فرجی که در اوج ناامیدی فرا می رسد
ظهور
عبارت خاصی در برخی روایات مهدوی آمده است (١) که «یُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ وَاحِدَة؛ خداوند متعال کار او [ امام مهدی (علیه السلام)] را در یک شب اصلاح میکند». بر این اساس شاید این شبهه ایجاد شود که این عبارت با زمینه سازی مردم برای ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) و سیر منطقی تاریخ برای رسیدن به نقطه ظهور در تضاد است. به عبارت دیگر شاید به نظر برسد که ظهور پدیده ای صرفا معجزه وار است بی آن که وابسته به حرکت های مردمی پیش از خود باشد. در این نوشتار در پی آنیم که نسبت این روایت را با روایاتی که درباره برنامه های حضرت مهدی (علیه السلام) پیش و پس از ظهور است بررسی کنیم.
برای روشنتر شدن بحث، یکی از روایاتی که به نوعی این عبارت را تبیین کرده است مطرح میکنیم، از امام صادق علیهالسّلام روایت شده است كه به بعضى اصحابشان فرمودند:
«كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَىبْنَ عِمْرَانَ ع خَرَجَ لِیَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ إِلَیْهِمْ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِیٌّ فَأَصْلَحَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَ عَبْدِهِ وَ نَبِیِّهِ مُوسَى ع فِی لَیْلَةٍ وَ هَكَذَا یَفْعَلُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالْقَائِمِ الثَّانِیَ عَشَرَ مِنَ الْأَئِمَّةِ ع یَصْلُحُ لَهُ أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ نَبِیِّهِ مُوسَى ع وَ یُخْرِجُهُ مِنَ الْحَیْرَةِ وَ الْغَیْبَةِ إِلَى نُورِ الْفَرَجِ وَ الظُّهُور؛
بدانچه ناامیدى، امیدوارتر از آنچه امید دارى باش، زیرا موسى بن عمران علیهالسّلام رفت تا براى خانواده خود شعلهاى آتش بیاورد، امّا به نزد ایشان آمد در حالى كه رسول و پیامبر بود و خداى تعالى كار بنده و پیامبرش موسى علیهالسّلام را در یك شب اصلاح فرمود و با امام قائم دوازدهمین ائمّه علیهم السّلام نیز چنین كند، در یك شب كارش را اصلاح فرماید همچنان كه كار پیامبرش موسى علیهالسّلام را در شبى اصلاح فرمود و او را از حیرت و غیبت به روشنائى فرج و ظهور در آورد.» (٢)
ناشناسی که یک شبه فرمانده می شود
از این توضیحات میتوان دریافت که ظهور در ناامیدی فرامیرسد.(٣) یعنی در حالی که مردم در اوج سختیها از هر گشایشی ناامید شده باشند، خداوند به اذن و اراده خویش فرمان ظهور را صادر میکند و منجی آسمانیاش را برای رهایی مردم آشکار میکند. به عبارت دیگر بر اساس این روایت، اصلاح کار حضرت مهدی(علیه السلام) در یک شب، ناظر به تعلق گرفتن اذن و اراده الهی به این امر است که به ناگهان و در اوج ناامیدی و حیرت فرا میرسد، بنابراین فاصله میان حیرت و سرگردانی دوران غیبت، و ظهور و روشنایی فرج، یک شب است. شبی که اذن الهی به امر ظهور تعلق گیرد و این دیدگاه تضادی با این اصل قرآنی ندارد که تحقق پدیدههای اجتماعی را وابسته به روابط علی و معلولی و سننی میداند که نظامات عالم را اداره میکند.
نخستین و مهمترین گام برای رسیدن به این پیروزی، گردآمدن یاران خاص او و بیعت آنان است. در این صورت «اجتماع اصحاب امام»، همان چیز اساسی و مهمی است که در این حدیث به آن اشاره شده؛ با این ویژگی که نخستین مرحله اوج گیری تدریجی پیروزی امام (علیه السلام) و گرد آمدن ده هزار نفر، در طی چند روز محدود پیش از خروج از مکه صورت می گیرد
همچنین عبارت مورد نظر منافاتی با روایات متعددی ندارد که از گروههای مردمی و انقلابیونی سخن میگوید که پیش از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، با قیامهای حقطلبانه خود برای آن زمینهسازی میکنند.
در این زمینه یکی از صاحب نظران (٤) می گویند:
مراد از اصلاح کار او، یاری او و یا زمینه چینی مقدمات مستقیم برای پیروزی آن بزرگوار است. امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه) که تا پیش از ظهور در غیبت به سر برده و ناشناس می باشد و نیرو و تجهیزاتی نیز ندارد؛ یک شبه فرمانده پیروزمند گروهی می شود که به یاری آن ها در سریع ترین زمان و از ساده ترین راه (٥) بر همه جهان چیره می گردد. نخستین و مهمترین گام برای رسیدن به این پیروزی، گردآمدن یاران خاص او و بیعت آنان است. در این صورت «اجتماع اصحاب امام»، همان چیز اساسی و مهمی است که در این حدیث به آن اشاره شده؛ با این ویژگی که نخستین مرحله اوج گیری تدریجی پیروزی امام (علیه السلام) و گرد آمدن ده هزار نفر، در طی چند روز محدود پیش از خروج از مکه صورت می گیرد.
برنامه های الهی پیش و پس از ظهور
به عبارت دیگر آن چه بر اساس متون قرآنی و روایی واضح است این مساله است که انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) هم پیش از ظهور و هم پس از آن به حرکت نیروهای مردمی وابسته است و انقلابی است که از طریق عادی به وقوع میپیوندد (٦) و یک پدیده اجتماعی منفصل از حرکت منطقی تاریخ نیست . به عبارت دیگر نه فقط پدیده ظهور وابسته به برنامه های حق طلبانه و مبارزاتی پیش از خود است. بلکه پس از ظهور نیز تحقق کامل هدف از قیام حضرت در جهان برنامه های الهی خاص خودش را دارد و این هر دو برنامه ضمن این که الهی است و تحت نظارت حضرت مهدی (علیه السلام) صورت می پذیرد، بر پایه تلاش های مردمی استوار است.
بنابراین به نظر میرسد که این روایت درباره اصل تعلق اراده الهی به ظهور پس از فراهم شدن مقدمات آن است و یک شبه اصلاح شدن کار آن حضرت، منافاتی با اسباب و وسایل عادی که پیش از ظهور و پس از آن زمینه تحقق و پیروزی آن انقلاب جهانی را فراهم میکنند ندارد. ضمن این که برخی روایات (٧)، درباره وقوع این انقلاب از طریق سلسلهمراتب حرکتها و سختکوشیهای مردمی صراحت دارد.
اصلاح کار حضرت مهدی(علیه السلام) در یک شب، ناظر به تعلق گرفتن اذن و ارده الهی به این امر است که به ناگهان و در اوج ناامیدی و حیرت فرا میرسد، بنابراین فاصله میان حیرت و سرگردانی دوران غیبت، و ظهور و روشنایی فرج، یک شب است. شبی که اذن الهی به امر ظهور تعلق گیرد و این دیدگاه تضادی با این اصل قرآنی ندارد که تحقق پدیدههای اجتماعی را وابسته به روابط علی و معلولی و سننی میداند که نظامات عالم را اداره میکند
بنابراین با در نظر گرفتن اصول قرآنی و مجموعه روایات مهدوی، روایاتی که دربردارنده عبارت مذکور است در صدد مخالفت با سنن و قوانین الهی و نفی حرکت منطقی تاریخ نیست، بلکه این گونه روایات مبین اذن و اراده الهی است که در اوج ناامیدی و سختی و به طور ناگهانی به ظهور تعلق میگیرد و در یک شب حیرت و سرگردانی غیبت را به نور و گشایش فرج مبدل میکند.
به علاوه این را هم در نظر بگیریم که طبق متون روایی، وقتی زمان روی کارآمدن حکومت حقه و سرنگونی حکومتهای ظالمانه برسد و به واسطه فراهم شدن مقدمات و زمینههایش اجلش فرا رسد، همه چیز در یک چشم به هم زدن اتفاق میافتد. امام صادق (علیه السلام) درباره زمان سرنگونی سلطنت غاصبانه عباسیان، در پاسخ یکی از اصحابش میفرماید: «أَلَیْسَ تَعْلَمُ أَنَّ لِكُلِّ شَیْءٍ مُدَّةً قَالَ بَلَى فَقُلْتُ هَلْ یَنْفَعُكَ عِلْمُكَ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ إِذَا جَاءَ كَانَ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَیْن؛ مگر تو نمىدانى هر چه زمانى دارد؟ برای تو سود دارد كه بدانى این امر هر وقت موعدش بیاید از یك چشم بهم زدن سریعتر باشد.» (8)
وقتی هم که زمان ظهور و سرنگونی حکومتهای مادی جهان برسد و شرایط و مقدمات آن فراهم شود، فرج به اذن الهی در یک شب صورت میپذیرد و یاران حضرت مهدی (علیه السلام) در یک شب از سرزمینهای مختلف گرد ایشان جمع میشوند.
پی نوشت:
1) ر.ک: مجلسی،بحارالانوار، ج51، ص 86 و ص 132و 133.
2) صدوق، کمال الدین ج1، ص 151 و152.
3) درباره فرارسیدن ظهور پس از ناامیدی همچنین ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص111، ح20.
4) شهید سید محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ترجمه حسن سجادی پور، انتشارات موعود، ص 262
5) منظور از این عبارت این نیست که قیام حضرت به سادگی صورت گیرد چنان چه روایاتی درباره سختی کار آمده است بلکه می گوید که حضرت بهترین و سریع ترین روش را بر می گزیند و زودتر از هر رهبر دیگری نتیجه می گیرد.
6) به هر حال معجزه هم در جای خود اتفاق می افتد و در صدد نفی آن به خصوص به عنوان یکی از امدادهای الهی نیستی
7) از جمله روایتی که: موسى بن بكر واسطى از بشیر نبّال روایت كرده كه گفت: هنگامى كه به مدینه رسیدم به امام باقر علیه السّلام عرض كردم: آنان مىگویند كه مهدى اگر قیام كند كارها به خودى خود براى او برقرار مىشود و به اندازه حجامتى خون نمىریزد، پس فرمود: هرگز چنین نیست، سوگند به آنكه جانم به دست اوست اگر كارها به خودى خود براى كسى برقرار و رو به راه مىشد مسلّما براى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله آنگاه كه دندانهاى پیشین آن حضرت شكست و صورتش را زخم رسید درست مىشد، نه هرگز، سوگند به آنكه جان من به دست اوست (چنین نخواهد شد) تا آن كه ما و شما عرق و خون بسته شده را پاك كنیم، سپس آن حضرت پیشانى خود را- به نشانه آن حالت- پاك كرد.
8) کلینی، کافی، ج8، ص37
آمادگی برای ظهور امام زمان (علیه السلام)
انتظار
یكی از وظایف مهم عباد، موضوع آمادگی برای پذیرش حكومت واحد جهانی حضرت ولیعصر (علیه السلام) است و تا آن آماگی حاصل نشود ظهور حضرت واقع نخواهد شد، زیرا بدون آمادگی، ظهور بی فایده خواهد بود. ما هر قدر خوشبین و امیدوار باشیم باز باید بدانیم كه رسیدن به مرحله ای از تاریخ كه در آن همه انسانها زیر یك پرچم گرد آیند، سلاحهای وحشتناك از جهان برچیده شود، طبقات به مفهوم استعمارگر و استعمار شده از میان برود كشمكشها و بازیهای خطرناك سیاسی و نظامی ابرقدرتها برای همیشه به دست فراموشی سپرده شود، دنیا از نام چندش آور ابر قدرت و كابوس شوم نیروهای جهنمی آنها رهایی یابد، و رقابتهای ناسالم و ویرانگر اقتصادی جای خود را به تعاون همگانی انسانها در راه بهتر و پاكتر زیستن دهد هنوز زود است و دنیا نیاز به یك آمادگی عمومی دارد. اما از آنجا كه درعصر اخیر تحولها و دگرگونیها به سرعت رخ می دهد نباید آن را هم زیاد دور بدانیم و همانند یك رۆیا وخواب شیرین بپنداریم .
ولی درهر حال، برای اینكه دنیا حكومتی را بپذیرد باید از جهات مختلف ذیل آمادگی داشته باشد:
الف ) آمادگی فكری و فرهنگی:
به این معنا كه سطح افكار مردم جهان آن چنان بالا رود كه بدانند مثلاُ نژاد مناطق مختلف جغرافیایی مسأله قابل توجهی در زندگی بشریت نیست، تفاوت رنگها، زبان ها و سرزمین ها نمی تواند نوع بشر را از هم جدا سازد، تعصبهای قبیله ای و گروهی باید برای همیشه از میان برود و فكر مسخره آمیز نژاد برتر را باید به دور انداخت، مرزهای ساختگی با سیمهای خاردار و دیوارهایی همچون دیوار باستانی چین . نمی تواند انسانها را از هم دور سازد .
بلكه همانگونه كه نور آفتاب و نسیم روح بخش ابرهای باران زا و سایر مواهب و نیروهای جهان طبیعت به مرزها ابداً توجهی ندارند و همه روی كره زمین را دور می زنند و دنیا را عملاً یك كشور می دانند ما انسانها نیز به همین مرحله از رشد فكری برسیم و اگر خوب دقت كنیم می بینیم كه این طرز تفكر در میان آگاهان و روشنفكران جهان در حال تكوین و تكامل است و روز به روز بر تعداد كسانی كه به مسأله جهان وطنی می اندیشند افزوده می شود ، لذا مسأله زبان واحد و پول و حكومت واحد جهانی علناً در جهان مطرح است .
علی رغم آنچه بعضیها می پندارند كه رسیدن به مرحله تكامل اجتماعی و جهانی آكنده از صلح و عدالت ، حتماً باید همراه با نابودی تكنولوژی جدید امكان پذیر شود ، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یك حكومت عادلانه جهانی نیست بلكه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال باشد، زیرا برای ایجاد كنترل یك نظام جهانی ، یك سلسله وسایل مافوق مدرن لازم است كه با آن بتوان جهان را درمدت كوتاهی در نوردید و به همه جا سركشی كرد
ب ) آمادگیهای اجتماعی:
مردم جهان باید از ظلم و ستم و نظامهای موجود خسته شوند و تلخی این زندگی مادی و تك بعدی را احساس كنند، حتی از اینكه ادامه این راه تك بعدی ممكن است در آینده مشكلات كنونی را حل كند، مأیوس شوند .
مردم جهان باید بفهمند آنچه در قرن هیجده ، نوزده و بیست میلادی درباره آینده درخشان تمدن بشری در پرتو پیشرفتهای ماشینی به آنها نوید داده می شد، در واقع، باغ سبزی بیش نبود و یا همچون سرایی بود در یك بیابان سوزان، در برابر دیدگان مسافران تشنه كام .
نه تنها صلح ، رفاه و امنیت مردم جهان تأمین نشد، بلكه دامنه مناقشات و نا امنی های مادی و معنوی گسترش یافت، نه تنها وضع قوانین به ظاهر جالب، ظلم، تبعیض، استعمار و شكافهای عظیم طبقاتی را از جهان برنچید بلكه مفاسد پیشین در مقیاسهای عظیم تر و اشكال خطرناكتر بروز كرد .
پی بردن به عمق وضع خطرناك كنونی ،نخست حالت تفكر، سپس تردید و سرانجام ، یأس از وضع موجود جهان و آمادگی برای یك انقلاب همه جانبه بر اساس ارزشهای جدید به وجود می آورد و این چیزی است كه تا حاصل نشود، رسیدن به چنان مرحله ای ممكن نیست . درست همانند دمل چركینی می ماند كه تا نضح نگیرد ، لحظه نشتر زدن آن فرا نخواهد رسید .
ظهور
ج) آمادگیهای تكنولوژی و ارتباطی:
علی رغم آنچه بعضیها می پندارند كه رسیدن به مرحله تكامل اجتماعی و جهانی آكنده از صلح و عدالت، حتماً باید همراه با نابودی تكنولوژی جدید امكان پذیر شود، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یك حكومت عادلانه جهانی نیست بلكه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال باشد، زیرا برای ایجاد كنترل یك نظام جهانی ، یك سلسله وسایل مافوق مدرن لازم است كه با آن بتوان جهان را درمدت كوتاهی در نوردید و به همه جا سركشی كرد . از همه جا آگاه شد، و در صورت نیاز امكانات لازم را از یك سوی جهان به سوی دیگر برد و پیامها ، اطلاعات و آگاهیهای مورد نیاز را در كمترین مدت به همه نقاط دنیا رساند .
اگر زندگی صنعتی به وضع قدیم برگردد و مثلاً برای فرستادن یك پیام از یكسوی جهان به سوی دیگر یكسال یا بیشتر وقت لازم باشد چگونه می توان بر جهان حكومت كرد و عدالت را در همه جا گسترد ؟! اگر برای سركوب كردن یك فرد یا یك گروه كوچك متجاوز كه مسلماً حتی در چنین جهانی نیز امكان وجود دارد، مدتها وقت برای مطلع شدن و فرستادن نیروی تأمین كننده عدالت لازم باشد، چگونه میتوان حق ، عدالت و صلح را در سراسر دنیا تأمین كرد؟ !
بدون شك چنین حكومتی برای برقرار ساختن نظام و عدالت در سطح جهان نیاز به آن دارد كه در آنِ واحد از همه جا آگاه بوده و بر همه جا تسلط كامل داشته باشد تا مردم آماده اصلاح را تربیت و رهبری كند نیاز به چنین تكنولوژی دارد .
آنها كه غیر از این فكر می كنند ، گویا به مفهوم حكومت واحد جهانی نمی اندیشند و آن را با حكومت در محدوده كوچك مقایسه میكنند به هر حال ،تا این نوع آمادگیها در جهان پیدا نشود ، امام عصر ظهور نمی كنند . زیرا بدون این نوع آمادگیها امكان پیاده كردن آن حكومت واحد جهانی كه نویدبخش عدالت و صلح و آزادی است میسر نخواهد بود.
پی بردن به عمق وضع خطرناك كنونی ،نخست حالت تفكر ، سپس تردید و سرانجام ، یأس از وضع موجود جهان و آمادگی برای یك انقلاب همه جانبه بر اساس ارزشهای جدید به وجود می آورد و این چیزی است كه تا حاصل نشود، رسیدن به چنان مرحله ای ممكن نیست
در اینجا به بیان نظر بعضی بزرگان در مورد آمادگی برای ظهور امام زمان (علیه السلام) می پردازیم:
آیة اللّه صافی گلپایگانی(دام ظله): بی اعتنائی به علائق دنیوی.
كسی كه به تمام علائق دنیوی بی اعتناء باشد انشاء اللّه آمادگی پیدا می كند. واللّه العالم.
آیة اللّه خزعلی (دام ظله): اطّلاع از حوادث منتظر و ساختن خود.
باید به آن حوادث منتظر، وقوف بیشتر و اطّلاع عمیق پیدا كنیم و خود را در تمام جهات بسازیم.
آیة اللّه نوری همدانی (دام ظله): تسلّط بر هواهای نفسانی و فداكاری و گذشت فراوان.
با خودسازی و تزكیه نفس و اجتناب از محرّمات و تلاش و كوشش جهت از بین بردن فساد و انجام امر به معروف و نهی از منكر و توجّه به ذات اقدس آن حضرت می توانیم خود را برای ظهور و یاری آن حضرت آماده نمائیم كه البتّه این، كار آسانی نیست بلكه نیاز به تسلّط بر هواهای نفسانی و فداكاری و گذشت فراوان دارد.
آیة اللّه سیّد محمّد شیرازی (دام ظله): آمادگی عبارتست از: عمل به وظائف دینی و تقوا.
آیة اللّه سیّد صادق روحانی (دام ظله): دعا كردن و خواستن از خدا.
ما مأمور هستیم برای تعجیل فرج آن حضرت دعا كنیم زیرا فراهم نمودن وسائل فرجش از قدرت همه جز خداوند خارج است و انجام آن به دعا كردن و خواستن از خداست.
آیة اللّه علوی گرگانی (دام ظله): تقوی و تهذیب و تزكیه اعمال و افعال.
باید زمینه ظهور از نظر تقوی و تهذیب و تزكیه اعمال و افعال فراهم گردد تا با آمدن آن بزرگوار همه تحت فرمان صاحب الامر بوده و در انتظار صدور فرمان باشیم.
منابع
سایت آوینی (مطلبی برگرفته از کتاب سیمای آفتاب)
با امام زمان(عج) عهد ببندیم که …
شما بگویید با امام زمان(عج) چه عهدی می بندید؟ و برای تعجیل در فرج ایشان چه قدمی برمی دارید؟عهد می بندیم که تا آخر پای امام زمانم بمانم!
بیاییم… در آستانه میلاد منجی عالم بشریت با پروردگار یکتا و بقیة الله، خلیفة الله، ولی الله الاعظم پیمان ببندیم، برای نزدیک شدن فرج حضرت و مقدمه چینی تشکیل حکومت جهانی، دست در دست همه مومنین، در مسیر نیل به نهادینه شدن اسلام ناب محمدی در جامعه قدم برداریم و تا تحقق ظهورش از پای ننشینیم. زیرا یار و کمک یکدیگر بودن در زمان غیبت، مصداق اتم عمل صالح است که خشنودی و رضایت خداوند متعال را به همراه دارد و به یقین نصرت الهی را در پی خواهد داشت.
انسان موجودی است در معرض دو موقعیت مهم و حساس.
درون دنیایی زندگی می کند که دارای ویژگی های خاصی است و به سمت مقصدی در حرکت است که توشه ای ویژه و ناب می طلبد.
حقیقت دنیا
در کلام اهل بیت دنیا و هر آنچه از جنس دنیاست دارای یک ویژگی منحصر به فردی است به نام فناپذیری. در این نگاه هر چه از جنس دنیا و مادیات است، با رسیدن به آستانه جهان باقی رنگ باخته و اعتبار و ارزش خود را از دست می دهد. اتفاقی از جنس «تکون الجبال کالعهن المنفوش» (1)
کوه که نماد استقامت و پایداری در دنیاست با رسیدن به روز موعود به پشم زده شده، تبدیل شده و سست و بی بنیان می گردد. با این حساب توشه ای از این جنس کاملا معلوم الحال است.
سرای باقی
«اگر نبودند علمایى كه بعد از غیبت قائم ما باقى مى مانند و به او دعوت مى كنند و به سوى او راهنمایى مى نمایند و با حجّتهاى الهى از دین دفاع مى كنند و بندگان ضعیف خدا را از دامهاى ابلیس و یاران او و ناصبیان نجات مى دهند، اگر اینان نبودند احدى نمى ماند مگر آنكه از دین خود بر مى گشت
از سوی دیگر، انسان به سمت جهانی در حرکت است که «یوم تبلی السرائر» (2) بوده و در آن «فماله من قوة ولاناصر» (3) می باشد. انسان در این مقصد، تنها با اعمال و کنش های خود محشور شده و جایگاهش با آنها سنجیده می شود. در این نگاه دنیا پلی می شود برای عبور و گذرگاهی برای گذشتن، نه خانه ای برای استقرار. لذا بر هر فرد عاقلی لازم است که سبک زندگی خود را به بهترین شکل آن تدوین نموده و توشه ای متناسب آن مقصد ابدی فراهم آورد. محسنین که برگزیننده «احسن اعمال» در این دنیا بوده اند، مژده سلامت و امنیت از جانب خداوند متعال دریافت می دارند که این خود یعنی حشر با بهترینها.
برای انتخاب احسن عمل چه باید کرد:
1. شناخت و انجام بهترینها
انسانها مجهز به ابزار ویژه ای هستند به نام عقل که با استفاده از آن می توانند عاقبت سنجی کرده و خیر و شر را از هم تمیز دهند. کارکرد خاص عقل، در شناخت کلیات و استنباط مسائل کلی است اما برخی در استفاده از آن دچار انحراف شده و در تشخیص جزء جزء مسائل زندگی، ابزار عقل را کافی می دانند.
در حالی که انسان برای تدوین یک برنامه دقیق زندگی، نیازمند علوم گسترده ای است که قبل از خلقت او تا پس از زندگی دنیایی اش را شامل شود و هر عقل سلیمی می پذیرد که دست یافتن به تمامی این علوم از عهده انسان خارج است. حقیقتی که تجربه چندین قرن زندگی بشری آن را ثابت کرده است.
2.دریافت برنامه از کسی که آن را می داند.
عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (4)
این بیان دقیق قرآنی نهایت عجز و ناتوانی انسان در شناخت دقیق مسیر زندگی اش را به او گوشزد کرده و وی را به تمسک از کسی که تمام علوم در اختیار اوست فرا می خواند. بر اساس قاعده لطف(5)خداوند این برنامه را از طریق اولیاء خود در اختیار تمام انسانها قرار داده و ایشان را به سمت زندگی متعالی دعوت فرموده اند.
3.وظیفه در عصر غیبت
حضرت مهدی (ارواحنا له الفدا) گروهی از فقها را که آگاه به علوم دینی و قادر بر استنباط احکام از منابع دینی باشند را به عنوان مراجع مردم در عصر غیبت معرفی کرده و تمامی انسانها را مکلف به رجوع به ایشان نموده اند.
پس از آغاز عصر غیبت و قطع ارتباط با امام معصوم که منبع بلامنازع این علوم بودند، جای این سوال باقی است که تکلیف بشر در این عصر چیست؟ آیا به حال خود رها شده یا تدبیر دیگری برای این امر اندیشیده شده است؟
حضرت مهدی (ارواحنا له الفدا) گروهی از فقها را که آگاه به علوم دینی و قادر بر استنباط احکام از منابع دینی باشند را به عنوان مراجع مردم در عصر غیبت معرفی کرده و تمامی انسانها را مکلف به رجوع به ایشان نموده اند.
«و أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلى رواة أحادیثنا؛ فإنّهم حجّتى علیكم و أنا حجّة اللّه علیهم» (6)
روایت فوق بر اساس اصل عقلی رجوع به متخصص، کاملا پذیرفتنی بوده و جای هیچ گونه شک و تردیدی باقی نمی گذارد. همانگونه که انسان در مسائل ارگانیک، خود را ملزم به پیروی از نظرات متخصصین می کند، در امور دینی و ماورایی که حساسیت بسیار بالایی داشته و سعادت و شقاوت ابدی انسان را تعیین می کند، همین اصل او را ملزم به اطاعت از متخصص (فقها وعلما) می نماید.
امام هادی علیه السلام در بیان جایگاه این متخصصین می فرمایند: «اگر نبودند علمایى كه بعد از غیبت قائم ما باقى مى مانند و به او دعوت مى كنند و به سوى او راهنمایى مى نمایند و با حجّتهاى الهى از دین دفاع مى كنند و بندگان ضعیف خدا را از دامهاى ابلیس و یاران او و ناصبیان نجات مى دهند، اگر اینان نبودند احدى نمى ماند مگر آنكه از دین خود بر مى گشت» (7)
نگاهی به پیشینه ولایت فقیه در تاریخ اسلامی به خوبی نمایانگر این کلام نورانی معصوم بوده و ثابت می کند که اگر نبود تلاشها و سختکوشی های علمای دینی در عصر بعد از غیبت کبری، امروز اثری از تشیع باقی نمانده بود.
براساس مطالب پیش گفته برای هیچ انسانی در عصر غیبت عذری برای انحراف از مسیر حق باقی نمی ماند. زیرا گرچه امام معصوم از دسترس افراد جامعه خارج است اما نمایندگانی از طریق معیارهای خاص به مردم معرفی شده اند که نشان دهنده راه هدایت و کمال بوده و پیروی از ایشان موجب رشد و کمال افراد باشد.
پی نوشت:
1-قارعه/5
2- طارق /9
3- همان/10
4- بقره/216
5- رجوع شود دلایل عقلی ونقلی امامت ومهدویت …..رحیم لطیفی
6- مناجات الهیات حضرت أمیر علیه السلام و ما نزل من القرآن فی علی علیه السلام ؛ مقدمه ؛ ص26
7- هلالى، سلیم بن قیس، أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه كتاب سلیم - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1416 ق.
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
روی عَنِ الباقِرِ(عَلَیهِ السَّلامُ) قال: لجابر الجُعفی، یا جابرَ: «مَن هذَا الَّذی سَأََلَ اللَه تَبارَکَ وَ تَعالی فَلَم یُعطِهِ أََو تَوَکَّلَ عَلَیهِ فَلَم یَکفِهِ أََووَثِقَ بِهِ فَلَم یُنجِهِ»
ترجمه: ای جابر! چه کسی از خداوند تبارک و تعالی درخواستی کرده و خداوند درخواست و خواهش او را نپذیرفته و به او عطا نکرده است؟ یا اینکه چه کسی به خداوند توکّل و تکیه کرده و خداوند او را کفایت ننموده است؟
یا اینکه چه کسی است که به خداوند اعتماد و اطمینان کرده و خداوند را نجات و رهایی نداده باشد؟
شرح: از حضرت باقر(علیه السلام) روایت شده است که حضرت به جابر جُعفی فرمودند: ای جابِر! چه کسی است که از خداوند در خواست کند و خداوند به او عطا نکند؟!
حضرت می خواهند بفرمایند که چنین چیزی نشدنی است؛ «مَن هذَا الَّذی سَأََلَ اللَه تَبارَکَ وَ تَعالی فَلَم یُعطِهِ»، به تعبیر ما یعنی کسی را به من نشان بده که از خدا در خواست کرده و خدا به او عطا نکرده باشد؟!
«وَ مَن یَتَوَکَّلَ عَلَیهِ فَلَم یَکفِهِ»، نشانم بده ببینم! کیست که کارش را به خدا واگذار کند و خداوند او را کفایت نکرده و کارش را انجام ندهد؟!
«وَ مَن وَثِقَ بِهِ فَلَم یُنجِهِ» نشانم بده ببینم! کیست که اعتماد به خدا کند و تکیه گاهش خدا باشد، امّا خدا او را نجات ندهد و از گرفتاری رهایی نبخشد؟!
در اینجا سه سؤال پشت سر هم مطرح شده است؛ اگر کسی واقعاً از خداوند درخواست کند و غیر او را کارساز نداند، خدا هم عطا می کند، هم کفایت می کند و هم او را نجات می بخشد؛ در این شکّی نیست!
بله! در هر زمانی این طور است؛ امّا در برخی ظرف های زمانی اجابت تسریع می شود؛ برخی مکان ها هم همین طور هستند، مثلاً در مشاهد مشرّفه، مساجد و … زمان ها نیز مانند مکان ها، در سرعت اجابت مدخلیّت دارند.
یکی از زمان هایی که در بین سال به این مطلب اختصاص دارد، «ماه رجب» است. در روایتی از پیغمبراکرم است که حضرت فرمودند: خداوند، فرشته ای را در آسمان هفتم قرار داده است که: «یُقالُ لَهُ الدّاعی»، اسمش «جارچی» است. «داعی» به معنای جارچی، یعنی کسی که کارش جار زدن است.
.وقتی ماه رجب وارد می شود، این فرشته از شب تا به صبح فریاد می زند: «طُوبی لِلذّکِرین طُوبی لِلطّائِعینَ»، خوشا به حال کسانی را که در این ایّام و شب ها به یاد خدا بوده و ذاکر الله تعالی هستند و از او اطاعت می کنند. «وَ یَقُولُ اللهُ تَعالی»، آن ملک می گوید: خداوند شب های ماه رجب می فرماید: «وَیَقُولُ اللهُ تَعالی اَنَا جَلیسُ مَن جالِسَنی»، من هم نشین کسانی هستم که با من هم نشین شوند!
«وَ مُطیعُ مَن اَطاعَنی»، این خیلی بالا است! اطاعت می کنم کسانی را که از من اطاعت کنند!
«وَ غافِرُ مَن اَستَغفَرَنی»، می آمرزم کسانی را که از من درخواست غفران و آمرزش نمایند!
«اَلشَّهرُ شَهری وَ اَلعَبدُ عَبدی وَ الرَّحمَة ُُ رَحمَتی»، این ماه، ماه من است! بنده، بندۀ من است! و رحمت، رحمت من!
«مَن دَعانی فی هذَا الشَّهر ِ اَجَبتُهُ»، هر کس در این ماه، مرا بخواند و صدایم بزند، جوابش می گویم!
«وَ مَن سَئَلَََنی اَعطَیتُهُ»، اگر کسی از من درخواستی کند به او عطا می نمایم!
«وَ مَن ِ اَستَهدانی هَدَیتُهُ»، اگر کسی از من راهنمایی بخواهد او را راهنمایی می کنم!
این روایت، روایت مفصّلی است. می فرماید: من این ماه را ریسمانی بین خود و بنده ام قرار داده ام، «وَ فَمَنِ اعتَصَم َ بِهِ وَصَلَ اِلیََّ»، هر کس این ریسمان را بگیرد، به من می رسد. ماه رجب، ماه خداوند، ماه رحمت خداوند و وسیله ای برای رسیدن به خداوند می باشد.
در روایتی امام صادق (علیه السلام) از پیغمبر اکرم نقل می فرماید که: ماه رجب، ماه استغفار امّت من است؛ بعد می فرماید: رجب را «اَصبّ» گویند، چون رحمت خدا در این ماه به امّت من زیاد ریزش می کند؛ ماه رجب چنین ماهی است. لذا حضرت فرمودند: زیاد در این ماه بگویید: « اََستَغفُرِ اللهَ وَ اَسئَلُهُ التَّوبَةَ»؛ ایشان برای استغفار دیگر سقف هم نمی گذارند، بلکه می فرمایند: زیاد استغفار کنید و در این ماه از رحمت الهی که بر شما ریزش می کند بهره بگیرید!
- بحارالانوار، جلد68، صفحه 138
<< 1 ... 49 50 51 ...52 ...53 54 55 ...56 ...57 58 59 ... 328 >>