داستان آموزنده کوتاه
مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت ، آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم ؛ بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم . مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید ……………….
یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم.
حرف مردم
لقمان : فرزندم ، هرگز به مدح و ذم مردم اعتنائى مكن . زيرا هر اندازه بكوشى نمى توانى رضايت همه مردم را تحصيل نمائى . پس چنان كن كه خدايت از تو راضى باشد.
فرزند: پدر، دوست دارم شاهدى بر موعظه خود بياورى .
لقمان حكيم همراه فرزندش با الاغ خود از خانه بيرون رفتند.
لقمان سوار الاغ شد و فرزندش پياده مى رفت . جمعى از مردم گفتند: اين پيرمرد چقدر بى رحم است ، خودش سوار شده و طفل خرد سالش بايد پياده برود.
لقمان پياده ، و پسر سوار شد. گروهى ديگر گفتند: چه پسر بى ادبى ، او سوار بر الاغ شده ، ولى پدر پيرش پياده مى آيد. اين بار هر دو سوار شدند. عده اى گفتند: اينها چقدر بى رحم هستند. الان پشت الاغ مى شكند.
ناچار هر دو پياده شدند و به حركت خود ادامه دادند. بعضى گفتند: اينها چه اندازه احمق هستند، الاغ دارند، اما پياده مى روند.
لقمان : فرزندم ، حالا دانستى هيچ راهى براى كسب رضايت همه مردم نيست !
امام علی (ع) : فکر آینه ی صاف است . کسی که نیکو بیندیشد دستخوش لغزش نمی شود .
1) فکر در عاقبت گناه ، عامل توبه است
2) فکر در فنای دنیا ، عامل زهد است
3) فکر در نعمت ها ، عامل حب به خدا است
4) فکر در حوادث عبرت آور ، عامل تواضع است
5) فکر در مرگ ، عامل کنترل هوس های نفسانی است
6) فکر در احوال بزرگان ، عامل مقایسه و رشد است
7) فکر در عواقب کار ، عامل مصونیت از گناه است
8) فکر در عذاب الهی ، عامل حوف ای خدا است
9) فکر در ضعف ها ، عامل توکل است
10) فکر در وسوسه ، عامل اعتصام و اراده ی قوی است
11) فکر در تاریخ ، عامل عبرت است
12) فکر در مصنوعات و آفریده ها ، عامل ایمان به خدا است
13) فکر در آیات و احکام خدا ، عامل تسلیم در برابر فرمان خداست
14) فکر در مفاسد اخلاقی ، عامل تهذیب است
15) فکر در سختی های دیگران ، عامل استقامت است
16) فکر در نیکی ها و مهربانی های پدر و مادر ، عامل احسان به آنهاست
فکر عبادتی است بی وسیله و مانند حج و … نیاز به وسیله ندارد
فکر عبادتی است بی ریا ، زیرا پیدا نیست تا ریا بردار باشد
پس در تمام کارها قبل از انجام آن عمل در عواقبش بیندیش
اجر و ثواب بیمار و بیماری
برخی گمان می کنند که بیماری یکی از پدیده های نکبت بار هستی است که پیامدی جز سختی و بیچارگی به دنبال نخواهد داشت. اما پیشوایان ما به ما آموخته اند که بیماری برای مومنان نه تنها عذاب الهی نیست بلکه می تواند ثمرات فراوانی را نیز در پی داشته باشد. توجه و مرور برخی از این نتایج، دل را در لحظات بیماری آرام می کند و تحمل آن را برای او لذت بخش می نماید.
این آثار برآمده از سخنان معصومان عبارتند از:
1ـ غفلت زدایی
سلامتی اگرچه یکی از نعمت های الهی است اما گاهی انسان را مغرور می کند و او را از یاد خداوند غافل مینماید. اما در مقابل لحظات سخت زندگی همانند تلنگری به شیشه دل انسان او را از خواب غفلت بیدار میکند و ضعف و کوچکی او را یادآور می شود و حباب کاذب غرور را می شکند. امام باقر علیه السلام میفرماید:
الجَسَدُ إذا لم یَمرَضْ أشِرَ و لا خَیرَ فی جَسَدٍ یَأشَرُ(مشكاة الأنوار، 487)؛ جسم اگر بیمار نشود، سرمست مى شود و در بدنى كه(به بیمارى دچار نشود و) سرمست شود، خیرى نیست.
2ـ افزایش روحیه صبر و شکیبایی
سختی و گرفتاری در زندگی هر انسانی وجود دارد و ناخوشایندی ها ممکن است برای برخی بیش از دیگران وجود داشته باشد. اما مهم آن است که انسان بتواند در برابر مشکلات زندگی صبورانه عمل کند و راه حلی مشکل گشا بیابد.
زندگی همانند یک جنگ تمام عیار است که باید در برابر ناملایمات آن شکیبایی ورزید و با مشکلات و سختی های آن دست و پنجه نرم کرد.
اما گاهی بد نیست که به صورت آزمایشی نیروی خود را محک زد و برای جنگ های بزرگ رزمایشی واقعی به راه انداخت. گویا خداوند نیز گاه به وسیله بیماری، یک مانور شکیبایی به راه می اندازد و روحیه انسان را برای روزهای سخت تر از آن آماده می سازد.
بیماری، همانند یک سوهان زبر روح انسان را صیقلی می کند و بر مراتب معنوی او می افزاید. بی تردید بدون گذر از کوره پرحرارت سختی ها نمی توان طلای ناب وجود را پدیدار کرد. شاید به همین خاطر است که خداوند برخی از شایستگی ها را جز با سختی و بیماری به انسان نخواهد داد
یکی از یاران امام صادق علیه السلام می گوید که از حضرت شنیدم که می فرمود:
هر كس شبى بیمار شود و آن را نیكو بپذیرد و خدا را شکر و سپاس گوید، كفّاره شصت سال (عمر سراسر لغزش) او خواهد بود. راوى مىگوید: گفتم: معناى نیكو پذیرفتن آن چیست؟ فرمود: بر رنج و ناراحتى آن صبر كند.(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 193)
3ـ افزایش درجات معنوی
بیماری، همانند یک سوهان زبر روح انسان را صیقلی می کند و بر مراتب معنوی او می افزاید. بی تردید بدون گذر از کوره پرحرارت سختی ها نمی توان طلای ناب وجود را پدیدار کرد. شاید به همین خاطر است که خداوند برخی از شایستگی ها را جز با سختی و بیماری به انسان نخواهد داد. پیامبر خدا می فرماید:
انسان نزد خداوند درجه ای دارد که تنها با عمل خود به آن نخواهد رسید تا اینکه بدنش به بلایى گرفتار شود و بدین وسیله، به آن درجه دست یابد. (الدعوات، ص172)
بنابراین خداوند به وسیله شکیبایی در برابر بیماری مقامی به انسان خواهد داد که دستیابی به آن با هیچ عملی ممکن نیست.
4ـ کفاره گناهان
هر عملی عکس العملی دارد و هر اشتباهی تاوانی را می طلبد. اما چه بهتر که این تاوان در همین دنیا پس داده شود و این عقاب در همین سرای ناپایدار صورت پذیرد و چیزی برای سرای باقی، باقی نماند. امیر مومنان می فرماید:
إذا ابتَلَى اللّهُ عَبداً أسقَطَ عنهُ مِنَ الذُّنوبِ بقَدْرِ عِلَّتِهِ(دعائم الإسلام, ج 1، ص 218)؛ هرگاه خداوند بنده اى را دردمند كند به اندازه بیمارى اش گناهان او را مى زداید.
گویا خداوند نمی خواهد که بنده اش را به خاطر گناهانش در آتش سوزان جهنم بسوزاند و او را در کنار ددمنشان و هرزگان روزگار قرار دهد. به همین خاطر است که آتشی کوچک مهیا می کند و او را کمی در تب و تاب بیماری می سوزاند و به همین وسیله از گناهان او در می گذرد. پیامبر خدا می فرماید:
المَریضُ تَحاتُّ خَطایاهُ كَما یَتَحاتُّ وَرَقُ الشَّجَرِ(میزان الحکمه، ج 10، ص 490)؛ گناهان شخص بیمار، همچون برگ درخت، مى ریزد.
5ـ پاکسازی روح
بیماری نه تنها کارنامه عمل انسان را از زشتی ها پاک می کند و کفاره گناهان او به حساب می آید بلکه روح زنگار بسته انسان را نیز شست و شو می دهد و پاک می نماید. تب و رنجی که انسان در طول بیماری متحمل می شود گویا بر پیشانی دل، آبی پاک را می نشاند که شست و شو دهنده آلودگی های گذشته او است. امام رضا علیه السلام می فرماید:
الْمَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهِیرٌ وَ رَحْمَةٌ (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 193)؛ بیمارى، مایه پاكى و رحمت مؤمن است.
6ـ پاکسازی تن
گناه، همانگونه که روح انسان را آلوده می کند، تاثیرات نامیمونی بر روی تن آدمی نیز خواهد گذاشت که برخی از بیماری ها این تاثیرات سوء را می سوزانند و از بین می برند. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرماید:
بیمارى، تن را از گناهان مى پالاید، همچنان كه دم (و کوره) آهنگرى، ناخالصى آهن را مى زداید. (بحارالأنوار، ج 81، ص 197)
بیماری نه تنها کارنامه عمل انسان را از زشتی ها پاک می کند و کفاره گناهان او به حساب می آید بلکه روح زنگار بسته انسان را نیز شست و شو می دهد و پاک می نماید. تب و رنجی که انسان در طول بیماری متحمل می شود گویا بر پیشانی دل، آبی پاک را می نشاند که شست و شو دهنده آلودگی های گذشته او است
7ـ عبادت
تحمل بیماری یکی از عبادت ها به حساب می آید. انسان در ایام بیماری می تواند با صبر و شکیبایی توشه آخرتش را لبریز کند و عبادات فراوانی برای خود ثبت نماید. پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله به امیرمومنان علیه السلام می فرماید:
ای على! ناله مؤمن بیمار چون تسبیح است و فریادش تهلیل و خوابش در بستر بیمارى عبادت است و پهلو به پهلو شدنش جهاد.(مكارم الأخلاق, ص 439)
8ـ پاداش
خداوند برای برخی از کارها پاداشی بس بزرگ در نظر گرفته است و در عوض آن هدیه ای بس گران عرضه می کند. تحمل بیماری برای مومنان از جمله همان کارهایی است که خداوند ارزش بسیاری برای آن قایل است. امام باقر علیه السلام می فرماید:
سَهَرُ لَیلَةٍ مِن مَرَضٍ أو وَجَعٍ أفضَلُ و أعظَمُ أجرا مِن عِبادَةِ سَنَةٍ(الكافی، ج 3، ص 114)؛ پاداش شبى از بیمارى یا درد نخفتن، برتر و بزرگتر از یک سال عبادت است.
این پاداش به قدری بزرگ و با ارزش است که پیامبر خدا در مورد آن می فرماید:
از مؤمن و بیتابىِ او از بیمارى تعجّب مى كنم. اگر مى دانست كه چه ثوابى در بیمارى هست، بى گمان دوست مى داشت پیوسته بیمار باشد تا آنگاه كه پروردگار خود را دیدار كند. (التوحید، ص 114)
البته این سخن پیامبر به این معنا نیست که از خدا درخواست بیماری طولانی کنیم و دوست داشته باشیم تا آخر عمر در بستر به سر بریم بلکه سخن ایشان ترغیبی است بر شکیبایی در برابر بیماری و اشاره ای است به پاداش بزرگی که در پی آن خواهد آمد.
9ـ ثبت عبادات دوران سلامتی
بیماری، انسان را از کارهای روز مره می اندازد و عبادات و خدمت رسانی او را کاهش می دهد. اما خداوند برای این مشکل نیز راه چاره ای طراحی کرده است و پاداش بزرگتری به بیمار عنایت کرده است. روزی پیامبر خدا صلى الله علیه و آله سر به آسمان برداشت و لبخندى زد. اصحاب علتش را پرسیدند. حضرت فرمود:
از دو فرشته اى تعجب كردم كه از آسمان به زمین فرود آمدند و به سراغ بنده مؤمن درستكارى در جایگاه نمازش رفتند تا عمل روز و شب او را بنویسند. اما وى را در نمازگاهش نیافتند. پس به آسمان رفتند و عرض كردند: اى پروردگار ما! به سراغ فلان بنده مؤمنت در مصلایش رفتیم تا عمل شبانه روز او را بنویسیم، اما پیدایش نكردیم و او را در دام(بیمارى) تو یافتیم؟
خداوند فرمود: براى بنده من، تا زمانى كه در دام من است، مانند خیر و ثوابى را بنویسید كه در زمان سلامتیش انجام مى داد. زیرا بر من است كه وقتى سلامتى را از او باز مى گیرم، اجر كارى را كه در زمان تندرستى اش مى كرده است، برایش بنویسم.
(الكافی، ج 3، ص 113)
پس اگر بیمار شدیم با این تفاسیر جای نگرانی نیست
از پندهاى پيامبر صلى الله عليه و آله
مردى خدمت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم رسيد. عرض كرد: يا رسول الله ! بر من عملى بياموز كه خدا مرا دوست داشته باشد، و مردم نيز مرا دوست داشته باشند، و مال من زياد گردد، و بدن من سالم باشد و عمر من طولانى شود و با شما در قيامت محشور گردم .
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در جواب فرمودند: اين شش خصلت است و احتياج به شش خصلت نيز دارد.
1- هرگاه بخواهى خداوند تو را دوست بدارد، از غير او پروا كن و تقوا پيشه ساز.
2- هرگاه بخواهى مردم تو را دوست بدارند، به آنان نيكى كن و چشم طمع به دارايى آنان نداشته باش .
3- هر گاه بخواهى خداوند ثروتت را افزون كند، آن را پاك گردان (واجبات مالى خود را اداء كن ).
4- هرگاه بخواهى خداوند بدنت را سلامت بدارد، بسيار صدقه بده .
5- هرگاه بخواهى خداوند عمرت را طولانى كند، صله رحم كن .
6 - هرگاه بخواهى خداوند تو را با من محشور گرداند سجده هايت را طولانى كن
<< 1 ... 168 169 170 ...171 ...172 173 174 ...175 ...176 177 178 ... 328 >>