میان اینهمه جمعیت نکند یاد شام بیافتد نکند دلش هوای خرابه بکند یا وقتی به چندقدمی فرات رسید داغ علیاصغر راه گلویش را ببند. یکوقت تل زینبیه برایش قتلگاه نشود و روضهی علیاکبر دلش را خون نکند و خون دلش اشک چشمانش شود و بگوید لابکینعلیکبدلالدموعدما[۱].
نکند مهدی با دیدن گنبد و بارگاه حسین که اربعین از هر روزی باشکوهتر میشود یاد بوسهی زینب بیفتد، یاد آن لحظههای وداع، همان لحظاتی که وصیت مادر اجرا میشد و آن پیراهن پاره و بعد با گریههایش زمین کربلا را بلرزاند.
نکند مهدی پایینپا که میرود یاد عبای پیغمبر بیفتد و پیغمبر کربلا! که توان را از پدر گرفت و پدری که جوانان را صدا میزند و جوانانی که تا ابد داغشان به دل مادرانشان مانده.
اما هرخیالی کنیم و هرقدر کربلا را در ذهنمان بیاوریم امسال از این قافله جامانده ایم. این قافله که هزار و اندی سال است هر سال خاطرات آنروزها را زنده میکند.
هر قدر هم تصور کنیم …. امسال همسفر پسر فاطمه نشدیم!
[۱] فرازی از زیارت ناحیهی مقدسه از زبان امامزمان(عج)به معنی جای اشک بر تو خون میگریم.
با مهدی (عج) در اربعین
اما به درب صحن که رسیدی پیش از آنکه اشکهایت را پاک کنی دعا کن برای آن بازمانده از نسل عاشورا که شاید پای تک تک عمودها گریسته است …..
نمی دانم تا به حال سفره های پهن شده بزرگ دیده ای؟
نمی دانم تا به حال چه تعداد میزبان همزمان دیده ای؟
نمی دانم تا به حال چه مقدار پیاده راه رفته ای؟ چه فاصله ای را؟
نمی دانم تا به حال چند بار جمعیتی را دیده ای که همه همزمان به قصدی خاص در مسیری راه بروند؟ بی ازدحام! بی اختلال و با همدلی!
سالها پیش جمعی از اسرا در همین مسیر، گرسنه و تشنه، کوچک و بزرگشان راه رفتند و هیچ میزبانی از آنان پذیرایی نکرد .
فقط صدای هلهله بود و قدری خاکستر و مقدار کمی نان و خرمای صدقه ای و آن مصیبت زدگان ، در بیابانهای تفتیده، راه رفتند و زمین خوردند و بلند شدند و کشیده شدند و باز راه رفتند…
و امروز را ببین که در پس آن روز آمده است ،عمود به عمود پیش بیا و ببین سفره های گسترده را و میزبانهای خرد و کلان را و جمعیت یکدل و یک صدا را و موکب های پر طنین را از نوای یا حسین ….
همه و همه به محبت یک نفر
فَقَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّ لِلْحُسَیْنِ فِی بَوَاطِنِ الْمُؤْمِنِینَ مَعْرِفَهً مَکْتُومَه [۱]
بیا تا همسفر شویم و از عمود اول ، یک به یک نام ببریم آنهایی را که پشتوانه اهل حرم بودند.
عمود یک: یا قمر بنی هاشم… اویی که یک تنه، سپاه برادر بود و دست او که عمود دلهای کودکان بود
عمود دو: یا علی اکبر … اویی که پدر پس از به میدان رفتنش دنیا را پست و حقیر می بیند[۲] و او که داغش به موهای پدر در لحظه، گرد سپید پیری نشانید.
عمود سه: …
به عمودهای آخر که میرسی دنبال نام کسی نگرد وقتی گنبد و گلدسته حرم سقا را دیدی دیگر به کسی احتیاج نیست؛ فقط دلت را به او بده و به فاصله این دو حرم بنگر.قدمهایت که دست خودت نبود به این فکر کن که همین فاصله ای را که با ذوق راه می روی چقدر حسرت بود برای سقا، تا آب را از علقمه به خیام برساند …
عمود ۱۴۵۲: یا ابالفضل … پدر جان به عمو بگو ما آب نمی خواهیم فقط به خیمه ها برگردد
اما به درب صحن که رسیدی پیش از آنکه اشکهایت را پاک کنی دعا کن برای آن بازمانده از نسل عاشورا که شاید پای تک تک عمودها گریسته است و مسیر را طی کرده است، نمی دانم شاید هم میزبان بوده و از زائران پدرش پذیرایی کرده است، پس دعایش کن.
زائر اربعین زیارتت قبول.
[۱] . بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۳، ص: ۲۷۲
[۲] . عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَاء. لهوف/۱۱۴
<< 1 ... 171 172 173 ...174 ...175 176 177 ...178 ...179 180 181 ... 328 >>