راه شناخت امام زمان (عج) در آخر الزمان چیست؟
ما برای شناخت حضرت ولی عصر (عج) چهار راه معرفی می كنیم:
1. قرآن، سنّت، عرفان و حكمت
قبل از توضیح این اصول چهارگانه در شناخت امام زمان (عج) ذكر یك مقدمه ضروری است، مسأله مهدویت علاوه بر اینكه یك امر مسلّم دینی و اسلامی است، تقریباً به عنوان یك موضوع عمومی در میان بسیاری از مجامع و امتهای گذشته مطرح بوده و مورد انتظار بشری قرار گرفته است.[1]
بعد از ذكر این مقدمه كوتاه به معرفی چند راه برای شناخت حضرت امام زمان (عج) می پردازیم.
الف. قرآن كریم: قرآن كریم تجلّی ذات باری تعالی بر نبی مكرّم اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ است. برخی از آیات قرآن ظهور در مسأله مهدویت داشته و مباحث پایان و آینده جهان را بررسی می كنند و برخی دیگر از آیات با عنایت به روایات به تأویل برده شده است.
به عنوان نمونه دو آیه را ذكر می كنیم:
1. «ما در «زبور» بعد از ذكر «تورات» نوشتیم، سرانجام، بندگان شایستة من، وارث و حاكم زمین خواهد شد»[2] امام باقر ـ علیه السلام ـ در تأویل و تغییر این آیه شریفه فرموده است: «این بندگان شایسته كه وارثان زمین گردند، حضرت مهدی (عج) و اصحاب او در آخر الزمان هستند.»[3]
2. «خداوند برای آنهایی كه ایمان آورده وعمل صالح انجام داده است، وعده داده اند كه آنان را خلیفه روی زمین نموده، همانگونه كه پیش از آنها را خلیفه ساخته بود…».[4] امام سجاد ـ علیه السلام ـ بعد از تلاوت این آیه شریفه فرموده است: «اینان از شیعیان ما هستند. خداوند این كار را در حق آنان به دست مردی از ما خاندان خواهد كرد. آن مرد مهدی این امت است».[5]
ب. سنت: روایات گسترده ای از منابع حدیثی امامیه همانند كمال الدین و تاج النعمه (شیخ صدوق)، الغیبة (طوسی)، الغیبه (نعمانی)، اصول كافی (كلینی) و… به مسأله مهدویت پرداخته و مباحث آن را شناسانده اند، و در كتابهای حدیثی اهل سنت نیز روایات نبوی متعددی در مورد مسأله مهدویت ذكر شده است كه در ذیل به عنوان نمونه چند روایت ذكر می شود:
1. حضرت مهدی (عج) در صحیفة فاطمة زهرا ـ سلام الله علیها ـ ، جابر می گوید: روزی بر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ وارد شدم، صحیفه ای را در دست مبارك او دیدم كه اسم پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ و تمامی اسامی ائمه دوازده گانه ـ علیهم السلام ـ در آن ثبت شده بود. و جابر همه آن اسامی را ذكر كرده كه از جمله اسم مبارك حضرت مهدی (عج) در این روایت این چنین آمده است: «ابا القاسم، م، ح، د بن الحسن و هو حجة الله تعالی علی خلقه و امّه جاریه و اسمها «نرجس».[6]
2. طبرسی از امام محمدباقر ـ علیه السلام ـ آورده است كه آن حضرت خطبة رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ در روز غدیر را در یك حدیث طولانی آورده است كه در بخشی از آن درباره وجود مبارك امام مهدی (عج) این چنین فرموده است: «بدانید كه او (امام مهدی) باقی ماندة حجّت هایی است كه حجّتی بعد از او نخواهد بود. او ولی خدا در زمین و حاكم در میان خلق و امین در نهان و آشكار است.»[7]
3. ابن سعید خدری از رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ : «در امتی من مهدی است كه پس از خارج شدن از غیبت، زمین را پر ازعدل نموده، چنان كه از جور و ستم پر شده باشد.»[8]
4. از رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ : به مهدی بشارت می دهم، مردی از قریش و از عشرت من می باشد.»[9] و هم چنین روایت زیادی از فریقین در این مورد رسیده است كه زمینه بیان آن نمی باشد.
ج. عرفان
عرفان راه دیگری برای شناخت امام زمان (عج) است. عرفای اسلامی كه اصحاب كشف و شهودند مسأله مهدی موعود را مطرح كرده و برعظمت مقام آن تأكید نموده اند. آنان این مطلب را در قالبهای شعر و نثر به دیگران رسانده اند. و در عرفان این موضوع را در حقایق مسلم دین و وقایع حتمی جهان می دانند. از آن حضرت به قطب زمان، ولی دوران و خاتم اولیاء یاد كرده اند. و به چند نمونه از دیدگاه عرفانی اشاره می شود:
1. شیخ عطار نیشابوری، عطار كه مطالب عرفانی فراوانی در بعد شخصیتی حضرت مهدی (عج) گفته است، به نمونه ای از اشعار او دربارة آن حضرت اشاره می گردد:
اوست باب اولیاء عین الیقین اوست اسرار معانی را معین
اوست دانا در همه روی زمین اوست بنیاد و همه اسرار دین
اوست عالم بر علوم اولین اوست ظاهر بر ظهور آخرین…
نام او، نام محمد (ص) آمده خلق او، خلق احمد آمده…
صد هزاران اولیا روی زمین از خدا خواهند مهدی را یقین
یا الهی، مهدی را از غیب آر تا جهان عدل گردد آشكار…[10]
2. محمود شبستری، ایشان تحت عنوان «قاعدة ختم ولایت» می گوید: «غرض از ختم ولایت وجود مبارك حضرت مهدی (عج) است كه سلسله ولایت به او ختم می گردد. حقیقت كمال به نقطة دائرة اخیر به ظهور می رسد كه خاتم اولیاء باشد. یعنی دائره وجود ولایت مطلقه حضرت مهدی (عج) كه نقطه ختم ولایت است، در حقیقت مظهر همه ولایتهاست كه در وجود انبیاء و اولیاء گذشته فرد فرد وجود داشته اند، و در این نشئه به وجود خاتم اولیا حضرت مهدی ظهور یافته است.[11]
ح. حكمت: حكماء و فلاسفه اسلامی نیز به مسأله ولی كامل و خلیفه خدا در زمین توجه داشته و بر مبنای اندیشه خود از آن سخن گفته و آن را شناسانده اند كه به چند نمونه از نظریه بزرگان اهل حكمت اشاره می شود:
1. معلم ثانی ابونصر فارابی، حكیم فارابی، در تحلیلی كه دارد، زندگی صحیح اجتماعی را در مدیریت كامل و آگاه به زمان و مكان می داند. و آن مدیر كامل را به زمان حضور و غیبت پیش بینی كرده می گوید: رئیس مدینه فاضله، نمی تواند هر كسی باشد. و كسی می تواند كه دارای ملكة كامل باشد، چنین انسانی، انسان كامل است. كه بالفعل هم عقل است و هم معقول، هم مدیر است و هم مدبّر، هم معلم است و هم مرشد. او اشراف كامل بر همه دارد. زیرا بقای مدینه فاضله، به امام و رهبر است. و اینگونه رهبر متصل به عقل الهی است و از بركت علم تأویل برخوردار می باشد. و به همه معارف حسی و غیرحسی آشنائی كامل دارد. و چنین انسانی شایسته ی خلافت الهی در زمین است. و ارتباط با عالم غیب داشته، در بیان معارف اشتباه نمی كند… و بعد می گوید: اگر زمانی چنین انسانی در جامعه حضور نداشت و از منظرها پنهان و در حال غیبت به سر می برد، باید شرائع و احكامی را كه این رئیس و یا امثال آن در حال حضور وضع كرده اند، بگیرند و همانها را قوانین قطعی جامعه قرار دهند و جامعه را به آن اداره كنند.[12]
2. شیخ اشراق، شهاب الدین سهروردی می گوید: هیچ گاه عالم از حكمت و از وجود كسی كه قائم به حكمت است و حجّت های روشن خدا در نزد او می باشد، خالی نخواهد بود. و این كس همان خلیفه خدا در زمین است. پس، در هر زمانی چنین شخصی بهم رسد كه نمونه كامل علم و عمل بوده و رهبری امت به او بوده و خلافت الهی در زمین نیز به عهده او می باشد. و زمین هرگز از چنین انسانی تهی نخواهد ماند. امّا این چنین رهبر و پیشوای جامعه، گاهی در ظاهر بوده و حكومت تشكیل می دهد. و گامی در نهایت پنهانی بوده و در غیبت به سر می برد. و آن كه در غیبت به سر می برد مردم او را «قطب زمان» می نامند. او در جای بی نشانی زندگی كرده و از او نشانی در دست نمی باشد. هر گاه این امام و رهبر ظاهر گردد و در رأس حكومت قرار گیرد، زمان، زمانی نورانی خواهد شد.[13]
مراکز مرتبط با موضوع:
1. مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم، گروه مهدویت.
2. مركز تخصصی مهدی موعود، تلفن 7737801.
3. موسسه فرهنگی انتظار نور، تلفن: 32ـ 7746830.
4. كتابخانه تخصصی مسجد مقدس جمكران.
5. كتابخانه تخصصی مهدویت، سازمان تبلیغات اسلامی، 291143 و… .
گفتنی است كتابهای ذیل از اتقان خاصی برخوردار بوده و با اطمینان می توانید برای شناخت آن حضرت از آنها بهره برید.
1. كمال الدین، شیخ صدوق؛ 2. الغیبه، طوسی؛ 3. الغیبه، نعمانی؛ 4. امامت و مهدویت، آیت الله صافی گلپایگانی؛ 5. منتخب الاثر، آیت الله گلپایگانی؛ 6. مهدی موعود، علامه مجلسی؛ 7. تاریخ عصر غیبت و عصر ظهور، محمد صدر و… .
پانویس:
[1] . دائرة المعارف فارسی، ج 1، ص 1373.
[2] . انبیا، 105.
[3] . طبرسی، ابوعلی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، ج 7، ص 66، دار احیاء التراث، بیروت، 1406.
[4] . نور، 56.
[5] . طبرسی، همان، ص 152؛ مجمع البیان، همان.
[6] . شیخ صدوق، ابی جعفر محمد بن بابویه قمی، كمال الدین تمام النعمه، ج 1، ص 420، ترجمه كمرة نشر دار الحدیث، قم، 1370.
[7] . طبرسی، ابی منصور احمد، احتجاج طبرسی، ج 1، ص 80، مؤسسه الاعلمی، بیروت، 1983 م.
[8] . ترمذی، ابی عیسی محمد، صحیح ترمذی، ص 270، چ قدیم، مصر.
[9] . ابن حجر هیثمی، شهاب الدین احمد شافعی، صواعق المحرقه، ص 99، مكتبه القاهره، 1385 ق.
[10] . نیشابوری، شیخ عطار، فرید الدین، مظهر العجائب، ص 44، چ سنگی.
[11] . لاهیجی، شیخ محمد، مفتاح الاعجاز شرح گلشن راز، ص 313، مركز نشر، انتشارات سعدی، 1371ش.
[12] . ابونصر فارابی، آراء اهل المدینه الفاضله، ص 89، طبع مصر، 1368 ق.
[13] . شیخ اشراق، شهاب الدین سهروردی، حكمة الاشراق، ج 2، ص 11، انتشارات بیدار، قم.
مهدویت از واژه مهدی گرفته شده و معنای اصطلاحی آن، اعتقاد به حضرت مهدی (عج) است، و باور به این كه او فردی است از نسل پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ كه در آخر الزمان ظهور می كند و جهان را پر از عدل و داد می سازد آنچنان كه از ظلم و جور پر شده بود.
این عقیده اختصاص به شیعه ندارد و همه فرقه های اسلامی، در آن مشترك هستند، ریشه آن نیز در قرآن و احادیث است و چنین نیست كه توسط عده ای خاص، جعل و منتشر شده باشد.
در قرآن، آیات فراوانی درباره آن مهر سپهر افروز وجوددارد، از جمله: انبیاء/105؛ نور/55؛ توبه /33؛ قصص/5. حجم انبوهی از روایات نیز به دست ما رسیده است كه در آنها، پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله ـ از آن نور دیده اش سخن رانده است.
این روایات در همان زمان حیات پیامبر، سینه به سینه نقل می شد و در گنجینه ذهن مسلمانان جای می گرفت، اگر نگاهی به روایات نبوی بیفكنیم، خواهیم دید كه پرسش كنندگان از اوصاف، ویژگیها و محاسن اخلاقی و كیفیت و علائم ظهور و سایر مسائل مربوط به آن موعود بشری می پرسیدند.
این نكته، بیانگر آن است كه اصل وجود منجی بشر، امری مسلم و قطعی بوده است. تأكید ائمه اطهار نیز بر تقویت این باور می افزود تابدانجا كه هر دو مذهب تشیع و تسنن با همه انشعابهایشان، بر آن اتفاق نظر پیدا كردند.
شاهد بر این مسأله، پدیده مدعیان دروغین مهدویت است؛ شیادانی كه از باور اصیل مردم، سوء استفاده كرده و خود را مهدی موعود، معرفی می كردند، اما از آنجا كه صفات و ویژگی های مهدی حقیقی در روایات رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و جانشینان گرامیش بیان شده بود، اغلب مردم به كذب ادعای آنان پی برده و از آنها بیزاری می جستند.
از آن طرف، برخی از افراد ساده دل یا منحرف، تعدای از معصومین یا افراد نامور را مهدی معرفی می كردند، (مثلاً عده ای،زید بن علی؛ فرقه كیسانیه، محمد حنفیه؛ فرقه ناووسیه، امام صادق ـ علیه السلام ـ؛ و فرقه واقفیه، امام كاظم ـ علیه السلام ـ را مهدی منتظر می دانستند؛ در حالی كه این بزرگواران، هیچ گاه چنان ادعایی نداشتند.)
همه این مطالب نشان دهنده رسوخ اصل «مهدویت» در عمق جان مسلمانان است؛ اصلی كه جامعه اسلامی را جامعه ای منتظر و پویا و امیدوار به آینده ای روشن، نگاه داشته است. آینده ای كه امیدواریم دور نباشد.
منابع جهت معرفی بیشتر:
1. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، انتشارات شفق، قم، چاپ بیست و پنجم، 1381.
2. حبیب الله طاهری،سیمای آفتاب، انتشارات زائر، قم، چاپ اول، 1380.
امام سجاد ـ علیه السلام ـ: من ثبت علی موالاتنا فی غیبة قائمنا اعطاه الله عزّوجلّ اجر الف شهید من شهداء بدر و اُحد؛ هر كس در زمان غیبت قائم ما، بر دوستی ما ثابت قدم بماند، خداوند ثواب هزار شهید از شهدای جنگ بدر و احد را به او اعطا فرماید.[1]
پانویس:
[1] . لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، انتشارات مؤسسه حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ، قم، چاپ دوم، 1421ق، ص 648.
آیا این عصر، عصر ظهور است؟
در رابطه با این پرسش باید توجه داشت كه وقت ظهور حضرت مهدی (عج) طبق روایات و اخبار یك امر ناگهانی و جزء اسرار الهی است كه هیچ كس از آن آگاهی ندارد.
بنابراین اگر منظور از سؤال، شناخت دقیق وقت ظهور باشد پاسخ منفی است چون این موضوع برای احدی معلوم نمی باشد و اگر كسی برای ظهور حضرت تعیین وقت نماید و تاریخ و زمان برای آن ذكر كند بدون شك دروغ بافته است و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ چنین كسی را دروغگو نامیده اند.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: «تعیین كنندگان وقت ظهور دروغ می گویند. تعجیل كنندگان وقت ظهور دروغ می گویند، تعجیل كنندگان هلاك می گردند و تسلیم شوندگان نجات می یابند و به سوی ما اهل بیت رجوع و بازگشت می نمایند.»[۱]
خود حضرت بقیة الله (عج) می فرماید: «و اما ظهور فرج بسته به ارادة خدای متعال دارد كسانی كه برای ظهور، وقت تعیین كنند دروغگو هستند.»[۲]
طبق این دسته روایات احدی از وقت ظهور حضرت ـ علیه السلام ـ باخبر نمی باشد اما اینكه آیا خود حضرت از وقت ظهورش به علم غیب آگاهی دارد و یا نه؟ مطلب دیگری است كه در بحث ما ثمره عملی ندارد. آنچه مسلم است این است كه كسی دیگر از این موضوع اطلاعی ندارند و بهمین جهت حق اظهار نظر در این خصوص را نخواهند داشت.
ولی اگر منظور از «این عصر، عصر ظهور است» این باشد كه در این عصر نشانه های نزدیك شدن زمان ظهور، مشاهده می شود و شرائط بگونة پیش می رود كه امید رسیدن به عصر ظهور را نوید می دهد، چنین سخنی صحیح و بجا است زیرا گرچه نمی توان از تعیین وقت ظهور حرفی به میان آورد ولی با توجه به روایات زیادی كه در رابطه با علائم ظهور حضرت وارد شده است، قیام حضرت منوط به مساعد شدن شرایط طبیعی و جهانی از یكسو، و آمادگی عمومی از سوی دیگر می باشد.
از این نظر می توان گفت كه: با توجه به شرایط جهانی، گو اینكه سمت و سوی تحولات و رخدادها، سهولت ارتباطات و وابستگی جوامع امروزی، رشد صنعت و تكنولوژی اطلاعات و… زمینه را برای چنین رخداد عظیمی به تدریج آماده می كند و از نظر افكار عمومی نیز توجهات مردم نسبت به حضرت ـ علیه السلام ـ به شدت رو به افزایش است و برخی از صاحب نظران مثل آیت الله العظمی مكارم شیرازی از این مسأله به عنوان «ظهور صغرا» یاد نموده است.
ایشان در این زمینه می گوید: همانطور كه برای حضرت مهدی (عج) یك غیبت صغرا و یك غیبت كبری است برای ظهورش نیز یك ظهور صغرا و یك ظهور كبری است مانند موقعی كه آفتاب می خواهد طلوع كند قرص خورشید هنوز پیدا نشده اما هوا نیمه روشن است و بعد خورشید دیده می شود ظهور حضرت نیز چنین است در ظهور صغرا توجه مردم به امام زمان (عج) زیاد می شود و همه جا صحبت از امام زمان (عج) است و جلسات امام زمان (عج) پرشور و همه جاگیر می شود طوری كه مردم تشنه می شوند و خود را آماده می كنند. ما تصور می كنیم كه در این عصر و زمان، ما ان شاء الله، در بین الطلوعین ظهور حضرت مهدی (عج) قرار داریم.»[۳]
نتیجه اینكه: بررسی شرایط جهانی و تحلیل روند تحولات و در نتیجه خوشبینی نسبت به نزدیك شدن به عصر ظهور، مطلبی است عقلائی و صحیح كه از مطالعة وضعیت اجتماعی و نگاهی به شرایط جهانی بدست می آید. آنچه مردود و بی اساس است و در روایات به شدت از آن نهی شده و علمای شیعه یكصدا به آن مخالفت نموده می كنند تعیین وقت ظهور است.
منابع جهت مطالعة بیشتر:
۱. عصر ظهور، علی كورانی، سازمان تبلیغات اسلامی.
۲. امامت، غیبت، ظهور، مسجد مقدس جمكران، واحد تحقیقات.
امام محمدباقر ـ علیه السلام ـ فرمود:
«منتظران ما بارها غربال می شوند تا تنها راد مردان یكرنگ و یكدل در جبهه حق و پادگان ولیّ قائم باقی بمانند.»[۴]
پانویس:
[۱] . الغیبه نعمانی، ص ۲۰۴، باب ۱۱، حدیث ۸، چاپ اول ۱۴۲۲، نشر انوار الهدی، قم.
[۲] . كمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۴، «نقل از یكصد پرسش و پاسخ ـ رجالی تهران ـ ص ۱۶۰».
[۳] . فصلنامة انتظار، شماره ۵، ص ۲۴ «با اندك تغییر و تخلیص».
[۴] . شیخ طوسی، الغیبة، ص ۲۳۹، مكتبة نینوا
عفو و گذشت
وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ [ نور 22]
بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمىداريد خداوند شما را ببخشد؟!
انسان بايد ديگران را ببخشد
مگر ما ادعاي پيروي از پيامبر مكرم اسلام را نداريم ؛ مگر پيامبر را اذيت نمي كردند؛ مگر به پيامبر نگفتند:
تو مجنوني : وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ [الدخان : 14]
تو ساحري دروغگويي : هذا ساحِرٌ كَذَّابٌ [ص : 4 ]
تو شاعرِ مجنوني: لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ [الصافات : 36]
تو پيامبر نيستي : لَسْتَ مُرْسَلاً [الرعد : 43]
تو پيامبر نيستي چون غذا مي خوري: ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ [الفرقان : 7 ]
تو پيامبر نيستي چون در بازار راه ميروي: وَ يَمْشي فِي الْأَسْواقِ [الفرقان : 7]
گروهي اين قرآن را به تو املا كرده اند: اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى عَلَيْهِ [الفرقان : 5]
تيمي به تو در اين قرآن كمك مي كنند : أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ [الفرقان : 4]
و . . .
با اينهمه توهين و اذيت هاي مختلف ؛ فتح مكه صورت گرفت : تمام اينها اسير پيامبرند . يكي از مسلمانان بالاي كوه مي رود و مي گويد : اليوم يوم الملحمه «امروز روز انتقام است »
پيامبر او را توبيخ مي كند و مي فرمايد: اليوم يوم المرحمه « امروز روز رحمت است »
پس چگونه است كه ما حتي برخي از نزديكانمان را هم نمي بخشيم
خاطراتي از اسوه اخلاق
حضرت آيت الله ميرزا جواد آقاي تهرابي ،ويژگيهاي منحصر به فردي داشتند كه بسيار است
يكي از اين ويژگيهاي ايشان زهد و دوري از شهرت بود
در يكي از چاپهاي كتاب آيين زندگي، كسي كه آن را چاپ كرده بود ، روي جلد كتاب نام ايشان را آيت الله تهراني نوشته بود.
موقعي كه يك نسخه از اين كتاب به دست ايشان رسيد، با ديدن لفظ آيت الله ناراحت شدند؛ به من گفتند: هرجا كتاب مرا ديدي ، روي آيت الله خط بكش…
هنگامي كه ايشان جبهه رفته بودند، يك روز براي تهيه فيلم و خبر آمده و شروع كرده بودند به فيلمبرداري از جاهاي مختلف تا رسيده بودند به مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني.
شناخته بودند كه ايشان چه شخصيتي است و ميخواستند بهتر و بيشتر فيلمبرداري كنند، ولي تا دوربين فيلمبرداري به ايشان ميرسد، ايشان عمامه را از سر برميدارند تا شناخته نشوند، كه موجب شهرت و آوازه ايشان شود.
بعد از فوت ايشان، نامهاي در يادداشتهاي شخصي شان پيدا شد كه از ايشان خواسته بودند تا در برنامهاي به معرفي خود تحت عنوان يكي از شخصيتهاي اسلامي اين مرز و بوم بپردازند.
ايشان در زير جملاتي كه از ايشان به عنوان شخصيت اسلامي در نامه ياد شده بود، با خودكار قرمز خطي كشيده بودند و در حاشيه آن دو جمله نوشته بودند يكي:
“رب شهرة لا اصل لها؛ اي بسا شهرتي كه هيچ اصل و اساسي نداشته باشد. “
و حديث شريفي بدين مضمون آمده بود: “رحم الله امره عرف قدره و لم يتعد طوره؛ خداوند رحمت كند شخصي را كه قدر و اندازه خود را بشناسد و پايش را از گليمش دراز نكند. ” [كتاب خاطراتي از آيينه اخلاق صفحه32 و 35]
<< 1 ... 97 98 99 ...100 ...101 102 103 ...104 ...105 106 107 ... 328 >>