امیر مومنان علی (ع)می فرماید :
منتظر فرج الهی باشید واز لطف الهی مایوس نشوید وبدانید که محبوب ترین کارها نزد خداوند ،انتظار فرج است

الغیبه ،نعمانی ،ص107


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 27 شهریور 1394نظر دهید »

آیا اگر از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، امام زمان(عج) به ما سر می‌زند؟

قطعا گناه کردن، مهم‌ترین علت محرومیت از عنایات امام زمان(عج) است، امام مهدی (عج) نیز در توقیع شریفشان به شیخ مفید می‌فرماید: «ما را از ایشان(شیعیان) چیزی محبوس نکرده است، مگر گناهان و خطاهایی که از ایشان به ما می‌رسد و ما آن را ناخوش می‌داریم و از ایشان نمی‌پسندیم».

آیت‌آلله بهجت نیز بیان فرموده‌اند: اگر بفرمایید چرا به آن حضرت دسترس نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستند؟ او به همین از ما راضی است؛ زیرا «اورع الناس من تورّع عن المحرمات»؛ پرهیزکارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد، ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.

بنابراین اگر ما از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، به مقامی می‌رسیم که غیبت و حضور برایمان فرقی ندارد، امام سجاد(ع) به ابوخالد کابلی می‌فرماید: «ای ابوخالد! به درستی که مردم زمان غیبت حضرت مهدی(عج) آنان که معتقد به امامت هستند و در انتظار ظهور او به سر می‌برند، با فضیلت‌ترین مردم همه زمان‌ها هستند؛ به دلیل اینکه خداوند متعالی عقل و فهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزد آنان به منزله ظهور و مشاهده گشته است».

از این رو، در حدیث دیگری امام جعفر صادق(ع) می‌فرماید: «هر کس دوست دارد که از یاران حضرت قائم(عج) شود؛ باید که منتظر باشد و در عین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو مشغول شود».

بنابراین اگر کسی ترک گناه کند و منتظر امامش باشد، از یاران واقعی حضرت به شمار می‌آید، آن‌گاه اگر بزرگترین توفیق الهی او را دریابد، غیبت و و ظهور حضرت برایش تفاوت نخواهد داشت.


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 27 شهریور 13942 نظر »

چرا افراد هنگام ملاقات امام را نمی‌شناسند؟

زیرا غیبت که به معنای ناشناس بودن حضرت است، اقتضا می‌کند که دیگران حضرت را نشناسند، پس نشناختن حضرت در چنین ملاقات‌هایی طبق قانون غیبت بوده و دلیل نمی‌خواهد؛ زیرا ایشان در حال غیبت‌اند و نباید غیبت و ناشناس بودن، به ظهور و شناسایی تبدیل شود.

در عین حال با اینکه در زمان غیبت به دلایلی که موجب غیبت شده، امام مهدی(عج) باید از دیده‌ها مخفی باشند، ممکن است کسانی که مشکل بزرگی دارند یا به مقامات معنوی عالی دست یافته‌اند، به محضر آن حضرت شرف‌یاب شوند.

البته این شرف‌یابی می‌تواند متفاوت باشد، برخی حضرت را می‌بینند ولی نمی‌شناسند؛ گروهی می‌بینند و می‌شناسند و حضرت هم با آنان سخن می‌گوید؛ برخی او را می‌بینند و می‌شناسند و اجازه می‌یابند که با ایشان سخن بگویند، این تفاوت‌ها به دلیل اختلاف درجات معنوی افراد است.

در هر حال دلیل اینکه افراد کمی هنگام ملاقات، آن حضرت را می‌شناسند، آن است که شایستگی دیدن همراه با شناخت، در افراد کمی وجود دارد.(ایت الله بهجت )


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 27 شهریور 1394نظر دهید »

درس‏هايي كه باید از ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) آموخت
به مناسبت اول ذوالحجه سالروز ازدواج «اميرالمؤمنين علي» و «صديقه كبری فاطمة الزهراء» عليهما السلام : خواستگاری آسمانی/ پیوند آسمانی/ مهریه آسمانی/ جهیزیه آسمانی/ درس‏های آسمانی/ خانه آسمانی/ یک سؤال…
خواستگاری آسمانی
تازه از نخلستان بازگشته بود اما احساس خستگي نمي‏كرد. لباس تميزي بر تن كرد، با ظاهري آراسته، محجوب و باوقار، با توكل بر خداوند، آهنگ رفتن به خانه بهترين خلق خدا را نمود‌.
اگرچه بارها كوچه‌هاي مدينه را با سرعت پشت سر گذاشته بود و به خانه پسرعمو رسيده بود اما اين بار، گام برداشتن به سوي خانه او بسيار سخت بود. انگار زمان به كندي مي‌گذشت و كوچه‌ها طولاني‌تر به نظر مي‌رسیدند‌.
خجالت نياز و اعلان راز، لحظه‌اي از وجودش جدا نمي‌شد که يكباره خود را كنار مسجد رسول‌الله و در مقابل خانه ام‌سلمه دید.
وارد شد و پس از لحظاتي سكوت، با خجالت خواسته خود را با پيامبر مطرح كرد‌.
مرد آسمانی لبخندی زد و گفت‌: «اي علي! قبل از تو مردان ديگري چنين خواسته‌اي داشته‌اند ولي هر گاه تقاضاي آنان را با فاطمه در ميان مي‌گذاشتم، در چهره او رضايتي نمي‏ديدم. اندکی صبر كن تا نزد او بروم و خواسته‌ات را با او در ميان گذارم».
پيامبر نزد دخترش رفت و درخواست علي را با او در ميان گذاشت‌. اين بار اما فاطمه چيزي نگفت و سكوت كرد و از خجالت چهره‌اش را برگرداند‌. رسول خدا برخاست و به سوی خواستگار خوشبخت رفت؛ در حالي كه با خود مي‌گفت: «ا‌لله اكبر! همانا سكوت فاطمه، نشانه رضايت اوست».
پیوند آسمانی
پیامبر رحمت (ص) علي را كنار فاطمه نشاند. آنگاه به درگاه الهی روی آورد و گفت‌: «خدايا! اينان محبوب‌ترين مردم نزد من هستند‌. پس آنان را دوست بدار و خير و بركت به فرزندان آنان عطا كن و آنان را از هر آسيبي حافظ باش، من آن‌ها را و فرزندانشان را از شر شيطان فريبكار به تو مي‌سپارم».
در همين حال فرشته‌اي از سوي خدا نازل شد و به رسول او گفت‌: «خداوندبر تو سلام مي‌فرستد و مي‌گويد من دخترت فاطمه را در آسمان‌ها به همسري علي درآوردم. تو نيز در زمين، او را به ازدواج علي درآور».
آنگاه علي، آرام و در سكوتي دلنشين، روح و جان خود را در اختيار باران محبت پيامبرش گذاشت و به همراه فاطمه، با گوش دل، كلمات گهربارش را ‌شنید و به خاطر ‌سپرد.
قلب مالامال از عشق، شور، زندگي و ايمانش را با اجازه پيامبر(ص) از آن لحظات معنوي و لذت‌بخش جدا مي‌كند و به سبكي ابر بهار، از كنار دوست خدا مي رود.
مهریه آسمانی
علي‌بن ابي‏طالب جوان بود و دستش از مال دنيا كوتاه. او مطابق معيارهاي عصر جاهلي، چيزي نداشت؛ اما سرتاسر وجودش مملو از ايمان و ارزش‌هاي اسلامي بود.
پيامبر(ص) رو به او كرد و پرسید‌: «چيزي داري كه مهريه همسرت قرار دهي»؟
علي (ع) پاسخ داد‌: «يا رسول‌ا‌لله! پدر و مادرم به قربانت! شما از وضع من اطلاع داريد؛ تمام ثروت من يك شمشير، يك زره و يك مرکب است».
نبي خدا (ص) فرمود‌: «درست است، شمشيرت به هنگام كارزار با دشمنان مورد نياز است ؛ با مرکبت نيز نخلستان‏ها را آب مي‏دهي و در مسافرت‌ها از آن استفاده مي‌كني؛ بنابراين تنها زره را مي‌تواني مهر همسرت بنمايي‌. برخيز و زره را بفروش‌».
جهیزیه آسمانی
علي زره را به 480 مثقال نقره فروخت و مبلغ آن را به رسول خدا (ص) تحويل داد. پیامبر(ص) با آن پول، جهيزيه عروس را فراهم آورد‌. فاطمه زهرا (س) از پدرش خواست مهریه او را شفاعت گناهكاران امت در قيامت قرار دهد، اين درخواست قبول شد و جبرئيل فرمان آن را از آسمان بر پيامبر نازل كرد‌.
چه عروسي با بركتي و چه زوج بهشتي‏اي كه زمين و آسمان ساليان سال است از عطر عقد آنان سرمست و سر خوش‌اند.
درس‏های آسمانی
اين وصلت فقط يك پيوند آسماني و الهي نبود بلكه درسي بزرگ براي پيروان اين دو نور الهي بود كه بياموزند چگونه آغاز كنند و چگونه بهشتي شوند.
درسهايي كه از پيوند بهشتيان مي توان آموخت:
1. کفو و همتا بودن
یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفو و همتا بودن دختر و پسر باهم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر امکان‌پذیر است.
برخی تصور می‌کنند کفویت تنها به شرائط ظاهری از قبیل مسائل نژادی و یا وضعیت مادی و رفاهی بستگی دارد. در صورتی که چنین نیست، بلکه همتایی و هم سوئی آرمان‌ها، خواست‌ها و تمایلات روحی و روانی افراد، میزان آگاهی‌های علمی و دینی و میزان تعهد عملی به مکتب و مذهب، و ارزش نهادن به ویژگی‌های اخلاقی و فرهنگی است.
اگر مسأله همتایی نبود، بدون تردید دختران زیبایی در مدینه بودند که از ازدواج با حضرت علی علیه‌السلام خرسند می‌شدند. اما او حتی از آنان خواستگاری هم نکرد و برای حضرت فاطمه(س) نیز خواستگاران فراوانی بودند امّا حضرت فاطمه (س) و پيامبر(ص) به این وصلت‌ها راضی نشدند تنها حضرت فاطمه (س) و روح والای او بود که زیبایی‌ها و شکوه معنوی حضرت علی‌علیه‌السلام را درک می‌کرد .
در این مورد پیامبر اکرم صلی‌ الله علیه وآله فرمودند: «اگر خدا علی را نمی‌‌آفرید برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت.»
2. شرط اول؛ رضایت دختر
پيامبر گرامي (ص) بدون رضایت دخترش حضرت فاطمه (س) به خواستگار پاسخ مثبت نداد؛ حتی اگر خواستگار، شهسوار عرب و باب مدینه‏ی علم باشد. و اینهمه، در زمانی که برای زنان و دختران ارزشی قائل نبوند و شأنی در نظر نمی‏گرفتند.
3. قناعت و ساده‏زيستي
در تهیه جهیزیه به ضروری‌ترین و ابتدائی‌ترین وسائل زندگی در آن عصر بسنده شد. از سیرت پیامبر اسلام ـ صلی‌ الله علیه و آله ـ می‌آموزیم که بایستی در الگوی مصرف تجدید نظر کنیم و در زندگی فناپذیر و زودگذر دنیا به حداقل ممکن قناعت ورزیم تا از گذرگاه پرهیاهوی زندگی، سبکبار بگذریم و تن به بردگی این و آن ندهیم.
مگر حضرت فاطمه (س) دختر پيامبر(ص) پيشواي بی‌نظیر مسلمانان نبود؟ مگر از نژاد بنی‌هاشم یعنی اصیل‌ترین و شریف‌ترین تیره‌های عرب به حساب نمی‌آمد؟ مگر مادرش حضرت خدیجه(س) ثروتمندترین زن عرب در عصر خویش نبود؟ مگر از همه جهات علمی فردی آگاه‏تر و اندیشمندتر از همگان نبود؟ مگر پیامبر گرامی اسلام ـ صلی ‌الله علیه‌ و آله ـ نمی‌توانست جهیزیه زیادی را همراه دخترش کند؟
پاسخ همه این سؤالات «مثبت» است اما منش و روش پیامبر عظیم ‌الشأن اسلام (ص) و خاندانش بر ساده‌ زیستی استوار است .
4. سلیقه، در عین سادگی
اکنون ببینیم علی بن ابی‏طالب(ع) شهسوار اسلام و محبوب‌ترین مردان و نزدیکترین آنان به خدا و رسول او (ص)چه داشت و چه تهیه کرد:
علی ‌اتاق خود را برای عروسی آماده کرد. بدین ترتیب که: ابتدا مقداری ماسه کف اطاق پهن کرد و چوبی هم تهیه نمود به دو طرف اتاق وصل کرد تا لباس‌های خود را روی آن بیندازد، و یک پوست گوسفند هم کف اتاق انداخت، و یک بالش نیز که داخلش را از لیف خرما پر کرده بودند در آنجا نهاد.
یعنی می‏توان ساده بود؛ ولی “با محبت” و “با عاطفه” و “با سلیقه” هم بود.
خانه آسمانی
امام خمینی(ره) در وصف خانه کوچک و محقّر ـ ولی آسمانی ـ این زوج آسمانی می‏فرماید:
ـ همين خانه كه تا اين حد ساده بود، از نظر بركات اجتماعي اعجاب‌آور بود. اين خانه كوچك فاطمه ـ سلام‌الله عليها ـ و اين افرادي كه در آن خانه تربيت شدند كه به حسب عدد، چهار، پنج نفر بودند بر حسب واقع، تمام قدرت حق تعالي را تجلي دادند، خدمت‏هايي كردند كه ما را و شما را و همه بشريت را به اعجاب آورده است.
ـ ما يك كوخ چهار، پنج نفري در صدر اسلام داشتيم و آن كوخ فاطمه زهرا است… لكن بركات اين چي است؟ اين كوخ‌نشينان در كوخ محقر، در ناحيه معنويات آن‌قدر در مرتبه بالا بودند كه دست ملكوتيها هم به آن نمي‌رسد و در جنبه‌هاي تربيتي آن قدر بوده است كه هرچه انسان مي‌بيند بركات در بلاد مسلمين هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اينها از بركت آنهاست.
ـ زني كه در حجره‌اي كوچك و محقر، انسان‏هايي تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوي افلاك و از عالم ملك تا آن سوي ملكوت اعلي مي‌درخشد.
منابع اصلی:
1. سلیمان بن ابراهیم قندوزی ؛ ینابیع المودة.
2. ابن شهر آشوب ؛ مناقب.
3. امام خمینی(ره) ؛ صحیفه امام.
4. محمد قاسم‌پور ؛ زندگانی فاطمه زهرا (ع) .
5. سید هاشم رسولی محلاتی ؛ زندگانی حضرت فاطمه (ع) و دختران آن ‌حضرت.
6. سید عبدالله حسینی دشتی ؛ شفیعه محشر یا مظلومه پیامبر .
7. فائزه آخوندي ؛ همپاي محمد.


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 27 شهریور 1394نظر دهید »

دستور العملى جامع:
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: دَخَلَ عَلَىَّ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ قَدْ إِفْتَرَشْتُ فِراشى لِلنَّوْمِ، فقالَ: یا فاطِمَةُ لا تَنامى إلاّ وَ قَدْ عَمِلْتِ أَرْبَعَةً:خَتَمْتِ القُرآنَ، وَ جَعَلْتِ الاَْنـْبِیاءَ شُفَعائَكِ، وَ أَرْضَیتِ الْمُؤْمِنینَ عَنْ نَفْسِكِ، وَ حَجَجْتِ وَ اعْتَمَرْتِ، قالَ هذا وَ أَخَذَ فِى الصَّلوةِ، فَصَبَرْتُ حَتّى أَتَمَّ صَلاتَهُ، قُلتُ: یا رَسُولَاللّهِ أَمَرْتَ بِأَرْبَعَة لا أَقْدِرُ عَلَیها فى هذَا الْحالِ! فَتَبَسَّمَ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ قال:إِذا قَرَأْتِ قُل هُوَ اللّهُ أَحَدٌ ثَلاثَ مَرّات فَكَأنَّكِ خَتَمْتِ القُرْآنَ، وَ إِذا صَلَّیتِ عَلَىَّ وَ عَلَى الاَْنـْبِیاءِ قَبْلى كُنّا شُفَعاءَكِ یوْمَ الْقِیمَةِ، وَ إِذا اسْتَغْفَرْتِ لِلْمُؤْمِنینَ رَضُوا كُلُّهُمْ عَنْكِ، وَ إِذا قُلْتِ: سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا إِلَهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أَكْبَرُ، فَقَدْ حَجَجْتِ وَ اعْتَمَرْتِ.
در وقتى كه بستر خواب را گسترده بودم، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بر من وارد شد، فرمود:اى فاطمه! نخواب مگر آن كه چهار كار را انجام دهى: قرآن را ختم كنى، و پیامبران را شفیعت گردانى، و مؤمنین را از خود راضى كنى، و حجّ و عمره اى را به جا آورى.
این را فرمود و شروع به خواندن نماز كرد، صبر كردم تا نمازش تمام شد، گفتم: یا رسول اللّه! به چهار چیز مرا امر فرمودى در حالى كه بر آنها قادر نیستم! آن حضرت تبسّمى كرد و فرمود:چون قل هو اللّه را سه بار بخوانى مثل این است كه قرآن را ختم كردهاى، و چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستى، شفاعت كنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود، و چون براى مؤمنین استغفار كنى، آنان همه از تو راضى خواهند شد، و چون بگویى: سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اكبرُ، حجّ و عمره اى را انجام دادهاى.


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 27 شهریور 1394نظر دهید »

1 ... 283 284 285 ...286 ... 288 ...290 ...291 292 293 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم