در متون حدیثی و روایی ما زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده چه چایگاهی دارد؟ آیا اساسا به این مطلب اشاره ای شده است؟
بله روایات متعددی در این زمینه وجود دارد؛ علامه مجلسی در جلد 97 بحارالانوار آن را به صورت دقیق بیان کرده است. به طور مثال از حسین بن ثُوَیْر نقل شده که امام صادق(ع)فرمود: “به درستی که هر کسی از خانهاش به قصد زیارت قبر حسین بن علی خارج شود، اگر پیاده باشد، با هر قدمی، حسنهای برایش نوشته شده و گناهی از او پاک میشود.”
همچنین بشیر دَهّان میگوید: “در پایان یک گفت وگوی طولانی که با امام صادق(ع) داشتم، ایشان به من فرمود: وَيْحَكَ يَا بَشِيرُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَتَاهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ وَ اغْتَسَلَ فِي الْفُرَاتِ كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ مَبْرُورَاتٌ مُتَقَبَّلَاتٌ وَ غَزْوَةٌ مَعَ نَبِيٍّ أَوْ إِمَامٍ عَادِلٍ؛ ای بشیر! به درستی که مؤمن زمانی که به زیارت حسین بن علی(ع) بیاید، در حالی که حقّش را بشناسد و (پیش از زیارت) در فرات غُسل نماید، به ازای هر قدمی، حج و عمرهای مقبول و یک جهاد در رکاب پیامبر(ص) یا امام عادل برایش نوشته میشود.”
چرا زائران امام حسین(ع) با شور و اشتیاق و تحمل سختی تلاش می کنند زیارت خود را با پای پیاده انجام دهند؟
زيارت، زبان محبت است و تلاشی برای محبوب طلبی .زائر می کوشد با سرمایه محبت، محبوب خوبان گردد و در زیارت از سکوی «محبه لصفوه اولیائک» به قله «محبوبه فی ارضک و سمائک» بنشیند .زيارت آیینه ای از عشق است و مى تواند نشانی از احساس و شوق درونى انسان و علامتى از تعلّق خاطر او باشد.
زائری که توفیق دارد با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شود، از جریان روزمره زندگی مادی دور می شود تا از فیض روحانی زیارت بهترین توشه را برچیند. او می خواهد بیعت دوباره کند و به بهترین صورت وجود یاری و وفاداری خویش را نشان دهد.
عاشورا و انتظار در یک نگاه
جریان امامت و ولایت ائمة اطهار علیهم السلام جداى از یک دیگر نبوده، بلکه متناسببا شرائط و مقتضیات زمان، جلوههاى گوناگونی به خود گرفته است. این جریان، گاه در قیام سرخ، گاه در نهضت فرهنگى و علمی، گاه در لباس اسارت و گاه در تبعید و هجرت، متبلور شده است.
اما از آنجا که تمامی معصومین، یک نور واحد هستند (خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَارا[1])، هدف واحدی را نیز دنبال مىکنند.
حفظ مکتب، هدایت امت، تبیین و اجراى حق و عدل و نیز ستیز با باطل، هدف مشترک تمام امامان علیهم السلام بود که همچون رودخانهاى که در مسیر خود، پیچ و تاب خاصى مىیابد، در هر زمان به شکلی بروز یافت تا همگان را حیات بخشد و سرانجام به اقیانوس حاکمیت عدل و امن الهى در زمان حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بیانجامد.
لیکن در این میان، پیوستگى و ارتباط میان قیام امام حسین علیه السلام و انقلاب حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف، نمود بیشتری دارد. گویا نهضت نینوا، نهال و بذرى بود که در روز عاشورا کاشته شد تا در گذر زمان، رشد کند و در عصر ظهور، به ثمر بنشیند. در عصری که همة پیامبران و امامان علیه السلام، در انتظار فرا رسیدن آن بودهاند؛ عصری که در آن، وعدههاى الهی بر حکومت جهانی حق و عدل[2]، تحقق مییابند و آیة استخلاف[3] عینیت پیدا میکند.
نمونههای پیوند عاشورا و انتظار
1. امام حسین علیه السلام به فرزندش، امام سجاد علیه السلام فرمود: «اى فرزندم! به خدا سوگند؛ خون من از جوشش نخواهد افتاد تا آنکه خداوند، مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف را برانگیزد و انتقام خونم را بگیرد[4]».
2. در دعاى ندبه و شرح غم هجران مهدى موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، از میان صدها شهید عترت پیامبر صل الله علیه و آله، تنها از شهید کربلا، سخن به میان میآید.
3. شعار قیام جهانى امام منتظَر و یارانش، «یا للثارات الحسین» خواهد بود.[5]
4. بیش از دویست روایت، به این مسأله اشاره دارند که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ، فرزند و از نسل امام حسین علیه السلام است و خود این نکته، گویاى رمز عمیق این ارتباط است. از جمله، پیامبر صل الله علیه و آله در بیانى به فاطمة زهرا علیها السلام فرمود: «قسم به خدایى که جز او معبودى نیست؛ مهدى این امت که عیسى بن مریم، پشت سر او نماز مىخواند از ما مىباشد» و آنگاه با دست مبارک بر شانۀ امام حسین علیه السلام زد و سه مرتبه فرمود: «او از حسین علیه السلام است»[6].
همچنین آن حضرت، به سلمان و ام سلمه فرمود: «مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان حسین علیه السلام است؛ پس خوشا به حال آنکه از دوستان حسین علیه السلام باشد که به خدا قسم؛ شیعیان و پیروان او در روز قیامت، رستگارند[7]».
امام على علیه السلام نیز در خطاب با امام حسین علیه السلام میفرمایند: «اى حسین! نهمین فرزند تو، کسى است که بر اساس حق، قیام میکند،دین را ظاهر و حاکم مینماید و عدالت را گسترش میدهد» و آنگاه که امام حسین علیه السلام از ایشان میپرسد: «آیا این امر واقع خواهد شد؟»، ادامه میدهند: «آری، قسم به خدایى که محمد صل الله علیه و آله را به پیامبری برگزید و او نیز مرا بر همة آدمیان، مبعوث کرد. لیکن این امر، بعد از غیبت و دورة حیرت خواهد بود»[8].
5. در آیات و روایات متعددى، حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان انتقامگیرندة قیام عاشورا و خون به ناحقریختة امام حسین علیه السلام، معرفى شده است که این مسأله، به وضوح رابطة تنگاتنگ انقلاب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را با ماجرای کربلا بیان میکند.
به عنوان مثال، در تفسیر آیة «… وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطانا…»[9]، روایاتی از پیامبر، امام علی و امام باقر علیهما السلام وارد شده است که مقتول را امام حسین علیه السلام و ولىّ او را امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف، معرفی کردهاند.[10]
همچنین در کلامى از امام صادق علیه السلام مىخوانیم: «بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، فرشتگان نالیدند و گریستند و گفتند: «خدایا! آیا قاتلین فرزند پیامبر صل الله علیه و آله و برگزیدهات را به حال خود وا مىگذارى؟» پس خداوند، سایة امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را بر آنان نمایاند و فرمود: “به وسیلة این قائم از ظالمین و قاتلین حسین علیه السلام، انتقام مىگیرم"»[11].
6. توصیه و سفارش به زیارت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام در شب میلاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ، افضل اعمال آن شب و موجب آمرزش گناهان و ثواب فراوان مىباشد[12] و این، خود، پیوند دیگری میان این دو امام بزرگوار است.
7 و 8. طبق احادیث وارده، قیام حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف در سال فرد (مانند قیام عاشورا که در سال 61 هـ ق واقع شد) و در روز عاشورا اتفاق خواهد افتاد. چنانکه امام باقر علیه اسلام فرمودهاند: «گویا مىبینم امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز عاشورا قیام نموده و بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل اعلام مىکند: البیعة لله[13]».
9. گویاتر از همه در پیوستگى این دو رخداد عظیم و بىنظیر تاریخ، کلام مولایمان حضرت بقیت الله (روحى و ارواح العالمین له الفداء) است که بعد از ظهور، بین رکن و مقام مىایستد و ندا مىدهد: «اى جهانیان! آگاه باشید و بدانید که من امام قائم و شمشیر انتقامگیرنده هستم. اى اهل عالم! آگاه باشید که جدم حسین علیه السلام را تشنهکام کشتند و عریان، روى زمین افکندند»[14].
10. در زمان رجعت، که پس از ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به وقوع خواهد پیوست و اعتقاد به آن، جزء عقاید مسلّم دینى ماست، امام حسین علیه السلام، نخستین امامی خواهد بود که به دنیا باز مىگردد و هم ایشان خواهند بود که امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را غسل و کفن نموده و به خاک مىسپارد.[15]
شواهد مذکور و موارد متعدد دیگر، گویاى پیوند و ارتباط عمیق میان قیام عاشورا و قیام جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف است که توجه به این حقیقت، رسالت و مسئولیت منتظران را در دوران غیبت، ترسیم میکند و یاران و اصحاب وفادار و فداکار امام حسین علیه السلام را به عنوان الگوی حسینىبودن و زینبىماندن، به منتظران واقعى عرضه مینماید تا مبادا از ولایت و امام زمان خود باز بمانند و در شب تار غیبت آن خورشید عالمتاب، گرفتار گرداب گناه و توطئههاى شیاطین درون و بیرون شوند؛ چرا که آن امام و قیام را پاکبازانی مخلص، خدایى و عاشورایى مىطلبد.
________________________________________
پی نوشت:
[1]. فرازی از زیارت جامعة کبیره.
[2]. «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ… » سورة توبه، آیة 33/ سورة صف، آیة 9/ سورة فتح، آیة 28.
[3]. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ … »؛ سورة نور، آیة 55.
[4]. بحار الانوار، ج 45، ص299/ معجم احادیث المهدى، ج 3، ص182.
[5]. بحارالانوار، ج52، ص308 / نجم الثاقب، ص469.
[6]. بحارالانوار، ج 51، ص26.
[7]. بحار الانوار، ج 44، ص225.
[8]. اکمال الدین، ج 1، ص304؛ بحارالانوار، ج 51، ص110.
[9]. «و هر کس مظلوم کشته شود، براى وارثش تسلّطى بر قاتل قرار دادهایم»؛ سورة اسراء، آیة 33.
[10]. تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص163؛ تفسیر عیاشى، ج 2، ص210؛ الزام الناصب، ج2، ص200.
[11]. بحارالانوار، ج 5، ص868؛ نجم الثاقب، ج 2، ص65.
[12]. اثبات الهداة، ج 7، ص128؛ مفاتیح الجنان، ص391.
[13]. کشف الغمة، ج 3، ص291؛ بحارالانوار، ج 52، ص285.
[14]. الزام الناصب، 2، ص284.
[15]. بحارالانوار، ج 53، ص39؛ اثبات الهداة، ج 7، ص103.
*. نویسنده: حجت الاسلام حسین ایرانی (استاد حوزه و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.)
ستیز با دجّال آخرالزمان
ستیز با دجّالِ آخرالزمان در صورتی ممکن است که بفهمیم دجّال چگونه شخصیتی است، آیا یک نوع بیفکری در عین قیافهی علم و اندیشهداشتن نیست؟ اگر ظاهرش هم حکایت از کودنیاش بکند که نمیتواند فریبکاری کند؟ دجّال با توجه به شرایطی که ما داریم هرگز نمیآید با اسلام و ولایت فقیه به طور مستقیم مقابله کند بلکه با طرح حاکمیت دو گانه و جدایی «وَلایت» از «وِلایت»، ولایت را به مسئولان اجرایی میسپارد و سعی میکند جامعه را از طریق نهادهایی اداره کند که بالأخره در دل فرهنگ غربی روئیدهاند و ولیّ فقیه را هم به امور تشریفاتی میگمارد، به این بهانه که ولیّ فقیه نباید در امور اجرایی دخالت کند و عملاً طرحی برای کشور ایران میریزد که از کشور ژاپن الگوگیری شده که یک پادشاه دارد با مسئولیتهای تشریفاتی و آمریکا هر طور خواست بر دولتمردان آن کشور إعمال نفوذ میکند. در حالیکه فرهنگ انتظار درست برعکس آن را طلب میکند و درصدد است با اتحاد وِلایت و وَلایت برای فقیه و عبور از فرهنگ غربی، حجاب ظهور حاکمیت امام معصوم را بشکافد و تاریخ جدیدی را شروع کند نه اینکه ایران به اسم انقلاب اسلامی در ذیل فرهنگ غربی قرار گیرد.
بدون ظهور حضرت بقیةالله(عج) بشر قادر نخواهد بود که نه در ظاهر و نه در باطن و نه در اول و نه در آخرِ عالَم تصرف كند، تنها در انتظار چنین شرایطی است كه در زمان غیبت نیز میتوان عملی انجام داد و ولایت فقیه را مقدمه برای تحقق آن آرمان به حساب آورد. رهایی بشر از دست خود با ظهور حضرت و با طلب و تمنای همگانی نسبت به آن ظهور به انجام میرسد. در آن صورت است که همهچیز به اصل خود برمیگردد، این طور نیست که تصور شود بدون حضور حضرت میتوان به نتایج اصلی رسید. با توجه به این امر باید آرزوی همهی انسانها ظهور وجود مقدس حضرت باشد، چیزی که در حضرت روح الله(رض) ملاحظه کردید. حضرت امام خمینی(رض) با آنهمه همّت و اراده زمینه را آماده كردند تا کسی ظهور کند كه صاحب هستی است و میتواند در هستی تصرف بكند.
تا وقتی پردهی ظهور غلیظ است ما به ساحت حضور که زمینهی ظهور حجت خداست وارد نمیشویم. فرج با رجوع به حقیقت شروع میشود و این با درگیرشدن با حجاب ظهور وارد مرحلهی اصلی خود میگردد و با فرهنگسازی و رجوع به فرهنگ حضوری و «وجودی» اهل البیت(ع) طلوع میکند.
تا چنین فكری مطرح است كه در كنار جهانِ كفر امكان زندگی دینی هست، حجابها غلیظ و غلیظتر میشوند و سرگشتگیها فراوانتر میگردد. به امید آنكه راه ارتباط با ملكوت عالم هرچه بیشتر گشوده شود تا انتظار معنی خود را بیش از پیش پیدا کند. در آخر، استغاثهی حضرت صادق(ع) را در طلب رؤیت حضرت صاحب الامر(عج) خدمت عزیزان عرضه میکنم تا معلوم شود آن کسی که معنی ظهور حضرت را میفهمد چه اندازه مشتاق ظهور خواهد بود.
امامصادق(ع) عرضه میدارند: «سَیِّدِی غَیْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی سَیِّدِی غَیْبَتُكَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَیْنِی وَ أَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا إِلَّا مُثِّلَ بِعَیْنِی عَنْ غَوَابِر أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْكَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِكَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِك ى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و راحتی را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است. اى آقاى من! غیبت تو اندوه مرا به سختیهای پایدار پیوند داد و فقدان یك سختى بعد از سختی دیگر شمارش آنها را ناممکن کرده، من دیگر اشكى را كه از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله اى را كه از مصائب و بلایاى گذشته از سینه ام سر مى كشد احساس نمى كنم، جز آنچه را كه در برابر دیدگانم مجسّم است و از همهی گرفتاریها بزرگتر و جانگدازتر و سخت تر و ناآشناتر است، ناملایماتى كه با غضب تو در آمیخته و مصائبى كه با خشم تو عجین شده است.اصغر طاهر زاده (بصیرت وانتظار فرج)
اتحاد وَلایـت با وِلایـت
آنچه ما به دنبال آن هستیم اتحاد و یگانگی بین وِِلایت و وَلایت است و این ممکن نیست مگر با حاکمیت امام معصوم. زیرا اولاً: بهترین شرایط برای زندگی صحیح و همراه با معنویت در صورتی محقق میشود که حكم خدا در تمام مناسبات جامعه حاكم باشد. ثانیاً: كسی بر جامعه حاكم باشد كه تجلی تامّ و تمام نور الهی است. حكومت مطلوب با این دو خصوصیت، شرایط مناسب را برای زندگی و شکوفایی بهوجود میآورد. «وَلایت» و محبوبیت انسانِ معصوم موجب میشود تا دلها مجذوب او باشند و انسانها مشتاق رعایت دستور او گردند و به این معنی همهی انسانها «وِلایت» و سرپرستی او را بپذیرند، بهشدت مایلند او فرمان دهد و آنها عمل کنند زیرا وجود مقدس امام نمایانندهی جمال حق است و دلها با باطن خود طالب یگانگی با او میباشند و از آن جهت که حرف حق را میزند همه با جان و دل سخن او را پذیرا میباشند. خداوند با طرح غدیر نشان داد چنین نظامی را جهت ادارهی جامعه برای بشریت برنامهریزی کرده و فرهنگی میتواند بشر را نجات بدهد كه در آن فرهنگ، وِلایت و وَلایت متحد باشد. در زمان غیبت هم براساس همان فرهنگ، وِلایت حق توسط فقیهی اِعمال میشود که دارای سجایای اخلاقی خاص باشد. به تعبیر امام عسکری(ع) «فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا یَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّیعَةِ لَا جَمِیعَهُم »؛هركس از فقیهان كه نَفْس خود را پاس دارد و دین خود را حفظ كند و به مخالفت با هواهاى خویش برخیزد و فرمان خداى را اطاعت كند، بر عموم مردم است كه از او تقلید كنند. و البته بعضى از فقیهان شیعه چنین خصوصیاتی دارند و نه همهی آنان . یعنی در عین اینكه فقیهی که باید امور مسلمین را در دست گیرد معصوم نیست ولی طوری است که میتوان به او دل بست و فرهنگ آخرالزمانی كه میتواند حجاب ظلمانی آخرالزمانی را از بین ببرد، یعنی ولایت فقیه، از این سنخ است.
اگر فرهنگ اتحاد وِلایت و وَلایت که با تحقق ولایت فقیه طلوع کرده با تمام وجود محافظت نشود ظلمات آخرالزمان با تمام غلظت حاکم خواهد شد و دیگر فرق نمیکند ظاهر اسلامی در میان باشد یا نباشد زیرا در زمان غیبت نیز باید رجوعِ به حق سراسر مناسبات بشر را پر کند تا شرایط حاضر مرحلهگذاری باشد برای حاکمیت امام معصوم و اتحاد تشریع با تکوی.اصغر طاهر زاده( بصیرت وانتظار فرج)
<< 1 ... 18 19 20 ...21 ...22 23 24 ...25 ...26 27 28 ... 328 >>