اخلاق در اخر زمان
در کتاب بحار الانوار امده است که حضرت رسول فرمودند برادران من قومی هستند که در اخر الزمان به خدا ومن ایمان می اورند در حالی که مراندیده اند خداوند عالم ایشانرا با نامهای انها و نامهای پدرانشان بمن شناسانیده پیش از انکه انها را از اصلاب پدارنشان و ارحام مادرانشان بیرون بیاورد هر اینه ایشان شدیدترند بر ثابت شدن بر دین خودشان از شدت و سختی کندن خار از درخت خاردار با دست در شب تاریک … این جماعت مانند چراغهایی هستند که در تاریکی روشنی می بخشند خدا انها را نجات می دهد از هرگونه فتنه تار و تاریک. در کتاب ملاحم ابن طاوس علیه الرحمه امده است: پرسیده شد از حضرت رسول الله (ص) چه وقت امر به معروف و نهی از منکر را ترک می کنند. فرمودند: زمانی که اشکار شود در میان شما انچه اشکار شده میان بنی اسرائیل. پرسیدند چیست انچه در میان ایشان اشکار شده فرمود مداهنه و سازش کردن اخیار و خوش کرداران شما با اغنیا و نافرمانان و معصیت و نافرمانی کردن علنی بدکاران شماو ان وقت که ملوک و روسا شما خردسالان ونوجوانان شما باشند و دانشمندان دین شما اراذل و فرومایگان شما باشند.
مرحوم دولابی نقل کردند که:
در همسايگي مرحوم شهيد مطهري خانم بيحجابي زندگي ميكرد كه يك باره چادري شده بود. خودش تعريف كرده بود كه ما اصلاً اهل ديانت نبوديم. يك بار به قصد تفريح با شوهرم به مشهد رفتيم و چند روزي كه آنجا بوديم در تفريحگاهها گذرانديم. روز آخر كه ميخواستيم به تهران برگرديم من از خيابان جلوي حرم مطهر امام رضا(ع) عبور ميكردم كه از خيابان نگاهم به ايوان حضرت افتاد. سلامي كردم و رد شدم. شب خواب ديدم كه حضرت رضا(ع) فرمودند: كسي كه دعاي يا من تحل به عقد المكاره(كه در مفاتيحالجنان و صحيفه سجاديه است) را بخواند ما دست او را ميگيريم. بعد از بيدار شدن از خواب آن دعا را خواندم و تمام زندگيم متحول شد و روح ديانت بر زندگي ما حاكم شد. ائمه(عليهمالسلام) حتي كوچكترين اظهار ارادت و محبتي را بيپاسخ نميگذارند. مصباح الهدی، ص283 و 284
آسیب های خانوادگی مردمان آخرالزمان از زبان پیامبر (ص)
از مهمترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانوادههاست.
از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانودهها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنهها و آفتهای فراگیر این دوران، در متن تمام خانههای شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:
از مهمترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانوادههاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانودهها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنهها و آفتهای فراگیر این دوران، در متن تمام خانههای شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:
“در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.۱ حرمت پدران و مادران سبک شمرده میشود.۲ فرزند به پدرش تهمت میزند، پدر و مادرش را نفرین میکند و از مرگ آنها مسرور میشود.۳ در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانوادهها بسیار خواهد شد.۴ در آن زمان، فتنه ها چونان پارههای شب تاریک، شما را فرا میگیرد و هیچ خانهای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمیماند؛ مگر اینکه فتنهها در آن داخل میشوند."۵
شهوتگرایی و لذّتجویی
عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج میگردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بیعفّتی و هواپرستی تبدیل میگردد: “همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه میشود، دیگر اهمیّت نمیدهند که آنچه میخورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!۶
زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.۷ آنان در فتنهها داخل، به شهوتها علاقهمند و با سرعت به سوی لذّتها روی میآورند.۸ خواهی دید که زنان با زنان ازدواج میکنند.۹ درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین میگردد.۱۰ آنان حرامهای الهی را حلال میشمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان میگردند.۱۱
بیغیرتی خانوادگی
مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی “قحط غیرت” میشوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند: “مرد از همسرش انحرافات جنسی را میبیند و اعتراضی نمیکند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست میآورد، میگیرد و میخورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فراگیرد، اعتراض نمیکند، به آنچه انجام میشود و در حقّش گفته میشود، گوش نمیدهد. پس چنین فردی دیّوث است(که بیگانگان را بر همسر خود وارد میکند)."۱۲
زنپرستی
یکی از آفات و ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، زنسالاری تا سر حدّ زنپرستی و قبله قرار دادن زنان است: “(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبلهاش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.۱۳ مرد از همسرش اطاعت میکند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی میکند.۱۴ در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار میکند، آنچه را که او نمیخواهد، انجام میدهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج میکند."۱۵
مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان
از دیگر ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانعتراشی برای علم آموزی دینی و گرایشهای الهی آنان است: “وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمیدهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان میکنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند."۱۶
آشناگریزی و همسایه آزاری
از آسیبهای خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایهآزاری به شیوههای گوناگون است: “هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند… .۱۷ همسایه به همسایهاش آزار و اذیّت میکند و کسی جلوگیری نمیکند.۱۸ و همسایه را میبینی که همسایهاش را از ترس زبانش اکرام و احترام میکند."۱۹
حرامخوری و آلودگیهای اقتصادی
در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود میرسد، خانوادهها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگیهای اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوهخواری و گرانفروشی غوطهور میگردند: “هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین میشود که گویی آن روز عمرش تباه شده است۲۰ و میبینی که زندگی مردم از کمفروشی و تقلّب تأمین میشود.۲۱ در آن زمان ربا شایع میشود، کارها با رشوه انجام مییابد، مقام و ارزش دین تنزّل مینماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا میکند."۲۲
پینوشتها:
٭ منبع: خانواده و تربیت مهدوی،ص ۳۹ الی ۴۵، آقاتهرانی و حیدری کاشانی.
۱. اصول کافی، ج۸، ص۴۱.
۲. همان.
۳. بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۵۹، باب ۲۵.
۴. إلزام الناصب، ص۱۸۲؛ منتخب الأثر، ص ۴۳۳..
۵. الملاحم و الفتن، ص ۳۸.
۶. اصول کافی، ج۸، ص۴۲.
۷. من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۰، ح۴۳۷۴.
۸. همان.
۹. وسائل الشّیعه، ج ۱۶، ص ۲۷۵، ح ۲۱۵۵۴.
۱۰. همان.
۱۱. همان.
۱۲. إلزام الناصب، ص۱۹۵.
۱۳. بشارالاسلام، ص ۱۳۲.
۱۴. إلزام الناصب، ص۱۸۱، یزدی حائری.
۱۵. اصول کافی، ج ۸، ص ۳۸.
۱۶. جامع الأخبار، ص ۱۰۶، فصل ۶۲.
۱۷. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۳.
۱۸. وسائل الشّیعه، ج ۱۶، ص ۲۷۵.
۱۹. اصول کافی، ج ۸، ص ۴۰.
۲۰. وسائل الشّیعه، ج ۱۶، ص ۲۷۹.
۲۱. اصول کافی، ج ۸، ص ۴۰.
۲۲. وسائل الشّیعه، ج ۱۵، ص ۳۴۸.
وقتی حسین جنس غمش فرق میکند
حتمازیارت حرمش فرق میکند
.
دارم یقین که نوکریش به زشاهی است
این شاه بی بدل کرمش فرق میکند
دارم مدام چشم امیدی به اصغرش
دستان کوچک پسرش فرق میکند
درلحظه های آخر عمرم خدا کند
آقا نظر کند، نظرش فرق میکند
گفته امام ضامن ما “فابک للحسین”
زیرا مصائب و المش فرق میکند
هرگز ندیده ایم حصیری شود کفن
این شاه بی کفن کفنش فرق میکند
شبهای جمعه فاطمه فریاد میزند
زخمی که خورد بر بدنش فرق میکند .
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
حقا که شعر محتشمش فرق میکند.
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود
بقیه در ادامه مطلب
3. اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
6. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
7. تربت، دفع بلا میکند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
8. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چین ها باز می شود.
9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.
10.با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
11.خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.
12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.
13. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دههی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله
14.دل های مؤمنین که به هم وصل میشود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است…شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند.”
15.هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند
<< 1 ... 26 27 28 ...29 ...30 31 32 ...33 ...34 35 36 ... 328 >>