بعضی سنت ها با آمدن شما آغاز گردید؛ از اول زندگیتان کریم بودید؛ روز اولی که به این دنیا پا گذاشتید، از برکت وجودتان مستمندان گوشت عقیقه خوردند و صدقه ی موهای زیبایتان را خرج کردند.(1)
هدیه ی خدا به حبیبش! هفت سال اول زندگی و سروری ‌های کودکیتان چه زیبا بود.(2) هر چه می خواستید همان می-‌ شد؛ بازی با پدربزرگ حتی سر نماز؛ آن روز را یادتان هست که رسول خدا صلی الله علیه و آله به خاطر شما، خطبه را قطع کردند! زیرا شما وارد مجلس شده بودید! روی شانه‌ های او خوش گذشت وقتی با افتخار سر حبیب الله را به آغوش گرفته بودید!
آن روزهای خوش کنار مادر و پدر چه زود تمام شد!
سبط اکبرِ علی علیه السلام! حسنِ کوچک(حسین) به شما نگاه می ‌کرد و الگو می ‌گرفت؛ چه وظیفه ی سنگینی بود پسر بزرگ خانواده بودن و تمام چشم‌ ها به او خیره شدن!
باید خیلی زود بزرگ می‌ شدید چرا که خواهرها و برادرتان تکیه گاه می‌ خواستند و شما با شانه های شریفتان محل مناسبی بودید برای سرهایشان.
شیطان‌ های زمان، از ولایت شما سرباز زدند و خود را عابد دانستند و امامی را که مصالحه کند را امام ندانستند؛ اما مگر به حقیقت رسیده بودند که کدام (صلح یا جنگ) بهتر است؟ پس چرا جلوی شما قد علم کردند؟! آیا شما را امام شجاعی نمی‌ دانستند؟! مگر شجاعت و رشادت ‌های شما را در جنگ جمل و صفین فراموش کرده بودند؟! (3)
برگزیده ‌ی خدا! یادتان هست در جواب ملامت آنان سوگند خوردید که این برایشان بهتر است و مجبور شدید شاهد مثال قرآنی بیاورید و از داستان خضر نبی علیه السلام، که قبول کنند این به حکمت الهی بود؟ و همان روز بود که بشارت به آمدن نهمین اولاد حسین علیه السلام دادید و تأکید کردید که فقط اوست که بیعت سلطان طاغی زمانش در گردنش نیست.(4)
ما دلخوش وعده ی راستین خداوند هستیم که در معجزه ی همیشگی اش آورده که روزی خواهد آمد که شما مستضعفین، آقای عالم خواهید شد و دنیا برای شما بال گشوده مهربان می شود و ما بی ‌نصیبان از چنین چهره ی زیبایی دل خوش داریم که فرزند برادر شما را ببینیم و لبخند را در چهره ی تابناکشان بنگریم

حسن جان! آقای من!
چرا تنها مانده اید؟!
دل و جانم فدایتان! چه شده؟! مگر یاران شما برای سلامتی شما قبل از خودشان صدقه نمی ‌دهند؟! مگر سپر بلایتان نمی ‌شوند تا شما بمانید؟! چه می‌ گویم! آنان که یاران برادرتان حسین علیه السلام نیستند که حاضر باشند هزاران بار جان فدای مقتدایشان کنند؛ یاران شما معاویه را ترجیح دادند و حتی به وسایل ناچیز خیمه ‌تان هم رحم نکردند.
اما میلیونها درهم برای فروش گوهری چون شما ثمن بخسی بود!
اما این رسم تاریخ است دریافت ثمن بخس در قبال فروش جواهرات نایابِ هستی! چون یوسف! ای عزیز فاطمه!

ای مولا حسنِ نیک سیرت! رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین معامله ‌ای را در حق شما پیش بینی کرده بودند که آن روز به چهره ی نازنین شما و برادرتان نگاه کردند، برای غریبی تان گریه کرده و فرمودند: شما مستضعفان پس از من هستید.(5)
مولای من! کاش مردم زمان شما ذره ای از مهربانی و کرامت شما می‌ آموختند کاش لحظه ای قدر و منزلت شما را نزد خداوند بزرگ درک می ‌کردند، کاش به سرانگشتی بارقه هایی از نور ولایت شما را به ارث می ‌بردند و کاش …
اما ما دلخوش وعده ی راستین خداوند هستیم که در معجزه ی همیشگی اش آورده که روزی خواهد آمد که شما مستضعفین، آقای عالَم خواهید شد و دنیا برای شما بال گشوده مهربان می شود و ما بی‌ نصیبان از چنین چهره ی زیبایی دل خوش داریم که فرزند برادر شما را ببینیم و لبخند را در چهره ی تابناکشان بنگریم و زیر پرچم سبز اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله طعم شیرین با شما بودن را بچشیم.

پی نوشت‌:
1- سنت عقیقه و تراشیدن موی کودک و هم وزن آن نقره دادن از آن زمان سنت شد.
2- اشاره به فرموده رسول الله صلی الله علیه و آله؛ 7 سال اول زندگی کودک دوران پادشاهی است.
3- نادر فضلی، انیس دلها، صص 42-46.
4- محمد باقر مجلسی، مهدی موعود، ج1، صص 191- 192.
5- مجله موعود، ش 10 و 11آذر و دی، ص27؛ به نقل از الصدوق ابو جعفر بن علی، معانی الاخبار، صص 78- 89.
خدیجه همتیان پور فرد
کارشناس علوم قرآنی سطوح عالی حوزه علمیه
بخش مهدویت تبیان


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 2 خرداد 1395نظر دهید »

علل و حكمت هاى غیبت امام زمان(عج)
در تمامى ادیان و مكاتب ـ الهى و غیر الهى ـ در زمینه ظهور مصلح و منجى جهان تا اندازه ای مطالبى به چشم مى خورد، ولى حقیقت ـ بر اساس دلیل هاى متقن و معیارهاى درست ـ این است كه كامل?ترین و قابل اعتمادترین اطلاعات در مورد شخصیت و ابعاد گوناگون زندگى موعود جهانى همچون: تولد، غیبت، ظهور، حكومت و … در روایات اهل بیت علیهم السلام ارائه شده است. علل و حکمت های غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را نیز از میان سخنان اهل بیت علیهم السلام بهتر و عمیق تر می توان شناخت.

در امان ماندن از بیعت با ستمگران

امام على بن ابى طالب علیه السلام فرموده است: «زمانی كه قائم [حضرت مهدى علیه السلام]، قیام كند، بیعت كسى در گردن (ذمه) او نخواهد بود و به همین جهت است كه تولد او به صورت مخفى صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مباركشان غایب خواهد شد.»1

ستم و ظلم مردم به خودشان

امام على علیه السلام در سخن دیگری به مسئله غیبت حجت الهى و علت آن با این تعابیر اشاره کرده است: «اى مردم! بدانید كه زمین هرگز از حجت الهى خالى نمى ماند، امّا پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمى كه مرتكب مى شوند و همین طور به جهت زیاده روی هایى كه در حق خود انجام مى دهند، به زودى از دیدن حجت خودش [امام مهدى علیه السلام]، محروم خواهد ساخت.»2

ستم به فرزندان على علیه السلام

در سخن دیگری از امام على علیه السلام، به مناسبتى از وقایع غیبت و پیشامدهاى آن اشاره کرده و وقایع مربوط به آن دوران را به حوادثى كه براى قوم حضرت موسى علیه السلام رخ داده است، تشبیه و تصریح مى كنند كه سرگردانى و تحیر مسلمانان در زمان غیبت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف چندین برابر سخت تر و بیشتر از دوران سرگردانى و تحیر قوم حضرت موسى علیه السلام خواهد بود. آنگاه در اشاره به علت این پیشامد مى فرمایند: «شما به خاطر ظلم و ستم هایى كه بر فرزندان من خواهید كرد، به این مسئله و سختی هاى آن دچار خواهید شد.»3
امام على بن ابى طالب علیه السلام فرموده است: «زمانی كه قائم [حضرت مهدى علیه السلام]، قیام كند، بیعت كسى در گردن (ذمه) او نخواهد بود و به همین جهت است كه تولد او به صورت مخفى صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مباركشان غایب خواهد شد.»

حفظ علامت هاى هدایت
امام زمان(عج)

خداوند متعال به منظور تداوم هدایت مردم در برهه اى از زمان و وقتى آنها قدر نعمت بى نظیر الهى؛ یعنى امام معصوم علیه السلام را فراموش مى كنند، بنابر مصالحى وجود مبارك او را در پس پرده غیبت قرار مى دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت الهى از طریق وى به بندگان خدا تداوم پیدا كند و باب هدایت مردم به سوى خداوند همچنان باز باشد. امام على علیه السلام در این باره چنین فرموده است: «خداوند حجت هاى خود را به صورت آشكار یا پنهان یا حتى در حالى كه خطر آنان را تهدید مى كند(در حال ترس و نگرانى)، در میان مردم حفظ خواهد كرد تا حجت و دلیل هاى روشن و واضح (هدایت و رستگارى) از بین نروند.»4

اما غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارای آثار و نتایجی نیز می باشد؛ بیان این پیشامدها و اثرات منفى آنها و ارائه هشدارها، این واقعیت را تأیید مى كند كه اگر مردم برنامه ریزى و عملكرد مناسبى را در پیش بگیرند، مى توانند از همه این گرفتاری ها در امان باشند؛ در غیر این صورت دلیلى ندارد كه در ده ها روایت از وقایع و فجایع آخرالزمان سخن به میان آید.

سرگردان شدن مردم

در سخنی از امام علی علیه السلام آمده است: «در غیبت امام زمان (عج)، مردم آن چنان دچار حیرت و سرگردانى مى?شوند كه عده زیادى از آنان گمراه مى گردند. تنها كسانى كه به دامن عترت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله چنگ بزنند، نجات پیدا مى كنند و در مسیر هدایت باقى مى مانند.»5

حضرت در سخن دیگری فرموده اند: «فتنه ها و مشكلات گوناگونى در این دوره به وجود خواهد آمد. دشمنان شیعیان از آنها بدگویى كرده، افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازى مردم از مسیر صحیح خواهند پرداخت و اوضاع به اندازه اى آشفته و پریشان خواهد شد كه بعضى مردم دچار حیرت و سرگردانى خواهند شد.»6
حضرت على علیه السلام به این مسئله این گونه اشاره کرده اند: «موقعى كه امام غایب از فرزندان من در پس پرده غیبت قرار گیرند، اكثر مردم دچار این توهم خواهند شد كه حجت خدا از بین رفته و امامت به پایان رسیده است؛ امّا سوگند به خدایى كه على را آفریده است، در چنین روزى حجت خدا در میان آنها حضور دارد.»

مشكل شدن دیندارى

پایبندى به احكام و مقررات دینى، فضا و بستر مناسبى لازم دارد. یكى از گرفتاری هاى دوران غیبت، آن است كه پایبندى به ارزش هاى دینى بسیار كم خواهد شد و این مسئله، ناشى از عواملى است كه كم و بیش به آنها هم در لابلاى سخنان معصومین علیهم السلام اشاره شده است. امام على علیه السلام در روایتى فرموده است: «سوگند به خدایى كه حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به حق براى پیامبرى برگزیده و او را به همه مخلوقات فضیلت و برترى داده است، مسئله ظهور امام عصر(عج) واقع نخواهد شد، مگر پس از یك دوران سخت حیرانى و سرگردانى كه در آن شرایط، كسى جز افراد خالص و پاكیزه كه یقین را با تمام وجود خود لمس كرده باشند، در پایبندى به دین استوار و پابرجا نخواهند ماند. پروردگار عالم از چنین كسانى كه با وجود آن همه نابسامانی ها در دین ثابت قدم اند، براى ولایت ما پیمان گرفته و در دل هاى آنها ایمان را تثبیت كرده است و با عنایات خاصى كه به آنها دارد، مورد تأئیدشان قرار داده است.»7

تردید در وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

در نتیجه نابسامانی ها و شیوع فساد و بى عدالتى، مردم آن چنان دچار یأس و ناامیدى خواهند شد كه در وجود امام معصوم ـ در چنین شرایطى ـ در روى زمین شك خواهند كرد. حضرت على علیه السلام به این مسئله این گونه اشاره کرده اند: «موقعى كه امام غایب از فرزندان من در پس پرده غیبت قرار گیرند، اكثر مردم دچار این توهم خواهند شد كه حجت خدا از بین رفته و امامت به پایان رسیده است؛ امّا سوگند به خدایى كه على را آفریده است، در چنین روزى حجت خدا در میان آنها حضور دارد.»8

 

پی نوشت ها:

1.بحارالانوار، ج 51، ص 112.

2.همان، ص 113 و 112.

3.بشارة الاسلام، ص 63.

4.السیّد مصطفى ال?سید حیدر الكاظمى، ترجمه و شرح نهج?البلاغه، حكمت 139.

5.بحارالانوار، ج 28، ص 70.

6.شیخ طوسى، كتاب?الغیبة، ص 202.

7.كمال الدین، و تمام?النعمة، ص 304.

8.نعمانى، كتاب الغیبة، ص 72.


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 2 خرداد 1395نظر دهید »

در زمان غیبت، شیعیان تلاش بسیاری برای تشکیل حکومت اسلامی داشتند در مقطعی از تاریخ، در کشور ایران نیز عده ای به نام اسلام حکومت تشکیل دادند که اوج این فرایند، تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی بود. ایشان موفق شدند با اتکاء به خداوند و پشتیبانی و خواست مردم مسلمان ایران، حکومت مستبد شاه را ساقط کرده و به جای آن حکومتی مبتنی بر شریعت اسلام بر پا کنند. و بدین ترتیب زمینه را برای اجرای احکام اسلامی و حکومت جهان شمول حضرت حجت، فراهم کنند.

انقلاب در لغت به معنى تغییر و تبدیل ماهیت و برگشتگى می باشد.(1)
تعریف شهید مطهرى از انقلاب چنین می باشد: انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان یك ناحیه و یا یك سرزمین علیه نظم حاكم موجود براى ایجاد نظمى مطلوب. (2)

به قرینه وقوع جنگ ها و انقلاب هاى آرمانى در طى تاریخ می توان گفت: انقلاب هایی که در سراسر دنیا اتفاق افتاده دارای روح مادى و اقتصادى بوده است؛ به عبارت دیگر، (محرومیّت) عامل غالب انقلاب ها می باشد.
انقلاب از دیدگاه اسلام

حضرت امام خمینی با وقوف بر رسالت خطیر و الهی خود، هدف نهایی انقلاب اسلامی را امری فراتر از تغییر حکومت و مسائل اقتصادی؛ یعنی زمینه سازی انقلاب جهانی اسلام و فراهم آوردن مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر می دانستند، و براساس همین اعتقاد، به هدایت و رهبری انقلاب اسلامی و تحولات ناشی از آن پرداختند

بینش (اسلام) درباره انقلاب در فلسفه تشكیل حكومت اسلامى، ویژگی هاى آن، شرایط و وظایف حاكم اسلامى، نقش مردم در حكومت ها و … قابل بررسى است.
با توجه به آموزه های اسلام، انقلاب دارای مفهوم خاص (تغییر حاکمیت طاغوت به منظور استقرار حاکمیت الله) است. لذا این تحول فقط یک انقلاب سیاسی یا دگرگونی اجتماعی نیست، بلکه هدف آن تجدید حیات اسلام در تمام وجوه و ابعاد می باشد.
با توجه به کامل بودن اسلام (3)، انقلاب اسلامی متضمن بازگشت به اصول اساسی و تضمین کننده عدالت، صلح، امنیت، آزادی، ارتقای فرهنگی و معنوی انسان است. ظهور و انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام مصداق کامل این مفهوم مکتبی محسوب می شود.
گسترش عدالت در سراسر جهان و ریشه كنی بیداد از همه آبادی های زمین، حاصل انقلاب حضرت حجت است. (4)
حرکت به سمت حکومت واحد جهانى

انقلاب اسلامى ایران نیز به دلیل نارضایتى از حاکمیت فاسد سلطنتی، با اعتقاد مردم شیعه ایران به پیروى از رهبرى امام خمینى به عنوان نایب امام زمان و وجوب اطاعت و پیروى از ایشان با هدف ایجاد وضع بهتر - از بین بردن عوامل ظلم و فساد و تشکیل حکومت اسلامى و زمینه سازى براى تشکیل حکومت واحد جهانى امام زمان - به پیروزى رسید.
انقلاب جهانی امام زمان که یک برنامه ای الهی و آسمانی می باشد، همانند سایر انقلاب ها مشروط به فراهم بودن محیط مساعد و فضای عمومی مناسب است. از این جهت بر منتظران مصلح جهانی لازم است به وظایف خود عمل کرده و همواره آماده ظهور آن حضرت باشند و با حرکت های انقلابی و اصلاحی خود بر علیه فساد و طاغوت و آگاهی و بیداری بشریت، زمینه را برای ظهور منجی آسمانی فراهم سازند.
یکی از مهم ترین آرمان های انقلاب اسلامی ایران دفاع از حقوق شرعی مسلمین و مستضعفان جهان و تلاش برای برقراری صلح، عدالت و امنیت جهانی است. این هدف که از برجسته ترین آرمان ها می باشد، ترسیم کننده جهت گیری اساسی مردم ایران به منظور زمینه سازی برای حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) می باشد.
حضرت امام خمینی (ره) با وقوف بر رسالت خطیر و الهی خود، هدف نهایی انقلاب اسلامی را امری فراتر از تغییر حکومت و مسائل اقتصادی؛ یعنی زمینه سازی انقلاب جهانی اسلام و فراهم آوردن مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر (عج) می دانستند و بر اساس همین اعتقاد، به هدایت و رهبری انقلاب اسلامی و تحولات ناشی از آن پرداختند.
ایشان در ماه های آخر عمر پر برکت خویش، به صراحت در این زمینه اظهار می دارند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت علیه السلام می باشد که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داد… باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولى این به آن معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است منصرف کند» (5).
ضرورت وجود حكومت دینى در عصر غیبت

امام خمینى قدس سره در تبیین این مسأله مى فرمایند: احكام اسلامى- اعم از آنچه مربوط به مسائل مالى یا سیاسى و حقوقى و غیره است- نسخ نشده و تا قیامت، برقرار و استوار است و اجراى این احكام، بدون تأسیس حكومت امكان پذیر نیست (6).
واضح است که اجراى دقیق احكام و قوانین اسلامى - در ابعاد مختلف حیات اجتماعى- تنها در حكومتى انجام مى پذیرد كه رهبران و مجریان آن، آشنا و دانا به احكام و قوانین اسلام بوده و در عمل به آن ملتزم باشند.
حكومت دینى در اصل با رهبرى معصومان علیهم السلام انجام مى گیرد كه نقطه آغازین آن «امامت و رهبرى» پیامبر عظیم الشأن اسلام و سپس ائمه اهل بیت علیهم السلام است.
عصر غیبت نیز «ولى فقیه»؛ یعنى، كسى كه جامع شرایط فتوا و رهبرى جامعه است، از جانب معصومان به رهبرى امت اسلامى نصب گردیده است و با وجود شرایط لازم، بر او است كه به نیابت از ائمه اطهار علیهم السلام «زعامت و رهبرى» امت را به دست گیرد.
از امام حسین علیه السلام روایت شده است كه: «سر رشته امور باید به دست عالمانى ربانى باشد كه نسبت به احكام و حلال و حرام خدا وفادار و امین مى باشند.(7)»

در زمان غیبت، شیعیان تلاش بسیاری برای تشکیل حکومت اسلامی داشتند در مقطعی از تاریخ، در کشور ایران نیز عده ای به نام اسلام حکومت تشکیل دادند که اوج این فرایند، تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) بود. ایشان موفق شدند با اتکاء به خداوند و پشتیبانی و خواست مردم مسلمان ایران، حکومت مستبد شاه را ساقط کرده و به جای آن حکومتی مبتنی بر شریعت اسلام بر پا کنند و بدین ترتیب زمینه را برای اجرای احکام اسلامی و حکومت جهان شمول حضرت حجت، فراهم کنند.
از نیت تا واقعیت

از امام حسین علیه السلام روایت شده است كه: «سر رشته امور باید به دست عالمانى ربانى باشد كه نسبت به احكام و حلال و حرام خدا وفادار و امین مى باشند»

سؤالی که مطرح می باشد این است که حکومت دینی ایران به چه میزان آرمان حکومت جهانی امام زمان را محقق کرده است؟
در پاسخ باید گفت: جمهوری اسلامی برای اجرای قوانین اسلام با مشکلات متعددی روبرو است که حداقل اجرای احکام را در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دچار وقفه کرده و یا حداقل به تأخیر می اندازد.
دشمنان اسلام با ایجاد انواع مشکلات برای دولت اسلامی از قبیل، جنگ، تحریم، بحران های سیاسی بین المللی تبلیغات سوء، اسلام هراسی در میان مردم و دولتهای دیگر و … مانع اجرایی شدن برخی احکام و در نتیجه کارآمد شدن حکومت دینی شدند.
همچنین عدم ایجاد برخی از ظرفیت های لازم در بعضی از حوزه های اقتصادی، بانکداری، اداری، فرهنگی و… - که اکثراً میراث حکومت های سکولار و مستبد پیشین است و اصلاح آن به زمان زیادی نیاز دارد- تأثیر به سزایی داشته است.
البته حکومت اسلامی ایران به سمت اجرای هر چه بهتر قوانین اسلامی در حرکت است و در مسیر اجرایی کردن آن مشکلات پیچیده و متعددی را به لطف خدا و عنایات امام زمان (عج) از سر گذرانیده است. اما به هر حال با ایجاد ظرفیت های لازم و نیز گذشت زمان هر چند که مانند حکومت معصومان علیهم السلام نخواهد شد و هیچ یک از مسئولان و رهبران انقلاب نیز چنین ادعائی ندارند، اما به هر حال به آن سو حرکت خواهد کرد و پر واضح است که خداوند متعال و ائمه هدی علیهم السلام، راضی به کنار گذاشتن همه احکام دین به بهانه عدم اجرای کامل آنها نخواهند بود.

پی نوشت ها:
1- کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ج1، ص258
2- پیرامون انقلاب اسلامی،ص125
3- اسلام و مقتضیات زمان؛ شهید مطهری
4- امام مهدی و آینده زندگی
5- صحیفه نور، ج 21، صص 107- 108
6- كتاب البیع، ج 2، ص 461
7- مستدرك الوسائل، ج 17، ص 315

 


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 2 خرداد 1395نظر دهید »

زراره می گوید نزد امام صادق علیه السّلام بودم که سخن از دوران غیبتِ امام به میان آمد و اینکه برای قائم قبل از قیام، غیبتی است که خدا با آن شیعه را امتحان می کند و بسیاری از مردم در این امتحان مردود می شوند. در ادامه زراره از امام صادق علیه السّلام می پرسد: فدایت شوم اگر آن زمان را درک کردم چه کنم؟ امام فرمودند: ای زراره اگر عصر غیبت را درک کردی بر این دعا مداومت داشته باش:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی (1)
در این فرصت مناسب است به معنای دعایی که بارها شنیدیم و خواندیم، توجّه کنیم دعایی کوتاه امّا مشتمل بر معارفی والا یعنی توحید، نبوّت و امامت؛ به بیان آیة الله جوادی آملی این دعا در قالب برهان لمّی ایراد شده است توضیح اینکه معرفت به خدا، علّت معرفت به پیامبر می شود و شناخت مقام نبوّت علّت معرفت به مقام امامت می شود. (2)

زراره می گوید نزد امام صادق علیه السّلام بودم که سخن از دوران غیبتِ امام به میان آمد و اینکه برای قائم قبل از قیام، غیبتی است که خدا با آن شیعه را امتحان می کند و بسیاری از مردم در این امتحان مردود می شوند

در فراز اوّل دعا از خدا می خواهیم که خودت را به من معرّفی کن چرا؟ چون اگر خودت را به من معرّفی نکنی پیامبر تو را نخواهم شناخت یعنی اگر کسی خدا را شناخت، می فهمد که خدا بدون پیامبر نمی شود. خدایی که خیر محض است و دارای صفات کمالیّه، حتما برای هدایت انسان، پیامبرانی را می فرستد تا پیام خدا را به جامعۀ بشری منتقل کنند. (3) در قرآن کریم می خوانیم: وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَیْء (4) کسانی که معتقدند خدا بر هیچ انسانی چیزی نازل نکرده است، خدا را به شایستگی نشناخته اند یعنی از لوازم ألوهیّت و خصائص ربوبیّت، نازل کردن وحی و کتاب به غرض هدایت انسان است. (5)
همین مطلب را امام علی علیه السّلام در نامه 31 نهج البلاغه که نامه ای است به فرزند گرامیشان امام حسن مجتبی علیه السّلام، بیان کردند. این نامه در بردارندۀ مباحث معرفتی و تربیتی می باشد در بخش معرفتی آن و اثبات وحدت مبدأ متعالی چنین آمده است: وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّهُ لَوْ كَانَ لِرَبِّكَ شَرِیكٌ لَأَتَتْكَ رُسُلُه (6)در این عبارت مسأله به صورت قیاس استثنایی بیان شده است: (7) پسرم بدان اگر برای پروردگار تو شریکی بود، قطعا پیامبرانِ آن خدای دیگر هم برای تبلیغ و رساندن پیام آن خدا به مردم، نزد تو می آمدند امّا پیامبران آن خدای دیگر نزد تو نیامدند پس نتیجه می گیریم که پروردگار تو شریک ندارد.
فراز دوم دعا این است: خدایا پیامبر خودت را به من معرفّی کن چرا؟ چون اگر پیامبر خودت را به من معرّفی نکنی، حجّت (امام) تو را نخواهم شناخت. یعنی اگر کسی مقام نبوّت را و شئون و وظایف پیامبر را بشناسد می فهمد که پیامبر بدون جانشین نمی شود هر پیامبری جانشین دارد. (8) امامت از دیدگاه تمام امّت اسلامی از مسلّمات است گرچه در اینکه دلیل ضرورت امامت عقلی است یا نقلی و اینکه تعیین امام بر عهدۀ مردم است یا خدا و اینکه امام چه خصوصیّاتی باید داشته باشد، میان مکاتب اسلامی، اختلاف وجود دارد. شیعۀ امامیّه معتقد است از آنجا که امامت منصبی الهی است، تعیین مصداق آن باید از سوی خدا انجام شود و در واقع هم این اتّفاق افتاده است. (9)

خدایا حجّت(امام) خودت را به من معرفّی کن چرا؟ چون اگر حجّت خودت را به من معرّفی نکنی در دینم گمراه می شوم یعنی نتیجه عدم معرفت به حجّت الهی،ضلالت و گمراهی در دین است

و امّا فراز سوم دعا: خدایا حجّت (امام) خودت را به من معرفّی کن چرا؟ چون اگر حجّت خودت را به من معرّفی نکنی در دینم گمراه می شوم یعنی نتیجه عدم معرفت به حجّت الهی،ضلالت و گمراهی در دین است. اکنون که به لطف خدا با مفهوم این دعا بیشتر آشنا شدیم، امید است که به این نکات پایانی هم توجّه کنیم:
اوّل. دعا تنها مجموعه ای از الفاظ برای خواندن و درخواست کردن نیست (10) یعنی باید اقدام و عمل را به دنبال داشته باشد خدایا خودت را به من معرّفی کن یعنی حرکت کن به سوی خداشناسی و پیامبر شناسی و امام شناسی
دوم. سیر معرفتی از خداشناسی آغاز می شود و به پیامبر شناسی می رسد به دنبال آن هم امام شناسی می باشد.
سوم. توحید و نبوّت و امامت حقیقت دین می باشد و برای دیندار بودن، معرفت به این سه مرتبه ضروری است.

پی نوشت ها:
1.صدوق، كمال الدین و تمام النعمة، موسّسة النشر الاسلامی، ص376.
2.جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، نشر إسراء،38.
3.برای تبیین ضرورت بعثت انبیاء به کتاب راه و راه نماشناسی از مجموعۀ معارف قرآن (ویراست جدید)اثر آیة الله مصباح یزدی درس چهارم مراجعه نمایید.
4.انعام/91.
5.طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسّسة الاعلمی للمطبوعات،ج7، ص278.
6.نهج البلاغه، موسّسة النشر الاسلامی، ص126.
7.قیاس استثنایی قیاسی است که نتیجه آن، خودش یا نقیضش در مقدّمات آمده باشد. به کتاب المنطق مرحوم شیخ محمد رضا مظفّر مراجعه کنید.
8.در مقاله ای به نام «هر پیامبری جانشین دارد» به توضیح این موضوع پرداختم.
9.به کتاب ارزشمند منشور عقاید امامیّه تألیف آیة الله سبحانی ص154 مراجعه کنید.
10.جوادی آملی، عبدالله،ا مام مهدی موجود موعود، نشر إسراء، ص66.



موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 2 خرداد 1395نظر دهید »

چه دير شد ظهور تو..
دلم به عشق وصل تو خمار شد نيامدي
و آسمان شهر ما غبار شد نيامدي

غروب خستة دلم چه شد طلوع روشن
و ماه هم در آسمان چه تار شد نيامدي
امير بي‌قرينه‌ام كجاست روز وصل تو
و دل بدون عشق، تار و مار شد نيامدي
كلام ناب مرتضي چه دير شد ظهور تو
و روز هجر، بي‌شعار شد نيامدي
سلام صبح فاطمه به آن دو چشم مست تو
و دوري‌ات بلند مثل روزگار شد نيامدي

 


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 1 خرداد 1395نظر دهید »

1 ... 41 42 43 ...44 ... 46 ...48 ...49 50 51 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم