دختران چگونه می توانند از سویی شاد بپوشند و از سویی بدون تبرّج در جامعه حضور داشته باشند؟

حجاب به معنای حضور بدون تبرّج بانوان در جامعه است، اما از طرفی نوجوانان و جوانان به اقتضای فطرت تمایل دارند مورد توجه قرار گیرند. حال چگونه یک دختر جوان می تواند هم از پوشش های شاد (در طرح و رنگ) استفاده کند و هم حضور بدون تبرّج داشته باشد؟

واژه حجاب در لغت به معنای پرده و حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله می شود. البته مفسران و محققان گفته اند واژه حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاحی جدید است. آن چه در گذشته در این مورد به کار می رفته، به ویژه در اصطلاح فقها، واژه «ستر» به معنای پوشش است. در قرآن کریم برای رشد و تعالی زن و نیز سالم سازی محیط خانه و اجتماع، حجاب برای زنان، واجب شده است.

قرآن برای حجاب، علاوه بر پوشش بدن، اقسام دیگری قائل است:
حجاب و پوشش در نگاه

آن جا که می فرماید: «ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند»و نیز «ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.»
حجاب در گفتار

«پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار است به طمع افتد.»
حجاب در رفتار

به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: «و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهای شان معلوم شود.»

اما در خصوص سؤال باید چند نکته را متذکر شویم:
انسان؛ موجودی دو بعدی

از نگاه قرآن انسان موجودی است که از یک سو فطرتی الهی و از سوی دیگر، طبیعتی مادی دارد.

فطرت او را به سمت معارف بلند، معنویات و خیرات دعوت می کند و طبیعت او را به حضیض مادیّت، شهوات و شرور فرا می خواند. حیات انسان صحنه مبارزه دائم بین طبیعت و فطرت اوست.برخی به اشتباه، فطرت پاک و الهی را با طبیعت و خواسته های نفسانی خود یکی می دانند، لذا دچار تعارض و خطای معرفتی شده و از حقیقت دور می شوند.
پوشش؛ سبب احترام

پوشش بیشتر زن، سبب می گردد ارزش زن در برابر مرد بالا رود. اگر اسلام تاکید کرده است که زن متین تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نگذارد، برای آن است که بر احترام زن افزوده شود و همچون کالای بی ارزشی تلقی نگردد که به راحتی در اختیار همگان است.
مواظبت بر امری فطری

از مطالعات تاریخی نیز استفاده می شود که انسان در هیچ مقطعی بدون پوشش زندگی نکرده است و این مطلب نشان می دهد شرم و حیا به صورت ذاتی در انسان وجود دارد. از آیات مربوط به خلقت حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش و حجاب استفاده می شود. خداوند در قرآن به انسان ها هشدار می دهد که مواظب باشند مبادا همان گونه که فتنه و فریب شیطان باعث برهنگی آدم و حوا گردید، موجب فریب و برهنگی آنان نیز بشود. قرآن همچنین از وسوسه شیطان برای برهنگی آدم و حوا خبر می دهد و بالاخره از کارایی وسوسه شیطان نسبت به آدم و حوا و خوردن از شجره ممنوعه و در نتیجه، آشکار شدن زشتی های آدم و حوا و اقدام آن دو به پوشاندن بدن خود با برگ درختان می گوید.
معنای واژه تبرّج

قرآن کریم در این زمینه به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «شما در خانه های خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین در میان جمعیت ظاهر نشوید» و اندام و وسایل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید (وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی).

منظور از جاهلیت اولی، ظاهراً همان جاهلیت مقارن عصر پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است. آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند و دنباله روسری های خود را به پشت سر می انداختند به طوری که گلو و قسمتی از سینه و گردنبند و گوشواره های آن ها نمایان بود. درواقع قرآن همسران پیامبر صلی الله علیه و آله را از این گونه اعمال باز می دارد.


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 21 آذر 1394نظر دهید »

آیا مقدم داشتن دختران بر پسران در آیه ۴۹ سوره شوری، اشاره به نکته ای دارد؟

خداوند در قرآن کریم در زمینه مشیت و قدرت مطلقه خود می فرماید:

«لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُور؛ مالکیّت و حاکمیّت آسمان ها و زمین از آن خدا است هر چه را بخواهد می آفریند؛ به هر کس اراده کند دختر می بخشد و به هر کس بخواهد پسر می دهد.»

همان گونه که می دانید هیچ یک از کارهای خداوند حتی جابه جایی و تقدیم کلمات بدون دلیل و حکمت نیست، منتهی بشر بدون عنایت الهی و امداد از سخنان پیشوایان دین علیهم السلام راهی برای دست یابی به این حکمت ها ندارد. در روایات به دلیل تقدیم کلمه اناث(دختران) بر ذکور (پسران) در این آیه اشاره ای نشده است، اما مفسران در برداشت های استحسانی می گویند این تقدیم می تواند از یک سو بیانگر اهمیتی باشد که اسلام به احیای شخصیت زن می دهد و از سوی دیگر به آن ها که به دلیل پندارهای غلط از تولد دختر کراهت داشتند، بگوید او بر خلاف خواسته شما آن چه را به آن تمایل ندارید می دهد، و این دلیل بر این است که انتخاب به دست شما نیست

از طرفی شاید مقدّم داشتن دختران بر پسران (در این آیه) اشاره بر این باشد که دختر خود یکی دیگر از هدیه های بزرگ خدا است یا برای آن که مردم عهد جاهلی دختر را دوست نمی داشتند، ولی در عین حال خداوند دختر می بخشد، پس او بخشنده هر چیزی است که می خواهد و به هر گونه ای که بخواهد، آیا این بر وسعت فرمان روایی و شدّت تسلّط و چیرگی او دلالت نمی کند؟


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 21 آذر 1394نظر دهید »

آیا احادیثی که می فرماید دختران حسنه و پسران نعمت اند، موثق اند؟ توجیه شان چیست؟

حسنه بودن دختران و نعمت بودن پسران موضوعی است که با عبارات مختلف در روایات گوناگون آمده است. حتی اگر برخی از این روایات از نظر سند چندان قوی و مورد اعتماد نباشند، ولی با توجه به کثرت این دست از روایات، نوعی تواتر معنوی از آنها استفاده می شود. به عنوان نمونه تعدادی از آن ها بیان می گردد.

۱- «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ فَإِنَّمَا یُثَابُ عَلَی الْحَسَنَاتِ وَ یُسْأَلُ عَنِ النِّعْمَةِ؛ از امام صادق(ع) نقل شده است: دختران، حسنه اند و پسران نعمت و (روز قیامت) برای حسنه پاداش داده می شود و از نعمت سؤال خواهد شد.»

۲- «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْبَنُونَ نَعِیمٌ وَ الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ اللَّهُ یَسْأَلُ عَنِ النَّعِیمِ وَ یُثِیبُ عَلَی الْحَسَنَاتِ؛ از امام صادق(ع) نقل شده است: پسران نعمت اند و دختران حسنه و خداوند از نعمت سؤال می کند و بر حسنات پاداش می دهد.

۳- الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعَمٌ فَالْحَسَنَاتُ تُثَابُ عَلَیْهِنَّ وَ النِّعْمَةُ تُسْأَلُ عَنْهَا؛ امام صادق(ع): دختران، حسنه اند و پسران نعمت، برای حسنه پاداش خواهد بود و از نعمت سؤال خواهد شد.

۴- «وَ قَالَ (ع) الْبَنَاتُ مِحْنَةٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ وَ اللَّهُ تَعَالَی یُعْطِی الْجَنَّةَ بِالْمِحْنَةِ لَا بِالنِّعْمَة؛ امام صادق(ع) می فرماید: دختران مشقت و گرفتاری و پسران نعمت اند، خدای تعالی بهشت را به محنت می دهد نه به نعمت.»

آن چه در مورد این دست از روایات می توان گفت، این است که این تعابیر با توجه به آن شرایط زمانی که دختران دارای چندان جایگاهی در میان اعراب، بویژه اعراب جاهلی نبودند، صادر شده است تا به آن ها اعلام کند دختران، هدیه الهی هستند و با آن ها متناسب با شأن آنان برخورد کنید و خداوند در قبال آن ها فقط پاداش می دهد، اما پسران نعمت اند که باید نسبت به آن پاسخ گو باشید.

جامعه ای که وقتی به پیامبرش، مژده فاطمه سلام الله علیها داده شد، ناخرسندی در چهره اصحاب نمایان می شود. تا جایی که پیامبر(ص) به آنان می فرماید چه شده است شما را؟ چرا چهره ها دگرگون شده است؟! دختر گل معطّری است که آن را می بویم و روزیش هم با خداوند است.

از لحن این روایات فهمیده می شود که فرزندان پسر برای مردم، نوعی سرمایه کاری و پشتوانه اقتصادی به شمار آمده و دختران از نگاه آن ها تنها نیروی مصرف کننده بودند، لذا تعبیر به سؤال از نعمت می تواند به همین جنبه نظر داشته باشد که ای مردم! این نعمتی که خداوند به شما داده و از او در جنبه های مالی و اقتصادی استفاده می کنید، فردا باید بابتش پاسخ گو باشید.


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 21 آذر 1394نظر دهید »

پنج دروغی که جنبش صهیونیسم به خورد جهانیان داد
موسسات تبلیغاتی رژیم صهیونیستی از مدت ها پیش ایده بازگشت یهودیان به فلسطین به عنوان سرزمین موعود را ترویج کرده و مدعی هستند که این موضوع در کتب عهد قدیم نوشته شده است. آنها در کشورهایی با اکثریت پروتستانتیسم نظیر آمریکا و انگلیس موفق بودند، چرا که کتاب مقدس اهمیت بالایی در عبادات آن ها دارد.

29 نوامبر سالروز تصویب تجزیه فلسطین در سازمان ملل متحد است. روزنامه الاخبار لبنان در مقاله ای به بررسی راهکار رژیم صهیونیستی از زمان اعلام موجودیت ننگین خود تاکنون برای جلب توجه افکار عمومی در پی اشغالگری اراضی فلسطین پرداخته و به تشریح پنج دروغ بزرگی پرداخت که جنبش صهیونیسم در راستای جلب توجه افکار عمومی از آن بهره می برند.
اول: سرکوب یهودیان در جهان عرب

ابزار تبلیغاتی رژیم صهیونیستی همواره به دنبال ترویج این دروغ برآمده که یهودیان در دولت های عربی قبل از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در سال 1948 اذیت و آزار می شوند. واقعیت این است که یهودیان هرگز از قدیمی ترین دوره ها تا قرن بیستم در دولت های عربی مورد بدرفتاری قرار نداشتند، بلکه اذیت و آزار آنها در اروپا مطرح بود. این اتفاقات نیز تنها منحصر به جنبش نازیسم در قرن بیستم نیست، بلکه از زمانی دنبال می شود که پاپ واتیکان در سال 1555 دستور ضرورت انزوای آن ها را صادر کرد.

در جهان عرب یهودیان در اوج شکوفایی بوده و مراکز مهمی را از زمان دولت عباسی در اختیار داشتند. هنگامی که اروپا درهای خود را به روی یهودیان در سال 1492 بست، یهودیان اندلس به سمت کشورهای عربی گرویدند. هنگامی که ارتش ناپلئون در سال 1798 به فلسطین حمله کرد، احمد پاشا الجزار در برابر او مقاومت کرد، و دو یهودی فلسطینی به نام های شاوول فرحی و فرزندش حاییم به او در مسیر مقاومت کمک کردند.

در سال 1843 کنسولگری های انگلیس در مورد یهودیان دمشق می نویسد که آن ها جزو ثروتمندان هستند و خانه ای آن ها مانند قصر است. مهم ترین بازرگانان دمشق در آن زمان خانواده نسیم با نام های مراد و فرحی و رافائل نسیم بودند که در آمد هر کدام از آن ها یک میلیون و پانصد هزار لیره عثمانی در سال است. کنسولگری های اروپا در دمشق از اینکه اوضاع تاجران یهودی در دمشق از سطح مالی پادشاه انگلستان بهتر است، تعجب می کردند.

با این وجود عامل موفقیت جنبش صهیونیسم در شستشوی مغزی دنیای غرب است، چرا که ملت های اروپایی و آمریکای شمالی عادت داشتند که از آزار و اذیت یهودیان در اروپا بشنوند و فیلم هایی را در این رابطه دیده و کتاب هایی را در مورد آن خوانده بودند. آن ها به این ترتیب این آمادگی را دارند که بلافاصله موضوع آزار و اذیت یهودیان در کشورهای عربی را بپذیرند و قبول کنند که عرب ها آن ها را به دریا می انداختند.
دوم: دروغ سرزمین موعود

موسسات تبلیغاتی رژیم صهیونیستی از مدت ها پیش ایده بازگشت یهودیان به فلسطین به عنوان سرزمین موعود را ترویج کرده و مدعی هستند که این موضوع در کتب عهد قدیم نوشته شده است. آن ها در این دروغ پردازی نیز بویژه در کشورهایی با اکثریت پروتستانتیسم نظیر آمریکا و انگلیس موفق بودند، چرا که کتاب مقدس اهمیت بالایی در عبادات آن ها دارد.

به این ترتیب حمایت از اسرائیل اساساً از اعتقادات دینی مردم مغرب زمین سرچشمه می گیرد. ادعاهای مربوط به سرزمین موعود در کتاب ها و نوشته های صهیونیستی از قرن 19 مطرح شده است، اما این مسائل مبتنی بر خیال پردازی ها و اطلاعات غلط و شناخت جزئی مؤلفان این کتاب ها نسبت به تورات بوده است. اشاره به بازگشت در کتاب مقدس آمده، اما در مرحله بردگی برای بابلی ها نوشته شده است، یعنی زمانی که طیطس حاکم روم در فلسطین در سال 70 قبل از میلاد مسیح یهودیان را به عراق تبعید کرد. در این دوره یهودیان فلسطین تنها 15 درصد از یهودیان جهان را شامل می شدند که در غرب آسیا و اروپا و شمال آفریقا زندگی می کردند.

به این ترتیب موضوع بازگشت هیچ ارتباطی به فلسطین کنونی یا یهودیان اروپا در قرن بیستم ندارد، چرا که اصلاً آباء و اجداد آن ها هرگز در فلسطین حضور نداشتند. اساس ادعاهای صهیونیسم در این رابطه مطالب منتشرشده در روزنامه یهودیان آلمانی با عنوان “دیر اورینت” است. این روزنامه در مقاله ای تخیلی نقشه ای از مشرق عربی را ترسیم کرده و بخش عمده ای از آن از رود فرات تا نیل شامل کشورهای لبنان و فلسطین و بخش های وسیعی از سوریه و کرانه رود نیل در مصر را جزو سرزمین موعود نامیده است. این نقشه 56 سال قبل از انتشار این روزنامه در کنفرانس جنبش صهیونیسم در شهر بازل سوئیس در سال 1897 ترسیم شده بود.

اما واقعیت تاریخی ارائه شده از سوی کارشناسان و باستان شناسان غربی این است که یهودیان فلسطین و شرق اردن در 2500 سال پیش 12 قبیله بودند که مناطق کوهستانی کرانه باختری و منطقه الجلیل در مدت مشخصی زندگی کرده اند. 10 مورد از این قبایل مدتی بعد منقرض شدند و نسب آنها از بین رفت و تنها دو قبیله در بخش کوچکی از کرانه باختری باقی ماند. اهالی این قبیله ها در بین همان افرادی بودند که طیطس حاکم روم آن ها را به بابل تبعید کرد و بعدها فارس ها به آن ها اجازه بازگشت دادند. این در حالی است که یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی در قرن بیستم آمیخته ای مردم شناختی از اروپایی ها و آسیایی ها و آفریقایی ها و نژادهای دیگر هستند و هرگز نوادگان قبیله یهودا مستقر در این منطقه نیستند.
سوم: دروغ جنبش مسالمت آمیز

پروپاگاندای صهیونیسم جهانی همچنین به دنبال ترویج این دروغ برآمده اند که ملت یهود تنها به سرزمین تاریخی خود یعنی فلسطین بازگشته است. این در حالی است که سازمان های صهیونیستی که این دروغ را ترویج کردند، رویکردهایی استعماری در اروپا بودند که در سال های 1897 تا 1900 در اوج استعمار اروپا در جهان ایجاد شدند. یهودیان اروپایی، سفیدپوستان را به سمت اشغالگری فلسطین گرایش دادند، همان گونه که انگلیسی ها جنوب آفریقا و استرالیا و نیوزلند و مناطق دیگر جهان را به ضرر ساکنان اصلی خود اشغال کرده بودند.

تنها تفاوت در اینجا بود که رژیم صهیونیستی بدترین مورد از میان تمامی فعالیت های استعماری و اشغالگری در دنیا به شمار می رفت. اروپایی ها (شامل فرانسه، انگلیس، ایتالیا، بلژیک، هلند، اسپانیا و پرتغال) ملت های آفریقایی و آسیایی و آمریکایی را سرکوب کرده و سرزمین های آنها را اشغال کردند، اما مدتی بعد آنها را رها کرده و استعمار آنها به پایان رسید. اما جنبش صهیونیسم پس از سرکوب ملت فلسطین همواره به دنبال اخراج آنها از سرزمین مادری و غارت املاک و دارایی های آنها هستند. به این ترتیب در طول 200 سال گذشته از استعمار اروپایی در آفریقا و آسیا و آمریکای لاتین هیچ نمونه ای مشابه اقدامات سازمان جهانی صهیونیسم در فلسطین مشاهده نمی شود.
چهارم: دروغ نمایندگی صهیونیسم از یهودیان دنیا

در سال 1917 تعداد عناصر وابسته به جنبش صهیونیسم جهانی از 250 هزار نفر فراتر نمی رفت. این میزان به نسبت یهودیان دنیا در آن زمان ( 12 میلیون نفر) بسیار کم بود، چرا که آنها از مناطق اقامت خود چه در اروپا یا در مناطق دیگر راضی بودند و فکر ترک وطن خود و رفتن به فلسطین به ذهن آنها هم خطور نمی کرد. در ژوئن 1918 حاییم وایزمن رهبر جنبش صهیونیسم با امیر فیصل بن شریف حسین در لندن دیدار کرد و به وی وعده داد که سرمایه گذاری های یهودیان در فلسطین برای عرب ها بسیار مفید خواهد بود و یهودیان در مسائل مربوط به عرب ها از آنها حمایت خواهند کرد.

وایزمن در همان روز سخنرانی را در لندن در برابر مردم انگلیس انجام داد و گفت: ما می خواهیم فلسطین را یهودی کنیم، همان گونه که انگلیس متعلق به مردم این کشور است. وی در ادامه این تحولات هموراه این عبارت را در مناطق مختلف زمزمه می کرد که یهودیان حق مشروع در دستیابی به تمامی اراضی فلسطین دارند. این تکرار تا جایی بود که سخنان وی افکار عمومی مردم انگلیس و اروپا جای گرفت و همه بدون تفکر در مورد مضمون آن، این سخنان را می پذیرفت.
پنجم: دروغ آزار نرساندن به ملت فلسطین

جنبش صهیونیسم و حامیان آن در اروپا وجود ملت اصیل فلسطینی در اراضی این کشور را منکر می شوند، فشارهای لابی صهیونیستی در انگلیس تا جایی است که بعد از جنگ جهانی اول وقتی مجمعی از کشورهای جهان به انگلیس اجازه نمایندگی در فلسطین را دادند، در اظهارات آن ها عبارت یهود و صهیونیسم 12 بار در سخن آن ها تکرار شده بود، اما هیچ اشاره ای در این اظهارات به ملت فلسطین نبود که در سال 1920 بیش از 93 درصد از ساکنان این کشور را به خود اختصاص داده بودند.

در سال 1917 وقتی یک طرح صهیونیستی برای اشغال فلسطین و اخراج ملت آن کاملاً مشخص شد، دولت های اروپایی وانمود به بی اطلاعی از این طرح می کردند. آنها اظهار می کردند که ماهیت اقداماتی که در حمایت از صهیونیسم انجام دهند از جمله معاهده شوم بالفور را نمی دانند. معاهده ای که مشرق عربی را به صد سال جنگ و مصیبت و ویرانی کشاند و با خون فلسطینی ها بهشت موعود یهودیان را در فلسطین اشغالی رقم زد.

در روز 29 نوامبر سال 1947 مجمع عمومی سازمان ملل متحد پروژه تقسیم فلسطین را به تصویب رساند. این در حالی بود که دولت های مستقل آسیایی و آفریقایی با این طرح مخالف بودند. به این ترتیب رژیم صهیونیستی خود را با زور سرنیزه به ده ها دولت مجاور و ملت اصیل فلسطین تحمیل کرد. ملت متحدی که تنها بعد از یک نسل خود را در خارج سرزمین های فلسطین و گوشه و کنار دنیا آواره دید.


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 21 آذر 1394نظر دهید »

طالبِ خونِ خدا، مَتى تَرانا وَ نَراكَ

يابنَ مِصباح الهُدي، مَتى تَرانا وَ نَراكَ

چه شود با تو كنم گريه سرِ قبرِ حسين

در مزار شهدا، مَتى تَرانا وَ نَراكَ

همه دم ناله ي من أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِياست

مي زنم تو را صدا، مَتى تَرانا وَ نَراكَ

مي زند تو را صدا از سرِ نيزه ها هنوز

سرِ از بدن جدا، مَتى تَرانا وَ نَراكَ

چه شود ببينمت كنارِ بين الحرمين

سر و جان كنم فدا، مَتى تَرانا وَ نَراكَ

چه شود از گُلِ رويت بدهي يك صدقه

سرِ راهي به گدا، مَتى تَرانا وَ نَراكَ


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 19 آذر 1394نظر دهید »

1 ... 157 158 159 ...160 ... 162 ...164 ...165 166 167 ... 328

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو