اگه یه روز خدا بهم یه پسر هدیه داد
عمرم رو صرفش می کنم تا یادش بدم که :
√اوج مردونگی نوکر اباعبدلله بودنه
-نه خوشتیب کردن برا نامحرم
-نه زل زدن به نامحرم
-نه وقت صرف کردن برا بدنسازی و فرم دادن هیکل
بهش یادمیدم❗️
√عاشق باشه عاشق حضرت زهرا..
عاشق صفاتشون تا بگرده و بگرده
وعشقش رو
خانمش رو
از بین دخترای زهرایی انتخاب کنه
بهش یاد میدم‼️
√شیعه علی بودن فقطه ب اسم و ریش و تسبیح نیست
شیعه علی بودن
یعنی سبک زندگی علی داشتن
یعنی غیرت داشتن رو ناموس شیعه‼️
√بهش میگم تا بدونه
تموم درد و غم های دنیا رو میشه
پای روضه ی ارباب بی کفن از یاد برد.
بهش میگم که جوونیش باید فدای اربابش شه ‼️
√اگه یه روز پسر داشتم
یه جوری تربیتش می کنم که لیاقت پیدا کنه ؛
بشه سرباز امام زمان,
بشه جز اونایی که آقا روش حساب وا میکنه ..
?کانال دختران زهرایی?
@dokhtaranezahraei
يك حقيقت فراموش شده
✳️امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
لَمْ يَخْلُقِ اللَّهُ يَقيناً لا شَكَ فيه اشْبَهُ بِشَكٍّ لا يَقينَ فيهِ مِنَ الْمَوْتِ! «1»
خداوند يقينى كه هيچگونه شك در آن نباشد همانند مرگ نيافريده كه گويى شكّى است كه هرگز در آن يقين وجود ندارد!
شرح روایت
چه جمله عجيبى، و چه تعبير گويايى از بى خبرى انسان از پايان زندگى و مرگ!
انسان در هر چيز ترديد كند در اين كه اين زندگى به هر حال پايانى دارد و بايد به نقطه پايان آن برسد ترديد نخواهد كرد حتى آنها كه به هيچ مذهب و مسلك و مكتبى پايبند نيستند.
اما انسان به قدرى خود را در برابر اين موضوع به كر گوشى و بىخبرى مى زند چنان كه گويى نه مرگى در كار است و نه پايانى براى زندگى! و به همين جهت خود را براى استقبال از آن با ايمان و عمل صالح و پاكى و تقوا آماده نمى كند، ولى بياييد واقع بين باشيم و در هر شرايط سن و سالى هستيم چنان پاك باشيم كه هر لحظه زندگى ما پايان گيرد شرمنده نباشيم.
? (1) تحف العقول، صفحه ۲۷۱
شرح_حدیث
@narengotoranj
متوسلیان کیست
حتما بخوانید
اپیزود اول :
متوسلیان همان کسی است
که وقتی در خیابان های مریوان
در حال گشت زدن بود
مردی سبیل کلفت را دید
که سر خیابان ایستاده بود
به راننده گفت بایست
پیاده شد
به آن مرد تنومند گفت
شما کی هستی ؟
آن مرد گردن کلفت
با سبیل هایش بازی کرد و
با لحنی خاص گفت ما کومله هستیم
شما کی هستی ؟
حاج احمد چنان سیلی به صورتش زد
که مرد قوی هیکل نقش زمین شد
مردم که جمع شده بودند
حاج احمد بلند داد کشید
اینجا فقط یک طایفه داریم
جمهوری اسلامی
والسلام
همین متوسلیان کسی است
که وقتی فهمید یکی از پاسدارها
به ناحق کومله ای را در بازداشت کتک زده
سراغش رفت و یک سیلی آبدار نثارش کرد
اپیزود دوم :
متوسلیان کسی است
که با همان تندی و جسارت و بی پروا بودنش
وقتی فهمید خانواده دشمنش در شهر
بدون سرپرست وضع وخیمی دارد
درِ خانه ی دشمنش رفت و
مخفیانه حقوق ماهیانه اش را
با همسر دشمنش نصف کرد
همین کار او باعث شد
که آن دشمن درجه یک
تحت تاثیر قرار بگیرد
و از عداوت دست بکشد و
با اعوان و انصارش زانو بزند
مقابل پاسداران جمهوری اسلامی
متوسلیان همان کسی است
که وقتی سرباز کم سن و سالی را
در سرمای مریوان سر پست
در حال خواب دید
چنان نهیبی به او زد
که پسرک که فرمانده اش را نمیشناخت
بغض کرد و با حالت گریه گفت
مگر تو کی هستی
که به خودت جرات دادی سرم داد بزنی
مگر برادر احمد را نبینم
به او شکایتت را میکنم
تا دمارت را دربیاورد
حاج احمد صورتش را روی پوتین سرباز گذاشت
زار میزد و میگفت حلالم کن برادر
احمد هستم
تو را بخدا من را ببخش
میدانی غفلت ما چه بلایی سر مردم می آورد
آه
که این روزها
چقدر جایش خالیست
آری برادرم
آری خواهرم
این است ذره ای از دریای بیکران حاج احمد
اسطوره ای مظلوم و بی نشان
که اگر این روزها بود
نمیدانم چه بلاهایی سر چه کسانی می آورد
اما میدانم جانش را برای راه حق
کف دستش میگرفت
و بدون هیچ ملاحظه ای
با دشمنان انقلاب و مردم مبارزه میکرد
آری
همانا احمد
مصداق آیه ی شریفه ی
اشداء علی الکفار رحما بینهم بود
یدالله شهریاری
پرورش کودک دین دار
?آنچه کودک را مذهبی می کند اطلاعات مذهبی نیست بلکه رفتار و اعتقادات مذهبی خود والدین است
?اسلام را بی آنکه کودک متوجه شود برای او تبیین کنید مثلا تعریف داستانهایی که در آن محبت، امانتداری، نیکوکاری و کمک به دیگران و .. وجود دارد برای وی تعریف کنید
?ایجاد عادات مذهبی مثل وقت شناسی، انضباط در کار، محکم کاری، رعایت حدود و حقوق، انس به کار، سحرخیزی و .. در کودکی باید پیریزی شود
?در آموزش مذهبی به کودک، چیزی را به وی بیاموزیم که در آینده نیاز به اصلاح نداشته باشد یعنی پاسخ درست به سوالات داشته باشید
?از بد آموزی جلوگیری شود مثلا برای حفظ کودک از خطر دایم نگوییم: ” به تو چه که فلانی دعوا کرده” این ادبیات یعنی ترویج بی تفاوتی در کودک
?کودک را با بهشت و جهنم آشنا کنید اما مراقب باشید که تا قبل از 7سالگی هراس از جهنم در او ایجاد نشود
?کودکتان را در اجتماعات مذهبی حتما شرکت دهید.
(هدیه به بانوی دوعالم صلوات)
دامــــــادحضــــــــرتــــــ مـــــــادر…
هر وقت ڪه مـادر واسه سـر و سامـون دادن پسـرش نقشه ای میڪشید … ميگفت:"بچه های مردم تیڪه پاره شدن … افتادن گوشه ڪنار بیابونا … اون وقت شما می گید ڪاراتو ول ڪن بیا زن بگییییر …؟!!!"
با همه این اوصاف … وقتی پیام حضرتــ امام (ره ) رو شنید … راضـی شد و مادر و خواهرشو فرستاد برن خواستگاری … ولی بهشون نگفته بود ڪه این خانوم همسر شهیدن ..! تجربه زندگی مشــــتــرڪو داشتم … بعد شهادتــ همسرم …۶ مـــاه هــر چـــــی خـواســـتـگـار اومده بود ردشون
ڪــــردم …نـمــی خـواســـتـم قـبــول ڪنــم …اولش …جوابم به مصطفی هم منفی بود …! پـیــغـام فرستاد:"امـــــــام گـفـتـن: بــا هـمـســــــــرای شُـــــــــهــدا ازدواج کـنـیــد . قـبـــول نـڪــــردم ، گـفـتـــم:"تــا ســــالگرد همسرم بـایــــد صــبــر ڪـنـیــد…"گفتش:"شــــمــاســــــیـّـدیــن … مـیخـوام دومــــــاد حـضـــــرت زهــــــــــــرا (سلام الله عليها) بـشــــــم … دیـگــــه حـرفــــی نـــزدم و قبول ڪردم …
یه ڪارت دعـوت واسه امام رضـا (عليه السلام) نوشته بود که فرستادش مشهد
یه ڪـارت هم واسه امام زمان (عج) ڪه انداخت تو مسجد جمڪـران … یه کارت هم واسه حضرت زهرا و حضرت معصومه (سلام الله عليها) بُردش قم و انداخت تو ضريح ڪـريمه اهل بيت …
درست قبل عروسی …حضرت زهرا (سلام الله علیها ) اومده بودن به خوابش به بی بی عرض کرد : “خانوم جان …! من قصد مزاحمت واسه شما نداشتم ؛ حضـرت تو جوابش فرموده بود : چـرا بايد دعوت شما رو رد ڪنیم …؟ چرا به عروسیتـون نیایم ؟ ڪی بهتر از شما …؟ ببین … همه مون اومـدیم … شما عزیـز ما هستی مصطفـی جـان
دو هفتــه بعد از عـروسیــمون هم دستـم را گذاشـت تـوی دست مـادرش و گفت : دوسـت دارم دختـر خوبـی برای مادرم باشـی و رفت جبهـه .
گـرنگاهـی به ماڪـندزهــراس
ڪـــاری ڪــنیم ڪــه در مجالسمـــــون
ورود ممنــــوع بـــرای مادرمـــــون نداشتــــه باشیــــم .
همسر بزرگوار شهید مصطفی ردّانی پور
<< 1 ... 9 10 11 ...12 ...13 14 15 ...16 ...17 18 19 ... 328 >>