اذان بلال برای حضرت زهرا سلام الله علیها
بعد از ماجرای جسارت به حضرت زهرا ارواحنا فداه در کوچه ، حال حضرت وخیم تر شد و در بستر افتاد. آنقدر غم و اندوه بر حضرت زهرا ارواحنا فداه مستولی بود که ساعت به ساعت از حال می رفت. در یکی از روزها بلال را فراخواند و از او خواستند اذان بگوید تا یاد روزهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برایشان زنده شود. چرا که بلال بعد از شهادت آن حضرت برای غاصبین اذان نگفته بود.
هنگامی که بلال به درخواست حضرت زهرا ارواحنا فداه به سمت مأذنه می رفت ، حضرت به فضه فرمود : بستر مرا نزدیک در ببر تا صدای اذان را بهتر بشنوم. فضه بستر حضرت ارواحنا فداه را در مکانی که امر فرموده بودند آماده کرد و بانوی پهلو شکسته در آن جای گرفت. آنگاه بلال اذان را شروع کرد و گفت : ( الله اکبر ). با صدای او حضرت زهرای اطهر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه ناله ای کردند. تا هنگامی که بلال گفت : ( اشهدُ اَنَّ مُحَمَّدً رَسُولُ الله ) ، صدای ناله ی حضرت ارواحنا فداه بلند شد و عرض کردند :
یا ابتاه ، یا رسول الله ، نامت بر مناره ها گفته می شود و جسمت در قبر است. وای پدرم!
آنگاه حضرت بیهوش شدند ، و حسنین علیهم السلام دوان دوان نزد بلال آمدند و گفتند : ( بلال ، اذان را قطع کن که مادرمان از هوش رفت ).(۱)
منابع :
۱ ـ المؤسسة الکبری عن فاطمة الزهراء صلوات الله علیه ، ج ۱۴ ، ص ۱۲۵ .
۲ ـ اعلموا انی فاطمة صلوات الله علیه ، ج ۱۰ ، ص ۶۶۹ .
وصیت حضرت زهرا ( س ) درباره تدفین شبانه ایشان
یکی از وصایای حضرت زهرا صلوات الله علیه ، درباره تدفین و ساعات بعد از آن بود.
حضرت ارواحنا فداه در این باره به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه وصیت کردند :
هنگامی که از دنیا رفتم تو غسل مرا بر عهده بگیر و بر بدن نماز بخوان. تو مرا در قبر بگذار و سنگ های لحد را بچین و خاک بر روی آن بریز. آنگاه بالای سرم مقابل صورتم بنشین و قرآن و دعای بسیار بخوان که میت در آن ساعت به انس با زنده ها نیاز دارد. یا علی ، هنگامی که مرا در قبر گذاشتی زود مرو و دقایقی صبر کن. من تو را به خدا می سپارم و درباره ی فرزندانم وصیت به نیکی می کنم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع :
۱ ـ المؤسسة الکبری عن فاطمة الزهراء صلوات الله علیه ، ج ۱۴ ، ص ۲۴۹ و ۲۶۵ .
۲ ـ بحار الانوار ، ج ۷۹ ، ص ۲۷ .
۳ ـ مستدرک الوسائل ، ج ۲ ، ص ۴۷۷ .
۴ ـ المواعظ ( تستری ) ، ص ۵۵ .
وصیت حضرت زهرا ( س ) درباره عدم حضور دشمنان در تشییع پیکرشان
حضرت زهرا صلوات الله علیها در روزهای آخر درباره ی دشمنان خدا و منع حضور آنان برای تشییع و تدفین وصیت نمود و به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عرض کردند :
یا علی ، هیچ یک از دشمنان خدا بر سر جنازه ی من حاضر نشوند و بر بدن من نماز نخوانند. هنگامی که از دنیا رفتم مرا با دست خود غسل بده و کفن نما و شب دفن کن تا ابوبکر و عمر حضور نداشته باشند و خبردار نشوند و بر بدن من نماز نخوانند.
آن حضرت درباره ی حضور نیافتن آن دو ملعون در مراسم خاکسپاری ، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را قسم دادند و عرض کردند :
تو را به خدا و به حق محمد رسول خدا قسم می دهم ، که ابوبکر و عمر بر من نماز نخوانند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود : ( یا فاطمه صلوات الله علیها ، تو اولین نفر از اهل بیتم هستی که به من ملحق می شوی ). من از نگفتن این خبر تا این لحظه می خواستم تو را ناراحت نکنم.
همچنین حضرت ارواحنا فداه به اسماء وصیت کردند که هیچ کس بعد از وفات کنار جنازه مبارکشان نیاید ، و درباره ی عدم حضور عایشه به طور خاص تأکید فرمودند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع :
۱ ـ بحار الانوار ، ج ۲۹ ، ص ۱۱۲ و ج ۴۳ ، ص ۱۸۲ .
۲ ـ مستدرک الوسائل ، ج ۲ ، ص ۵۱۳ .
وداع حضرت زهرا سلام الله علیها با حسنین علیهم السلام
امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین وارد اتاق شدند و حال مادر را که دیدند کنار او نشستند. آنان دست و پای مادر را می بوسیدند و می گفتند : ( ای مادر ، چشمانت را باز کن و به یتیمانت نگاه کن ).
هنگامی که حضرت زهرا صلوات الله علیها صدایشان را شنیدند چشمان مبارک خود را باز نموده و فوراً آنها را به سینه چسبانیدند ، و در حالی که می گریستند فرمودند :
ای نور چشمانم ، نمی دانم بعد از من به دست دشمنان چه بر سر شما خواهد آمد و چه محنت ها و اذیت ها و سختی هایی خواهید کشید.
سپس دستور داد دخترانش بیایند و به حسنین علیهم السلام درباره ی توجه به آنها و احوالشان سفارشاتی فرمودند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع :
۱ ـ المؤسسة الکبری عن فاطمة الزهراء صلوات الله علیها ، ج ۱۵ ص ۱۰۲ ، ج ۱۶ ص ۲۲۵ .
۲ ـ وفاة فاطمة الزهراء صلوات الله علیها ( بحرانی ) ، ص ۶۷ .
۳ ـ التاریخ و السیرة ، ص ۱۸ و ۱۹ .
۴ ـ ناسخ التواریخ ( جلد زینب کبری صلوات الله علیها ) ، ج ۱ ، ص ۶۶ .
پرستاری حضرت علی علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها
حضرت زهرا صلوات الله علیها با آن همه ضرب و جرح و رفتارهای اهل سقیفه و مردم ، بدن مبارکشان از غم و اندوه ذوب شده بود و جز پوستی بر استخوان نمانده بود. در طول سه ماه و اندی که حضرت زهرای اطهر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زنده بودند ، از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه خواسته بودند تا خبر بیماری و احوال روزانه ی حضرت را از همه مخفی کنند و کسی را نزد او راه ندهند.
طبق این سفارش ، امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه همراه فضه و اسماء به طور پنهانی پرستاری حضرت را بر عهده داشتند و هیچ کس از احوال ایشان با خبر نمی شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع :
۱ ـ الامالی ( شیخ مفید ) ، ص ۲۸۱ .
۲ ـ الامالی ( شیخ طوسی ) ، ص ۱۰۹ .
۳ ـ بحار الانوار ، ج ۴۳ ، ص ۲۱۱ و ج ۷۸ ، ص ۲۵۵ .
<< 1 ... 62 63 64 ...65 ...66 67 68 ...69 ...70 71 72 ... 328 >>