امام در آینه ی قرآن

قرآن كريم، چشمه زلال ناب ترين معارف الهي و ماندگارترين حكمت‌ها و دانش‌هاي مورد نياز بشر است. كتابي است سراسر راستي و درستي كه خبرهاي گذشته و آينده جهان را بيان كرده است و هيچ حقيقتي را فروگذار نكرده است. البته روشن است كه حجم بسيار گسترده حقايق عالم در ژرفاي آيات الهي نهفته است و تنها آن‌ها كه به عمق معاني آن دست يابند به آن واقعيات پي خواهند برد و آنان اهل قرآن و مفسران حقيقي آن يعني پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) و خاندان پاك او هستند. قيام و انقلاب آخرين سفير الهي از بزرگترين حقايق جهان است كه در آيات فراواني از قرآن كريم به آن اشاره شده و روايات بسياري در تفسير آن آيات نقل گرديده است كه به چند نمونه اشاره مي‌كنيم:

در سوره انبياء آيه 105 آمده است:

وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرَ أَنَّ الاَْرْضَ يرِثُها عِبادِي الصّالِحُونَ؛

«همانا در زبور پس از ذكر تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.»

امام باقر(عليه السلام) فرمود: «مقصود از بندگان شايسته‌اي كه زمين را به ارث مي‌برند، امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و ياران او هستند.»


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 18 دی 1394نظر دهید »

با وجود ضررهای خانمان سوز فراوان مشروبات الکلی که کاملاً هم ثابت شده است، شبکه های بیگانه و شیطانی اصرار عجیبی برای ترویج مصرف این گونه نوشیدنی ها دارد.

اسلام مدعی است که طبق نص صریح قرآن کریم – که البته علوم و تحقیقات پژوهشگران نیز آن را ثابت می کند- شراب منافعی دارد اما مضراتش بیشتر است و حرام است به دلیل اینکه خداوند از آن نهی فرموده …

با طلوع خورشید اسلام بر جوامع بشری بسیاری از عادات و روش های زشت و نادرست از عرصه جوامع اسلامی برداشته شد. توصیه های قرآن و سنت سرشار از این تحریم ها و تأکیدهاست که عمل به آن علاوه بر بهره مندی از اجر معنوی، سامان دهنده مسایل جسمی و روحی بشر نیز می باشد.
یکی از این عادات ناپسند که از دیر باز و قبل از حضور اسلام در شبه جزیره عربستان رایج بود شرابخواری و مصرف الکل است.
هر چند جوامع به اصطلاح متمدن، امروز نیز در این بلای جسم و جان سوز غوطه ور هستند و هر ساله آمارهای تکان دهنده ای از آثار تخریبی آن در میان جوامع به گوش می رسد، لیکن اسلام با توصیه های اعجازگونه خود در زمانی که حتی شراب را با نفع و فایده می دیدند پیروان خویش را از آن نهی کرد و فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَهَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ …؛ ای اهل ایمان در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید.»(نساء/۴۳)
“در روایتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرمایند:« کسی که شب را به پایان برد ، در حالی که مست شراب باشد ، صبح را به صبح رسانیده در حالی که عروس شیطان بوده است »

و در آیه ای دیگر، شراب را پلید و از عمل شیطان دانسته و می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای اهل ایمان، شراب و قمار و بت پرستی و تیرهای گروبندی، پلید و از عمل شیطان اند پس، از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید.» (مائده/ ۹۰)
همگام با این آیات، روایات معصومین نیز بر شدت زشتی آن اشاره داشته و آن را «ام الخباثت» (مستدرک الوسایل، ج۱، ص .۱۳۹ ) (ریشه و مادر زشتی ها) دانسته و دائم الخمر را هم ردیف بت پرست (بحارالانوار، ج ۶۵، ص .۱۶۴ ) معرفی می کنند.
در روایتی دیگر نوشنده و نوشاننده، خریدار و فروشنده و خلاصه تمامی کسانی که در بساط این منکر شریک اند را لعنت می نماید.»(نهج الفصاحه، ص ۶۲۷، حدیث ۲۲۲۹)
“در روایتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرمایند:: مَنْ بَاتَ سَکْرَانَ بَاتَ عَرُوساً لِلشَّیَاطِین ![ جامع الأخبار(للشعیری) ؛ ؛ ص۱۴۹] « کسی که شب را به پایان برد ، در حالی که مست شراب باشد ، صبح را به صبح رسانیده در حالی که عروس شیطان بوده است »
پس با این وجود باید بنوسیم:«هر کس شراب خوار است عروس شیطان است!!»” (به نقل از حجت الاسلام علوی زاده)
گوشه ای از زیان های شراب

ملاک در حرمت خمر آثار و مفاسدی در آن نهفته است، که یکی از آن ها می تواند زائل شدن عقل باشد ولی از دیگر آثار و مفاسد آن و این که میزان آن چقدر است، اطلاع کافی نداریم. مثلاً نمی دانیم آیا حرمت شراب فقط به خاطر مست کنندگی و زوال عقل است، یا علت های دیگر هم دارد …
اوّلاً ممکن است ده ها دلیل برای حرمت شراب وجود داشته باشد(حتی یک قطره اش ) که هنوز به آن ها نرسیده ایم.
ثانیاً یک شیء حرام ولو این که یک ذره اش آن خاصیت را نداشته باشد، ولی باید آن را به طور کامل حرام کرد که مردم اصلاً به سوی آن نروند: مانند قرار گرفتن در لبه پرتگاه که هر عاقلی از آن نهی می کند … که البته در باب نفع مقدار کم که کسانی که گمان می کنند مصرف کم مشروبات الکلی واقعا هیچ ضرری ندارد و با مخلوط نمودن آب با آن – می توان مستی آنرا کم کرد (مانند عمر بن خطاب که به دیگران -یعنی اطرافیانش-گفت : اگر مایل به این شراب شدید ، مستی آن را با آب از بین ببرید!!!(المبسوط ، سرخسی، ج ۲۴ ، ص ۱۱ ) کاملا در اشتباه هستند زیرا به گفته بوعلی سینا :"شراب آمیخته با آب، معده را سست و تر می گرداند و زودتر مستی می آورد، زیرا آبی که در آن است، آن را زودتر به مقصد می رساند."( شیخ الرئیس ابن سینا ،قانون در طب ،کتاب اول، نقل از ابن القفطی ،تاریخ الحکما)

تازه خیلی از چیزها است که انسان خیال می کند آن اثر را در او ندارد، ولی در واقع همان اثر را می گذارد، ولی خودش متوجه نمی شود. شاید اندک اندک اثر نامطلوب خود را بگذارد … مثلا کسی که عقلش ضایع شود، از کجا می تواند بفهمد؟! اگر از او سؤال کنیم که آیا سالم هستی، می گوید: بله!
نپختگی است که وقتی انسان فلسفه ای را درباره احکام پیدا کرد، بگوید هر چه هست، همین است، مثلاً درباره مشروبات الکلی کسی بگوید: علت اینکه مشروب حرام است، این است که برای کبد و قلب مضرّ است، ولی تجربیات نشان داده است که اگر کسی به مقدار کم مصرف کند، نه فقط مضرّ نیست، بلکه نافع است؛ پس شراب کمش حلال و زیادش حرام است. این اشتباه است.

در تحقیقی که توسط دکتر «لورمی» به عمل آمده است مشخص گردیده که ۵۱بیمار از ۵۸بیمار مبتلا به سرطان لوزه، زبان و حنجره از معتادان به الکل بوده اند.( طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب، دکتر احمد قرقوز، ترجمه علی چراغی، ص۴۱-.۱۵۸) .

در بیانی حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید : شخصی به امام صادق (علیه السلام) گفت مبتلا به مرضی هستم که هر وقت شدت می کند قدری شراب می نوشم دردم ساکن می شود؟ پس حضرت فرمودند:این کار را نکن و شراب نیاشام زیرا در حرام خدا شفا نیست پس جز این نیست که این مرض و درد تو القائی از ناحیه شیطان است و می خواهد تو را به حرام بیندازد پس اگر شیطان از شراب خوردنت نا امید شود دردت بر طرف می شود

شراب همچنین تأثیر عمیقی بر فرزندانی می گذارد که والدین آن ها معتاد بوده اند.یکی از پزشکان آلمان ثابت کرده که تأثیر الکل تا سه نسل به طور حتمی باقی است به شرط این که این سه نسل الکلی نباشد.( اسلام پزشک بی دارو، ص۴۴، نقل از علوم جنایی، ص۸۶۳، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص.۳۴۶)
چنانچه در این باره وجود مبارک امام صادق (علیه السلام) می فرمایند : هرکس دختر خود را به شراب خوار تزویج کند ( به ازدواج در آورد ) قطع رحم نموده است. ( باب ۲۹ وسائل جلد سوم )

مفضل می گوید : به امام صادق (علیه السلام) گفتم : چرا شراب حرام شده است ؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود : خداوند شراب را بواسطه اثرات و تباهی آن حرام کرده است (از نظر دین کسی که شراب خورده از خدا دور میشود و در گناه کردن بی باک میشود و از نظر علم پزشکی هم شراب ضررهای بسیاری برای بدن انسان دارد ) زیرا شراب موجب لغزش میشود و نور انسانیت انسان را میبرد و جوانمردی را در انسان ویران میکند و انسان را به مرتکب شدن گناهان و خونریزی و زنا وادار می کند و هنگامی که انسان مست شد در امان نیست که نا آگاهانه به محارم خود تجاوز کند و جز بدبختی چیزی گیر صاحبش نمی آید. (بحارالانوار جلد ۷۹ صفحه ۱۳۳)
در بیانی حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید : شخصی به امام صادق (علیه السلام) گفت مبتلا به مرضی هستم که هر وقت شدت می کند قدری شراب می نوشم دردم ساکن می شود؟ پس حضرت فرمودند:این کار را نکن و شراب نیاشام زیرا در حرام خدا شفا نیست پس جز این نیست که این مرض و درد تو القائی از ناحیه شیطان است و می خواهد تو را به حرام بیندازد پس اگر شیطان از شراب خوردنت نا امید شود دردت بر طرف می شود. (وسائل الشیعه جلد ۱۷ صفحه ۳۰۰)

آثار شوم شراب و الکل های دیگر از راه ناف به طفل سرایت نموده و حتی اطفال شیر خوار را از راه شیر مادر صدمه فراوان می زند و عوارضات گوناگونی را از قبیل اختلالات هضمی و عصبی و تشنجات مختلفه را باعث می گردد و به همین دلیل علم پزشکی نوشیدن شراب و امثاله را برای مادران شیرده ممنوع کرده و طبق آخرین اطلاعات پزشکی ثابت شده که فرزندان شرابخواران و الکلیها کم حافظه هستند که این تحقیق با روایت امام صادق علیه السلام در این رابطه کامل می شود. (ارشاد القلوب جلد ۲ صفحه ۲۲۷).
شما می گویید شراب حرام است چون ضرر دارد؟!!

اسلام مدعی است که طبق نص صریح قرآن کریم – که البته علوم و تحقیقات پژوهشگران نیز آن را ثابت می کند- شراب منافعی دارد اما مضراتش بیشتر است و حرام است به دلیل اینکه خداوند از آن نهی فرموده : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (مائده/۹۰)-اى کسانى که ایمان آورده اید شراب و قمار و بتها و تیرهاى قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند پس از آنها دورى گزینید باشد که رستگار شوید.
کلام را با سخنی پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله به پایان می بریم: پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) می فرمایند: کسی که شراب دنیا را برای غیرخدا نیز ترک گوید خداوند او را از این شراب طهور می نوشاند علی (علیه السلام) می گوید: عرض کردم برای غیرخدا؟ فرمود: آری کسی که برای حفظ جان خود نیز از شراب دنیا چشم بپوشد خدا او را از رحیق مختوم سیراب می کند[ تفسیر نمونه جلد ۲۶ صفحه ۲۸۱]
با این اوصاف و ویژگی ها و شرایطی که هم در منابع دینی و هم در اکتشافات بشری برای این نوشیدنی ذکر شده، به واقع حرفی دیگر برای استفاده از این ماده باقی می ماند؟
به امید آنکه کمی در رفتارهایمان آگاهانه تر رفتار کنیم تا سعادت دو دنیا را شامل حال خود نماییم.



موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 18 دی 1394نظر دهید »

برخی معتقدند اگر امام زمان فقط ۳۱۳ یار مخلص داشته باشند، ظهور می کنند و بر این اساس چنین سؤالی را مطرح می کنند که آیا در میان این تعداد مسلمان و شیعه، ۳۱۳ نفر یار برای ظهور حضرت وجود ندارد؟

در پاسخ باید گفت که اولاً: در روایات مختلف، برای یاران و اصحاب خاص حضرت مهدی علیه السلام، صفات و خصوصیات ویژه ای ذکر شده که ممکن است این افراد با این شرایط ویژه هنوز در بین ما موجود نباشند.
ثانیاً: از مجموعه احادیث استفاده می شود که یاران حضرت مهدی علیه السلام بعد از ظهور، محدود به ۳۱۳ نفر نمی شود و باید دسته دیگری از یاوران امام زمان علیه السلام که ده هزار نفر هستند نیز برای قیام حاضر باشند، چراکه بدون حضور ایشان در مکه قیام صورت نمی گیرد.(۱)
ثالثاً فراهم شدن ۳۱۳ نفر از یاران خاص حضرت ولی عصر علیه السلام علت تامّه برای ظهور حضرت نیست و تنها یکی از شرایط تحقق ظهور است. در حقیقت ظهور امام مهدی علیه السلام شرط مهم دیگری نیز دارد که همان «آمادگی عمومی» و استقبال جهانی برای تشکیل حکومت عدل الهی است.
آمادگی برای ظهور در پرتوی بصیرت همگانی

اقبال و خواست عموم مردم نسبت به امام زمان علیه السلام و حمایت از تشکیل حکومت عدالت گستر مهدوی نیازمند این است که شناخت و بصیرت نسبت به حقانیت و اهداف قیام امام عصر علیه السلام در بین مردم به بالاترین حد ممکن برسد. بنابراین می توان گفت: یکی از مهمترین ابزار ایجاد آمادگی عمومی، برای ظهور امام مهدی علیه السلام بصیرت افزایی در جوامع اسلامی است.

گرچه ۳۱۳ نفر که فرماندهان و یاران اصلی ایشان را تشکیل می دهند در اوجِ ایمان، ولایت پذیری، صبر و بصیرت هستند؛ عموم یاران نیز با توجه به مقدار بهره ای که از این اوصاف کریمه دارند به حضرت نزدیکتر خواهند بود گرچه عموم مردم هم برای حمایت از دولت ایشان باید از این اوصاف بهره مند باشند. بنابراین برای فراهم آوردن یکی از مهمترین شرایط ظهور امام زمان علیه السلام باید سعی بر افزایش سطح بصیرت دینی در جامعه داشت

لفظ بصیرت از نظر لغوی به معنای بینایی است اما در اصطلاح به بینایی قلب و درک و فهم عمیق مسائل گفته می شود. بصیره -و بصر- نیروى بینائى چشم و قدرت ادراک دل است.(۲)
«بصیر» فردی است که نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی، معنوی و… ، از بینش عمیق و صحیحی برخوردار باشد که به وسیله آن بتواند حق و باطل را از هم تمیز داده و در هنگام بحران و فتنه، راه حق و سعادت را تشخیص دهد و طبق آن حرکت کند.
اوج بصیرت در یاران منجی

یاران امام زمان علیه السلام باید از بالاترین سطح بصیرت برخوردار باشند. گرچه ۳۱۳ نفر که فرماندهان و یاران اصلی ایشان را تشکیل می دهند در اوجِ ایمان، ولایت پذیری، صبر و بصیرت هستند؛ عموم یاران نیز با توجه به مقدار بهره ای که از این اوصاف کریمه دارند به حضرت نزدیکتر خواهند بود گرچه عموم مردم هم برای حمایت از دولت ایشان باید از این اوصاف بهره مند باشند. بنابراین برای فراهم آوردن یکی از مهمترین شرایط ظهور امام زمان علیه السلام باید سعی بر افزایش سطح بصیرت دینی در جامعه داشت.
راههای کاربردی کسب بصیرت

۱٫ تقوای دل: یکی از مهمترین راه های بصیرت افزایی پرورش روح تقوا و دوری از معاصی در جامعه است. قرآن کریم می فرماید: «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً»(۳) اگر تقوای الهی پیشه کنید خداوند قدرت تمیز حق از باطل را به شما عطا خواهد کرد.
همان طور که در تعریف بصیرت آمد، بصیرت نوعی ادراک قلبی است که به وسیله آن می توان حق و باطل را از هم تمییز داد؛ بنابراین به نورانیت دل بستگی دارد و اگر قلب از زنگار گناه پاک باشد می تواند حقیقت را به روشنی در آینه دل جلوه گر ببیند.

۲٫ تذکر و غفلت زدایی: یکی از مهمترین امور بصیرت بخش؛ «یادآوری» و «ذکر» است که موجب «غفلت زدایی» می شود. خداوند متعال در بسیاری از آیات قرآن بندگان را به ذکر خود و یا یادآوری نعمات و آیات الهی، وقایع عبرت آموز و بلایای واردشده بر امتهای پیشین و… سفارش کرده است.(۴)
امیرالمؤمنین علیه السلام درباره تأثیر ذکر بر افزایش بصیرت می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الذِّکْرَ جَلَاءَ الْقُلُوبِ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَهِ»(۵) بدرستى که خداى سبحان ذکر را جلادهنده دلها، قرار داده که بینا می شوند به وسیله آن بعد از کوری و اشتباه در تاریکى .
چنانکه خداوند نیز خطاب به پیامبرش می فرماید: «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنین »)۶) پیوسته تذکر ده، زیرا تذکر مؤمنان را سود مى بخشد.
و در جای دیگر خداوند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به یادآوری «ایام الله» [روزهای خدا] دستور می دهد و می فرماید: « وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّه »(۷)
مفسران در تفسیر آن احتمالات مختلفى داده اند اما اصولا نمى توان این تعبیر گویا و رسا را محدود ساخت. ایام الله تمام روزهایى است که داراى عظمتى در تاریخ زندگى بشر است. هر روز که یکى از فرمانهاى خدا در آن چنان درخشیده، که بقیه امور را تحت الشعاع خود قرار داده، از ایام الله است. هر روز که فصل تازه اى در زندگى انسانها گشوده، و درس عبرتى به آنها داده و ظهور و قیام پیامبرى در آن بوده، یا طاغوت و فرعون گردنکشى در آن به قعر دره نیستى فرستاده شده، و خلاصه هر روز که حق و عدالتى بر پا شده و ظلم و بدعتى خاموش گشته، همه آنها از ایام الله است.(۸)
در روایتی نیز امام محمدباقر علیه السلام سه روز را به عنوان برجسته ترین روزهای دوران، «ایام الله» معرفی می فرماید: «أَیَّامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثَلَاثَهٌ یَوْمَ یَقُومُ الْقَائِمُ وَ یَوْمَ الْکَرَّهِ وَ یَوْمَ الْقِیَامَه»(۹) ایام خدا سه روز است: روز ظهور حضرت حجت و روز رجعت و روز قیامت.

یادآوری نعمات و الطاف الهی بر مردم، هنگامی که در راه حق استقامت ورزیدنده به پیروزی رسیدند و همچنین یادآورشدن شکستها و مصائبی که به سبب غفلت، بی صبری، تفرقه و عدم ولایت پذیری، در طول تاریخ دامنگیرشان شده است، نقش بسزایی در افزایش بصیرت عمومی خواهد داشت

طبق این روایت روز ظهور امام قائم علیه السلام، ایام الله است. بنابراین با تمسک به آیه «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّه » پیوسته باید این وعده الهی را یادآور شد تا به این وسیله غبار غفلت در عصر غیبت از قلوب مؤمنین زدوده شود.
بنابراین یادآوری نعمات و الطاف الهی بر مردم، هنگامی که در راه حق استقامت ورزیدنده به پیروزی رسیدند و همچنین یادآورشدن شکستها و مصائبی که به سبب غفلت، بی صبری، تفرقه و عدم ولایت پذیری، در طول تاریخ دامنگیرشان شده است، نقش بسزایی در افزایش بصیرت عمومی خواهد داشت.

۳٫ تفکر و عبرت پذیری: امیرالمؤمنین علیه السلام در تعریف انسان بصیر می فرماید: «فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَکَ جَدَداً وَاضِحاً»)۱۰) انسان صاحب بصیرت کسى است که به درستى شنید و اندیشه کرد، پس به درستى نگریست و آگاه شد، و از عبرتها پند گرفت، سپس راه روشنى را پیمود، و از افتادن در پرتگاه ها، و گم شدن در کوره راهها دورى کرد.
امیرالمؤمنین علیه السلام در جای دیگر می فرماید: «لَا بَصِیرَهَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ»)۱۱) کسی که تفکر نمی کند بصیرتی برایش نخواهد بود؛ زیرا بصیرت در هر باب، از تفکر و تأمّل در آن حاصل می شود.
عبرت گرفتن بارزترین شاخصه برای افراد بصیر است. تا جایی که در بسیاری از کتب لغت «بصیرت» را مساوی با «عبرت» معنا کرده اند.)۱۲)
مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرماید: «این بصیرتى که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام هم روى آن تکیه و تأکید شده، به معناى این است که انسان در حوادثى که پیرامون او می گذرد و در حوادثى که پیش روى اوست و به او ارتباط پیدا می کند، تدبر کند؛ سعى کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحى عبور نکند.» (۱۳)
به سوی ظهور موعود

بنابراین باید توجه داشت یکی از شرایط ظهور امام عصر علیه السلام آمادگی یاران و عموم مردم برای تشکیل حکومت عدالت گستر الهی است و این آمادگی جز با افزایش بصیرت اجتماعی امکانپذیر نیست. آنچه موجب افزایش بصیرت خواهد شد در مرحله اول شناخت حدود و احکام الهی و رعایت این حدود است که از آن به «تقوا» یاد می شود. راهکار قرآنی و روایی دیگر برای افزایش بصیرت، «ذکر» و یادآوری «ایام الله» است که البته باید همراه با «تفکر» و «عبرت پذیری» باشد تا جامعه منتظر را به اوج بصیرت و آمادگی برای ظهور امام زمان علیه السلام و زمینه سازی برای آن سوق دهد.

پی نوشت:
۱٫ ر.ک. کمال الدین: ج۲، ص ۶۵۴ ، ح ۲۰؛ بحار الأنوار:ج ۵۲، ص ۳۲۳ ، ح ۳۳
۲٫ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن،ج ۱، ص۲۷۵
۳٫ سوره انفال: ۲۹
۴٫ ر.ک. بقره:۱۵۲، المائده : ۱۱، الأنفال : ۲۶، اعراف:۷۴ و…
۵٫ بحار الأنوار ، ج ۶۶، ص: ۳۲۵
۶٫ الذاریات:۵۵
۷٫ ابراهیم:۵
۸٫ تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص: ۲۷۱ و۲۷۲
۹٫ الخصال، ج ۱، ص: ۱۰۸
۱۰٫ نهج البلاغه، صبحی صالح، ص: ۲۱۳ ، خطبه۱۵۳
۱۱٫ غرر الحکم و درر الکلم، ص۷۸۳
۱۲٫ لسان العرب، ج ۴، ص: ۶۵، کتاب العین، ج ۷، ص: ۱۱۸
۱۳٫ سخنان مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان استان قم ۱۳۸۹


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 18 دی 1394نظر دهید »

به آیه الله بهجت (ره) گفتند: کتابی در زمینه اخلاقی معرفی کنید. ایشان فرمودند: …
هیچ گاه نباید فراموش کرد که همه عالم محضر خداست؛ یعنی هیچ جهانی وجود ندارد که از حیطه ولایت خدا خارج باشد و موجودات یا در حیطه و تحت ولایت الله و اولیاء الله هستند و یا اگر خود را خارج از این دایره فرض می کنند خواه ناخواه به دایرهولایت ابلیس وارد خواهند شد.
به عبارت دیگر به علت اینکه “در عالم دو نوع ولایت بیشتر وجود ندارد، انحصاراً دو نوع متولی وجود خواهد داشت، پس هر کس خود را از ولایت اهل بیت علیهم السلام که همانا ولایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و خدای متعال بر مومنین است محروم کند و از ظل این ولایت خارج شود بالاجبار به ولایت ابلیس در خواهد آمد..
به عنوان مثال اگر کسی نور را از خود دور کند لاجرم در تاریکی قرار خواهد گرفت، یا اگر کسی فرزند خویش را تربیت نکند، فرزند او را تربیت خواهند کرد، اگر جامعه اسلامی ایران به سمت تکامل الهی هدایت نشود قطعا کسانی خواهند بود که آنرا به سمت تکامل مادی هدایت می کنند.” (به نقل از بیانات آیت الله مصباح یزدی در سایت ایشان)

نکته ی دیگری که در باب حضور عالم در محضر خدا باید بدانیم و به آن توجه کنیم این است که حواسمان باشد آن که گفت عالم محضر خداست با عینک های ما عالم را تکه تکه نکرده بود. او همه عالم را می گفت. آفاق و انفسش را، ازل و ابدش را، زمین و آسمانش را، غیب و شهادتش را، پنهان و پیدایش را، “ماتبدون وماتکتمون ” اش را، آن چه ما «حقیقی» نامش می دهیم و آن چه مجازی صدایش می کنیم را. و همان کسی که گفت عالم محضر خداست، منظورش این بود که در محضر خدا معصیت نکنید!

در این باب به آیه الله بهجت (ره) گفتند: کتابی در زمینه اخلاقی معرفی کنید. ایشان فرمودند: لازم نیست یک کتاب باشد، یک جمله کافیست که بدانی خدا می بیند ….
“قرآن برای اثبات این امر که خداوند به همه امور آگاه است، اهتمام و عنایت خاصی دارد؛ در یک جا می فرماید: أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ؟ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ [ملک(۶۷) / ۱۴]. آیا ممکن است کسی که موجودی را می آفریند، نسبت به او عالم نباشد؟!

در عالم دو نوع ولایت بیشتر وجود ندارد، انحصاراً دو نوع متولی وجود خواهد داشت، پس هر کس خود را از ولایت اهل بیت علیهم السلام که همانا ولایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و خدای متعال بر مومنین است محروم کند و از ظل این ولایت خارج شود بالاجبار به ولایت ابلیس در خواهد آمد

در آیات ابتدای سوره حدید که در روایات از آنها به عظمت یاد می شود، بیان خاصی از توحید ارائه شده است. از جمله می فرماید: هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ [حدید (۵۷) / ۳]؛ در ادامه نیز می فرماید: یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیر [حدید(۵۷) / ۴]؛ قطره باران، یا دانه گیاهی که بر زمین بیفتد، یا حشره ای که زمین را سوراخ کند و در آن فرو برود، و آنچه از دل زمین خارج شود، مثل گیاهی که از درون زمین می روید، یا آنچه بر اثر زلزله یا آتشفشان از عمق زمین بیرون بریزد، خداوند به همه آنها آگاه است. هم چنان که نسبت به هر آنچه از آسمان فرو می ریزد، یا در آسمان بالا می رود، نیز آگاه است؛ به همه رفتارهای شما هم آگاه است. ببینید، خداوند چه عنایت خاصی برای بیان دقیق همه موارد جزیی علم خود دارد!
هر پدیده ای که در زمین و آسمان تحقق پیدا کند از علم خدا خارج نیست. در سوره مجادله نیز می فرماید: أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَهٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَهٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ[ مجادله(۵۸) / ۷]؛ این مطلب به قدری یقینی است، که گویا آدمی به چشم خود آن را می بیند؛ مگر نمی بینی که خدا هر چه در آسمان و زمین است، را می داند؟ اگر سه نفر در جلسه ای خصوصی باشند و با هم نجوا کنند، حتماً چهارمین نفر شان خداست؛ و اگر پنج نفر باشند، ششمین نفرشان خداست؛ هر جا باشید، خدا با شماست. این بیان علمی غیر از بیانی است که هم به صورت عوامانه، هم از قول فلاسفه نقل شد. علم خدا صورت ذهنی نیست؛ بلکه خدا همه جا حضور دارد و جایی نیست که از حضور او خالی باشد.
این بیان شبیه این تعبیرات است: وَکَانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطًا [نساء(۴) / ۱۲۶]؛ أَلَا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطٌ [ فصلت (۴۱) / ۵۴]؛ إِنَّ الله عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ[ حج(۲۲) / ۱۷]؛ همه جا خدا گواه است، یا به تفسیری دیگر، اگر چشم بینایی باشد، همه جا خدا دیده می شود. خداوند نسبت به همه چیز احاطه دارد…” (به نقل از بیانات آیه الله مصباح یزدی در سایت ایشان)

خداوند بین انسان و قلب او حایل مى شود و در واقع از او به خودش نزدیک تر است: «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه». پس خدا بر همه جا و همه کس تسلّط دارد. بر دل انسان ها نیز تسلّط وجودی دارد و هرچه در دل می پرورانند، می داند

بنابر این یادمان نرود آن که گفت گناه، همه گناهان ما را می گفت. اگر دروغ را گناه می دانست، فرقی میان دنیای حقیقی و مجازی نمی گذاشت. اگر تهمت زدن و تهمت شنیدن را حرام خوانده بود، فرقی میان دنیای حقیقی و مجازی اش نگذاشته بود. اگر از تیرهای شیطان ما را بر حذر می داشت، نگران چشم هایی که در مقابل دنیای مَجاز پنداشته در تیررس کمانداران شیطان قرار داشته هم بود. او فریب واژه ها و سایه ها را نخورده بود.

دنیای مجازی آنقدر هم که از اسمش بر می آید مجازی نیست و از آنجا که درب دنیای مجازی در خلوت ذهن و دل افراد باز می شود،می توان گفت باید جای این دو اسم عوض شود چرا که افراد حقیقت وجودی خود را در این عالم بروز می دهند و در رابطه ای متقابل باطنا تاثیر می پذیرند در حالی که بسیاری از اوقات در خارج از دنیای به اصطلاح مجازی در واقع آن کسی نیستند که نشان می دهند!.
“قرآن کریم با آیه مختصری به انسان هشدار می دهد و به او می فهماند که همواره در محضر خداوند تبارک و تعالی قرار دارد: «أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری» [علق / ۱۴] یعنی همه جا محضر خدا است و همه امور از نظر پروردگار متعال می گذرد.
آیه شریفه دیگری می فرماید: خداوند بین انسان و قلب او حایل مى شود و در واقع از او به خودش نزدیک تر است: «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه» [انفال / ۲۴]
پس خدا بر همه جا و همه کس تسلّط دارد. بر دل انسان ها نیز تسلّط وجودی دارد و هرچه در دل می پرورانند، می داند.
یار نزدیک تر از من به من است وین عجب بین که من از وى دورم
«یَعْلَمُ خائِنَهَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُور» [غافر / ۱۹]- او چشم هاى خیانتکار و آنچه را که سینه ها پنهان مى کنند مى داند.” (به نقل از بیانات آیت الله مظاهری در سایت ایشان)
اگر این نکات را همیشه و همه جا مد نظر داشته باشیم خیلی از مشکلاتمان حل خواهد شد … دیگر نیاز نیست برای داشتن زندگی درست و اخلاقی کتاب های آن چنانی مطالعه کنیم … همین که بدانیم خدا می بیند گناه کمتر می کنیم… وقتی برای کسی کاری را انجام می دهیم و از او تشکری نمی بینیم ناراحت نمی شویم چرا که می دانیم همه چیز را خدا می بیند …

منابع:
بیانات آیت الله مصباح یزدی در سایت ایشان پیرامون “عالم محضر خداست”


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 18 دی 1394نظر دهید »


وقتی مهدی(علیه السلام) بیاید!!!
نگاه که مهدی (علیه السلام ) بیاید؛ اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور و امنت به السبل و اخرجت الارض برکاتها و ردّ کل حق الى اهله و لم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام و یعترفوا بالایمان.(۱)

اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور و امنت به السبل و اخرجت الارض برکاتها و ردّ کل حق الى اهله و لم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام و یعترفوا بالایمان.(۱)

زمانى که حضرت حجة(عج) ظهور کند به عدالت حکم مى کند و کسى نمى تواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسیله او امن مى گردد زمین برکاتش را براى استفاده مردم خارج مى کند و امور را به دست اهلش مى سپارد و هیچ دینى غیر از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرایش پیدا مى کنند.

در این حدیث هفت برنامه براى حضرت بیان شده است:

۱ و ۲- حکومت عادلانه و رفع ظلم و جور: « اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور » نقطه مقابل عدل، ظلم است نه جور، و قسط نقطه مقابل جور است. فرق بین عدل و قسط این است که عدالت یعنى حقّ دیگرى گرفته نشود و قسط این است که بین افراد تبعیض نشود، پس ظلم به نفع خویشتن گرفتن و جور حقّ کسى را به دیگرى دادن است. به عنوان مثال، یک وقت خانه زید را براى خودم مى گیرم، که این ظلم است و یک وقت خانه او را مى گیرم و به دیگرى مى دهم که این جور است. نقطه مقابل این است که خانه زید را نمى گیرم براى خودم که این عدل است و اگر به کسى هم ندهم این قسط است، پس قسط عدم تبعیض و عدل عدم ظلم است.

۳- امنیت راه ها: « و امنت به السبل » راه ها به وسیله او امن مى شود.

۴- شکوفایى طبیعت: « و اخرجت الارض برکاتها » زمین برکاتش را خارج مى کند چه برکات کشاورزى و چه معادن و چه نیروهاى دیگرى که براى ما مخفى است.

۵- سپردن امور به اهل خبره: « و رُدّ کلّ حقّ الى اهله » کارها را به اهلش مى سپارند به خلاف زمان ما که بسیارى از کارها به دست نااهلان است چرا که رابطه ها بر ضابطه ها مقدّم شده است.

۶- حاکمیّت دین اسلام: « ولم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام » هیچ دینى باقى نمى ماند و همه ادیان دین واحد مى شوند و آن همانا اسلام است.

۷- گرایش قلبى به اسلام: « و یعترفوا بالایمان » که دو معنى دارد ممکن است یا اشاره به این باشد که همه تابع مکتب اهل بیت مى شوند و یا اشاره به این باشد که علاوه بر این که در ظاهر ایمان دارند در باطن هم مؤمن هستند.

فرق بین ایمان و اسلام در روایات آمده است، بعضى از روایات مى گویند اسلام آن چیزى است که اگر شخص آن را اظهار بدارد جانش محفوظ و ذبیحه اش حلال است و ایمان آن چیزى است که مایه نجات او در قیامت است. در بعضى از روایات داریم که اسلام مانند مسجدالحرام و ایمان مانند کعبه است. احتمال دارد که این عبارت اشاره به آیه اى باشد که مى فرماید: قالت الاعراب آمنّا…(۲)

رئوس کارهایى که آن حضرت انجام مى دهد و از روایات استفاده مى شود در چهار محور خلاصه مى شود:

۱- اصلاح عقائد: « ما على ظهر الارض بیت حجر و مدر الاّ ادخله الله کلمة الاسلام » (۳)در تمام روى زمین خانه هاى سنگى براى ثروتمندان و خانه هاى گِلى فقرا و چادرها باقى نمى ماند جز این که کلمه «لا اله الاّ الله» در آنها خواهد بود و شرک برچیده خواهد شد.

۲- تکامل عقول: جهش علمى و عقلانى پیدا مى شود مرحوم علاّمه مجلسى چنین مى فرمایند:(اذا قام قائمنا وضع یده على رئوس العباد (شاید منظور ایشان این باشد که مردم تحت تربیت او قرار مى گیرند) فجمع بها عقولهم و کملت بها احلامهم (اندیشه ها و خردهاى آنها کامل مى شود.(۴)

۳- عدل و داد: در روایات متعدّد آمده است که یملأ الارض عدلا و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً.(۵)

۴- اصلاح اخلاق: از بین بردن مفاسد اخلاقى و زنده کردن ارزش هاى اسلامى که این را از روایات علائم آخرالزمان استفاده مى کنیم، روایاتى که مى گوید قبل از قیام قائم انحرافات اخلاقى مثل زنا، سرقت، رشوه خوارى، کم فروشى، شراب خوارى، خون بى گناهان را ریختن زیاد مى شود و معنایش این است که مهدى(عج) قیام مى کند تا اینها را از بین ببرد یعنى نظام ارزشى به طور کلّى مختل شده و حضرت مهدى(عج) نظام ارزشى را درست مى کند.

حضرت مهدى(عج) داراى لشکر و سپاه و اعوان و انصار است همچنان که در «زیارت آل یس» آمده است:

واجعلنى من شیعته و اتباعه و انصاره و یا در بعضى از روایات آمده است که: والمجاهدین بین یدیه، کسانى که مى خواهند از اعوان آن حضرت باشند باید در این چهار محور کار کنند و کسى که هیچ یک از این امور را ندارد و دعا کند که از اعوان او باشد، این دعا دور از اجابت است.

اللّهم اجعلنى من اعوانه و انصاره و اتباعه و شیعته و المجاهدین بین یدیه.

پی نوشت ها :

۱- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸٫

۲- آیه ۱۴، سوره حجرات.

۳- تفسیر قرطبى، ج ۱۲، ص ۳۰۰٫

۴- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸٫

۵- بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۳٫

ترجمه نجم الثاقب فی احوال الامام الحجه الغائب (عج) ، حسین طبرسی نوری

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 18 دی 13941 نظر »

1 ... 91 92 93 ...94 ... 96 ...98 ...99 100 101 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم