میلادت مبارک
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
آقا بیا تا این شکسته کشتی ما آرام راه ساحل دریا بگیرد
آقا بیا تا کی دو چشم انتظارم شب های جمعه تا سحر احیا بگیرد
پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد
آقا خلاصه یک نفر باید بیاید تا انتقام دست زهرا را بگیرد
میلادت مبارک باد، ای سپیده پنهان که اهل زمین در آرزوی بوی بهشتی تو، هماره دعای فرج را زمزمه می کنند!
اللهم عجل الولیک الفرج
دعای امام رضا علیه السلام برای پایان ماه شعبان
امام رضا(ع) در توصیهای به اباصلت میفرماید: آنچه از اعمال خیر در ماه شعبان از انجام آن کوتاهى کرده اى در چند روزى که باقى مانده تدارک کن و از گناهان و نافرمانیهایت به سوى خدا باز گرد و توبه نما، تا ماه خدا به تو رو کرده باشد.
ماه شعبان، ماه رسول اکرم(ص) رو به پایان است. مرحوم شیخ صدوق در جلد دوم کتاب شریف «عیون اخبار الرضا» صفحه 5، از حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام روایتی را نقل کرده که در این روایت شریف، آن حضرت توصیههایی را برای روزهای آخر ماه شعبان به اباصلت هروی میفرمایند. خوب است با دقت به مضامین این روایت نورانی، خود را آماده مهمانی خدا در ماه رمضان کنیم. متن این روایت بنابر نقل شیخ صدوق چنین است:
توصیههای امام رضا(ع) برای روزهای پایانی ماه شعبان با نوای میثم مطیعی اباصلت میگوید: در آخرین جمعه ماه شعبان، به محضر حضرت امام رضا(ع) وارد شدم. آن حضرت به من فرمودند: اى اباصلت ماه شعبان بیشترش گذشت و این جمعه آخر آن است،
پس آنچه از اعمال خیر که در این ماه در انجام آن کوتاهى کردهاى در این چند روزى که باقى مانده تدارک کن، و بر تو باد به انجام آنچه به حال تو مفید است و ترک آنچه براى تو فایدهاى ندارد، و دعا و استغفار و تلاوت قرآن را افزون کن، و از گناهان و نافرمانیهایت به سوى خدا بازگرد و توبه نما، تا ماه خدا به تو رو کرده باشد در حالى که تو به خدایت اخلاص ورزیده باشى، و امانتى بر گردن خود باقى مگذار مگر آنکه آن را ادا کنى.
و نیز در دلت کینه هیچ مؤمنى نباشد مگر اینکه آن را از دل بیرون کنى، و هیچ گناهى را که مرتکب بودهاى وامگذار مگر آنکه آن را رها کرده و از آن دورى گزینى، و از خداوند پروا داشته باش، و در امور نهان و آشکارت بر او توکّل و اعتماد کن، و هر کس بر خدا توکّل کند همانا خداوند او را کافى است، زیرا خداوند کار خود را به انجام میرساند، و براى هر چیز اندازهاى قرار داده است.
در باقیمانده این ماه زیاد این ذکر را بگو: «اللّهم إن لم تکن قد غفرت لنا فی ما مضى من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه؛ پروردگارا! اگر تاکنون در این ماه ما را نبخشیدهاى، پس از تو میخواهیم که در باقیمانده این ماه ما را ببخشى و بیامرزى» زیرا خداوند تبارک و تعالى در ماه شعبان مردم بسیارى را به دلیل احترام ماه مبارک رمضان از آتش آزاد میکند.
فرزندآوری در قرآن
با نگاهی اجمالی به قرآن در می بابیم که خداوند اصل وجود فرزند را نعمتی الهی برشمرده، چنان که در سوره نحل آیه ۷۲ فرموده است: «خدا براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى نهاد و از چیزهاى پاکیزه به شما روزى بخشید آیا [باز هم] به باطل ایمان می آورند و به نعمت خدا کفر می ورزند.»
اولاً این آیه بیانگر این مطلب است که ترک ازدواج و جلوگیری از فرزند دار شدن و تحریم حلال های الهی، باطل گرایی و کفران نعمت است «أفبالباطل یومنون و…».
ثانیاً انسان میل به ماندگار شدن خود یا یادگارهای خود دارد. «جعل لکم من ازواجکم بنین..» ( تفسیر نور، ج 6، ص 425). نوعاً انسان ها به دنبال جاودانگی و باقی گذاشتنن نامی از خود هستند که یکی از بهترین کارها برای رسیدن به این مقصود آوردن فرزندانی صالح و پاک است.
خداوند در آیه ی دیگر از کشتن فرزندان به خاطر روزیشان نهی می کند و می فرماید: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبِیراً». (سوره اسراء، آیه 31). ما هستیم که شما و فرزندانتان را روزی می دهیم! شما بچه ها را می کشید از ترس این که مبادا نتوانید رزق و روزی آنها را فراهم کنید شما ابداً رازق و روزی دهنده نیستید، بلکه خداوند است که شما و آنان را جمیعاً روزی می دهد. روزی هیچ فرزندی به خاطر وجود فرزند دیگر کم نخواهد شد.
فرزندآوری در روایات
رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) فرمود: «با دختران بکر که استعداد بچه دار شدن در آنها وجود دارد ازدواج کنید زیرا که من به شما افراد امت در روز قیامت بر سایر امت ها مباهات می نمایم».
پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) در روایت می فرمایند: …آیا نمی دانید که من در روز قیامت بر سایر امتها افتخار می کنم حتی به جنینی که سقط شده باشد! او پیوسته بر در بهشت ایستاده و مقیم است، با حالت مباهات و افتخار شکم خود را جلو داده و دست به کمر زده، در این حال خداوند عز و جل به او می گوید: داخل در بهشت شو! او پاسخ می دهد: داخل نمی شوم تا پدر و مادرم پیش از من داخل شوند.در این حال خداوند متعال به فرشته اش می گوید: پدر و مادرش را نزد من بیاور و خداوند امر می نماید که آن دو نفر در بهشت وارد شوند. خداوند به فرزند سقط شده در این موقع می گوید: این به علت زیادی فضل و رحمت من برای تو بوده است.
شیخ حرّ عاملی از کلینی از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) فرمود: «با دختران بکر که استعداد بچه دار شدن در آنها وجود دارد ازدواج کنید زیرا که من به شما افراد امت در روز قیامت بر سایر امت ها مباهات می نمایم». (اصول کافی، ج 5، ص 333)
و در روایتی امام رضا (علیه السلام) می فرمایند رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) به مردی فرمود: «با زن زشت صورت در صورتی که توانایی بچه دار شدن را داشته باشد ازدواج کن و با زن زیبا در صورتی که بچه دار نمی شود ازدواج نکن زیرا که من در روز قیامت به شما امت افتخار می کنم بر سایر امت ها. مگر نمیدانی که فرزندان در زیر عرش خداوند برای پدران از خداوند طلب مغفرت می کنند».
همچنین در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که ایشان فرمودند: شومی در سه چیز است: زن و مرکب و خانه و شومی زن را در این می دانستند که مهریه اش بسیار باشد و توانایی بچه دار شدن را نداشته باشد.
از طرف دیگر پیامبر اسلام صلی الله و علیه و آله می فرمایند: بهترین زنان شما کسی است که زیاد بچه بیاورد و زیاد شوهرش را دوست داشته باشد و با عفت باشد …) (علامه حسینی طهرانی، کاهش جمعیت ضربه ای سنگین بر پیکر مسلمین، ص53).
ترک ازدواج و جلوگیری از فرزند آوری و تحریم حلال های الهی، باطل گرایی و کفران نعمت است «أفبالباطل یومنون و…».
این روایات به وضوح توصیه می کند که اگر می خواهید ازدواج کنید توجه داشته باشید که با چه کسی ازدواج می کنید. ازدواج شما با کسی باشد که یکی از شرایطش استعداد بچه دار شدن است. یعنی در اسلام علاوه بر کیفیت تربیت فرزند، کمّیت هم بسیار مهم است یعنی تعداد فرزندان هم اهمیت دارد.
داشتن فرزندان زیاد باعث خواهد شد که کانون خانواده در مقابل حوادث روزگار به راحتی از هم گسیخته نشده از تنش های روحی و روانی در امان بماند و همچنان استوار و پایدار باقی بماند.
فرزندان زیاد این خصوصیت مهم را داراست که بچه ها خود کنترل خواهند بود به این معنی که برادران و خواهران با مشارکت یکدیگر به رفع و رجوع مشکلات خویش خواهند پرداخت و بار تربیت فرزندان کوچکتر بر دوش برادران و خواهران بزرگترشان خواهد افتاد. می آموزند و هم آموزش می دهند و از طرف دیگر شیرینی داشتن خواهر و برادر حلاوت بیشتری به خانواده می بخشد و پایگاه عاطفی خانواده را محکم تر می کند.
جمعیت پشتوانه ی اقتدار ملی و دینی
در نظام های دموکراتیک امروزی یکی از مهم ترین مواردی که در اقتدار ملی و اقتدار دینی حکومت ها دخالت مستقیم دارد، جمعیت و نیروی انسانی است. هر چه جمعیت کارآمد ملّی و دینی بیشتر باشد، پشتوانه ی پایداری و اقتدار نظام محکم تر خواهد بود. در میدان سبقت گرفتن نظام های سیاسی و نهادهای دینی و مذهبی فراوانی جمعیت است که نظام و نهاد مورد نظر خود را به کرسی خواهد نشاند. از این جهت باید به این امر اهتمام ورزید و از آن غفلت نکرد.
افزایش جمعیت و تکثیر نسل علاوه بر این که از دیدگاه اسلام پسندیده و مورد تأکید است، برای کشوری همچون ایران که از یک نظام دموکراتیک و دینی برخوردار است لازم، و مورد اهتمام مضاعف است.
راز همنشینی با یار غایب
بعد از معرفت و شناخت نسبت به امام زمان علیهالسلام، شاید اولین و سازنده ترین وظیفه منتظران نسب به آن حضرت، این است که یاد کردن از ایشان را فراموش نکنند.
معنای ذکر و یاد
ذِكْر به معنای یادآورى است. یعنی چیزى كه معرفت و شناخت آن که قبلا حاصل شده، به یاد انسان مىآید. ذكر دو گونه است: یكى قلبى و دیگرى زبانى. هر یك از این یادآوریها هم دو نوع است: اوّل، یاد و ذكرى كه بعد از فراموشى است. دوّم، ذكرى كه پس از فراموشى نیست بلكه براى ادامه حفظ كردن است. [1] بنابراین ذكر؛ یعنی یاد كردن، خواه با زبان باشد یا با قلب یا هر دو، خواه بعد از نسیان باشد یا از ادامه ذكر[2].
شستشوی روح و جان در چشمه ذکر الهی
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «فَاذْكُرُونی أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لی وَ لا تَكْفُرُونِ [3]. پس مرا یاد كنید، تا شما را یاد كنم؛ و شكرانهام را به جاى آرید؛ و با من ناسپاسى نكنید.»
با توجه به معنای آیه مبارکه، ثمره و پاداشی که ما از یادکردن پروردگارمان میبریم، آن است که خداوند متعال با رحمت و مغفرت خود از ما یاد خواهد کرد. در تفسیر این آیه شریفه آمده است:
بدیهى است جمله” مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم” اشاره به یك معنى عاطفى میان خدا و بندگان نیست، آن گونه كه در میان انسان ها است كه به هم مىگویند: به یاد ما باشید تا به یاد شما باشیم. بلكه اشاره به یك اصل تربیتى و تكوینى است، یعنى به یاد من باشید، به یاد ذات پاكى كه سرچشمه تمام خوبیها و نیكیها است و به این وسیله روح و جان خود را پاك و روشن سازید و آماده پذیرش رحمت پروردگار، توجه شما به این ذات پاك شما را در فعالیتها مخلصتر، مصممتر، نیرومندتر، و متحدتر مىسازد.[4]
حضرت امام صادق علیهالسّلام فرمود: «مَكْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ الَّتِی لَمْ تُغَیَّرْ؛ أَنَّ مُوسى عَلَیْهِ السَّلَامُ سَأَلَ رَبَّهُ، فَقَالَ: یَا رَبِ، أَ قَرِیبٌ أَنْتَ مِنِّی فَأُنَاجِیَكَ، أَمْ بَعِیدٌ فَأُنَادِیَكَ؟ فَأَوْحَى اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- إِلَیْهِ: یَا مُوسى، أَنَا جَلِیسُ مَنْ ذَكَرَنِی…»[5]؛
در آن توراتى كه دست نخورده (و مانند این تورات فعلى كه تحریف شده نیست) نوشته شده است كه موسى علیه السّلام از خداوند پرسشى نموده، عرض كرد: پروردگارا آیا تو به من نزدیكى تا با تو آهسته راز گویم یا از من دورى تا فریادت كنم؟ خداى عزّ و جلّ به او وحى فرمود: اى موسى من همنشین آن كسم كه مرا یاد كند.
تنها با یادکردن پروردگار متعال است که میتوان به مقام همنشینی با او رسید که شاید بزرگترین برکت این همنشینی آرامش و اطمینان قلب مومن در برابر ناملایمات و مصائب دنیا باشد. همانطور که وعده فرمود: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[6] آگاه باشید که تنها به یاد خدا دلها آرام میگیرد.
اگر کسی طالب عنایات خاص ایشان و همنشینی با حضرتش باشد، سعی او بر این خواهد بود که دمی از یاد ایشان غفلت نکند. چراکه ذکر و یاد از حجت خدا، مهمترین قدم برای بهرهمندی از عنایات و توجهات خاص ایشان است و مقدمهای خواهد بود برای انجام دیگر وظایف منتظران
یاد ولیّ خدا، جلوهی یاد خدا
امام زمان علیهالسلام حجت الهی و خلیفه او در زمین و مرآت صفات الهی است؛ یعنى همان انسان کاملی که، آینه تمامنمای صفات حق است. انسان كامل، خلیفة اللّه است، و خلیفه باید به صفات مستخلف عنه و در حكم او باشد. پس وجود انسان كامل ظرف همه حقائق و خزائن اسماء اللّه است. [7]
از آنجاکه امام مظهر اسماء و صفات خداوندی است، هر که او را یاد کند امام هم او را یاد خواهد فرمود. البته بین این دو یادکرد تفاوت کیفی بلندی است. هرگاه امام علیهالسلام کسی را از خاطر شریف خود بگذراند، او به مرحله ولایت خاصهی خداوندی راه یافته است. این ولایت و نظارت ویژه، موجب برکت، حرکت، و رشد واقعی تا رسیدن به اوج کمال انسانی خواهد بود.[8]
بنابراین همانطور که خداوند از بندگان ذاکر خویش یاد میکند و خود را همنشین ایشان معرفی میکند، رابطه امام زمان علیهالسلام نیز با شیعیان و محبینی که همواره به یاد ایشانند اینگونه خواهد بود. گرچه عنایت و یاد حضرت شامل حال عموم شیعیان خواهد بود؛ چرا که فرمودند:
«إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء»[9]؛
ما در رعایت حال شما كوتاهى نمىكنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم، و اگر جز این بود از هر سو گرفتارى به شما رو مىآورد و دشمنان، شما را از میان میبردند.
اما اگر کسی طالب عنایات خاص ایشان و همنشینی با حضرتش باشد، سعی او بر این خواهد بود که دمی از یاد ایشان غفلت نکند. چرا که ذکر و یاد از حجت خدا، مهمترین قدم برای بهرهمندی از عنایات و توجهات خاص ایشان است و مقدمهای خواهد بود برای انجام دیگر وظایف منتظران از جمله، دعا برای سلامتی و فرج ایشان، توسل به ایشان، ترک معصیت به جهت نرنجاندن ایشان، انجام اعمال صالح و توجه به حاضر و ناظر بودن امام علیهالسلام و… باشد.
البته تردیدی وجود ندارد که یاد کردن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام نیز از مصادیق ذکرُالله و عبادت پروردگار است. آنگونه که پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند: ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَةٌ وَ ذِكْرِی عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُ عَلِیٍ عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عِبَادَةٌ .[10]
از امام باقر علیه السلام نیز نقل شده که فرمودند:
«إن ذكرنا من ذكر الله إنا إذا ذكرنا ذكر الله»[11]. به راستى كه یاد ما هم یاد خدا است، به راستى چون ما یاد شویم، خدا یاد شود.
ولادت امام زمان (عج)
معرفت، اولین گام به سوی یاد امام
همانطور که در معنای لغوی واژه «ذکر» اشاره شد؛ تذکر و یادآوری هنگامی به کار میرود که انسان از قبل به آن موضوع شناخت پیدا کرده باشد. بنابراین میتوان گفت؛ شناخت و معرفت نسبت به امام زمان علیهالسلام مقدم بر یاد حضرت است.
درباره ضرورت کسب معرفت ائمه معصومین علیهمالسلام در یکی از روایات مشهور شیعه و سنی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اینگونه آمده است که فرمودند: «مَن مات و لم یعرف امام زمانِه، ماتَ میته جاهلیّة؛ هر کسی بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است».[12]
بنابراین کسب معرفت نسبت به حضرت برای همگان لازم است و حداقل معرفت واجب نسبت به امام زمان علیهالسلام اول، شناخت ایشان به نام؛ و دوم، اعتقاد به فضایل کریمه و اوصاف ایشان است.
به فرموده علامه جوادی آملی: «آنکسی که امام را به ولی الله، خلیفة الله، انسان کامل معصوم و آنکه اطاعتش از سوی خداوند واجب شمرده شده است، بشناسد؛ و بداند که امام زنده و حاضر است و اعمال ما را میبیند و در قیامت صاحب مقام شفاعت است؛ از برکات و آثار بی نظیر معرفت امام بهرهمند میشود و به کمال زندگی معقول باریافته و از نقصان مرگ جاهلی میرهد.»[13]
یاد کردن مکرر از ایشان خصوصا آنگاه که با ترک معاصی و انجام اعمال صالح و دعا برای ایشان همراه است، موجب جلب عنایات ویژه حضرت و هدایتهای باطنی فرد و بالا بردن مراتب معرفت او در مسیر شناخت بهتر امام زمان علیالسلام، خواهد شد
از آنجا که شناخت و معرفت حضرت مقدمه و اساس یادکردن از حضرت است، هرچه شناخت ما نسبت به خصایص و مقامات ایشان بیشتر باشد یاد کردن ما از ایشان نیز قویتر و عمیقتر و پیوستهتر خواهد بود و چه بسا که معرفت عمیق نسبت ایشان موجبات غفلت از غیرحضرتش را فراهم کند به گونهای که تمام وجود ذاکر مملو از محبت ایشان شده و از تمام رفتار و گفتار او آثار یاد امام علیهالسلام نمایان باشد. همانطور که امیرالمومنین علیهالسلام درباره آثار یاد اهل بیت علیهم السلام فرمودند: «ذِكْرُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ شِفَاءٌ مِنَ الْوَعْكِ وَ الْأَسْقَامِ وَ وَسْوَاسِ الرَّیْبِ وَ حُبُّنَا رِضَى الرَّبِّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى»؛ یاد كردن ما اهل بیت، براى دردها و بیماریها و وسوسههاى شك آمیز، شفاست و دوست داشتن ما، خشنودى خدا را به دنبال دارد و كسى كه گوش به فرمان ماست و در راه و طریقه ما گام بر مىدارد فرداى قیامت در فردوس برین با ماست.[14]
راه جلب عنایات ویژه امام زمان
کلام آخر اینکه، همواره بین معرفت امام و یاد حضرت رابطهی همافزایی وجود خواهد داشت؛ یعنی همانگونه که شناخت بیشتر از محبوب و ویژگیهای عالی و اوصاف برترش، یاد و ذکر حضرتش را در قلبها افزایش میدهد، یاد کردن مکرر از ایشان خصوصا آنگاه که با ترک معاصی و انجام اعمال صالح و دعا برای ایشان همراه است، موجب جلب عنایات ویژه حضرت و هدایتهای باطنی فرد و بالا بردن مراتب معرفت او در مسیر شناخت بهتر امام زمان علیه السلام، خواهد شد.
پینوشت:
1. ر.ک، ترجمه مفردات راغب، ج2، ص: 10 و11
2. قاموس قران،ج3، ص 15
3. بقره: 152
4. تفسیر نمونه، ج1، ص: 513
5. كافی، شیخ کلینی، ج4، ص: 361
6. الرعد : 28
7. هزار و یك كلمه، آیت الله حسن زاده آملى، ج1، ص: 168
8. سودای روی دوست، مرتضی آقاتهرانی، ص68
9. بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج53، ص: 174
10. الإختصاص؛شیخ مفید ؛ص224
11. اصول كافى، ج 2، ص 186، ح 1
12. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲، ص۱۸۴
13. امام مهدی موجود موعود،جوادی آملی،ص44
14. تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: 185
آیة الله بهجت و امام زمان (عج)
سخنانی از آیة الله بهجت(ره) در باب فرج امام
ـــ بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان، دعای فرج امام زمان (عج) است؛ البته دعایی که در همه اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (دیدنیهایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جمله شرایط دعا است.
ـــ ابتلائات شیعه امروز بسیار زیاد است. از ظلم و ستم و بلا و فشاری که بر سر اسلام و مسلمانان به خصوص اهل ایمان میآید، کارد به استخوان رسیده است. بیماریهای مختلف و حوادث زیاد شده است. باید در مشاهد مشرّفه و مواقف مهمّه برای رفع ابتلائات شیعه دعا کرد و تضرّع نمود. ما باید از همه بخواهیم که متوسل شوند و دعا کنند و تضرّع نمایند تا بلکه فرجی حاصل شود. دعای فرج اگر موجب فرج عمومی نشود برای دعا کننده موجب فرج خواهد بود. إنشاءالله چنانچه در بعضی از روایات آمده: «دعا کنید که در آن فرج شماست». برخی از مردم به مرحوم آقای شیخ حسنعلی تهرانی متوسل میشدند و نتیجه میگرفتند ولی متوجّه امام عصر(عج) نیستند. ما باید به بیش از اینها به امام عصر(عج)متوسل باشیم تا نتیجه بگیریم. اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود حضرت صاحب(عج) را بشناسد و به آن پناه برند امکان ندارد که از آن ناحیه مورد عنایت واقع نشوند.
ـــ از مهمترین دعاها، دعای فرج امام زمان(عج) است. همه مشکلات مردم و حکومتها از غیبت آن حضرت است. برای رفع مشکلات اجتماعی و حوائج مردم باید همانطوری دعا کرد که انسان برای رفع مشکل خودش دعا میکند. دعا اگر دعا باشد تأثیر خواهد کرد».
ـــ خدا چه صبری داده به حضرت غایب(عج) که هزار سال میبیند بر سر مسلمانها چه بلاهایی میآید و خود آنها چه بلاهایی بر سر هم میآورند و همه را تحمّل میکند. امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعه مظلوم، صاحبشان را برساند زیرا در عالم چنین سابقه نداشته و ندارد که رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش این قدر غیبت طولانی داشته باشد. چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کى! در تمام امّتهای گذشته مقدّر شده است ولی در هیچ امّتی چنین غیبتی با وقتِ نامعلوم و غیر مقدّر اتفاق نیفتاده است.
ـــ اگر بدانیم دعای ما اثر دارد و باز دعا نکنیم، مقصرّیم. حضرت غایب(عج) عجب صبری دارند! با اینکه از تمام آنچه که ما میدانیم یا نمیدانیم اطّلاع دارد و از همه امور و مشکلات و گرفتاریهای ما باخبر است.
لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولیّعصر (عج) تشرّف حاصل کند. بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز و سپس توسل به ائمه (ع) بهتر از تشرّف باشد، زیرا هرجا که باشیم آن حضرت میبیند و میشنوند. ضمناً عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است و زیارت هر کدام از ائمه اطهار (ع) مانند زیارت خود حضرت حجّت (عج) است
ـــ خود حضرت مهدی(عج) هم منتظر روز موعود است و خودش میداند که چه وقت ظهور میکند. اینکه گفته میشود آن حضرت وقت ظهورش را نمیداند، درست نیست. دعای تعجیل فرج دوای همه دردهای ماست. میپرسند: «چرا این همه دعا میکنیم مستجاب نمیشود؟» [پاسخ این است:] شرط استجابت دعا، توبه است. لذا ملائکه میگویند: چرا دعا را با شرطش که توبه باشد به جا نمیآورید تا مستجاب شود؟ ما باید امام زمان(عج) را حاضر فرض کنیم. هرجا میرود، برویم و میتوانیم! ولی گویا نمیخواهیم در راه رضای آن حضرت باشیم، نه اینکه رضای آن حضرت را نمیدانیم یا نمیتوانیم تحصیل کنیم. مهمتر از دعا برای تعجیل فرج، دعا برای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او میباشد. اگر ظهور آن حضرت نزدیک باشد، باید هر کس خود را برای آن روز مهیّا سازد از جمله آنکه از گناهان توبه کند. همین توبه باعث میشود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده، از سر شیعه رفع و دفع گردد.
ـــ آقایی که زیاد به مسجد جمکران میرود، میگفت: «امام زمان(عج) را در مسجد جمکران دیدم به من فرمود: «به
یا مهدی امام زمان فرج دوازدهم المهدی ظهور
دلسوختگان ما بگو برای ما دعا کنند». او هزار سال است که زندانی است. لذا هر کسی که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران میرود باید که اعظم حاجت (بزرگترین خواسته) نزد آن «واسطة فیض» یعنی فرج خود آن حضرت را از خدا بخواهد. حضرت غایب(عج) دارای بالاترین علوم است و «اسم اعظم» پیش از همه در نزد خود آن حضرت است، با اینهمه به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: «برای من دعا کنید». در حالی که [امام زمان(عج)] مُرده را زنده میکند، خود در زندان وسیع [دنیا] به سر میبَرد. امّا در مورد خود حق ندارد، هرچند برای دیگران مخصوصاً در امور فردی عنایت خاصّی دارد امّا در امور اجتماعی که مربوط به خود آن حضرت است، خیر! خدا کند ارتباط شیعه و اهل ایمان، با امام زمان(عج) قوّت بگیرد تا در مقام صبر، صبر و تحمّل کنند. [یقیناً] دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت مؤثر است، امّا نه لقلقه زبان و «عجّل فرجه» خشک و خالى. دعای فرج مثل نماز نافله، عمل مستحبّی است. یعنی راستی وجدّی از غیبت امام متأثر باشیم و از خدا بخواهیم که فاصله هزار و چندصد ساله را که میان مردم و «واسطة فیض» افتاده است، برطرف شود و به پایان برسد. دعای باحالِ حُزن و اندوه و با تأثر قلبی از مردم واقع نمیشود. اگر میشد، قطعاً وضع اینطور نبود. راه خلاص از گرفتاریها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّعصر(عج) آن هم با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه تا رابطه ما با ولیّامر و امام زمان(عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد و قوّت رابطة ما با ولیّامر(عج) هم در اصلاح نفس است.
راههای ارتباط با امام عصر (عج)
ـــ راه ایجاد و ارتباط با اهل بیت(ع) و مخصوصاً حضرت ولیّعصر(عج) عبارت است از «معرفت خداوند متعال» و بعد «اطاعت محض از پروردگار». این دو، موجب حبّ به خداوند و محبّت نسبت به همه کسانی که خداوند آنها را دوست میدارد؛ مثل انبیا و اوصیا مخصوصاً علاقه و ارتباط با محمّد و آل محمّد(ع) میشود که نزدیکترین آنها به ما حضرت صاحبالامر(عج) است.
ـــ لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولیّعصر (عج) تشرّف حاصل کند. بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز و سپس توسل به ائمه (ع) بهتر از تشرّف باشد، زیرا هرجا که باشیم آن حضرت میبیند و میشنوند. ضمناً عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است و زیارت هر کدام از ائمه اطهار(ع) مانند زیارت خود حضرت حجّت(عج) است.
ـــ در زمان غیبت عنایات و الطاف امام زمان(عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده. باب بقا و حضور کلّاً مسدود نیست، بلکه اصل «رؤیت جسمانی» را هم نمیشود انکار کرد. ما در دریای زندگی در حال غرق شدن هستیم. دستگیری «ولیّ خدا» لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّعصر(عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد همراه خود ببرد.
از مهمترین دعاها، دعای فرج امام زمان(عج) است. همه مشکلات مردم و حکومت ها از غیبت آن حضرت است. برای رفع مشکلات اجتماعی و حوائج مردم باید همان طوری دعا کرد که انسان برای رفع مشکل خودش دعا میکند. دعا اگر دعا باشد تأثیر خواهد کرد
ـــ کجا رفتند کسانی که با صاحبالزّمان (عج) ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کردهایم که قطع ارتباط نمودهایم و گویا هیچ چیز نداریم. اگر بفرمایید: به آن حضرت دسترسی نداریم؟ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ارتکاب محرّمات ملتزم نیستید. او به همین امر از ما راضی است. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.
ـــ تنها پیدا کردن و دیدن آن حضرت(عج) مهم نیست. زیرا دیدن آن حضرت در عرفات یا در جای دیگر که همیشه میسور
امام زمان(عج)
نمیشود و ممکن نیست. [امّا] اگر مشرّف شدید به آن حضرت نگویید که از خدا برای من زن، خانه، دفع فلان بیماری یا امراض بهخصوص و… بخواه. زیرا اینها چندان اهمیت ندارد. همچنین آقای دیگری گفت: در اعتکاف مسجد کوفه آن حضرت را در خواب دیدم که به من فرمود: اینهایی که به اینجا آمدند از مؤمنین خوب هستند ولی هر کس حاجتی دارد و برای برآورده شدن حاجت خود آمده است مانند خانه، فرزند. و هیچکدام برای من نیامدهاند. مطلب همینطور است. هر کدام در فکر حوائج شخصی خود هستیم و به فکر آن حضرت نیستیم.
ـــ هر کسی باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجّت(عج) و فرج شخصی خویش پیدا کند؛ خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد یا نزدیک. عدهای بودهاند که گویا حضرت غایب در پیش آنها حاضر و ناظر بوده است. آن حضرت آنقدر به ما نزدیک و از حال ما باخبر است امّا ما از او غافل و بیخبریم و میپنداریم که دوریم! حیف که ما قدردانِ نعمتِ ولایت نیستیم.
ـــ حاج محمّدعلی فشندی (ره) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب(عج) عرض میکند: مردم دعای توسل میخوانند و در انتظار شما هستند و شما را میخواهند و دوستان شما ناراحتند. حضرت میفرماید: دوستان ما ناراحت نیستند! کسانی که منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. آرى! تشنگان را جرعه وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت میدهند. آیا ما تشنه معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب نمیدهد با آنکه کارش دادرسی به همه است و به مضطرّان عالم رسیدگی میکند؟!
ـــ آن حضرت از چشم ظالمان محجوب (پنهان) است. «المحجوب عن اعین الظالمین» امّا کسانی که نه ظالمند و نه رفیق ظالمند و نه با ظالمان معاشرند و نه در خانه و محلّه ظالمان هستند، آن حضرت از دیده آنها محجوب نیستند. ثانیاً دیدن با چشم موضوعیت ندارد بلکه طریق و وسیلهای است برای حصول یقین. اگر آدم از پشت پرده، صدایی را شنید و بودن گویندهای را یقین کرد و او برای ما خبرهایی داد که مطابق با واقع شد، [ما] به وجود گوینده، یقین پیدا میکنیم هرچند چشمانمان او را نبیند. ثالثاً همین دیدن را خیلی از بزرگان علمای ما هم ادّعا کردهاند، که اگر بگوییم آنها دروغگو بودهاند، دیگر معلوم است که ما در چه حالی هستیم.
دلسوختگان برای فرج ما دعا کنند
گفتارهایی از آیةالله العظمی بهجت
<< 1 ... 46 47 48 ...49 ...50 51 52 ...53 ...54 55 56 ... 328 >>