دیده آزاد مردان اشکبار زینب است
کوه صبر و استقامت بی قرار زینب است
در اسارت خلق را آزادگی آموخته
چون خدا در این اسیری پاسدار زینب است
باید از دخت علی کار علی را خواستن
لاجرم با خصم دین پیکار کار زینب است
مادرش آموزگار مکتب و شرم و حیاست
فارغ التحصیل دانشگاه مادر زینب است
آن که داغ شش برادر را به دل هموار کرد
تا بماند جاودان دین پیمبر زینب است
تازیانه خوردن و از دین حق کردن دفاع
فاطمه در این روش آموزگار زینب است
گر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود
خون پیشانی مدال افتخار زینب است
قلب ها جان ها نفس ها نطق ها اندیشه ها
جملگی با یک نگاه در اختیار زینب است
هست از درهای جنت یک درش باب الحسین
فاش می گویم کلید قفل آن در زینب است
صدقه بر پنج قسم است:
اول صدقه مالى
دوم صدقه مقام و آن شفاعت كردن ديگران بواسطه آبرو و موقعيت است. حضرت پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: بهترين صدقه ها صدقه زبان است پرسيدند يا رسول الله! صدقه زبانى چيست؟ فرمود: شفاعتى كه اسيرى را رها كند و خونى را حفظ كند و نيكى اى را به برادرى برساند و بدى اى را دفع نمايد و گفته شده تعويذ جاه و مقام و مال مواسات در آندواست.
سوم: صدقه راى است و آن عبارت از مشورت میباشد و پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: از دانشى كه برادرت راهنمايى كند و فكرى كه او را درست كند به برادرت صدقه (هديه) بده.
چهارم صدقه زبان كه وساطت بين مردم و تلاش در خاموش كردن آتش اختلاف و اصلاح بين مردم میباشد.
لا خير فى كثير من نجويهم الامن امر بصدقه و معروف او اصلاح بين الناس (33)خداى تعالى فرمود: بسيارى از درگوشيهاى ايشان فايده اى ندارد جز آن كسى كه به صدقه و يا خوبى و يا اصلاح بين مردم دستور دهد.
پنجم صدقه علم صدقه علم بخشش علم به اهل و شايستگان آن است و از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم وارده شده كه فرمود: از جمله صدقات آن است كه مرد دانشى ياد بگيرد و به مردم ياد دهد و فرمود: زكات علم تعليم دانش به نادان است. و از امام صادق عليه السلام آمده كه: هرچيز زكاتى دارد و زكات علم اين است كه به اهل آن آموخته شود.
آیا حسین زمانه را یاری می کنیم؟
وقتی فریاد حسین بن علی علیهما السلام در طلب یاری بلند شد در مقابل مردم چند گروه شدند؛ عده قلیلی ندای امام را اجابت کرده و به یاریاش شتافتند، عدهای دعوتاش را رد کردند و عدهای با وجود آنکه از ماجرا خبر داشتند در مقابل آن بیتفاوت بودند و عدهای نیز کاملا در بیخبری به سر میبردند و از این واقعه اطلاعی نداشتند
حجت الاسلام والمسلمین استاد محسن قرائتی» به شکلی مفید و مختصر 10 دلیل برای نیاز بشر به بعثت انبیاء را بیان کرده است :
دلیل اول: چون انسان خیلی چیزها را نمیداند و به “معلم” نیاز دارد؛ و پیامبران معلم بشریت هستند «یزکّیهم و یعلّمهم». انسان جاهل است و فرد جاهل، معلم میخواهد.
دلیل دوم: چون انسان غافل است به “هشدار دهنده” نیاز دارد. مانند بچه بازیگوشی که او را برای خرید به بیرون می فرستیم و او به دنبال بازی می رود و کا خود را فراموش می کند. یا بچهای که دستش باید در دست مادرش باشد وگرنه زیر ماشن یا موتور میافتد و جان خود را به خطر میاندازد.
دلیل سوم: چون انسان، مسئول است به “راهنمای مسئولیت” نیاز دارد. فرد مسئول باید تکلیف خود را بداند و بشناسد تا آن را انجام دهد. انسان مثل سنگ کف رودخانه نیست که هرگاه سیلی آمد آنها را میبرد و وقتی رودخانه آرام شد آن سنگ هر جا که بود بماند. انسان بی برنامه نیست؛ بلکه تعهد دارد. پیامبر تکلیف و مسئولیت ما را روشن می کند.
دلیل چهارم: چون انسان قابل رشد است به “الگو” نیاز دارد. جامدات قابل رشد نیستند؛ اما انسان قابلیت رشد را دارد. کسی که این قابلیت را دارد به الگویی نیازمند است تا مثل آن رشد کند.
دلیل پنجم: چون انسان باید از آینده خود خبر داشته باشد به “آینده نگر راستگو” نیاز دارد. آدم میخواهد بفهمد که به کجا خواهد رفت. درس خواندیم؛ مدرک گرفتیم؛ استخدام شدیم؛ ازدواج کردیم؛ ماشین خریدیم؛ بچه دار شدیم؛ و … آخرش چی؟ در پایان عمر ما چه خواهد شد؟ پاسخ این را انبیاء می دهند.
دلیل ششم: چون بشر می خواهد از عالم غیب مطلع شود به کسی نیازدارد که “از غیب خبر داشته باشد". به غیر از انبیاء کسی از جهان غیب خبر ندارد.
دلیل هفتم: چون انسان فطرتاً به قانون عادلانه و جامع تمایل دارد به “قانونگذار عادل و جامع” نیاز دارد. به غیر از انبیاء کسی نمیتواند قانون عادلانه و جامع بیاورد زیرا بشر محدودیت دارد و آدم محدود نمیتواند بی نهایت و جامع فکر کند.
دلیل هشتم: چون انسان قانونی میخواهد که قانونگذار آن او را دوست داشته باشد. ما شک داریم آیا دکتری که ما را درمان می کند ما را دوست دارد یا خیر؟ باید کسی برای من قانون وضع می کند من را بشناسد و من را دوست داشته باشد.
دلیل نهم: چون انسان رهبری می خواهد که تابع هوسهای خود نباشد به “رهبر معصوم” نیاز دارد.
دلیل دهم: چون بشریت به افراد فداکاری نیاز دارد که برای اصلاح جهانیان از شهادت نترسند. لذا می بینیم که مکرراً در قرآن داریم که چه بسیار از انبیاء که در راه اصلاح بشر کشته شدند.
بازماندن از یاری رساندن به ولی خدا
مسئله اساسی و عبرتآموز این است که:
اگر قبلاً انسان خودش را برای همراهی با ولیّ خدا آماده نکرده باشد، عقب خواهد ماند!
یک نمونة آن در واقعه ی کربلا طرماح بن عدی بود که در راه با چند نفر دیگر، به حضرت برخورد کردند (یکی دو منزل با کوفه بیشتر فاصله نداشت) حضرت پرسیدند:"أخبروني فهل لكم برسولي اليكم؟ از مردمى كه پشت سر گذاشتيد چه خبر” گزارشی داد که وضع کوفه خوب نیست، قلوب مردم با شما، اما شمشیرهایشان علیه شماست، ما که از کوفه بیرون میآمدیم، لشکر انبوهی برای جنگ با شما جمع شده بود که تاکنون لشکری به این عظمت و وسعت ندیده بودیم؛ از آن طرف، طرماح برای خانوادهاش آذوقه میبرد؛ لذا به حضرت عرض کرد: اجازه بدهید آذوقهها را برسانم و برگردم.
حضرت فرمودند: “فإن کنتَ فاعلاً فعجِّل”
«پس اگر خواستی (بیایی) بشتاب». (تاریخ طبری: 3: 308)
رفت، زود هم برگشت ولی وقتی به همین منزل رسید، خبر شهادت سیّدالشّهدا(علیه السلام) را شنید.
<< 1 ... 27 28 29 ...30 ...31 32 33 ...34 ...35 36 37 ... 328 >>