مهدی جان کم آوردم …بیا
کی میایی آقاااااا؟؟؟؟!!!

ک آمدنت برابر با تمام شدن همه ی مشکلات وغم هاست

کی میایی ک ظهورت گشایش کارهاست

بیا ک مردم زمانه من

کم کم فراموش می کنند خدایشان را

بیا ک اینجا دیگر خدا کم کم برای زنان و مردان سرزمینم بی معنا شده

اینجا

عشق ب گونه ای دیگر تفسیر می شود

بیا ک آمدنت یعنی آرامش بی قید وشرط من

در این نا آرامی دلم

محبوب من …

کم گذاشتم برایت

معصیتها کردم

تو را گریاندم با کارهایم

عفو بفرما

قلبم

به عشق شما

می تپد

واما مهدی جان:

می بینی مرا ک هنوز سردرگمم

در مسیرم

در هدفم

در انتخابم

من کم آوردم

درتصمیمم

من وامانده ام

ازاین تقدیر

از هیاهوی این دنیای وانفسا

چ شد ک این شدم

چ شد ک شک جای یقین را گرفت

چ شد ک هنوزم ک هنوز است

نمیدانم تکلیفم را

کمک کن این زنگار ک بر دل حقیر نشسته

زدوده شود

تا شاید آرام گردد

تا شاید بیابد مسیر گمشده ی خود را

| اللهم عجل لولیک الفرج |

 

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 4 دی 1394نظر دهید »

آدم “صاحب خانه” که داشته باشد، نمی تواند به در و دیوار میخ زیادی بکوبد.

نمی تواند خانه را مال خودش کند

باید اجاره ی خانه اش را هرماه بپردازد . . .

آدم “صاحب کار” که داشته باشد، باید حساب کارش را پس بدهد.

نمی تواند هر ساعتی دلش خواست برود و بیاید

نمی تواند هرطور خواست کار کند . . .

آدم"صاحب زمان” که داشته باشد . . .

باگناه…

با بیخیالی…!

یادمون باشد در برابر ثانیه هامون مسئولیم

باید یک روزی به صاحبش جواب پس بدهیم…

اللهم عجل لولیک الفرج


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 4 دی 1394نظر دهید »

پنج نفر در تاریخ بسیار گریه کرده اند:

1-حضرت ادم برای بهشت انقدرگریه کرد که رد اشک بر گونه اش افتاد.

۲–حضرت یعقوب به اندازه ای برای یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد.

۳- حضرت یوسف در فراق پدر گریه کرد که زندانیان گفتند یاشب گریه کن یا روز.

۴-فاطمه زهرا در فراق پدر انقدر گریه کرد که اهل مدینه گفتندما را به تنگ اوردی با گریه هایت…

یا شب گریه کن یا روز…

۵_ امام سجاد بیست تا چهل سال در مصیبت و عزای پدرش گریه کرد.

هر گاه اب و خوراکی برایشمیاوردند گریه میکردند ومی گفتند هرگاه قتلگاهفرزندان فاطمه را به یادمیاورم گریه گلویم رامی فشارد.

اما یه نفر خیلی گریه کردهو هنوز هم گریه می کند…

اقا من اصل انتظار تورا برده ام از یاد با انتظارهای فراوانم از شما…

اللهم عجل لولیک الفرج.


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 4 دی 1394نظر دهید »

وارونگی در مفاهيم و بحران‌های آخرالزّمان

امر به معروف و نهی از منکر که شاهرگ حیاتی اسلام و جامعه اسلامی به شمار می‌آیند، به تعبیر روایات، فریضه‌ای بزرگ است که دیگر فرایض با آن قوام می‌یابند1 و هرگاه که بدان‌ها عمل شود، امّت اسلام روی خوشی و خیر خواهد دید. عمل بدان‌ها عزّت یافتن از جانب حقّ متعال را به دنبال خواهد داشت و ترک آنها، خذلان و خواری2 و نیز بغض و قهر الهی را.3 امر به معروف و نهی از منكر، بر خلاف تصوّر عوام، نه امر کننده و ناهی را به استقبال مرگ می‌کشانند و نه او را از آنچه که به عنوان روزی، مقدّر او گشته، محروم می‌سازند.4 در عین حال در دوره آخرالزّمان باعث تغییر در نگرش انسان‌ها نسبت به همه امور و مسائل در جوامع مختلف و از جمله جامعه اسلامی خواهند شد. یکی از این موارد که در جامعه اسلامی به شدّت دچار تغییر و تحوّل می‌شود، امر به معروف و نهی از منکر است. این تغییر و تحوّل زمینه‌ساز تمام تحوّلات بعدی است.محتوای روایات ناظر بر این موضوع، بیانگر چهار ویژگی یا تغییر و تحوّل در حوزه امر به معروف و نهی از منکر است:
ترک امر به معروف و نهی از منکر در آخرالزّمان
به رغم تمام آنچه درباره اهمّیت امر به معروف و نهی از منکر و جایگاه این دو در اسلام آمده، در دوره آخرالزّمان، علاوه بر ترک امر به معروف توسط جوانان و پیران و نیز خواری امر به معروف‌کننده، کار تا آنجا پیش می‌رود که مؤمن قدرت بر انکار و نهی ندارد؛ مگر در دل خویش و اگر کسی به حق تکلّم نموده یا امر به معروف و نهی از منکر کند، دیگری به سوی او برخیزد و او را نصیحت کند که این امر از تو برداشته شده است.5 در دوره آخرالزّمان این دو فریضه اسلامی به طور چشمگیری کنار گذاشته می‌شوند. علّت این امر را می‌توان ناشی از ترس جانی، مالی، نیافتن شرایط مناسب و غربت اسلام و حق دانست؛ زیرا در این دوره، دین به همان غربت صدر اسلام بازگشته6 و در میان مردمان، تنها نامی از دین و اسلام باقی می‌ماند و اساساً دین‌داری در میان آنان، امری خوار شمرده می‌شود.7
ترویج امر به منکر و نهی از معروف در آخرالزّمان
یکی از آسیب‌هایی که به طور جدّی جامعه اسلامی را دچار بحران می‌سازد، قلب حقایق و واقعيّت‌هاست تا جایی که در منظر بسیاری و به تعبیری در جریان عمومی جوامع، جای منکر و معروف عوض شده و به دنبال آن با کثرت ظهور منکرات و ترک معروف‌ها، به جای امر به معروف، به منکر دستور داده شده و در مقابل، افراد از انجام معروف و کارهای پسندیده بازداشته می‌شوند.8 این بازداشت گاه با امر و اجبار است و گاه با تمسخر و استهزاء. در این دوره، اساساً امر به معروف و نهی از منکر، خود از جمله منکراتی دانسته می‌شود که دیگران را از آن نهی می‌کنند و به طور کلّی، این امر را از دین خارج می‌دانند و نزد مردمان و در شهرها، منکرتر از معروف و معروف‌تر از منکر وجود نخواهد داشت.9 در نتیجه چنین جریانی، دین‌داری برای مؤمنان و افراد متشرّع به طور جدّی سخت می‌شود.10

باز تعریف و تغییر در تعریف مصادیق معروف‌های متروک و منکرات رایج در آخرالزّمان
از جمله معروف‌هایی که در آخرالزّمان و در عرصه‌های مختلف کنار گذاشته می‌شوند و نیز منکراتی که رواج می‌یابند، می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:
وارونگی‌ها و بحران‌ها در عرصه حکومتی و سیاسی
هر چند در بسیار و حتّی اکثر موارد می‌توان گفت که حکومت‌ها بر زیردستان خود ستم روا می‌داشته‌اند و این، جریان عمومی حکومت‌ها در طول قرون متمادی است؛ لیکن این ظلم و جورها در آخرالزّمان و آستانه ظهور چنان فراگیر می‌شود که به تمام خانه‌ها جنگ و هراس وارد می‌شود.11 متأسّفانه این جریان ظلم و ستم در جوامع اسلامی، جلوه‌ای جدّی و غیرقابل تصوّر می‌یابد.
رسول اکرم(ص) در این باره فرمودند:
«در آخرالزّمان بلای شدیدی که سخت‌تر از آن شنیده نشده باشد، از سوی فرمان‌روایان اسلامی بر امّت من وارد خواهد شد؛ به گونه‌ای که فرخنای زمین بر آنان تنگ خواهد گشت و زمین از بیداد و ستم لبریز گردد؛ آن‌چنان که مؤمن برای رهایی از ستم، پناهگاهی که بدان پناهنده شود، نمی‌یابد.»12
در روایات اسلامی، آخرالزّمان را دوره‌ای توصیف نموده‌اند که فرمانروایان، ستم‌پیشه؛ فرماندهان، خیانت‌کار؛ قاضیان، فاسق و وزیران، ستمگر می‌شوند.13 این در حالتی است که اگر بنا باشد هر چیز و هر کسبه جای خویش باشد، تمام این موارد به عکس می‌شود؛ یعنی باید فرمان‌روا، عدالت پیشه؛ فرمانده امین و وفادار؛ قاضی، عادل و وزیران خدمتکار باشند و همه تلاش خویش را برای تحقّق عدالت و رفاه و امنيّت در جامعه به کار برند. حضرت امیر(ع) در توصیف این دوران فرمودند:
«زمانی خواهد رسید که افراد فاسد و زناکار به ناز و نعمت می‌رسند و فرومایگان، مقام و موقعيّتی پیدا می‌کنند و انسان‌های با انصاف ضعیف می‌شوند.» وقتی از ایشان درباره زمان آمدن آن دوره پرسیدند، فرمودند: «هنگامی که زنان و کنیزان بر امور مردم مسلّط گردند و خردسالان به فرمان‌روایی برسند.»14 با نگاهی به کشورهایی مانند «پاکستان»، «انگلستان»، «آلمان»، «آمریکا» و … می‌توان به وضوح حکمرانی زنان و سلطه آنان را بر مناسبات اجتماعی جهانی آن کشورها دریافت. در این دوران، مردمان ریاست را برای متاع دنیا، ظلم کردن به همدیگر و فخرفروشی می‌طلبند و در همین راستا و برای به دست آوردن آن از هیچ خلاف شرعی کوتاهی نمی‌ورزند. در نتیجه این رقابت ناسالم به طور طبیعی، اهل خیر و صواب از مناصب دور شده و در جوامع اسلامی، کفّار، منافقان، فاجران و فاسقان متصدّی امور مسلمانان می‌شوند که لیاقت این تصدّی را ندارند و سفاهتشان بر همگان عیان است.15 البتّه به تصریح روایات، تمام اینها ناشی از ترک امر به معروف و نهی از منکر است که اوّلین اثر ترک این دو فریضه سلطه نااهلان و مستجاب نشدن، دعای نیکان است. لازم به یادآوری است که برای تحقّق این پیش‌گویی‌ها لازم نیست تمام جوامع اسلامی به این آفت مبتلا شوند و اگر برخی موارد معدود، محدود و حتّی کمتر از تعداد انگشتان یک دست، به مانند «ایران» و برخی موارد در «لبنان» و امثال آن در جریان کلّی جوامع اسلامی مشاهده شود، قاعده کلّی را نقض نمی‌کنند، به خصوص که این استثنائات معدودند و پیش از آن، خود از بارزترین مصادیق این آسیب‌زدگی آخرالزّمانی بوده‌اند و به برکت قدوم و نفس‌های پاک امام خمینی(ره) است که جریان عمومی آسیب‌زدگی از این مناطق رخت برچیده است.
وارونگی‌ها و بحران‌ها در عرصه دینی
وارونگی و دگرگونی دینی مردم آخرالزّمان و به خصوص مسلمانان در یک پیش‌گویی عجیب نبوی آمده که فرمودند:
«دورانی بر امّت من می‌آید که در آن، از اسلام جز نامی نمانده و از قرآن جز تصویری و نقشی نباشد. مسلمانان به نام، مسلمان خوانده می‌شوند؛ ولی نسبت به اسلام از هر کس بیگانه‌‌ترند.»16
در این دوران، چنان انسان‌ها دچار فتنه می‌شوند که برای حفظ دنیای خویش به دین‌فروشی روی می‌آورند. پیامبر(ص) فرمودند:
«… فتنه‌هایی چون پاره‌های شب تاریک و ظلمانی. [درآن دوره] صبحگاهان، مرد مؤمن است و به هنگام غروب، کافر. گروهی دین خود را به بهای ناچیز و متاع اندک می‌فروشند. کسی که در آن روز به دین خود چنگ زده و پای‌بند است، همانند کسی است که گلوله‌ای از آتش را در دست گرفته یا بوته‌ای از خار را در دست ‌می‌فشرد.17
در این دوران، سنّت‌ها کنار گذاشته شده و خلوص در اعمال دیده نمی‌شود. در طاعت خدا به مراتب كمتر از آنچه که در طاعت غیر اوست، خرج می‌کنند. به طور کلّی از خدا غافل گشته و به دنیا مشغول می‌شوند و از همین رو، امور دنیا بر آخرت رجحان می‌یابد. ساکنان آخرالزّمان، نماز را بمیرانند و در حقّ آن و نیز اوقاتش استخفاف کنند. زکات را نیز ترک کنند و اغنیا برای تفریح و تفرّج حج کنند و متوسطان برای تجارت و فقرا برای ریا و گوشزد مردم. مساجد را زینت کنند؛ در حالی که خالی از ایمان باشد و محلّ پذیرایی و مجلس غذا شود. قرآن چنان متروک و مهجور شود که شنیدن صوت آن برای گوش‌ها سنگین باشد؛ در حالی که برای شنیدن باطل مشتاق باشند. عمده عبادات به ماه رمضان محدود شود و عالم نزد مردم جایگاه خود را از دست بدهد.»18
وارونگی‌ها و انحرافات در عرصه اخلاق اجتماعی و فردی
در مشکلات و بحران‌ها، اوّلین ملجأیی که برای استمداد در میان افراد، به ذهن هر کس خطور می‌کند، خویشان و نزدیکان است و بنا بر فطرت و دستورات شرعی و اسلامی و عرفی نیز اوّلین موضع دستگیری و دفع صدقات و زکات، خویشان و اقوامند و تا وقتی فقیر و نیازمندی از میان نزدیکان وجود داشته باشد، نمی‌توان سراغ دیگران رفت؛ امّا این نیز در آخرالزّمان دچار تحوّل و دگرگونی می‌شود:
«در آن روزگار، بزرگتران به زیر دستان و کوچک‌تران رحم نمی‏کنند و قوی بر ضعیف‌ ترّحم نمی‏نماید … قیامت بر پا نمی‏شود تا آنکه زمانی فرا رسد که مردی (از شدّت فقر) به اقوام و بستگان خود مراجعه کند و آنان را به خویشاوندی سوگند دهد تا بلکه به او کمک کنند؛ ولی چیزی به او نمی‏دهند. همسایه از همسایه خود کمک می‏طلبد و او را به حقّ همسایگی سوگند می‏دهد؛ ولی همسایه کمکش نمی‏کند».19
«قطع رحم می‌شود و به پدر و مادر آشکارا بی‌احترامی می‌شود. مرد با اطاعت ازهمسرخود، از والدینش نافرمانی می‌کند و در عین جفا به والدین، به رفقا نیکی می‌کند. همسایه‌ها همدیگر را بیازارند و جز از ترس زبان، همدیگر را اکرام نکنند. در امانت‌ها خیانت می‌کنند. وفا کم می‌شود و پیمان‌ها را نقض می‌کنند. کمترین چیزی که یافت می‌شود، برادری است که بتوان در راه خدا به او اعتماد نمود. حلیم را مکّار و مکّار را حلیم، حلم را ضعف و ظلم را فخر بشمارند و از نمّام استقبال کنند.»20

وارونگی‌ها و انحرافات در عرصه‌های امنيّت اجتماعی و فردی
هر چند انسان همیشه به دنبال رفاه و آسایش خویش بوده و هست؛ امّا در دوره آخرالزّمان به دنبال افتراق و جدایی جدّی جوامع اسلامی و نبود اتّحاد میان آنان، به راحتی دشمنان بر آنان سلطه یافته و سرنوشت مسلمانان به دست آنان رقم می‌خورد: «به زودی امّت‏ها (پیروان دیگر آیین‏ها و مکاتب) بر ضدّ شما وارد عمل خواهند شد؛ آن ‏گونه که گرسنگان به ظروف غذا حمله‏ور می‏شوند». شخصی گفت: از آن جهت که در آن زمان در اقليّت به سر می‏بریم، این ‏گونه مورد هجوم قرار خواهیم گرفت؟ پیامبر(ص) فرمود: «تعداد شما در آن زمان بسیار خواهدبود؛ ولی چون خس و خاشاک روی سیل خواهید بود. خداوند مهابت و عظمت شما را از دل دشمنانتان خارج ساخته، بر دل‏هایتان سستی خواهد افکند». کسی پرسید: ای رسول خدا! این وهن و سستی به علّت چیست؟ فرمود: «دنیا دوستی و ناخوش داشتن مرگ».21 به طور طبیعی این ناامنی در ابعاد مختلف اجتماعی قابل مشاهده است: «جهان را هرج و مرج و نابسامانی فرا گیرد و فتنه‏ها [یکی پس از دیگری] آشکار گردد. جادّه‏ها و راه‏ها ناامن شود و برخی بر عدّه‏ای هجوم برند؛ نه بزرگ بر کوچک ‌ترحّم کند و نه کوچک بر بزرگ احترام گذارد.»22 در چنین دوران آکنده از ناامنی اوّلین ثمره‌ای که به بار می‌آید، چیزی جز قتل و غارت نخواهد بود. حضرت فرمودند: «دوستان من، در دوران [پیش از ظهور] او خوار و ذلیل باشند و سرهایشان، همانند سرهای اهالی ترک و دیلم [برای حکّام و ظالمان] هدیه برده می‏شود. آنان کشته شوند و سوزانده گردند و ترسان، وحشت‌زده و هراسناک باشند. زمین ازخونشان رنگین شود و ناله و فریاد در میان زنانشان زیاد گردد».23
هر چقدر انسان در زندگی احساس آرامش و امنيّت بیشتری داشته باشد، میل و علاقه‌اش به زندگی بیشتر است و به عکس هر قدر که فشار مشکلات و مصائب بر او بیشتر باشد، از میل و علاقه او به زندگی کاسته می‌گردد تا جایی که آرزوی مرگ می‌نماید:
«در دورانی که خوف و ترس شدید و مصیبت‏ها و فتنه‏ها [بر جامعه] حاکم باشد و گرفتاری و بلا دامنگیر مردم شود و پیش از آن، بیماری طاعون شیوع یابد، درگیری شدید و مهلکی میان عرب اتّفاق افتد، اختلاف شدیدی بین مردم حاکم شود، از هم‌گسیختگی در دین و آیین آنان رخ دهد و وضعيّت مردم تغییر کند تا جایی که هر آرزومندی هر شب و روز ـ از آنچه که از درنده‌خویی مردم و تجاوز آنان به حقوق یکدیگر می‏بیند ـ آرزوی مرگ می‏کند».24

مصادیق معروف‌ها و منکرات وارونه شده در آخرالزّمان
همان طور که پیش از این گفته شد، در آخرالزّمان بخشی از منکرها به جای معروف‌ها نشسته و معروف‌ها نیز جای منکرات می‌نشینند؛ از این دست جابه‌جایی‌ها و انحطاطات می‌توان به این موارد اشاره نمود:

در عرصه دینی
به طور خلاصه می‌توان گفت که در این دوران، احکام دین تعطیل شده و مردم با اهواء و آرای خویش دین‌داری می‌کنند و چنان بدعت‌ها زیاد می‌شود که جای خود را با سنّت عوض می‌کند و بسیاری از حلال‌ها، حرام گشته و محرّمات زیادی حلال شمرده می‌شوند.

در عرصه اخلاقی
در این دوره، اگر کسی روزی را بدون گناه سپری کند، افسرده شود. دروغ چه در گفتار و چه در قسم خوردن، شایع شده و صداقت از مردمان رخت بربندد و بر اساس هواهای نفسانی شهادت دهند و غیبت را ملاحت شمرند.25 در این دوران، زنان و جوانان فاسدند. مردان لباس‌های زنانه به تن کنند و خود را بسان آنان آرایش کنند. آمار طلاق و بی‌عفّتی بالا می‌رود. از فسق و فجور، ارتزاق می‌کنند. کلام مردمان آخرالزّمان فحشاست و عملشان وحشت‌انگیز و تنفّرآور. مردم با چهره آدمی و قلب شیطانند. سخنان حکیمانه بر زبان می‌رانند و اعمالشان درد بی‌دواست.26

در عرصه اجتماعی
به طور خلاصه می‌توان گفت: ‌این زمان، دوره‌ سلطه ظلم و جور بر حقّ و عدالت است. در آخرالزّمان، جور و فساد و هرج و مرج و بغی و تعدّی شیوع دارد. مردمان یا گرگند یا خوراک گرگان. قتل و خون‌ریزی به بهانه‌های مختلف فراوان شود. اختلافات و تفرقه‌ها بسیار باشد و در غیر ذکر خدا با هم بجنگند. عموماً مردم با کسی هستند که غلبه می‌یابد. نسبت به هم بی‌مهرند و به مسکین صدقه ندهند و اگر به محتاجی کمک کنند یا برای تمسخر و خنده است یا ترّحم.27
عمق فاجعه‌ای را که جوامع بدان مبتلا خواهند شد، از لابه‌لای برخی روایات روشن می‌شود؛ مانند «قیامت برپا نمی‏شود تا آنکه زنی را در روز روشن و به‏ طور آشکار [و در پیش روی همگان از چنگ صاحبش] گرفته، در وسط راه به او تعدّی کنند؛ ولی احدی این کار را نکوهش نکند و از آن جلوگیری ننماید. بهترین آن مردم، کسی است که می‏گوید: ای کاش کمی از وسط راه کنار می‏رفتی وکارت را انجام می‏دادی.»28
«آن مردمان چون حیوانات، در وسط راه بر هم می‏شورند و با هم می‏ستیزند و آنگاه یکی از آنان به مادر، خواهر و دختر او در وسط راه و در حضور همگان تجاوز می‏کند، سپس آنان را در معرض تعدّی دیگران قرار می‏دهد و یکی پس از دیگری عمل زشت را انجام می‏دهند؛ ولی کسی این کردار زشت را نکوهش نمی‏کند و تغییر نمی‏دهد. بهترین آنان کسی است که می‏گوید: اگر از جادّه و از نظر مردم دور می‏شدید، بهتر بود».29
علاوه بر این، نیاز فطری و غریزی مرد و زن با جنس مخالف تأمین و تکمیل می‌شود؛
در آخرالزّمان «مردها خود را شبیه زنان کنند و زنان شبیه مردان شوند. آنگاه مردان به مردان اکتفا کنند؛ یعنی لواط کنند و زنان به زنان».30
«نه تنها شراب و قمار حلال شمرده شود و آشکارا استفاده شود که بدان تفاخر کنند. در این دوران، زنا شایع شده و زنازادگان بسیار می‌شوند و جمعی از زنان به این امر تفاخر کنند و برای جلب رضایت شوهر خود به او رشوه دهند. مانند همین فاجعه درباره لواط و مساحقه (به تعبیر امروزی، هم‌جنس‌بازی‌ زنان و مردان) نیز اتّفاق می‌افتد. همّت مردم، شکم و فرجشان باشد.»31
«کشتارهای عالم‌گیر و ناگوار و پی‌درپی32جمعيّت جهان را به طور جدّی کاهش می‌دهد.»33
مريم سادات هدايت، نفيسه سيف الّلهي
پی‌نوشت‌ها:
1. کلینی، کافی، ج 5، ص 55.
2. همان، ص59.
3. صدوق، معانی الاخبار، ص 344.
4. قمی، تفسیر قمی، ج 2، ص 36.
5. خراسانی، مهدی منتظر(ع)، ص 125.
6. دیلمی، ارشاد القلوب، ج‏ 2، ص 313.
7. مهدی منتظر(ع)، ص 124.
8. مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، ج ‏69، ص 173.
9. مهدی منتظر(ع)، ص 125.
10. احمد بن حنبل، مسند، ج 2، ص 390.
11. ابن ابی شیبه، المصنف، ج 15، ص 89؛ متّقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج 14، ص 584.
12. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصّحیحین، ج 4، ص 465؛ مقدّسی، عقدالدّرر فی اخبار المنتظر، ص 43.
13. شجری، امالی شجری (امالی خمیسيّه)، ج 2، ص 228.
14. الکافی، ج 8، ص 69.
15. مهدی منتظر(ع)، ص 139.
16. صدوق، ثواب الاعمال، ص 301.
17. مسند حنبل، ج 2،ص 390.
18. مهدی منتظر(ع)، صص 120 ـ 133.
19. بحارالانوار، ج ‏52، ص ‏380؛ ج ‏36، ص ‏335.
20. مهدی منتظر(ع)، صص 148 ـ 160.
21. سجستانی، سنن ابی داوود، ج ‏4،ص ‏111.
22. بحارالانوار، ج ‏52، صص ‏154، 266؛ مقدّسی، ص ‏152.
23. صدوق، کمال الدّین و تمام النعمه، ج ‏1، ص ‏311؛ ابن ‏شهر آشوب، ج ‏2، ص ‏297.
24. نعمانی، الغیبه، ص ‏235؛ طوسی، کتاب الغیبـ[، ص ‏274.
25. مهدی منتظر(ع)، صص 144 ـ 148.
26. همان، صص 148 ـ 160.
27. همان، صص 148 ـ 152.
28. تفسیر قمی، ج ‏2، ص ‏340؛ کمال الدّین و تمام النعمه، ج ‏2، ص ‏465.
29. طبرانی، المعجم الکبیر، ج ‏9، ص‏ 119؛ هیثمی، مجمع الزّوائد و منبع الفوائد، ج ‏7، ص ‏217.
30. ابن‏طاووس، ملاحم، ص ‏101.
31. مهدی منتظر(ع)، صص 144 ـ 148.
32. بحرانی، مدینه المعاجز، ص133.
33. ملاحم، ص ‏78.

 


موضوعات: بدون موضوع
   چهارشنبه 2 دی 13941 نظر »

 

زنگ انتظار!

استاد! لطفا بفرمایید اصحاب و یاران واقعی امام زمان(ع) چه کسانی هستند؟ تعدادشان چند نفر است؟ اصلاً چرا امام در قیامشان به حضور چنین یارانی نیازمندند و چرا خداوند نبرد ایشان رابا معجزه و امدادهای غیبی به پیروزی نمی رساند؟
استاد قدری تأمل کرد، آنگاه با ذکری از نام مبارک مولایمان حضرت صاحب الزمان(عج) درس خویش را چنین آغاز نمود:
همه شما معتقد هستید که برای پیروزی یک انقلاب و شکست و نابودی حکومت های جور و ستم نیاز به عوامل بسیاری است که در رأس آنها حضور در صحنه و حمایت و تلاش خستگی ناپذیر، آگاهی، تحمل رنج ها و امید داشتن به آینده است. ما وقتی زندگی و مراحل دعوت پیامبران را تجزیه و تحلیل می کنیم می بینیم هرجا آنها حامی و یاور داشتند و این حامیان و یاوران به طور آگاهانه و قاطع در صحنه بودند وبا امید و توکل به خدا به پیش می رفتند. پیامبرشان ـ هر چند در بخشی از اهدافش ـ به پیروزی می رسید و در غیر این صورت شکست ظاهری نصیبش می شد. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز چندین مسئله مبهم را در رابطه با قیام حضرت مهدی(عج) روشن و ثابت کرد، از جمله اینکه در شرایط فعلی، دنیا هر چند غرق در گناه و فساد باشد، انقلاب و دگرگونی، نه تنها ممکن، بلکه عملی است. از همه روشن تر این که باید با بسیج همه جانبه و وحدت به کار بزرگ آماده کردن جهان برای ظهور حضرت قائم(ع) دست زد. آنان که می گویند حکومت آن حضرت بدون معجزه امکان پذیر نیست، گویا به این اشکال توجه ندارند که اگر بنا بر معجزه و اجبار باشد آن حالت زیبای طبیعی و خودجوش خود را از دست می دهد و یک نوع حکومت تحمیلی می گردد. البته ما منکر امدادهای غیبی نیستیم. وقتی مردانی با اخلاص و صداقت به پیش رفتند خداوند هم آنها را یاری می کند و به اهدافشان می رساند، چنانکه در قرآن کریم می فرماید:
إن تنصرو اللّه ینصرکم و یثبّت أقدامکم۱.
بنابراین همان گونه که در بسیاری از روایات آمده حکومت حضرت مهدی(عج) همچون حکومت پیامبر اسلام(ص) است۲ ـ منتها در سطح وسیع تر و عمیق تر ـ همان گونه که یاران آگاه و با استقامت آن حضرت در صدر اسلام، شیران روز و پارسایان شب بودند و نقش مؤثر و مهم در تشکیل حکومت اسلامی ایفا می کردند. حکومت حضرت حجت(عج) نیز از این قانون مستثنی نیست، چنان که معنای واقعی (انتظار) نیز آمادگی یاران و بسیج همه جانبه آنها در سطح وسیع مناسب با حکومت جهانی است.
استاد! حامیان و یاران امام عصر(ع) از چه ویژگی هایی برخوردارند؟ آنها را با چه نشانه ها و مشخصاتی می توان شناخت؟ آیا در قرآن و روایات مواردی درباره این موضوع وجود دارد؟
خداوند در قرآن کریم به طور مستقیم مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و می فرماید:
ای مؤمنان هر کس از شما مرتد شد و از اسلام بیرون رفت، خداوند در آینده جمعیتی را می آورد که هم خداوند آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان خاضع و مهربانند؛ در برابر مشرکان و دشمنان، سرسخت و نیرومندند؛ در راه خدا جهاد و تلاش می کنند و در راه دین از سرزنش و نکوهش هیچ کس نمی هراسند. این فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می دهد، فضل و رحمت خدا وسیع است و او بر همه چیز آگاه است.۳
در روایات برای این آیه مصادیق مختلفی بیان شده از جمله این که این آیه در مورد یاران حضرت مهدی(عج) است که با این ویژگی ها، با تمام قدرت، در مقابل مرتدین و کارشکنان می ایستند و برای برقراری عدالت در کل جهان تلاش می کنند.۴
ویژگی اول به عشق آن یاران به خدا اشاره می کند، آنها که جز به خدا نمی اندیشند، در حدی که خداوند نیز آنها را دوست دارد، روشن است که چنین روحیه ای در پرتو ایمان و توکل به دست می آید.
ویژگی دوم به پیوند اخلاقی و وحدت و یک پارچگی مؤمنان اشاره می کند.
ویژگی سوم حاکی از سازش ناپذیری مؤمنان در برابر کافران و نه شرقی و نه غربی بودن آنهاست که در پرتو آن هرگونه تلاش و شگرد دشمن خنثی می گردد.
ویژگی چهارم جهاد و مبارزه پی گیر با دشمنان اسلام است.
و بالاخره ویژگی پنجم که از بقیه مهم تر است، قاطعیت و پایمردی آنهاست. روح محافظه کاری در آنها نیست و بیعت شکنی عده ای از مردم آنها را سست و نگران نمی کند. آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمی دهند و با گام های استوار در صراط مستقیم حرکت می کنند و امید به آینده دارند چرا که خود آینده سازند.
استاد! آیا از میان ایرانیان هم در بین یاران امام عصر(ع)، کسانی وجود دارند؟
در روایت ها ذکر شده وقتی از پیامبر(ص) در مورد آیه مذکور سؤال کردند، ایشان دست خود را بر شانه سلمان فارسی نهاده، فرمودند:
منظور از این یاران، هموطنان این شخص هستند. سپس فرموند: مردمی از مشرق زمین بپاخیزند و زمینه ساز حکومت حضرت مهدی(ع) شوند.۵
ما اگر کوشش های پی گیر و نتیجه بخش ایرانیان را در طول تاریخ اسلام بررسی کنیم، به خصوص در قرن حاضر، و پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی به نیابت از آن حضرت به خوبی به حقانیت این سخن رسول خدا(ص) پی می بریم. به علاوه این سخن الهام بخش آن است که مسلمانان ایران در حرکت دادن مردم جهان به سوی حکومت امام عصر(عج) نقش مؤثر و اساسی دارند. به هر حال همان گونه که در آخر آیه می خوانیم باید به فضل و لطف خدا امید داشت. فضل و رحمت خدا وسیع است و حتما شامل افراد شایسته خواهد شد.
استاد! به جز مواردی که اشاره فرمودید، یاران آن حضرت چه خصوصیات دیگری دارند؟
در کتاب کمال الدین شیخ صدوق روایتی از امام سجاد(ع) نقل شده که ایشان درباره منتظران و یاران حضرت مهدی(عج) به یکی از دوستانشان فرموده اند:
مردمی که در زمان غیبت امام قائم به سر می برند و با اعتقاد به امامت و رهبری آن حضرت، منتظر ظهور و قیامش هستند، از مردم هر زمانی برترند؛ چرا که خداوند آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که غیبت امامشان برای آنها همچون ظهور اوست. خداوند آنها را همچون مجاهدانی قرار داده که با شمشیر در پیشاپیش رسول خدا(ص) با دشمن می جنگیدند، در حقیقت مردان خالص و شیعیان راستین ما چنین افرادی هستند که در آشکار و پنهان به سوی خدا دعوت کنند.۶
در این روایت مردم منتظر در زمان غیبت به عنوان «برترین مردم» همه زمان ها خوانده شده اند و به خاطر سه ویژگی «انسان های خالص و شیعیان راستین» لقب گرفته اند:
نخست، به خاطرآ گاهی و شناخت به گونه ای که غیبت امام زمان (عج) را همچون حضور او می دانند و تلاش و فکر و هدفشان بر این اساس است، نه اینکه دست روی دست بگذارند که از ما کاری ساخته نیست و منتظر می نشینیم تا امام ظهور کند و خودش کارها را اصلاح نماید.
دوم، به خاطر این که جهاد و تلاش و پیکار با دشمنان دارند، مانند مجاهدان صدر اسلام که در پیشاپیش پیامبر(ص) با دشمن می جنگیدند، یعنی بی تفاوت نیستند و تا آخرین حد توان در صحنه نبرد حضور دارند.
و سوم اینکه: در آشکار و نهان کارشان هدایت و روشنگری است تا مردم را نه به سوی شرق و غرب که به سوی حق جلب و جذب کنند. به این ترتیب اگر هواداران امام عصر(عج) دارای چنین ویژگی هایی باشند، جهان به سمت حکومت واحد جهانی تحت رهبری آن حضرت نزدیک می شود.
استاد! در احادیث و روایات از ۳۱۳ نفر به عنوان یاران خاص امام زمان(ع) یاد شده است. لطفا درباره این افراد و وظایف آنها بیشتر توضیح دهید.
به طوری که در کتاب های بحارالانوار، اثباه الهداه و منتخب الاثر آمده، ماجرای پیوستن ۳۱۳ نفر از یاران خاص به آن حضرت هنگام ظهور در مکه «حدیث متواتر» است، یعنی به اندازه ای نقل شده که انسان با بررسی آنها علم پیدا می کند که این حدیث صحیح است و از پیامبر و ائمه نقل شده است. درباره نسبت این یاران ویژه با امام زمان(عج) می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱ ـ امام در انتظار آنها به سر می برد و هنگام ظهور در مکانی به نام «ذی طوی» در انتظار آنان توقف می کند تا به او بپیوندند۷. سپس آنها همراه امام به کنار کعبه می روند.۸
۲ ـ نخستین کسانی که پس از جبرییل امین با امام زمان(عج) بیعت می کنند، همین ۳۱۳ نفرند۹ که البته به طور سریع بر تعداد آنان افزوده می شود تا به ده هزار نفر می رسند.۱۰
۳ ـ آنها پشتیبانان محکم، جانبازان سلحشور و مردانی مصمم با قدرت روحی و جسمی بالا هستند.۱۱
۴ ـ این افراد در روایات به ۳۱۳ مسلمان شجاع و دلیری تشبیه شده اند که در جنگ بدر، نخستین شکست بزرگ را بر کفار و دشمنان اسلام وارد آورده اند که تا آن وقت دشمنان چنین شکستی را از اسلام نخورده بودند و اصلاً تصور چنین شکستی را نمی کردند.۱۲
۵ ـ اینان حاکمان خدا بر مردم در سراسر زمینند۱۳؛ زیرا در همه ابعاد انسانی افراد شایسته و شخصیت هایش ممتاز بوده دارای علم و بینشی هستند که به آنها لیاقت رهبری جامعه ها را عطا می کند. شاید بتوان گفت که هنگام برقراری حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) همه جهان به ۳۱۳ ایالت و استان تقسیم می گردد و هر یک از این مردان بزرگ، رهبری ایالت و استانی را به عهده می گیرند.
۶ ـ این تعداد «امت معدوده» و «پاره ابرهای متراکم»اند که دست قدرت خداوند آنها را در یک روز و یک ساعت از اطراف جهان و از دورترین نقاط برای افروختن نخستین جرقه های انقلاب حضرت مهدی(عج) جمع می کند، چنان که در قرآن می فرماید:
هر جا که باشید خداوند همه شما را حاضر می کند.۱۴
استاد! آیا در بین این ۳۱۳ نفر زنان نیز حضور دارند؟
شکی نیست و به تجربه ثابت شده که زنان در انقلاب ها نقش مؤثر و تعیین کننده ای دارند. زنان هستند که جوانان رشید را در دامان پاک خود می پرورانند و در پشت جبهه، پشتیبانی محکم برای مردان می شوند. در روایات آمده است که پنجاه نفر از اصحاب و یاران خاص حضرت مهدی(عج) زن هستند که اینها مجروحان جنگی را مداوا و از بیماران پرستاری می کنند، چنان که زنان در زمان پیامبر اسلام(ص) همراه آن حضرت در جنگ ها این کارها را برعهده می گرفتند.۱۵
به این ترتیب زنان باید شخصیت و نیروی معنوی خود را بیابند، در جبهه های سیاسی و نظامی شرکت و تلاش فعال نمایند و همچون زینب کبری(س) مسئولیت های سنگین یک انسان کامل را به دوش بکشند و رسالت خود را انجام دهند.
و در نهایت در همه نقاط جهان افرادی از زن و مرد باید آماده شوند و خود را با یاران حقیقی امام عصر(عج) تطبیق دهند، یارانی ممتاز و آگاه در همه زمینه ها، یارانی ایثارگر و رزمنده و دشمن برانداز.
باید منتظران قائم(ع) چنین باشند و چنین یارانی را در همه جا به وجود آورند تا ان شاءاللّه زمینه مناسبی برای نزدیک شدن ظهور آن حضرت فراهم گردد.
________________________________________
۱- سوره محمد(ص)، آیه ۷.
۲- بحارالانوار، ج ۵۲ ،ص ۳۵۲.
۳- سوره مائده، آیه ۵۴.
۴- تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷ ؛ مجمع البیان، ج۳، ص ۲۰۸.
۵- کنزالعمال، ج۷، ص ۱۸۶.
۶- کمال الدین و تمام النعمه، ص ۳۲۰.
۷- از امام محمدباقر(ع)؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴ و ۳۰۷.
۸- اثباه الهداه، ج ۷، ص ۹۲.
۹- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷.
۱۰- همان، ج ۵۲، ص ۳۰۶.
۱۱- همان، ج ۵۲، ص ۳۰۶.
۱۲- همان، ج ۵۲، ص ۳۱۰.
۱۳- همان، ج ۵۲، ص ۴۳۶.
۱۴- سوره بقره، آیه ۱۴۸ ؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۹.
۱۵- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۱-۲۴۲ ؛ اثباه الهداه، ج ۷، ص ۱۷۱-۱۵۰.

 


موضوعات: بدون موضوع
   چهارشنبه 2 دی 1394نظر دهید »

1 ... 122 123 124 ...125 ... 127 ...129 ...130 131 132 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم