باور بکن این شهر جای زندگی نیست تا ناخدایانند جای بندگی نیست /این تیره‌دل‌ها از شقایق سر بریدند اینها برای آخرت ذلت خریدند /دیندارهای شهر ما در خواب رفتند اهل نماز و عشق بازی آب رفتند /دیگر کسی اهل دعا، اهل صفا نیست دیگر کسی به دنبال مردان خدا نیست /چشمی دگر از ترس داور غرق نم نیست بی دین و دنیا پیشگان در شهر کم نیست /هر رادمردی با غم و غصه قرین است هر اهل دل در شهر ما خانه‌نشین است /دیوارهای شهر مان را غم گرفته سجاده‌هامان در خانه‌هامان نم گرفته /آقا جان، دیگر کسی دلتنگه عصر جمعه‌ها نیست دیگر کسی در فکر و یاد کربلا نیست
قرآن شده بازیچه‌ی یک مشت نامرد اسباب دکان و ریای خلق بی‌درد /دنیا پر از شمر و یزید و عمرعاص است یک روز اینجا عرصه‌ی حکم و قصاص است /باید بیاید آنکه مرد آسمانهاست باید بیاید آنکه فوق کهکشانهاست /باید بیاید عدل را برپا نماید میزان حق را با خودش معنا نماید /وقتی بیاید شهر پر جوش و خروش است صوت کلامش گوئیا بانگ سروش است /من منتظر تا فصل هم عهدی بیاید با ذوالفقار حیدری مهدی بیاید.

 

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 16 مهر 1394نظر دهید »

آقا قسم به جان شما خوب می شوم /باور کن آخرش به خدا خوب می شوم /حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش /با یک نگاه لطف شما خوب می شوم /این روزها ز دست دل خویش شاکیم /قدری تحملم بنما خوب می شوم /من ننگ و عار حضرتتان تا به کی شوم /کی از دعای اهل بکا خوب می شوم /جمعی کبوتر حرم فاطمی شدند /من هم شبیه آن شهدا خوب می شوم /گر چه دلم ز دوری تان پر جراحت است /در چشمه سار ذکر و دعا خوب می شوم /من بدترین غلام حقیر ولایتم /ای بهترین امام بیا خوب می شوم /با این همه بدی به ظهور شما قسم /با یک نسیمِ کرب و بلا خوب می شوم.

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 16 مهر 1394نظر دهید »

- مصداق نفس مطمئنه
يا ايتها النفس المطمئنه * ارجعى الى ربك راضيه مرضيه * فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى ، اى نفس مقدس و آرام ، به سوى پروردگارت باز گرد كه همانا تو راضى و خشنودى از نعمت هايش و او از تو راضى است ، پس در صف بندگان خاص من درآى و به بهشتم وارد شو.
چه نفسى مطمئن تر، مقدس تر و آرام تر از نور چشم رسول خدا، حضرت سيد الشهداء عليه السلام كه با آن همه مصيبت هاى طاقت فرسا كه هر يك كافى است ، كوه مستحكمى را به لرزه در آورد، و با آن همه عزيزان و يارانش ‍ كه جلوى ديدگانش به شهادت رسيدند، با اين حال را وى مى گويد: هر چه روز عاشورا مصيبت بر حصرت بيشتر مى باريد، بر افروخته تر مى شد، زيرا به لقاى پروردگارش با اطمينان بيشترى ، نزديك مى شد.
آيات زيادى درباره حضرت سيدالشهداء عليه السلام تاءويل شده است ولى اين آيه را برگزيديم كه بارزترين مصداق نفس مطمئنه ، قطعا خود حسين بن على عليه السلام است .
امام صادق عليه السلام فرمود: سوره فجر را در نمازهاى واجب و مستحب خود بخوانيد: زيرا اين سوره امام حسين عليه السلام است و به آن دل ببنديد. خدا شما را رحمت كند و بيامرزد.
ابو اسامه كه در مجلس حاضر بود، پرسيد: چرا اين سوره مخصوص امام حسين عليه السلام است ؟
امام فرمود: آيا نمى شنوى سخن حق را كه مى فرمايد: اى نفس ‍ مطمئن …،
مقصود اما حسين عليه السلام است ، زيرا اوست كه نفس مطمئن است و از خدا راضى و خدا از او راضى است و اصحاب او از آل محمد از خداوند روز قيامت راضى هستند و او از آنان راضى است . اين سوره درباره امام حسين عليه السلام و شيعيانش و شيعه آل محمد خصوصا وارد شده است كه هر كه بر آن سوره مداومت كند، همراه با امام حسين عليه السلام و درجه اش در بهشت است و همانا خداوند غالب و حكيم است .
راستى ما همانگونه كه روز زيارت حضرت ، آرزو مى كنيم كه اى كاش در روز عاشورا، كربلا بوديم و با آن حضرت و در ركابش كشته مى شد، امروز در عمل و گفتار و كردار خود از او پيروى كنيم و تا اندازه اى نه چون حسين عليه السلام كه در توان هيچ كس نيست ايثار داشته باشيم و در كارهاى خود، خدا را مد نظر قرار دهيم ، اميد است كه اين آيه شريفه ، شامل حال ما نيز شود و رضايت خدا را كسب كنيم كه همانا رضوان من الله اكبر اين رضايت است كه از هر نعمتى در بهشت جاويدان برتر و مهم تر است .
البته آن ايثار و فداكارى كه روز عاشورا از حسين بن على عليه السلام و خويشان و يارانش ديده شد، در تاريخ نه سابقه داشته و نه پس از آن ديده مى شود، و آن آزمايش و امتحانى كه حسين عليه السلام در آن سربلند و پيروز در آمد، براى احدى متصور و ميسور نيست ولى به هر حال بايد، چنانچه آرزو كنيم ، از آن حضرت پيروى نماييم و تا حد امكان ، براى تحقق اهداف و آرمان هاى والايش جان نثارى و فداكارى كنيم ، همانطور كه در دوران جنگ تحميلى ، شهدا درس ايثار و از خود گذشتگى را از آقا امام حسين عليه السلام آموختند. و به مقام والا رسيدند.
اميدواريم كه فاتحان جنگ اين روحيه شهادت طلبى را از دست ندهند، و الان در كنار مقام معظم رهبرى و در آينده براى انتقام زير پرچم حضرت مهدى موعود (عج ) باشيم .


موضوعات: بدون موضوع
   چهارشنبه 15 مهر 13941 نظر »

آيه مباهله
از جمله آياتى كه به اتفاق مسلمين در مورد پيغمبر، على ، فاطمه ، حسن و حسين عليه السلام نازل شده آيه 61 آل عمران است فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله على الكاذبين . اين آيه يكى از دلايل بسيار قوى و صريح براى رسالت پيغمبر اكرم است ، زيرا پيشنهاد مباهله از طرف آن حضرت بود و اگر آن حضرت به دعوت خود مؤ من نبود اين دعوت يك انتحار واقعى و اظهار نقطه ضعف و سند بطلان رسالتش به شمار مى رفت .
بر همين اساس واقع امر از دو حال بيرون نبود، يا نفرين نصارى نجران در حق آن جناب مستجاب مى شد و يا آنكه نفرين نصارا و هم پيغمبر صلى الله عليه و آله هر دو عاطل و بى ثمر مى گشت . در هر دو صورت بطلان ادعاى آن حضرت آشكار و مسلم بود و هيچ خردمندى كه به دروغ مدعى نبوت باشد چنين پيشنهادى نخواهد كرد، مگر اينكه دعوت و ادعاى او بر حق بوده و به استجابت دعاى خود و هلاك دشمن اطمينان داشته باشد.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله با كمال شجاعت و صراحت پيشنهاد مباهله نمود و اين دليل نبوت است ؛از طرفى شركت دادن على ، فاطمه ، حسن و حسين عليه السلام در مباهله كه حتما به امر و دستور خدا بوده نيز دليل بر اين است كه اين چهار نفرى كه با پيغمبر حضور يافتند شايسته ترين و گرامى ترين خلق و در پيشگاه احديث و پيامبر از همه عزيزتر و محترم تر و گرامى تر هستند.
در حقيقت آيه مباهله اعلان جلالت مقام و تقرب خاص آنها به خداوند متعال است .
بنابراين شركت حسين عليه السلام در چنين مراسم با اهميت تاريخى و قرآنى همچنين همراهى وى با پيغمبر صلى الله عليه و آله در ميان آن همه مسلمان كه در آن روزگار وجود داشتند - از صغير و كبير، مرد و زن ، صالح و اخيار صحابه از قبيل سلمان و ابى ذر - فضيلتى بزرگ و مقامى است بسيار ارجمند.
و جريان مباهله بين ياران پيامبر از چنان اهميت والائى برخوردار بود كه سعد بن ابى وقاص آن را به رخ معاويه كشيد، و هنگامى كه معاويه گفت : چرا على را سب نمى كنى ؟ گفت : به علت سه چيز و آيه مباهله را يكى از آنها بيان كرد و گفت كه پيامبر پس از نزول آيه مباهله تنها از فاطمه و حسن و حسين و على دعوت كرد و سپس فرمود الهم هولاء اهلى خدايا! اينها خاصان و اهل بيت من هستند.


موضوعات: بدون موضوع
   چهارشنبه 15 مهر 1394نظر دهید »

عادت به دروغ فقر مى آورد
قال على عليه السلام اعتياد الكذب يورث الفقر. عادت به دروغ و دروغ گوئى سبب فقر و پريشانى است . در مذمت و بيمارى دروغ حضرت على عليه السلام مى فرمايد: عله الكذب اقبح عله . بيمارى دروغ قبيح ترين بيمارى است . در يك بيانيه حضرت امير عليه السلام ما را از برادرى و مواخاه با كذاب بر حذر مى دارد و مى فرمايد: للرجل المسلم ان يجتنب مواخاه الكذاب . بر مرد مسلمان لازم است كه از رفاقت و برادرى با دروغگويان اجتناب كند. از امام باقر عليه السلام مى خوانيم كه فرمود: الكذب هو خراب الايمان . دروغ بنيان و اساس ايمان را خراب مى كند. و امام موسى كاظم عليه السلام مى فرمايد، ان العاقل لا يكذب و ان كان فيه هواه . شخص خردمند دروغ نمى گويد اگر چه بوسيله دروغ به خواهشهاى نفسانى خود برسد يعنى اگر براى دروغ فوائدى هم باشد هرگز عاقل و خردمند دچار آن نمى گردد.


موضوعات: بدون موضوع
   چهارشنبه 15 مهر 13941 نظر »

1 ... 256 257 258 ...259 ... 261 ...263 ...264 265 266 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم