در سيره ابـرار و نيكان آمـده است كه آنان حق آن مقام والا را مى شناختنـد و در سايه ايـن شناخت در مقام عمل حق او را گـرامـى مـى داشتنـد. بزرگان از رهگذر ايـن احتـرامات بزرگـى يافته انـد:آيت الله العظمى اراكى:
يكى از ملازمان ايشان نقل نموده كه برنامه معظم له ايـن بـود كه هر روز بالاى بام مـى رفتند و به حالت ايستاده به خـوانـدن زيارت عاشورا مـى پرداختند و صد لعن و صـد صلـوات كه در زيارت عاشـورا وارد شده است مقيد بـودند بطـور كامل قرائت كنند و ايـن برنامه ايشان به هميـن نحـو يعنى بالاى بام و رو به قبله حتى در روزهاى برفى و سرد هم بدون كـم و كاست ادامه داشت تا موقعى كه توانايى جسمى داشتند.
شيخ مرتضى نواده شيخ انصارى:
در شرح حال ايشان آورده اند كه از جمله عادات او خـوانـدن زيارت عاشورا بـوده كه در هر روز دو بار, صبح و عصر آن را مى خـواندند و بر آن بسيار مواظب بـودند, بعد از وفاتـش كسى او را در خـواب ديد و از او احوالش را پرسيد.
در جـواب سه مـرتبه فـرمـود: عاشـورا, عاشـورا, عاشــورا.
آيت الله ميـرزا ابـوالقـاسـم محمـدى گلپـايگـانى:
فـرزند ايشان در شـرح احـوال ايشان نقل نمـودنـد كه وى در تمام زندگى پشت بام مى رفتند و حضرت امام حسيـن(ع) را زيارت مى نمودند و گاهى در حالـى كه برف زيادى روى پشت بام بـود, ايشان مى رفت و حضرت را زيارت مى نمود و جالب آن كه نام همه فرزندان ذكور خويـش را حسين گذاشت.
آيت الله سيـد زيـن الـديـن طبـاطبـايــى:
روزى ايشـان از وصف كـربلا و روز عاشـورا بـراى دوستـان تعريف مـى كـردنـد و همچنيـن در اهميت زيـارت عاشـورا گفتند:
شبـى در حجـره مشغول زيارت عاشـورا بـودم,درسجـده شكر زيارت حالـم منقلب شـدو كـربلا با آن صحنه هاى روز عاشـوراو امام حسيـن(ع) را ديدم و غش كردم.
آقا نجفى قوچانى:
ايشان در ضمـن خاطرات خـود مـى گـويد: روزى بنا گذاشتـم چهل روز زيارت عاشورا روى بام مسجد شاه (اصفهان) بخـوانـم و سه حاجت در نظر داشتـم, يكى قرض پدرم ادا شـود و يكـى مغفرت و ديگرى علمـم زياد شـود و درجه اجتهاد, پيـش از ظهر شـروع كـردم و هنـوز ظهر نشده تمام مى شـد, از اول تا به آخر دو ساعت طـول مـى كشيـد, چهل روز تمام شد. يك ماه نگذشت كه پدرم نوشته بـود كه قرض مرا موسى بـن جعفر(ع) ادا كرده, مـن به او نـوشتـم بلكه سيـدالشهداء ادا كرد. (وكلهم نور واحد) چـون قـوى دل شده در ماه محرم و صفر جهت مطلبـى كه در نظرم اهـم مطالب بـود, چهل روز زيارت عاشـورا روى بام مسجد خـواندم, با اهتمام تمام و كمال احتياط, به ايـن معنى كه در آن دو سـاعت همه را رو به قبله, سـر پـا در مقابل آفتـاب ايستاده بودم تا تمام مى شد.
چهل روز ختـم مـا تمـام شـد, بعد از آن خـوابـى ديــدم كه مطلب برآورده شده است.
زیارت عاشورا :
در سال 61 هجرى تلخ تريـن فاجعه تاريخ انسانـى به وقـوع پيـوست, روز عاشـورا بـود كه بهتريـن خلق به همـراه بهتـريـن نزديكان و بهترين اصحاب و بهتـرين مسلمانان در سرزمينـى كه به واسطه ايـن بهتـرينها, بهتـريـن شـد, شـربت شهادت را در عطـش وصــال دوست, سركشيدند.
اما در مقابل اين بهترينها, بدتريـن هايى نيز وجود داشت. اول آن كه كسانـى حضـرت امام حسيـن(ع) و يارانـش را به شهادت رساندنـد بدترين مردم بـودند. دوم آنكه بدتريـن ظلمها را بر آن حضرت روا داشتند به گونه اى كه به نحـوى دلخراش و جانسوز امام حسيـن(ع) و يارانش را به شهادت رساندند. بديـن گونه بود كه عاشورا جاودانه شد و خـداوند اجر ايـن همه جانفشانـى و مظلـوميت را چه زيبا در ايـن دنيا به آن حضـرت عطـا نمـود, چنـان كه به امـام حسيـن(ع) كرامات بسيار بخشيد و در محبت و زيارت و تربت آن بزرگـوار فارغ از عطاى اخروى, كرامت دنيوى بخشيد. در ترنـم باران معرفت چنيـن رسيده است:
امام صادق(ع) فرمود: (مـن زارالحسيـن فى يوم عاشـورا و جبت اله الجنه) كسـى كه در روز عاشـورا امام حسيـن(ع) را زيارت كنـد بهشت بر او واجب مى شود.
و امام رضـا(ع) فـرمـود: (فان البكاء عليه (الحسيـن) يحط ذنـوب العظام) همانا گـريستـن بـر امـام حسيـن(ع) گنـاهان بزرگ را نابود مى كند.
و امام صـادق(ع) فـرمـود: (مـن زار قبـر اءبـى عبـدالله(ع) يـوم عاشـورا, عارفا بحقه كان كمـن زار الله تعالى فى عرشه) كسـى كه روز عاشورا قبر امام حسيـن(ع) را زيارت نمايد در حالى كه حق او را بشناسـد همانند آن است كه خـداى را در عرش او زيارت كرده است.
قلب مسلمان از غش سه چيز منزه است:
قال نبى اكرم عليه السلام فرمود: ثلاث لا يغل عليهن قلب امرء مسلم ، اخلاص العمل لله و النصيحه لائمه المسلمين و اللزوم لجماعتهم در ضمن خطبه و سخنرانى در مسجد خفيف ، پيامبر فرمودند: سه چيز است كه قلب شخص مسلمان بايد نسبت به آن منزه از غش و چقدر كينه باشد اول آنكه اعمال دينى را با خلوص نيت و عارى از هر شائبه اى انجام دهد. دوم آنكه نسبت به پيشوايان دين و ائمه مسلمين پندپذير باشد و مودت و محبت خالصانه نسبت به آنها داشته باشد. سوم آنكه از جمعيت مسلمين جدا نشود و وحدتشان را حفظ كنند و موجبات تفرق و پراكندگى را فراهم نياورند.اخلاق اسلامى ايجاب مى كند كه مسلمان بايد داراى چنين خصوصيات سالم و شايسته باشد.
اخلاق غش و تقلب
تقلب و گول زدن مردم مسلمان از بدترين اخلاق و شيوه زشت زندگى است و تمام معاملاتى كه بر اين اساس انجام مى گيرد از نظر فقه و احكام اسلامى محكوم به بطلان و اصل معامله نيز حرام و نامشروع مى باشد.
كسى كه با مسلمانان غش و حيله كند مسلمان نيست
قال رسول الله عليه السلام : لرجل يبيع التمر فقال يا فلان اما علمت انه ليس من المسلمين من غشهمرسول اكرم عليه السلام به مردى كه خرما مرغوب در روى خرماى نامرغوب چيده بود تا مشترى را جلب كند ولى موقع توزيع و تحويل از قسم نامرغوب به مشترى مى داد. فرمود: فلانى آيا نمى دانى مسلمان نيست كسى كه در معامله با آنان خيانت نمايد و تقلب كند. اين كارها در زمان ما بسيار رخ مى دهد كه صاحبان حرف و مشاغل اجناس خويش را از بهترين جلوه مى دهند وقت تحويل بدترين را ميريزد و جاى هيچگونه اعتراض هم براى مشترى باقى نمى گذارد و اين نيز غش در معامله و نظير خرما فروش زمان پيامبر عليه السلام است . پيامبر عليه السلام فرمود: لا يحل لا حد يبيح شيا الا بين ما فيه و لا يحل لمن علم ذالك الا بينه حلال نيست براى كسى كه چيزى را بفروشد مگر آنكه نقائص موجود را به مشترى بيان كند. به دو روايت در غش با مسلمين توجه فرمائيد:
غش و تقلب با مسلمان يهودى محشور مى گردد
قال النبى عليه السلام من غش مسلما فى شراء او بيع فليس منا و يحشر يوم القيامه مع اليهود لادهم اغش الخلق للمسلمين كسى كه با مسلمانى در خريد يا يا فروش خيانت نمايد و تقلب كند از ما نيست و در قيامت با يهوديان محشور مى گردد، زيرا يهوديها نسبت به مسلمانان خائن ترين و متقلب ترين مردم هستند. و پيامبر اكرم عليه السلام فرمود: نهى عن سوب اللبن بالماء اذا اريد به البيع لانه يكون غشا شير را وقتى براى فروش عرضه مى كنيد با آب مخلوط ننمائيد زيرا اين كار غش در معامله و حرام است . پيامبر خدعه و كلاه سر كسى گذاشتن را چنين محكوم كرده و مى فرمايد: من غشنا فليس منا، المكر و الخداع فى النار.هر كس با ما يعنى با ملت اسلام نادرستى و كلاهبردارى كند از ما نيست يعنى مسلمان نيست مكر و خدعه مكار و خدعه كار در جهنم است . كه در جاى ديگر فرمود: المكر و الخديعه و الخيانه فى النار. مكر و فريب كارى و خيانت (مكر كننده و فريب دهنده و خيانت كننده ) در جهنمند. بنابراين مسلمانان از وقاهت و زشتى اين اوصاف بپرهيزند كه ثمره اين اعمال آتش جهنم است ، و فوائدى جز آتش ندارد.
مذاکره با آمریکا یعنی نفوذ
مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر مضرات بی شماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد.مقام معظم رهبری: وقتی صحبت مذاکره میشود، میگویند آقا شما چرا با مذاکرهی با آمریکا مخالفت میکنید؟ خب امیرالمؤمنین هم مذاکره کرد با فلانکس، امام حسین هم مذاکره [کرد]. خب اینها نشاندهندهی سهلاندیشی است، نشاندهندهی نرسیدن به عمق مسئله است. اینجور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و سادهاندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید. اوّلاً امیرالمؤمنین که با زبیر یا امام حسین که با ابنسعد حرف میزند، او را نصیحت میکند؛ بحث مذاکرهی به معنای امروزی نیست؛ مذاکرهی امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر…
<< 1 ... 251 252 253 ...254 ...255 256 257 ...258 ...259 260 261 ... 328 >>