افراط در ملامت موجب اشتعال عناد و لجاجت است  /عن على عليه السلام : الافراط فى الملامة تشبت نيران اللجاج .  :زياده روى و افراط در ملامت و سرزنش ، آتش و عناد و لجاجت را مشتعل مى نمايد.انسان متعهد، و مؤ من بكوشد، و اين بيمارى مهلك را بجان و به درون قلب خود راه ندهد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 23 مهر 1394نظر دهید »

راز خود را كتمان كنيد تا محسود ديگران واقع نشويد
عن على عليه السلام : استعينوا على حوائجكم بالكتمان فان كل ذى نعمة محسود.
براى تهيه و تاءمين نيازهاى زندگى خود از كتمان و پنهان عمل كردن كمك بگيريد، و كارى كه مى خواهيد انجام دهيد يا انجام داده ايد قبلا به كسى اعلام و ابلاغ نكنيد مگر از راه مشورت و كسب راهنمائى باشد زيرا هر صاحب نعمتى مورد حسد دگران است .


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 23 مهر 1394نظر دهید »

تمجيد بيش از لياقت تملق ، و كمتر از آن حسادت است .
عن على عليه السلام : باكثر من الاستحقاق ملق ، و التقصير عن الاستحقاق عى او حسد .
ثنا و تمجيد بيش از حد لياقت ، تملق و چاپلوسى است ، و كمتر از آنچه سزاوار است يا ناشى از عجز است يا منشاء روانى آن بيمارى حسد است .
هر گاه شخص بيش را بيش از آنچه لياقت و صلاحيتش اقتضاء مى كند تعريف و تمجيدنمايى ، او را تملق كرده اى .
و هر گاه كمتر از حد صلاحيت و لياقتش تعريف و توصيف كنى ، نسبت به او حسادت ورزيده اى . پس حق هر كس را به قدر لياقت و صلاحيتش ادا كنيد


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 23 مهر 1394نظر دهید »

از بيمارى حسد و عواقب آن بپرهيزيد.
امام على عليه السلام فرمود: الحسد يفنى الجسد. :بيمارى حسد بدن را به فنا و نيستى محكوم مى كند.
روايت است كه :العجب لغفلة الحساد سلامة الاجساد. :شگفتا از حسودان كه از سلامت بدن خود غافل اند. و على عليه السلام فرمود: الحسود دائم السقم . :حسود دائما بيمار است .
ايضا فرمود: الحسود عليل ابدا./حسود هميشه عليل و بيمار است .
بيمارى حسد، بيمارى جسم نيست كه با داروهاى موجود شفاپذير باشد، بيمارى روح و روان است . لكن واكنش و آثار بيمارى هايش به جسد و بدن برمى گردد، حسود بايد خود را با انديشيدن به اينكه چرا نسبت به ديگران بدبين است و كينه توزى مى كند و چه نفعى مى تواند ببرد خود را معالجه و درمان نمايد، و داروى شفابخش بيماريهاى روحى را در كتاب هاى اخلاقى بجوئيد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 23 مهر 1394نظر دهید »

ترسم که بیایی من آن روز نباشم
یا صاحب الرمان…
گم کرده ام نشان حرم رهنما کجاست
جا مانده ام ز قافله ها آشنا کجاست /پهن است دامن من مسکین و این امید /تا عابر قدیمی این جاده ها کجاست /تا سایه های یاسِ دلم رنگ غم گرفت /آن آفتاب روشن ماتم زدا کجاست /کشتی شکسته ایم به دریای انتظار /ساحل کجا، راه کجا، ناخدا کجاست /گفتم بیا که منتظرم با کنایه گفت /یاری که نیست قلب و زبانش جدا، کجاست /از راه، طالب دم مظلوم کی رسد /آخر یگانه منتقم کربلا کجاست..

 


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 23 مهر 1394نظر دهید »

1 ... 245 246 247 ...248 ... 250 ...252 ...253 254 255 ... 328

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو