عجب و خودپسندى در راءس همه حماقت ها است
حضرت على عليه السلام در مذمت عجب فرمود: العجب راءس الحماقه ، خود خواهى و تكبر و خودبزرگ بينى اساس همه حماقت ها و نادانى است . انسان كه اندك پول و مال يا علم و كمال و يا مقام و جاه او را به خودخواهى و خودپسندى و تكبر وا مى دارد نمى فهمد كه اين همه چيزها نمى تواند موقعيت او را براى هميشه تثبيت نمايد بلكه موقتى و چند صباحى بيش با او نمى باشد، بنابراين دنيا چه جايگاهى براى تكبر دارد؟ متكبرين با جباران محشور مى گردند
عن النبى عليه السلام : اجتنبو الكبر فان العبد لا يزال يتكبر حتى يقول الله عزوجل اكتبو عبدى هذا فى الجباران .از كبر و خودبزرگ بينى اجتناب كنيد كه بنده ممكن است آنچنان مغرور به خودبينى و خود برزگ بينى تا كار بجائى برسد كه خداوند مى فرمايد نام اين بنده متكبر را در صف جباران و در گروه ستمگران و زورگويان بنويسيد از عبارت پيدا است كه اگر اين بنده با همان نخوت و خودبينى از دنيا رفت و در قيامت خطاب به ملائكه مى شود كه او را در صف جباران قرار دهند. امام على عليه السلام متكبر را ذليل معرفى مى كند و مى فرمايد: من يتكبر للناس ذل . هر كس به مردم تكبر كند و خود را بزرگتر از مردم ببيند و در بين مردم ذليل و خوار مى گردد. درباره عجب و برترى جوئى نسبت به عبادت و حسنات خاتم الانبياء مى فرمايد: ليس عبد يعجب بالحسنات الا هلك . هيچ بنده اى نيست كه از حسنات و اعمال نيك خود عجب پيدا كند مگر اينكه هلاك مى شود. يعنى معنويت و شخصيت او نابود مى گردد.
سه چيز كمرشكن است
عن الباقر عليه السلام : ثلاث قاصمات الظهر رجل استكثر عمله و نسى ذنوبه و اعجب برايه . امام باقر عليه السلام فرمود: سه چيز است كه كمر انسان را مى شكند: اول - عمل و كردار خود را بزرگ و زياد شمردن ، دوم - گناه خويش را فراموش كردن ، سوم - از راءى و نظريات خويش خوشش آمده كسيكه راءى و عمل خويش را بزرگ بشمارد و به آن افتخار مى كند بسيار زشت و قبيح است .
اخلاق عجب و خودستائى:
عجب و خود بينى از اوصاف بسيار انسانى است اين اخلاق مذموم در انسان ايجاد رعب و وحشت نموده و آدمى را گرفتار غربت و تنهائى مى كند، هيچكس حاضر نيست او را دريابد. انسان عاقل سزاوار است به هيچ يك از امتعه و اموال و دارائى مادى و معنوى تكبر و خودستائى به خود راه نداد و همواره آزاد و راحت زندگى مى نمايد.
گناه رنج آور بهتر از اعمال نيك عحب آور است
گناه غرور و عجب خود بزرگ بينى گناه بزرگى است . عن على عليه السلام : سيئه تسوك خير عندالله من حسنه تعجبك . گناهى كه ترا آزار دهد و مايه رنج و ناراحتى درونيت گردد در پيشگاه الهى بهتر از كار خوبى است كه باعث غرورت شود و ترا به عجب وا دارد. خودبين و خود بزرگ بين و گمان مى كند كه هر چه مى گويد و هر عمل كه مى كند دور از خطا و بر وفق مراد است و اين خود دلالت دارد كه عقلش ناتوان گرديده و فروغ خردش به ضعف و سستى گرائيده است .
شناخت کلامی زیارت عاشورا:
دومین مرتبه شناخت امام در زیارت عاشورا، شناخت کلامی است که بخشهایی از زیارت عاشورا عهدهدار این مطلب است:
«لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَ أَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمْ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فِیها»
«خدا لعنت کند آن کسانی را که شما را از حق مسلمتان (مقام امامت) بازداشتند و از آن جایگاهی که خداوند برایتان از ازل مقدر و مقرر فرموده بود منع کردند.»
زیرا مسأله امامت چیزی نبود که خداوند متعال و رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از آن غفلت داشته باشند بلکه در منظومه معرفت دینی امامت به عنوان متمم و مکمّل رسالت مطرح است، همان طور که رسالت متمم خلقت میباشد.
طرح جانشینی بلافصل حضرت علی علیهالسلام در روز غدیر که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آن را ابلاغ کرد با نزول آیه «اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ» جامه عمل پوشید، و آن روز بود که دین کامل شد و حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از آغازین روزهای رسالت، برای این روز سرنوشتساز و حیاتی زمینه سازی میفرمود.
همان طور که طبق دلیلهای فراوان عقلی و نقلی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم باید معصوم باشد، امام هم باید معصوم باشد و چون عصمت که شرط امامت است، حقیقتی ملکوتی و باطنی، و فراتر از فهم توده مردم است و مثل سایر صفات ظاهری، واضح و آشکار نیست تا مردم بتوانند واجدانِ آن شرایط و صفات را انتخاب کنند، لازم است از طرف خداوند یا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا ائمه ومعصومان قبلی افرادی که واجد این صلاحیت هستند معرفی شوند تا در بزرگترین مطلب بعد از نبوت، یعنی مسأله امامت مردم به خطا نروند که این کار هم انجام شده است.
(رتّبکم اللّه فیها)؛ از بین احادیث فراوانی که بر این مطلب دلالت میکنند به یک حدیث از امام هشتم علیهالسلام بسنده میکنیم:
«اِنَّ الإِمامَةَ اَجَلُّ قَدْراً وَ اَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلی مَکاناً وَ اَمْنَعُ جانِباً وَ اَبْعَدُ غَوراً مِنْ أَنْ یَنالَها النّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ یَنالُوها بِآرائِهِمْ أَوْ یُقیمُوا بِاخْتِیارِهِمْ … .»
«مقام امامت برتر و والاتر و بالاتر از آن است که انسانهای عادی بتوانند به جوانب وعمق آن پی ببرند، امامت بزرگتر از آن است که با رأیگیری بتوان به آن رسید، امامت مهمتر از آن است که مردم به اختیار خود امامی تعیین کنند، امام، معصوم است. امام یگانه روزگارش است، امام کسی است که خدایش او را برگزیده است، کجا عقل بشری قادر است آن را تشخیص بدهد؟ …»
طبق روایات فراوان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نام مقدس یکایک ائمه علیهمالسلام از حضرت علی علیهالسلام تا امام زمان علیهالسلام را مشخص فرموده و هر یک از ائمه علیهمالسلام درباره امامت امام بعدی تصریح کردهاند. از انبوه این دست روایات به بیان یک روایت اکتفا میکنیم:
«جابر بن عبداللّه انصاری میگوید: وقتی آیه شریفه «أطیعُوا اللّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِیِ الاْءَمْرِ مِنْکُمْ») نازل شد، پرسیدم یا رسول اللّه! خدا و رسولش را شناختیم، اولیالامر که خداوند اطاعت آنها را قرین اطاعت شما قرار داده است چه کسانی هستند؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ای جابر! آنان جانشینان من هستند، آنان اماممان بعد از من هستند که اول آنان علی بن ابیطالب است، پس از او حسن، پس از او حسین، بعد از او علی بن الحسین، بعد محمد بن علی که لقباش در تورات باقر است. تو او را درک میکنی، سلام مرا به او برسان، بعد از او صادق، جعفر بن محمد، پس از او موسی بن جعفر، بعد از او علی بن موسی، پس از او محمد بن علی، بعد از او علی بن محمد، پس از او حسن بن علی، بعد از او کسی که نام او به نام من محمد و کنیهاش کنیه من ابوالقاسم، حجتاللّه در زمین و بقیةاللّه در بین بندگانش و فرزند حسن بن علی است … .»
شناخت شناسنامه ای زیارت عاشورا:
اولین مرتبه شناخت امام و امامت در زیارت عاشورا شناخت شناسنامهای است. در جملههای آغازین زیارتنامه آمده است:
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاَبْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ ابْنَ سَیِّد الْوَصِییّنَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمین.»
«درود بر تو ای ابا عبدالله! درود بر تو ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ، درود بر تو ای فرزند امیرمؤمنان! وصی بر حق رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، درود بر تو ای فرزند بزرگترین زنان عالم، فاطمه زهرا علیهاالسلام .»
این مرحله از شناخت در عین این که خوب و از جهل بهتر است، اما کارساز نمیباشد؛ چه این که همه کسانی که در روز عاشورا در مقابل آقا ابی عبداللّه علیهالسلام شمشیر به دست گرفته و با آن حضرت میجنگیدند این مقدار از شناخت را داشتند، اما برای خوشآمد یزید یا ترس از حکومت، فرزند پیامبرشان را به بیرحمانهترین صورت به شهادت رساندند.
سید ابن طاووس قدسسره نوشته است:
«وقتی حضرت سیدالشهدا در گودی قتلگاه افتاده بود، سنان بن انس ـ لعنة الله علیه ـ پیاده شد و نزد آن حضرت آمد و شمشیرش را بر حلقوم شریف ابی عبداللّه علیهالسلام زد و میگفت: واللّه من که سر تو را از بدن جدا میکنم، میدانم که تو پسر پیغمبری و از همه مردم از جهت پدر و مادر بهتری، پس سر مقدسّش را برید.»
<< 1 ... 250 251 252 ...253 ...254 255 256 ...257 ...258 259 260 ... 328 >>